نقدی بر عرفان‌های بدلی و نوپدید معاصر

6e282bad8b6e5aa45ad777b102bc172e - نقدی بر عرفان‌های بدلی و نوپدید معاصر

صد و بیست و سومین نشست از نشست‌های ماهانه فرهنگ مهدوی به موضوع «نقدی بر عرفان‌های بدلی و نوپدید معاصر» اختصاص یافت. دکتر همایون همّتی، دارای دکترای تاریخ ادیان و عرفان و فوق دکترای دین و عرفان‌های تطبیقی از «آلمان» در این نشست به شناسایی قربانی‌های عرفان‌های نوپدید و معرفی عرفان‌های اصیل ایرانی پرداختند.

 

استاد حوزه و دانشگاه در بیان مفهوم «اصیل نبودن» عرفان‌های جدید این روش‌های نوپدید را «معنویت‌های بی‌خدا» خواندند و توضیح دادند بعد از جنگ‌های جهانی اول و دوم، جوامع اروپایی، از سویی در پی بحران‌زدگی شدید در اثر بیکاری، از دست دادن خانواده، فقر، یأس و پوچی و از سوی دیگر ناکارآمدی فرهنگ کلیسا و کساد آن، مردم به پوچ‌گرایی (نیهیلیسم) گراییدند. در چنین شرایطی عرفان‌های نوپدید ایجاد شد. پروفسور بارکر، جامعه شناس عرفان پژوه، در یکی از کتابهای خود اعتراف کرده است که عرفان‌های نوپدید در واقع عرفان‌های سکولار است. او می ‌گوید: پس از جنگ های جهانی بیش از ۸۶۰۰ فرقه شبه عرفانی در کشور آمریکا ایجاد شد.

دکتر همتی اعلام کردند بخشی از آسیب‌های روحی مردم در آن زمان با قرص‌ها و داروهای خلسه آور به آرامش ظاهری می رسید و با جعل عرفان‌ها سعی در جبران برخی دیگر از ضعف‌ها و آسیب‌های روانی فراهم آورده شد
ایشان تأکید کردند به دلایل سیاسی و ارتباطاتی و جهانی سازی و دیگر عوامل این عرفان‌ها با کشورهای مسلمان نشین سرازیر شدند؛ علی الخصوص ایران. از جمله این دلایل، فلج ساختن ذهن‌ها و اندیشه‌ها و مقابله با مذهب بی نقص شیعه بود. با ورود این عرفان‌ها به ایران به خصوص در میان دانشجویان، آسیب‌های جدّی به فرهنگ و تفکّر اسلامی وارد آمد و تحریفاتی را وارد فرهنگی دینی مردم وارد ساخت. امروزه بیش از ۳۰ هزار مکتب عرفان‌نما، سعی دارند از راه‌های مختلف شادی، امید و لذّت دنیوی را مقصد نهایی انسان و ابلیس (دشمن مبین معرفی شده در قرآن کریم) را سرمنشأ خیر و شادی معرفی نمایند.

 

7183 zwiynze2og - نقدی بر عرفان‌های بدلی و نوپدید معاصر

از جمله تحریفات وارد شده از طریق شبه عرفان‌ها که دکتر همتّی از آن نام بردند، انقطاع از مردم و گوشه‌گزینی در غار و بیابان و ترک وظایف معیشتی است که در دین اسلام برخلاف آن توصیه شده است. در عرفان حقیقی و اسلامی، تعهّد ورزی به خانواده و زندگی را راه بالا رفتن و کمال و انقطاع حقیقی را انقطاع از متاع ناچیز دنیا و وابستگی به آن می‌دانند.
استاد حوزه و دانشگاه افزودند:
«بی شک پادزهر این اباطیل چیزی نیست جز عرفان اصیل اهل بیت(ع) است. عرفانی که از سوی اهل بیت معصوم(ع) خداوند را به مردم معرفی می‌نماید: نهج‌البلاغه، دعای کمیل، مناجات خمسه عشر و… معرفت‌های اصیل و غنی‌ای که بهترین راه‌ها، از جمله تزکیه را راه ارتباط با خداوند متعال، سرچشمه خیر و نیکی معرفی می‌کنند.»

 

7185 njdlzdm0mz - نقدی بر عرفان‌های بدلی و نوپدید معاصر

عصر دلو، عصر نسبیت گرایی در عرفان‌های نوپدید
استاد همتی با هشدار در این باره که با شناخت اعتقادات و باورهای شبه عرفان‌ها نباید از مبانی و مبادی آن غافل شد، ایشان با نام بردن از چهار شخصیت اصلی عرفان‌های نوظهور، درباره «عرفان‌های نیوایج» یا «نوپدید» افزودند:
«چرا این عرفان‌ها را عرفان‌های نیو اِیج (NEWAGE) میگویند؟ چرا که در این عرفان‌های جایگاه خورشید را در روزهای مختلف و در بروج مختلف بررسی می‌کنند و مثلاً می‌گویند امسال سال اسب یا مار است که در اثر این نسبت ها ایجاد شده است. اینها معتقدند جهان از سال ۱۹۶۰م. وارد برج دلو شده است و بنا بر پیشگویی‌های نجومی، عصر دلو را عصر ثابت نبودن و نسبیت یافتن همه چیز می‌دانند. حق و باطل، رذیلت و فضیلت و خوبی و بدی نزد هر کس متفاوت است و ملاک ثابتی برای شناخت آن وجود ندارد. از نظر عرفان‌های نوظهور عصر حاضر، عصر سیالیت ارزش هاست و از همین جاست که آنها به مباحثی وارد می‌شوند از این قبیل که آیا خداوندی هست یا خیر. قیامتی هست یا خیر. روحی هست یا خیر و در نتیجه هر کس به «طریق هوس» خود، عقیده ای پیدا می‌کند. لذت، رفاه، شادی و فردگرایی نتیجه این نسبیت‌گرایی است.»

 

7184 odiwzjvjyz - نقدی بر عرفان‌های بدلی و نوپدید معاصر

عرفان اصیل، ملاقات خداوندگار در جان
استاد محقق حوزه و دانشگاه، در این بخش به تعریف «عرفان» در علوم مختلف پرداختند. ایشان اشاره کردند که تعریف عرفان در بیان ابن عربی و امام خمینی(ره) «علم بالله» است. به عبارتی شناخت شهودی (و نه عقلیِ) خداوند متعال از اسماء و آیات و افعال اوست. ایشان توضیح دادند که در عرفان‌ اسلامی‌برداشته شده از آموزه‌های اهل بیت(ع)، ذات خداوند شناخته‌شدنی نیست؛ امّا نشانه‌ها، آلاء و نعمت‌ها و اسماء خداوند را می‌توان با علم حضوری (به صورت شهودی) دید و صفات خداوند را شناخت و بدین طریق هر کس از طریق بندگی خالصانه و دوری از ارتکاب معاصی، با تزکیه جان، می‌تواند با چشم دل، خداوندگار خویش را در آینه صفات و اسماء ببیند و پله پله به او نزدیک گردد.
دکتر همتّی اعلام کردند در عرفان‌های نوپدید، هدف نهایی خداوند متعال نیست و قدرت مافوقی را مطرح نمی‌کنند؛ بلکه انسان و لذّت‌های او محوریت دارد. معنویت تعریف شده توسط آنها، احساسات قابل لمس با حواسّ پنجگانه است؛ چرا که روح به عنوان بعدی از انسان تعریف نشده است؛ در نتیجه بالاترین خلسه روحانی انسان، در حال آمیزش جنسی تعریف می‌شود. ایشان هشدار دادند
«معنوی؛ امّا نه دین‌دار» جریانی عرفانی در آمریکا بود که امروز این تفکّر را حتّی میان مسلمانان ایرانی نیز می‌بینیم.
برخی از اعتقادات مشترک در عرفان‌های جدید عبارتند از:
– به خداوند اعتقادی ندارند بلکه به انرژی نامتعین بی شکل و بی‌رنگی در فضا اعتقاد دارند و سعی می‌کنند که با نماد‌ها، لباس‌های مخصوص، دارو‌ها و… به آن دست بیابند؛
– اعتقاد به تناسخ به جای اعتقاد به قیامت و سرای آخرت؛
– معتقد به استفاده از جذابیت‌های جنسی و جسمی علی الخصوص به صورت نامشروع و در ملأعام هستند؛ علی الخصوص تنتریانه (پیروان اشو) در میان هندویان؛
– نفی دین و معنویت به طور کلّی؛
– عرفان را برای نشاط، آرامش و لذّت‌های جسمانی می‌خواهند.
– و…

 

7186 ztdiytdkyz - نقدی بر عرفان‌های بدلی و نوپدید معاصر

استاد همتی کتاب‌های متعددی را از جامعه‌شناسان اروپایی نشان دادند و معرفی کردند که در نقد عرفان‌های جدید و طرفداری از عرفان اصیل اسلامی نوشته شده بودند. ایشان هشدار دادند که این‌ کتاب‌ها در حالی نوشته شده است که جوانان ما به غلط و با تبلیغ شبکه‌هایی از قبیل بی.بی.سی و… گمان می‌کنند که نقد عرفان‌های نوین، از سوی مسئولان مملکتی ایران انجام می‌شود و نگاه درستی به ریشه‌ها و مبانی این فرقه‌ها ندارند. دکتر همتی اشاره کردند که اکثر سران عرفان‌های جدید عضو محفل‌های مخفی فراماسونری هستند و با هدف تخریب ادیان و مذاهب در میان جوامع، علی الخصوص جوامع مسلمان وارد می‌شوند.
دکتر همّتی که سال‌ها در کنار عرفای صاحب نام و گمنام تلمّذ کرده‌اند و در کنار آنها، عجایب و شگفتی‌های بسیاری را مشاهده کرده‌اند، تأکید کردند:
«وجود همین عرفان‌های منحرف و دنیاگرا با همه کاستی‌ها و عیوبشان نشانگر این است که بشر آواره و پریشان غربی یا غرب‌زده در فطرت خود طلبی دارد و به دنبال معنویتی به واقع روحانی است و نیاز به پرستش و قدرتی ماورائی دارد. طبیعتا اگر نیاز فطری بشر پاسخ درستی پیدا نکند، همانند گرسنه‌ای می‌شود که اگر غذای درستی نیابد، نجاست خوار می‌شود. بنابراین باید انسان را در بعد جسمانی و روحانی به درستی شناخت و پاسخی از جنس عرفان اصیل به آن داد؛ وگرنه طبیعی است که بشر برای ارضای نیازهای فطری خویش به دنبال هر پاسخی بگردد….»
استاد حوزه و دانشگاه، «دشوار بودن متون عرفان اصیل» و «سخت پذیرفته شدن توسط اساتید عرفان» را از جمله تقصیرهای ما در رابطه با جوانان نام بردند که راه آنها را به عرفان حقیقی مسدود می‌سازد و در نتیجه پای آنان را به جلسات و حلقه‌های دراویش می‌گشاید.

7189 mtrlotrmzw - نقدی بر عرفان‌های بدلی و نوپدید معاصر

هم ولایتی با حضرت امیر(ع)
در آستانه عید بزرگ و مبارک ولایت و امامت امیرالمؤمنین علی(ع)، سردبیر مؤسّسه فرهنگی هنری موعود عصر(عج)، سخنرانی کم‌نظیری درباره «وطن حقیقی انسان‌ها» با عنوان «هم‌ولایتی» بیان کردند. ایشان با ابیات اوّلیه مثنوی معنوی سخنرانی خود را آغاز کردند: بشنو از نی چون حکایت می‌کند/ از جدایی‌ها شکایت می‌کند
و به جدا افتادن انسان از اصل و حقیقت خویش سخن گفتند. ایشان افزودند:
«جمیع انسان‌ها بی توجّه به رنگ و شکل ظاهری‌اشان به خاطر این حقیقت وجودی، میل ذاتی به کمال وجود دارد و این کمال طلبی به خاطر روح متعالی خدادادی است. این میل باطنی در کشاکش حیات روزمره سر بیرون می‌آورد؛ گاه دانسته و گاه ندانسته خاکستری بر آن ریخته می‌شود. وقتی اندوه بی دلیل سراغ ما می‌آید. وقتی با داشتن تمامی امکانات بی حوصلگی و ناراحتی به سراغش می‌آید گویی این خاکستر روزمرگی کنار می‌رود و اخگر و آتش فراق و دوری از حقیقت و ملکوت رخ می‌نماید. امّا این وطن که میل باطنی انسان‌ها برای بازگشت به آن وجود دارد، کجاست؟
این وطن مصر و عراق و شام نیست
این وطن شهری است کان را نام نیست
زانکه از دنیاست، این اوطان تمام
مدح دنیا کی کند «خیر الانام»

 

7187 yzninzyyzd - نقدی بر عرفان‌های بدلی و نوپدید معاصر

وطن حقیقی و عشق به وطن
استاد سروستانی با نقد حسّ «ناسیونالیستی» که به نوعی تعصّب بر قومیت و از عقاید عهد جاهلی است، حدیث نبوی «حبّ الوطن من الایمان» را درباره وطن حقیقی انسان که دنیوی و خاکی هم نیست، دانستند. در صورتی که همین وطن خاکی، وطن حقیقی انسان بود، چرا انسان مؤمن می‌بایست در این عالم ناسوت احساس غربت کند؟! پس معلوم می‌شود که عالم خاکی، وطن حقیقی و نهایی نیست.
پژوهشگر و محقّق حوزه فرهنگی و مهدویت، تأکید روایات را بر این نکته دانستند که «دنیا وطن حقیقی انسان نیست»، بلکه با استناد به برخی روایات «آنجایی وطن است که امیرالمؤمنین علیّ بن ابی طالب(ع) آنجاست.»
در زیارت جامعه کبیره خطاب به حضرت ولیّ الله(ع) اعتراف می‌کنیم که میل ما به بازگشت به سوی آنهاست: «ایاب الخلق الیکم؛ بازگشت مخلوقات به سوی شماست.»
این بازگشت به سوی ولیّ الله(ع) در واقع همان بازگشت کردن به وطن حقیقی انسان ببریده از عالم ملکوت است. چنانچه امیرالمؤمنین(ع) خود فرمودند: «من همان مقصدی هستم که مخلوقات در هنگام مرگ به سوی من بازمی‌گردند.» و در جای دیگری فرمودند: «خاکیم و باز به خاک بازمی‌گردیم.» بسیار شنیده‌ایم که لقب امیرالمؤمنین(ع)، «ابوتراب» است و این روایت اشاره لطیفی است که انسان از خاک امیرالمؤمنین(ع) آفریده شده است و به همان خاک نیز میل بازگشت دارد و در نهایت به همان بازمی‌گردد. چنانچه در قرآن در تفسیر آیه «یا لیتنی کنت ترابا ؛ کاش خاک بودیم» آمده است: «یا لتنی کنتُ من شیعه علی؛ کافران در آن روز (قیامت) آرزو می‌کنند که کاش در ولایت امیرالمؤمنین علی(ع) بودند و به آتش گرفتار نمی‌شدند.» چرا که تنها کسانی در قیامت مجازات نمی‌شوند که در ولایت ایشانند. چنانچه خداوند می‌فرمایند: «ولایت علیّ بن ابی‌طالب قلعه محکم من است و هر کس در این قلعه وارد شود، از عذاب من ایمن می‌ماند.»
لقب «ابوتراب» که نخستین بار از سوی نبیّ اکرم(ص) به ایشان داده شد و این لقب اشاره به حقیقتی وجودی دارد که اشاره می‌کند که حضرت علی(ع) در حقیقت وجودی پدر تمام خاکیان هستند؛ چنانچه حضرت رسول اکرم(ص) فرمودند: «من و علی پدران این امّت هستیم.»
در روایات دیگری اشاره شده است که حضرت علی(ع) صاحب زمین است که بعد از حضرت رسول(ص)، مالک زمین و عامل آرامش زمین می‌باشند و به همین خاطر لقب «ابوتراب» به ایشان داده شده است. چنانچه امیرالمؤمنین علی(ع) خود را «فرمانبر خاک و مسلّط بر آن» خواندند.

 

7190 nzrky2jlyz - نقدی بر عرفان‌های بدلی و نوپدید معاصر

ظَهر کوفه، نخستین طور سینا، آخرین منزلگاه مخلوقات
استاد سروستانی اعلام کردند، بر اساس روایات، «نجف» وطن حقیقی انسان‌هاست. براساس روایات، «نجف» یا «ظَهر کوفه» نخستین محلّی بود که سجده بر حضرت آدم(ع) اتفاق افتاد. استاد سروستانی بر اساس این دسته از روایات که نجف را وطن حقیقی مخلوقات می‌دانند، بیان کردند که «ابلیس» به خاطر سجده نکردن بر انسان خاکی، نخستین موجود رانده شده از وطن بود که در آسمان‌ها و زمین‌ها مورد لعن قرار گرفت.
استاد سروستانی در این میان به روایاتی نیز اشاره کردند که جبرئیل امین(ع) برای آنکه حضرت آدم(ع) نخستین بار خانه کعبه را بسازند، سنگ‌هایی از نجف آوردند. ایشان افزودند:
سنگی که پس آن جمیع موجودات در عوالم ملکی و ملکوتی در گرد آن به طواف درآیند تا در زمره بندگان، مؤمنان و محرمان وارد شوند و استحقاق بهشت و پذیرش توبه بیابند. مخلوقات بی آنکه بدانند به گرد خانه ای می‌چرخند که یک رکن آن سنگی است از نجف و وقتی از رکن حجر، طواف را آغاز می‌کنند، در واقع دارند دست بیعت با ید خداوند در زمین می‌دهند؛ که دست خداوند در زمین نبوده و نیست؛ مگر علیّ بن ابی طالب، غالب کلّ مغالب، علیه السلام.
سردبیر ماهنامه موعود تاکید کردند که شرافت نجف یا همان ظَهر کوفه، به خاطر شرافت ذاتی‌اش بوده که این نه تنها نخستین عبادتگاه خداوند بوده است، بلکه زمین بنای کعبه و مدفن مولای متقیان علی(ع) بوده است و این محل، پایگاه اصلی دولت کریمه امام مهدی(عج) خواهد شد و افتتاح تاریخ بلند و بی نظیر شیعه از کوفه آغاز می‌شود. ایشان افزودند:
«انتخاب سرزمین نجف و شرافت بخشیدن به این مکان، تقدیس و تبرّکی از سوی خداوند متعال است و این اعتبار را هیچ کس نمی‌تواند این حقیقت وجودی را از آن بگیرد.»
همچنین استاد سروستانی در بیان اهمیت سرزمین کوفه و نجف به وادی السلام اشاره کردند. ایشان افزودند:
«وادی السلام» که در روایات محل تجمع ارواح مؤمنان معرفی شده است در ظهر کوفه قرار دارد و این وادی، محلّی است که دروازه‌ها به سوی عوالم ملکوتی باز می‌شود و هیچ کجای زمین این وسعت وجودی را ندارد. از این سرزمین هر مؤمنی که بمیرد در هر کجای زمین که باشد، روحش به نجف که همان وطنش است، بازگردد. بدین ترتیب تمامی مؤمنان، «هم‌ولایتی» هستند.»
استاد سروستانی با اشاره به این نکته که این وطن تا زمانی که ظهور اتفاق نیفتد در قلب ماست، اعلام کردند که هر مؤمنی هم ولایتی با مؤمنان دیگر است که این هم‌ولایتی، طول و عرض جغرافیایی نمی‌شناسد و وقتی که حقیقت ولایت در قلب‌هایی مشترک نباشد، چه در مرزهای جغرافیایی یکسانی باشیم یا نباشیم، هم ولایتی نیستیم. حال باید از خویش بپرسیم که چرا در عصر حاضر این مقدار به مرزهای خاکی و جغرافیایی اهمیت می‌دهیم امّا نسبت به هم‌وطنی‌ها و هم‌ولایتی‌های حقیقی امان غافلیم؟!

در انتهای این نشست، زیارت آل یاسین، بدرقه راه مؤمن «هم‌ولایتی» گردید.
لازم به ذکر است که نشست‌های ماهانه موعود در آخرین پنج‌شنبه هر ماه شمسی به صورت آزاد و رایگان برای عموم برگزار می‌گردد و همواره در حاشیه این نشست‌ها، نمایشگاهی از جدیدترین آثار مؤسسه فرهنگی هنری موعود عرضه می‌گردد.

همچنین ببینید

راهبردهای مقابله ایران و آمریکا در منطقه

نشست ۱۳۸ از سلسله نشست‌های ماهانه فرهنگ مهدوی با موضوع «راهبردهای مقابله ایران و آمریکا در منطقه» و با سخنرانی دکتر ابومحمد عسگرخانی ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *