در صد و بیست و ششمین نشست از سلسله نشستهای فرهنگ مهدوی، در آستانه سالروز آغاز امامت پربرکت حضرت مولانا صاحب الزّمان(عج)، دکتر «عبّاس جهانبخش» موضوع شهرسازی معاصر و مدرن را مورد بررسی قرار دادند. پس از آن سردبیر ماهنامه موعود، استاد اسماعیل شفیعی سروستانی، موضوع «گمگشته حقیقی مؤمن» را مورد بررسی قرار دادند و پنجرهای جدید، در اقیانوس بیانتهای مهدویت گشودند.
دکتر جهانبخش با بررسی نظریّه غرب در شهرسازی مدرن، از آسیبهای مشترک و جهانی سیطره مدرنیته از جمله «شهرگریزی»، «اقبال به زندگی روستایی و در دل طبیعت» و «از بین رفتن طبیعت با آپارتمان سازی» نام بردند. ایشان با اشاره به آثار تخریبی از بین رفتن طبیعت، از سبکهای جدید مطرح شده توسط غربیان نام بردند؛ از جمله تعریف کردن نوعی زندگی مدرن در محیط روستایی و همچنین استفاده از انرژیهای بازگشت پذیر.
دکتر جهانبخش عنوان کردند که به خاطر آسیبهای بسیار زیادی که شهرسازی مدرن به طبیعت وارد کرده، طرحهایی از سوی کشورهای اروپایی مطرح شده است که در آن تاکید کردهاند که تراکم ساختمانها و سازههای انسانی در هر شهر باید به گونهای باشد که ارتباط انسان با محیط طبیعت از بین نرود. به عنوان مثال در این طرحها خانهها حتّی در مراکز شهر در کنار درختان قرار دارند و همچین بلندی ساختمانها به گونهای نیست که افق در آسمان از بین برود. بنابراین شهری شدن نباید مساوری با ناسازگاری با محیط طبیعی باشد.
شهرهای مسجدمجور و ترانزیتمحور
پژوهشگر حوزه معماری اسلامیبیان کرد که گرایش شدید تمامی جوامع به مدرنیته، همچون گردابی شده است که نمیتوان در میان آن ایستاد و غرق نشد. به عبارتی اگر انسانی میخواهد دیندار باشد، تمام وجوه زندگی او میبایست دینی و اسلامیباشد و در میان طوفانی از افکار، اندیشه و تمدّن امانیستی، نمیتوان (یا به سختی میتوان) دین را نگه داشت. بنابراین میبایست نگاهی مجدّد به معماری شهرهای کشور اسلامیامان بیندازیم و ببینیم آیا این سبک معماری اسلامی است یا خیر؟
دکتر جهانبخش ویژگیهای مورد انتظار از یک زندگی مؤمنانه را توضیح دادند از جمله «ایثارگری»، «تأمین رزق حلال و سالم»، «مسجد محوری و ایمان محوری»ریال «بسط روحیه جهادی» و…
ایشان بیان کردند که هر چند از نظر معماری اسلامی، مسجد محور شهر بود، در شهرسازی مدرن «ترانزیت محور» است. در زمانی که مؤمنان ایمان محور باشند، مسجد را محور شهر خود قرار میدهند؛ امّا ترانزیت محوری اثر مهم بودن تجارت است و در جوامع سرمایهداری چون سود و سرمایهگذاری محوری است، حمل و نقل نیز محور قرار میگیرد.
سخنران نشست، با اشاره به روایات معصومان(ع) اعلام داشتند که شهرسازی باید به گونهای باشد که مردم به تناوب مجبور به انجام مکروهات نشوند (چه برسد به اعمال حرام). امّا وقتی شهرسازی مدرن به گونهای شده است که مردم مجبور میشوند برخلاف دین خداوند عملی انجام دهند، باید ایراد را به مدیریت شهری بگیریم و نه مردم.
دکتر جهانبخش، با اشاره به شهرسازی تجارتمحور به شرکت «والمارت» اشاره کرد که شرکتی برای توزیع محصولات خواربار در کل جهان است. سرمایه این شرکت در رنک تجاری جهانی، در صدر قرار دارد (حتی پیش از شرکت اپل) و از آنجایی که این شرکت، سود مالی را هدف قرار داده است بدون توجّه به زندگی و طبیعت، در کار انسانها و بازارها دخالت میکند. برای مثال در انتقادهایی که از این شرکت شده است، «تغییر اقلیم طبیعی» و دخالت در اکوسیستم است؛ چرا که برای سود خودش ماهیهای قطب شمال را در جنوب در شیلی پرورش میدهد. این اعمال سبب تغییر اکوسیستم میشود.
