یکی از محوریترین دلایل میل به استقلال فرهنگی در انقلاب اسلامی، همانا مراعات پوشش و مبارزه با مفاسد اخلاقی بوده و هست.
روزنامه «صبح نو» در سرمقاله خود نوشت:
نقطه فصل آدمی از سایر موجودات و ناطق بودن، فقط سخن گفتن نیست و لوازمی دارد که پوشش یکی از آنهاست؛ داستان آدم و حوا هم نشانهای کلامی است بر این قاعده.
فیلم/ آیتالله صدیقی: بیحجابی تحمیل است
به این اعتبار، حجاب (پوشش) هیچ گاه مساله بشر نبوده، جز زمان فرمانروایان فاسد روم و یونان و اخلاف آنها در عصر مدرن. در ایران این واقعه مصادف است با ظهور منورالفکری در عصر مشروطه و شاخصه مهم انتلکتوئل ها طلب بیحجابی است که اگر چنین نشود، توسعه و ترقی کشور ایجاد نمیشود.
این برنامه ضدایرانی سرانجام در دولت رضاقلدرخان اجرایی میشود و شاید بتوان «کشف حجاب اجباری» در دوره پهلوی را سرآغاز شکل گیری مساله حجاب دانست؛ دیوار کجی که در رخداد انقلاب اسلامی و با خواسته مردمی، تلاش شد تا صاف شود، هرچند که همواره معارضه و مخالفتی با آن وجود داشته و دارد.
اینکه سیاست حجاب جمهوری اسلامی از چه نقیصههایی رنج میبرده قابل بحث است، اما به نظر میرسد بیش از آن که سیاستهای مستقیم این عرصه دچار مشکل و اشکال باشد، «ول حجابی» فکری متولیان امر در دولتهای مختلف (تقریباً همگی آنها در ۳۰ ساله اخیر) از اصلیترین علل ممارست و فعالیت دشمن بر اعمال «بی حجابی اجباری» در ایران است؛ چرا که یکی از محوریترین دلایل میل به استقلال فرهنگی در انقلاب اسلامی، همانا مراعات پوشش و مبارزه با مفاسد اخلاقی بوده و هست و این مرزی است که باید از آن به سختی (هم سخت و هم نرم) پاسداری و حراست کرد.