ابو بصیر مى گوید: در نزد حضرت صادق (ع) بودم که مفضّل بن عمر وارد شد. عرض کرد: مسئله اى دارم. فرمودند: «بپرس اى مفضّل!» عرض کرد: منتهاى علم عالم چقدر است؟ فرمودند:
«سؤال بزرگى کردى. سؤال عظیمى کردى. آسمان دنیا، در مقابل آسمان دوم، همانند یک حلقه زره است که در یک بیابان افتاده باشد. همین نسبت است براى هر آسمانى نسبت به آسمان دیگر. باز همین نسبت است،
براى آسمان هفتم نسبت به ظلمت و ظلمت در مقابل نور و تمام اینها، نسبت به هوا و زمین ها که بعضى در مقابل بعضى دیگر نسبتى دارند و اگر همین مقدار هم به آن اضافه شود، تمام اینها در مقابل علم امام به این مقدار هم نیست که ده سیر خردل را نرم بکوبى و بعد در آب بریزى تا مخلوط شود و کف کند. بعد با انگشت، از آن یک انگشت بردارى. علم امام در مقابل علم خداى تعالى به این نسبت هم نیست که ده سیر خردل را نرم بکوبى و با آب مخلوط کنى تا کف کند. بعد سر سوزنى به آن بزنى و بردارى.»
آنگاه فرمودند:
«از این توضیحى که دادم، باید توجّه داشته باشى که کمترین مقدار ممکن را باید در نظر بگیرى. وقتى به این مطلب دقّت کنى، خواهى فهمید مقام و شأن ائمّه (ع) را درباره اخبارى که از آنها به تو مىرسد.»