از دیگر انتقادهایی که از این شرکت میشود ایجاد وابستگی برای مراکز تولیدی و سپس ورشکسته کردن این مراکز است؛ چرا که شعار این شرکت، «ارزانتر و ارزانتر خریدن» است و در نتیجه هر سال قیمت خرید کمتری به مراکز تولیدی پییشنهاد میدهد و در نتیجه، این مراکز که وابسته به والمارت شدهاند، با پایین آمدن قیمت خرید، حاضر به همکاری با والمارت نمیشوند و بنابراین دچار ورشکستگی میگردند.
در چنین شهرهایی که شرکتهایی نظیر «والمارت» مرکزیت و محوریت دارند، آیا میتوان از مؤمن انتظار داشت که ایمانمحور باشد یا روحیهاش روحیه جهادی و ایثارگرانه باشد؟ یا در چنین شهرهایی وابستگی هر چه بیشتر به مادّیات و دنیایی شدن محور قرار میگیرد؟!
آموزش اسلامی و خانهبنیادی
دکتر جهانبخش اهداف تعلیم دینی را تربیت روح و فکر کودکان تا مقطع نوجوانی و جوانی است. همچنین در روایات اسلامی تاکید شده است که الگوهای عملی مؤثرترین راه تربیت کودکان است. حال با نگریستن به وضعیت شهرسازی آیا میتوانیم ادّعا کنیم که نوع کاربری شهرهایمان، سلامت جسمی و روحی کودکان تأمین میشود؟!
از جمله آسیبهایی که به کودکان میرسد، دور نگه داشتن آنها از محیط طبیعی و بازی در این محیطهاست. کودکان امروز محصور شده در سازههای انسانی هستند و حتّی ارتباط آنها با حیوانات از پشت میلههای باغ وحش است. در نتیجه کودکان روح طبیعی خود را فراموش میکنند.
از دیگر ویژگیهای زندگی مؤمنانه، «خانه بنیادی» و ایجاد خانههای وسیع و مولّد است. خانهای که در آن خانواده در کنار هم و با مهربانی زندگی کنند، در خانه، غذای طبیعی و سالم طبخ شود و اعضای خانواده از نظر عاطفی و جنسی در خانه تأمین شوند. امّا امروزه با رواج زندگی سود محور با زندگیهایی مواجه میشویم که در آن خانوادهها به غذای رستورانها روی آوردهاند و اعضای خانواده در کنار هم و در بر سر یک سفره نمینشینند و اقبال مردم به واگذاری سالمندان به خانه سالمندان زیاد شده است.
آیا تغییر کاربری شهری امکانپذیر است؟
دکتر جهانبخش با بررسی طرح ارائه شده که در آن بیان شده بود که خانه ها در شهرها میبایست یک طبقه و حدود یک هزار متر برای هفت خانوار باشد، پرسید آیا در تهران امکان پذیر است؟ ایشان با در نظر گرفتن جمعیت ۸۰ میلیونی ایران، اعلام کردند که تنها به ۴درصد از خاک ایران احتیاج داریم تا بتوانیم چنین شرایطی را برای خانوادههای ایرانی تهیه کنیم که هم شرایط مطلوبی برای آنان آماده کنیم و هم ایمان محوری به جامعه اسلامیبازگرداند؛ انشاءالله.
کشور اسلامی در گودال انسلاخ فرهنگی
مدیرمسئول مؤسسه فرهنگی هنری موعود عصر(عج) با تأیید سخنان دکتر جهانبخش، تأکید کردند که سخن گفتن و پیاده کردن شهرسازی اسلامی مبحثی دانستند که میبایست در ابتدای تأسیس انقلاب اسلامی درباره آن مسئولان به توافق میرسیدند امّا انسلاخی از همان زمان تا امروز در میان نظریات مسئولان وجود دارد.
استاد شفعی سروستانی «ناتوانی در درک آموزههای دینی با مناسبات و معاملات تمدّنی» را دومین مشکل مسئولان نظام اسلامی دانستند. ایشان توضیح دادند که هر چند مسئولان شهری و کشوری در انجام عبادات فردی موفق هستند؛ امّا قادر نیستند که آموزههای دینی را در حوزه بزرگ فرهنگی و تمدّنی به کار بگیرند و حتّی از عالمان این حوزه نیز سؤال نمیکنند.
پژوهشگر حوزه مطالعات فرهنگی بزرگترین آفت جهان مسلمان را مبتلا شدن آنان به تمام نجاسات فرهنگی و تمدّنی است و آن به علّت آن است که مسئولان آنها تکنوکراتها هستند که در عمل و نظر منطبق بر مبانی نظری شرک آلود غربی و نسخههای پیچیده شده سازمانهای یهودی زده غربی. به همین دلیل است که در کشور اسلامی امان، از دکترینها و نظریات «توسعه» (development) پیروی میشود. در چنین شهر و کشوری مردم به مرور زمان در فرهنگی غربی مستحیل میشوند.
امام، گمشده تمامی انسانها
استاد شفیعی سروستانی تأکید کردند که در وجود تمامی انسانها «انتظار» وجود دارد. انتظار ارتقا، انتظار مدارج اجتماعی، انتظار نان و آب، انتظار معیشت و ….. همه بیقراری انسانها به انتظار برمیگردد و این انتظار به میل قلبی کمالطلبی انسان. کمال طلبی وجهی خاص متعلق به روح انسانهاست و انسانها در ذات، کمال طلب هستند و این کمال طلبی در انتظارِ ظهور امام عصر(عج) پیدا میکنند.
سردبیر ماهنامه موعود بیان داشتند: انسان دنیا را محلّی برای کاشت و به ثمر رسیدن قرار میدهد و اگر انسان به مقام ثمرگی نرسد، «سقط» و «کال» میماند و در واقع به تمامیت آنچه که خداوند برایش قرار داده بود، نمیرسد.
همچنین افزودند: «برای تمام موجودات قبله ای وجود دارد و منتهی الیه هر موجودی همان قبله است که کمالشان به سمت آن است. جمادات، نباتات را قبله قرار دادهاند و نباتات به سمت قبله حیوانات میروند و حیوانات به سمت قبله انسانها. برای مثال هنگامیکه سیب توسط انسان خورده میشوند، سیب در معده انسان هضم میشود و عضوی از بدن آن میشود در نتیجه سیب سیر تکاملی خود را طی کرده است. انسانها نیز قبله ای دارند و آن قبله، انسانکامل است.
سیر به سوی امام و سیر به سوی انسان کامل، کمال انسان است. انسان کامل، ولیّ الله اعظم، باب الله، صراط الله و باعث تقرب به حضرت حق است.
چنانچه میگوییم:
«السلام الله علیک یا نور الله الذی یهتدی به المهتدون؛
سلام بر تو ای نور خدا که طالبان هدایت را رهنمون میشود.»
در پیروی از امام کامل است که همه استعدادهای انسان بروز و ظهور میکند، انسان از خامیبیرون آمده و از نقصان خارج شده و به مقام ثمرگی میرسد.»
استاد سروستانی اشاره کرد که فرامین صادر شده از سوی خداوند و معصومان(ع)، از جمله عبادات برای آن است که انسان بداند که به دنیا آمده است که رو به امام سیر کند تا بتواند کمال مطلوب و مقام ثمرگی را درک کند.
ایشان در بیان نتایج سخنانشان بیان داشتند که میل قلبی مردم را میل رسیدن به امام است و به حدیثی اشاره کردند که در آن فرموده بودند که محبّت در قلب انسان حک شده است و این تمایل در عرصه هستی هرگز از بین نمیرود مگر آنکه خداوند بخواهند. حسب وجود این نور است که همه انسانها به نحو عام و مؤمنان به طور خاصّ به امام میل دارند.
همچنین امام صادق(ع) فرمودند:
«به درستى که قلب در میان سینه و حنجره مىجنبد و مىلرزد تا بر ایمان بسته شود، و چون بر ایمان بسته شد، قرار و آرام گیرد. و این است معنى قول خداى عز و جل که فرموده: «وَ مَنْ یؤْمِنْ بِاللَّهِ یهْدِ قَلْبَهُ»؛ یعنى: و هر که ایمان آورد به خدا، خدا دل او را راه نماید.»
در حاشیه این نشست، همچون سالهای پیشین، نمایشگاهی از آثار و محصولات مؤسسه موعود برقرار بود. لازم به ذکر است که نشستهای ماهانه موعود در آخرین پنج شنبه هر ماه شمسی برگزار میگردد و برای حضور در آن نیاز به هیچ گونه ثبت نام و پرداخت مبلغی نمیباشد.