در مدرسه‌ زندگی

اسماعیل شفیعی سروستانی

 دوست‌ جوان‌ موعودی‌!
 با سپری‌ شدن‌ آخرین‌ روزهای‌ گرم‌ تابستان‌، فصل‌ پاییز از راه‌ می‌رسد. فصلی‌ که‌ در ذهن‌ همه‌ بزرگترها یاد مدرسه‌ و درس‌ و کتاب‌ را زنده‌ می‌کند، امّا برای‌ شما فصل‌ درس‌ و مدرسه‌ نه‌ یک‌ خاطره‌ بلکه‌ واقعیتی‌ است‌ پررنگ‌ و ملموس‌.

 همه‌ پدرها و مادرها در دل‌ امید به‌ ثمر رسیدن‌ درخت‌ زندگی‌ را می‌پرورند، شاید همین‌ امید است‌ که‌ به‌ آنها قوت‌ می‌دهد که‌ با هر سختی‌ و مشقتی‌ بسازند؛ شاید که‌ فردای‌ بهتری‌ را برای‌ فرزندانشان‌ داشته‌ باشند. و همه‌ آنها دانسته‌ یا ندانسته‌ مقصدی‌ نهایی‌ را در دایره‌ تصورات‌ خود وارد ساخته‌اند.

 امروزه‌ در میان‌ عموم‌ خانواده‌ها ورود به‌ دانشگاه‌ و اخذ مدرک‌ تحصیلی‌ در یکی‌ از رشته‌های‌ علمی‌ رایج‌، مقصدی‌ مطلوب‌ است‌. بی‌گمان‌ این‌ مقصد پسندیده‌ است‌ اما، اگر خوب‌ نگاه‌ کنی‌ درمی‌یابی‌ که‌ اولویت‌ یافتن‌ آن‌ باعث‌ بوده‌ تا همه‌ آنچه‌ که‌ می‌تواند در آینده‌ همه‌ فرزندان‌ این‌ سرزمین‌ مؤثر باشد در حاشیه‌ قرار گیرد. حتی‌ اخلاق‌، معرفت‌، دین‌ و بالاخره‌ آماده‌ شدن‌ برای‌ هنگامه‌ای‌ که‌ دیر یا زود همه‌ با آن‌ مواجه‌ خواهند شد.

 گوئیا همه‌ ما تنها به‌ یک‌ وجه‌ از حیات‌ نظر افکنده‌ایم‌. وجه‌ این‌ جهانی‌، اعتباری‌ و زودگذر و بی‌آنکه‌ متوجه‌ باشیم‌ مدینه‌ مطلوب‌ فرزندان‌ خود را دستیابی‌ آنان‌ به‌ اعتبارات‌ معمولی‌ فرض‌ کرده‌ایم‌. شاید بروز بسیاری‌ از ناهنجاریهای‌ فرهنگی‌ و اخلاقی‌ در میان‌ جوانان‌ و خانواده‌ها محصول‌ همین‌ نگاه‌ یک‌ وجهی‌ به‌ حیات‌ بچه‌ها باشد.

 دوست‌ جوان‌ موعودی‌!

 هر کس‌ پای‌ بر فرش‌ خاک‌ می‌نهد، عهده‌دار نقشی‌ است‌ که‌ ایفای‌ آن‌ در صحنه‌ زندگی‌، نامش‌ را در فهرست‌ کسانی‌ وارد می‌کند که‌ می‌مانند. نقش‌ ماندگار در یادها، خاطره‌ها و تاریخ‌ یک‌ ملت‌ و در میان‌ این‌ پهنه‌ وسیع‌ خاک‌ خدا.

 همه‌ مردان‌ بزرگ‌ مرهون‌ نقشی‌ هستند که‌ با هوشیاری‌ تمام‌ ایفا کرده‌اند. آنان‌ سرداران‌ جنگ‌ بزرگ‌ زندگی‌اند، قهرمانان‌ شرافت‌، شجاعت‌، جوانمردی‌ و اخلاق‌.

 کاش‌ در اول‌ مهر ماه‌، بهمان‌ صورت‌ که‌ کلاس‌ درس‌ فیزیک‌ و ریاضی‌ باز می‌شد، کلاس‌ درس‌ «چگونه‌ بودن‌ در عرصه‌ حیات‌» هم‌ باز می‌شد، آنوقت‌ بود که‌ همه‌ شاگردهای‌ این‌ کلاس‌ درمی‌یافتند تنها معلمان‌ شایسته‌ این‌ درس‌، مردان‌ و زنانی‌ هستند که‌ شجاعت‌ و جوانمردیشان‌ ملتی‌ را از فراز و نشیبهای‌ حیات‌ عبور می‌دهد. آنان‌ که‌ با تعلیمات‌ مستقیم‌ و غیرمستقیم‌ دختران‌ و پسران‌ را برای‌ رویارو شدن‌ با حقیقت‌ هستی‌ مهیا می‌سازند و معنی‌ زندگی‌ را به‌ آنها می‌آموزند. جوانان‌، نیازمند درک‌ «معنی‌ زندگی‌»اند. چیزی‌ که‌ آنان‌ را در ایفای‌ نقشی‌ ماندگار در تاریخ‌ یک‌ ملت‌ یاری‌ می‌دهد و این‌ معنی‌ و نقش‌ تنها در اخذ مدرک‌ تحصیلی‌ خلاصه‌ نمی‌شود که‌ اگر چنین‌ بود به‌ تعداد هزاران‌ فارغ‌التحصیل‌ هزاران‌ مرد بزرگ‌ و ماندگار نیز وجود داشت‌. شاگرد خوب‌ مدرسه‌ زندگی‌، با دو بال‌ علم‌ و اخلاق‌ همه‌ پهنه‌ها را درمی‌نوردد و گرنه‌ بسیاری‌ از وسایل‌ مدرن‌ امروزی‌ بی‌آنکه‌ روح‌ و حس‌ داشته‌ باشند هزاران‌ بار بیشتر از ما اطلاعات‌ متنوع‌ را در خود جمع‌ دارند.

 این‌ شاگردان‌ در مکتب‌ مردان‌ بزرگی‌ چون‌ علی‌، علیه‌السلام‌، بهمان‌ سان‌ که‌ همه‌ پهنه‌های‌ علوم‌ را طی‌ می‌کنند در سایه‌سار نخل‌ وجودشان‌ مردم‌ را در پناه‌ امنیت‌، پاکی‌، سخاوت‌ و شجاعت‌ و جوانمردی‌ می‌گیرند.

 امید که‌ بتوانیم‌ با رسیدن‌ فصل‌ مدرسه‌، نام‌ خود را در «مدرسه‌ زندگی‌» ثبت‌ کنیم‌، شاید که‌ با عنایت‌ آسمانی‌، بخت‌ بودن‌ در جمع‌ مردان‌ ماندگار این‌ دیار را بدست‌ آوریم‌. ان‌شاءالله‌ سردبیر


موعود جوان‌ شماره ۱۱

همچنین ببینید

استاد اسماعیل شفیعی سروستانی

پرسش ذاتی وجود آدمیست؛

پرسش ذاتی وجود آدمیست؛ وآدمی پرسشگری است که همواره از منشا هستی و نسبت میان …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *