عوامل انحطاط فرهنگ و تمدّن اسلامی

«… و بپرهیزید از آنچه فرود آمد بر امّت‌های پیشین، از کیفرهایی که دیدند بر [اثر] کردارهای ناشایست و رفتارها که کردند و نبایست می‌کردند. پس نیک و بد احوالشان را به یاد آرید و خود از همانند شدن به آنان برحذر باشید.و [وقتی] در خوشبختی و بدبختیشان اندیشیدید، آن را عهده‌دار شوید که عزیزشان گرداند و دشمنان را از سرشان راند، و زمان بی‌گزندیشان را به درازا کشاند و با عافیت از نعمت برخوردار و پیوند رشته بزرگواری با آنان استوار گشت…»

 
هر پدیده در نظام هستی، پدیدآورنده‌ای دارد. مسلّماً، زوال هر پدیده نیز مانند پیدایش آن، زمینه‌ها، علل و عواملی دارد که غیر از عوامل پیدایش آن هستند. در این مقاله سعی بر این است که عوامل عمده اضمحلال تمدّن و فرهنگ اسلامی پرداخته شود.

دیدگاه‌های مربوط به سرانجام فرهنگ‌ها و تمدّن‌ها به طور کلّی درباره سرنوشت تمدّن‌ها و ترقّی و سقوط آنها چهار دیدگاه وجود دارد:

ـ نظریّه تکامل

براساس این دیدگاه، گذر زمان و تدرّج تاریخ، جامعه انسانی را به سعادت و کمال نزدیک‌تر می‌کند و عاقبت جامعه انسانی، رسیدن به سعادت است و این را ناشی از جبر تاریخ می‌دانند. این دیدگاه مربوط به مارکسیست‌ها و مجموعه کسانی است که علل را در علل مادّی منحصر دانسته و اراده انسان‌ها را مستهلک و مقهور در برابر اراده تاریخ می‌دانند.۵

ـ نظریّه انحطاط

براساس این دیدگاه، منتهای سیر جوامع بشری، انحطاط و زوال است و هرچه به آینده نزدیک‌تر می‌شویم، به انحطاط کامل نیز نزدیک‌تر می‌شویم. گویند "فون ویزه" جامعه‌شناس آلمانی از جمله طرفداران این نظریّه است.۶

ـ نظریّه دورانی ایستا

براساس این دیدگاه، جامعه و تمدّن بشری، مراحل مختلفی را طی می‌کند و پس از زمان پیری، به زوال می‌رسد و سپس جوامع دیگری می‌آیند و همین سرنوشت جوامع قبل را پیدا می‌کنند و این عادت همیشه استمرار دارد. براساس این نظریّه، این شیوه به نحو تساوی برای همه جوامع ثابت است. گویند ویکو ایتالیایی و سوروکین آمریکایی از حامیان این نظریّه‌اند.۷

ـ نظریّه دورانی تشکیکی یا حلزونی

براساس این دیدگاه، هر امّت «اجلّ مسمّا» و مراحل متعدّدی دارد تا به مرحله انحطاط برسد و نوبت به جوامع بعدی داده شود، ولی این ویژگی مربوط به امّت‌ها و جوامع خاص یا مربوط به تک‌تک جوامع است. براساس این نظریّه، سرنوشت کل و نهایی جوامع بشری غیر از سرنوشت جوامع خاص و تک‌تک آنهاست و فراز و نشیب‌های جوامع خاص و جزئی، مقدّمه ظهور جامعه سعادتمند و سعادت‌بخش بوده، بهترین جامعه آرمانی (مدینه فاضله) بشر محقّق خواهد شد.

مرحوم شهید مطهّری چنین نظری دارد. از دیدگاه شهید مطهّری، انسان می‌تواند حوادث گذشته تاریخ انسان در جهت مثبت و منفی را مطالعه کرده و مانند گذشتگان، بلکه قوی‌تر و بهتر به سوی کمال حرکت کند. بنابراین تاریخ را معلّم خوبی برای انسان‌ها معرفی می‌کند.۸
نظر استاد مطهّری از قرآن و روایات پیشوایان دینی اسلام الهام گرفته است، چنان که امام علی(ع) فرموده‌ است: «…پس از حال فرزندان اسماعیل و اسحاق و اسرائیل ـ که درود بر آنان باد ـ پند گیرید، که حالت‌ها سخت متناسب با هم و چه نزدیک است مثال‌ها به هم، بیش و کم…»9
و نیز فرموده‌ است: «… و بپرهیزید از آنچه فرود آمد بر امّت‌های پیشین، از کیفرهایی که دیدند بر [اثر] کردارهای ناشایست و رفتارها که کردند و نبایست می‌کردند. پس نیک و بد احوالشان را به یاد آرید و خود از همانند شدن به آنان برحذر باشید.و [وقتی] در خوشبختی و بدبختیشان اندیشیدید، آن را عهده‌دار شوید که عزیزشان گرداند و دشمنان را از سرشان راند، و زمان بی‌گزندیشان را به درازا کشاند و با عافیت از نعمت برخوردار و پیوند رشته بزرگواری با آنان استوار گشت…»10
پس از ذکر این نظریّات، نوبت به طرح این سؤال می‌رسد که براساس کدام دیدگاه می‌توان عوامل انحطاط فرهنگ و تمدّن اسلامی را بررسی کرد؟
براساس دیدگاه آنان که معتقد به جبر تاریخ هستند، اعمّ از اینکه الهی یا مادّی باشند، نمی‌توان درباره علل انحطاط صحبت کرد؛ زیرا عامل اختیار و اراده انسانی که می‌تواند در تغییر سرنوشت جوامع مؤثّر باشد، نادیده گرفته شد. خلاصه هر دیدگاهی که غیر از دیدگاه تکامل تشکیکی و حلزونی (رو به جلو با عبرت از گذشته) باشد، نقش عملکرد اختیاری انسان را نادیده می‌گیرد. پس براساس دیدگاه دورانی حلزونی یا تشکیکی می‌توان به نحو منطقی به بررسی عوامل انحطاط پرداخت؛ زیرا در این دیدگاه، مطالعه حوادث مثبت و منفی گذشته در اصلاح و بهتر شدن امور جامعه در آینده مؤثّر است.

پیش‌فرض‌های بررسی عوامل انحطاط تمدّن‌ها

۱. حوادث عالم از جمله فرهنگ‌ها و تمدّن‌ها مسبوق به عوامل و علل پیدایش آن فرهنگ و تمدّن‌هاست؛
۲. در پیدایش پدیده‌های جهان از جمله فرهنگ‌ها و تمدّن‌ها، عوامل متعدّدی وجود دارد؛
۳. علل و عوامل پیدایش یک پدیده از جمله فرهنگ‌ها و تمدّن‌ها، علل و عوامل تکامل، استمرار و بقای آن پدیده هم می‌باشند؛
۴. علل و عوامل انحطاط یک پدیده غیر از علل و عوامل پیدایش و بقای آن پدیده است؛
۵. در نظام اجتماعی انسانی و تمدّن‌ها، آخرین عامل علل پیدایش یک فرهنگ و تمدّن، اراده انسانی است؛
۶. در از بین بردن علل پیدایش فرهنگ و تمدّن یا عارض شدن عوامل معارض با بقای آن فرهنگ و تمدّن هم اراده انسانی نقش‌آفرینی جدّی دارند.
پس براساس دیدگاه معتقد به نقش عقیده، فکر و عملکرد اختیاری انسان در انحطاط جوامع و تمدّن‌ها، به بررسی و ذکر عوامل انحطاط فرهنگ و تمدّن اسلامی می‌پردازیم.

نشانه‌های جامعه و تمدّن منحط

برای شناسایی یک پدیده، علائم ویژه‌ای وجود دارد. فرهنگ و تمدّن منحط نیز به عنوان یک پدیده، نشانه‌هایی دارد که جهت آگاهی از وضعیّت آن جامعه، می‌توان به آسانی به وسیله آن علائم، چنین جامعه‌ای را شناسایی نمود. بعضی از این نشانه‌ها از دیدگاه قرآن عبارتند از:
ـ عصیان و نافرمانی از دستورات الهی؛
ـ تکبّر و خودبرتربینی و کوچک شمردن دیگران؛
ـ توجّه به امتیازات مادّی به جای امتیازات علمی و معنوی؛
ـ نسبت دادن گناه خود به دیگران؛
ـ اغوا و فریب و گمراه ساختن مردم؛
ـ افترا به خدا برای پیشبرد مقاصد شیطانی؛
ـ ریاکاری و پوشیدن لباس خیرخواهی.۱۱

واکنش‌های مقابل عوامل انحطاط فرهنگ و تمدّن

در نظام جهان، قوانین (نوامیس و سنّت‌هایی) حاکم است که در برابر کنش‌های اختیاری انسانی واکنش نشان می‌دهند. این واکنش‌ها را نمی‌توان جزو عوامل انحطاط فرهنگ‌ها و تمدّن به حساب آورد، اگرچه ممکن است تیر خلاص بر یک جامعه ببارند.

این واکنش‌ها ـ چه آنها را از جنود و لشکریان خداوند بدانیم که همین طور است و چه آنها را عملکرد خودکار جهان طبیعت بدانیم که منافاتی با جنود بودن برای خداوند ندارند ـ پس از عملکرد سوء انسان بر جامعه عارض می‌شوند. واکنش‌های برابر عوامل انحطاط فرهنگ و تمدّن انسان‌ها را قرآن، عذاب‌های الهی می‌نامد و ممکن است به شیوه‌های ذیل تحقّق پیدا کنند:
غرق شدن در آب، ارسال بادهای سرد و سخت،   قحطی و خشکسالی، خسف یا فرو بردن در زمین، ارسال صیحه و صاعقه آسمانی، نزول باران‌های سنگ از آسمان، مسلّط ساختن بعضی از ستمگران بر بعضی دیگر جهت عذاب آنها، ایجاد تفرقه و درگیری.۱۲

عوامل انحطاط فرهنگ و تمدّن اسلامی

عوامل انحطاط فرهنگ و تمدّن اسلامی‌با توجّه به محور تقسیم و جهات متعدّد، تقسیمات گوناگونی دارند که بعضی از آنها عبارتند از:
۱. تقسیم‌بندی به جهت کلّی و جزئی بودن عوامل؛
۲. به جهت درونی و بیرونی کردن عوامل؛
۳. به جهات مادّی و غیرمادی بودن عوامل؛
۴. به جهت مکان‌های مختلف تحقّق عوامل؛
۵. به جهت زمان‌های مختلف تحقّق عوامل؛
۶. به جهت سلسله‌های مختلف حکمرانی؛
۷. به جهت قومیت‌ها و نژادها؛
۸. به جهت افکارو عقاید مختلف؛
۹. به جهت اشخاص و شخصیت‌های مختلف؛
۱۰. به جهت شدّت و ضعف؛
۱۱. به جهت اصل دین و پیروان آن؛
۱۲. به جهت عوام و خواص و….
در این مقاله به جهت اختصار، بررسی همه تقسیمات و احصای همه عوامل انحطاط، نه مطلوب است و نه ممکن. بنابراین در اینجا به کلّیات و عوامل اصلی انحطاط اشاراتی شد.

نویسنده: قباد محمّدی شیخی (عضو هیئت علمی دانشگاه یاسوج)
ماهنامه موعود شماره ۱۱۸

پی‌نوشت‌ها:
۱ . یوسف/ ۱۰۹.
۲ . نهج‌البلاغه.
۳ . زیدان، جرجی، تاریخ تمدّن اسلام (ترجمه علی جواهر کلام)، ص۲۱۸.
۴ – جهت آگاهی بیشتر از امور و علوم دخیل در نظور حیات انسان به "آدلر، فیلیپ جی، تمدّن‌های عالم، ترجمه محمدحسین آریا، ج۱ ص۳۰ـ۲۷" مراجعه شود.
۵ . قانع، احمدعلی، علل انحطاط تمدّن‌ها از دیدگاه قرآن کریم، ص۳۵.
۶ . همان.
۷ . همان.
۸ . مطهّری، مرتضی، فلسفه تاریخ، ص۲۲۱.
۹ . نهج‌البلاغه.
۱۰ . نهج‌البلاغه.
۱۱ . قانع، احمدعلی، علل انحطاط تمدّن‌ها از دیدگاه قرآن کریم، ص۶۴ـ۶۱.
۱۲ . همان، ص۶۳ـ۶۸.
۱۳ . قصص/ ۷۷.
۱۴ . قربانی، زین‌العابدین، علل پیشرفت اسلامی و انحطاط مسلمین، ص۲۹۶ـ۲۹۹.
۱۵ . همان، ‌ ص ۲۹۶-۲۹۹.
۱۶ . همان، ص۳۳۹.
۱۷ . نهج البلاغه.
۱۸ . غررالحکم.
۱۹ . همان، .
۲۰ . زیدان، جرجی، تاریخ تمدّن اسلام (ترجمه علی جواهر کلام)، ص۳۳۳.
۲۱ . همان، ص۹۸۰.
۲۲ . قربانی، زین‌العابدین، علل پیشرفت اسلامی و انحطاط مسلمین، ص۳۹۰ـ۴۰۰

همچنین ببینید

شیعیان پاکستان؛ از پیشینه تا تهدیدات

شیعیان به عنوان گروه اقلیت مسلمانان در کشورهای زیادی پراکنده هستند. البته به دلایل مختلف آما و اطلاعات دقیقی از این پراکندگی جمعیتی وجود ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *