به گزارش مشرق، هر از گاهی خبری از دغدغه های مسئولین و پیگیری های آنها در خصوص معماری بی قواره معاصر ایران و به طور خاص شهر تهران منتشر میشود و جامعه معماری و فرهنگیان کشور را آسوده می نماید که مسئولین و مجریان امر به فکر وضعیت اسف بار معماری امروز ایران هستند. لیکن سالهاست که از تاکیدات مقام معظم رهبری در خصوص رسیدگی به وضعیت معماری امروز، مصوبات مجلس شورای اسلامی، شورای عالی معماری و شهرسازی، شورای اسلامیشهر تهران، شهرداری و …در این زمینه میگذرد و ما همچنان چشم به راه روزگاری نو در ارائه الگوی اسلامی درعرصه معماری و شهرسازی هستیم.
در چنین شرایطی که مسئولین امر هر روز در مصاحبه های خود با رسانه ها، نوید این الگو را و بشارت ظهور آرمانشهر مورد نظر انقلاب اسلامی را می دهند ، کماکان به لطف صدور مجوزها و پروانه های ساخت از سوی همین مراجع، شاهد ساخت هیولاهای عظیم الجثه ای با نام ساختمان های مدرن و پست مدرن در سطح کلاان شهر ها که البته اغلب کاربری اقتصادی (بانک ومراکز خرید تجاری) دارند، هستیم . کثرت این ساختمان ها در حدی است که با وجود فرهنگ پایه بودن کشورما سایه این ساختمان های با کاربری اقتصادی، آنچنان بر سر شهر مستولی شده که فرهنگ گذشته ما را به محاق برده و اثری از بیش از ۷۰۰۰ سال تاریخ مدون معماری و شهرسازی ایرانی در این شهر ها دیده نمیشود، آنچنان که گویی در شهری از کشوری زندگی میکنیم که تازه سرزمین آن کشف شده و فاقد تاریخ، فرهنگ و هویت است.
نکته حائز اهمیت اینجاست، به رغم ترسیم تصویر اتوپیای ایران در سند چشم انداز ۲۰ ساله نظام جمهوری اسلامی، به عنوان سند بالادستی که طرح های معماری و شهرسازی نیز در هماهنگی با آن قرار است تدوین شود ونیز به رغم وعده های مسئولین امر، شاهد تصویری از شهر تهران هستیم که در اسناد شهرداری تهران به عنوان طرح های آینده شهر تهران ثبت گردیده و در تعارض ماهوی با فرهنگ، هویت و معماری ایرانی – اسلامی است که در زیر مشاهده میکنید.
این طرح ها مصادیقی از معماری پست مدرن هستند که عقبه فرهنگی کشور ما را گم کردهاند. اما ای کاش پست مدرن به معنای واقعی بودند، چراکه در معماری پست مدرن زمینه گرایی یکی از مهمترین مولفه هاست. این یعنی انعکاس و تبلور زمینه های فرهنگی، اجتماعی و … در طرح معماری. حتی اگر یک معمار پست مدرن همچون پیتر آیزنمن آمریکایی را مکلف به ساخت بنایی در شهر تهران می کردیم، حداقل در مقام کانسپت به ریشه های فرهنگی این شهر دقت کرده و شاید بهتر از معماران امروز ایران هویت این قوم را در معماری شان انعکاس می داد. افسوس
باید توجه داشت که تنوع و ارائه طرح های بدیع از اقتضائات حیات معماری یک جامعه است و از ابتدائیات خلق یک اثر هنری و معمارانه. اینکه این بدیعیات حاصل چه تفکری است و چه لایف استایلی را به انسان القاء وتحمیل می نماید محل بحث ماست. هیچ کس مخالف تنوع در آثار معماری نیست و ما نیز خواهان تکرار فرم های گذشته نیستیم اما خواهان ابداعات معمارانه ای هستیم که در امتداد هنر معماری گذشته ما شکل میگیرد و زیبایی را مطالبه میکنیم که به گفته تیتوس بورکهارت "ذاتا در هنر اسلامی موجود است" و" در هنر اسلامی همواره از حکمت سرچشمه میگیرد".
مهمترین نقطه آسیب معماری و شهرسازی تهران و به طور کلی کشور ما، برگزار نشدن مسابقات معماری است. درواقع باید برای هرکدام از این پروژه ها که مشاهده میکنید، آن چنان که در جهان معماری مرسوم است از سوی کارفرما با اعلام عمومی مسابقه ای برگزار شود و طرح برتر، برگزیده و اجرا شود.
عموم معماران کشور ما مع الاسف با استفاده از رانت و روش های غیرمعمول برای گرفتن چنین پروژه هایی اقدام میکنند و نتیجه این میشود که طرح هایی به اجرا در می آید که مورد تایید جامعه متخصصین معماری و عموم مردم نمی باشد. لذا پایگاه تحلیلی – خبری مشرق بر آن شد تا گوشه ای از فعالیت های معماری شهر تهران را برای اطلاع عموم و متخصصان و بهره گرفتن شهر از نظرات اساتید معماری و شهرسازی، منتشر نماید.