زينب (س)، فهيمه فهم ‏ناشدنى‏

485e2c63f8b07071a791e1b78ce74e6b - زينب (س)، فهيمه فهم ‏ناشدنى‏

پ. میعاد
تمام بخش هاى زندگى حضرت زینب کبرى (س)، نشانگر یک نکته است: ایشان وارث پنج تن آل عبا (ع) بود. چنین چیزى از اعمال و رفتار و کمالات ایشان پیداست؛ بلکه این ویژگى در القاب ایشان هم متجلّى شده است. حضرت زینب (س) را «شیر نوشیده از وحى»، ۱ «مایه سرور على بن ابى طالب (ع)»، ۲ «نایب فاطمه زهرا (س)»، ۳ «مشتق شده از حسن مجتبى (ع)» ۴ و «نایب امام حسین (ع)» ۵ خوانده‌اند. این القاب، برخاسته از اعمال و رفتار آن بانوى گرامى است؛ و الّا، بى جهت بر سر زبان ها نمى افتاد.

 

حضرت زینب (س)، بانویى بودند که امام سجّاد (ع)، پس از خطبه خوانى ایشان در «کوفه»، خطاب به ایشان فرمودند:

«عمّه جان! بحمدالله، شما دانشمندى بدون آموزگار و فهمیده اى هستى که فهم نمى شود؛ گریه و ناله، آنچه را که از دست رفته، باز نمى گرداند، پس آرام باشید.» ۶

امّا چه ویژگى هایى در زینب کبرى (س) وجود دارد که ایشان را «غیر قابل فهم» مى کند؟ با ما همراه باشید تا قطره اى از دریاى فضائل ایشان را برشمریم.

آب دریا را اگر نتوان کشید

هم به قدر تشنگى باید چشید

الف) علم و عقل

شاید بتوان گفت از مشهورترین برترى هاى حضرت زینب (س)، «علم» و «عقل سرشار» ایشان است.

در ادامه، به چند نمونه از روایت هایى اشاره مى کنیم که نشانگر این دو ویژگى حضرت (س) است:

۱. روایتگر علوم

حضرت زینب (س) با آنکه در هنگام زندگى مادرشان، کودک بودند، خطبه پر رمز و راز ایشان را براى دیگران نقل کردند و آنچه امروز از خطبه حضرت زهرا (س) به دست ما رسیده است، حاصل علم و تیزهوشى قهرمان کربلا (س) است. ۷

علاوه بر این، حضرت زینب (س) روایات متعدّدى از پدر و جدّشان (ص)، نقل کرده‌اند. بنابراین، ایشان روایتگر علومى بودند که اهل کساء (ع) مخزن و معدن آن محسوب مى شدند.

ابن عبّاس، شاگرد و پسرعموى حضرت على (ع)، از حضرت زینب (س) با عنوان «عاقل و داناى ما» یاد مى کند. ۸ این سخن ما را به یاد لقب معروف ایشان «عقیله بنى هاشم؛ زن داناى بنى هاشم » ۹ مى اندازد.

۲. استاد زنان مدینه

حضرت زینب (س)، پیش از رحلت امیرالمؤمنین (ع)، تا زمانى که در «مدینه» اقامت داشتند، در خانه خود، مجالس تفسیر «قرآن» و بیان احکام برگزار مى کردند و شاگردان بسیارى داشتند. ۱۰

هند یکى از شاگردان ایشان بود که در طى ماجراهاى پرپیچ و خمى، همسر یزید بن معاویه شد. این بانو، حضرت زینب (س) را در میان کاروان اسراى کربلا مشاهده کرد و وقتى متوجّه شد که امام حسین (ع) به شهادت رسیده‌اند، در کاخ یزید، سر برهنه و گریبان چاک کرده، وارد شد و نخستین لرزه ها را بر ستون کاخ پوشالى قدرت او انداخت. این بانو، دانش آموخته از مکتب حضرت زینب (س) بود.

حضرت زینب (س)، در مدّت اسارت که امام سجّاد (ع)، بیمار بودند نیز به سفارش امام حسین (ع)، به سؤالات شرعى و احکام زنان در مسیر پاسخ مى دادند. ۱۱ همچنین پس از پایان یافتن اسارت، دوباره مجالسى در خانه خود ترتیب مى دادند و در آن مجالس، به عزادارى نیز مى پرداختند. ۱۲

۳. خطبه خوان بى نمونه

حضرت زینب (س)، آن چنان در مسیر اسارت خود خطبه خوانى مى کردند که راویان به یاد امیرمؤمنان (ع)، استاد سخنوران عالَم مى افتادند. ۱۳ البتّه از دختر حضرت على (ع) بعید نیست که چنین خطبه خوان و سخنور باشد! امّا نکته جالب توجّه اینجاست که بعد از سخنرانى حضرت زینب (س) در کوفه، امام سجّاد (ع) ایشان را «داناى بى استاد» خواندند. بدین ترتیب، به همگان ثابت کردند که عمّه سادات، از علم خدادادى بهره مند هستند. ۱۴

ب) عبادت و بندگى

حضرت زینب (س)، در عبادت و بندگى، خالص خالص بودند؛ وگرنه چگونه کسى مى تواند عزیزش را پرپر و در خون غلتیده ببینید و نخستین سخنش این باشد که: «خداوندا! این قربانى را از ما پذیرا باش!» ۱۵ یا چه کسى مى تواند تمام ماجراى اسارت و تلخى هاى بى حدّ و حصرش را در هم شکند و با سرِ بالا گرفته به ابن زیاد ملعون، سخن از آزمایش الهى به میان بیاورد و بگوید: «چیزى جز زیبایى ندیدم!» ۱۶

در وصف این چنین بانویى، امام سجّاد (ع) مى فرمایند:

«عمّه ام زینب در طول سفر اسارت از کوفه تا «شام»، پیوسته نمازهاى واجب و مستحبّ خود را انجام مى داد و در بعضى منزلگاه ها مى دیدم که ایشان در اثر ضعف و گرسنگى، نماز خود را نشسته مى خواند؛ چرا که سهمیه غذاى خود را میان کودکان تقسیم مى کرد و دیگر توان ایستادن نداشت.» ۱۷

حضرت زینب (س) را «عابد آل على (ع)» مى خواندند. ۱۸

ج) حیا و پرده پوشى

ماجراى اسارت، از آن رو بسیار جانسوز است که حرمت کسانى شکسته شد که خداوند به آنان جاه و منزلتى عالى داده بود؛ ۱۹ چرا که پرده حیا، از پرده پوشانى پاره شد که حیا و عفّتشان، در تاریخ اسلام شُهره بود.

در روایات آمده است که وقتى حضرت زینب (س) براى زیارت قبر پیامبر اکرم (ص) مى رفتند، امام حسن (ع)، امام حسین (ع) و امیرالمؤمنین (ع) ایشان را همراهى مى کردند و وقتى به مزار مى رسیدند، اگر چراغى روشن بود، حضرت على (ع) جلو مى رفتند و پیش از رسیدن حضرت زینب (س) آن را خاموش مى کردند. وقتى امام حسن (ع) یک بار علّت کار ایشان را پرسیدند، حضرت امیر (ع) پاسخ دادند: «مى ترسم که نگاه کسى به شخص خواهرت زینب بیفتد.» ۲۰

۲۳۶۸۶ موعود، شماره ۱، ص: ۲۹

د) قدرت و اراده فوق انسانى

در کتاب هاى تاریخى، از مستجاب الدّعوه بودن حضرت زینب (س) سخن به میان آمده است. مستجاب الدّعوه بودن حضرت زینب (س) را مى توان از دلایل «ولایت داشتن» ایشان برشمرد. به عبارت دیگر، خداوند به حضرت زینب (س)، قدرتى داده بودند که مى توانستند روال طبیعى امور را با اراده اشان بر هم بزنند. این قدرت، تنها در دست کسانى است که از ولایت برخوردارند.

نمونه هاى بى شمارى که از کرامات حضرت زینب (س) در «سوریه» روایت شده است، نشانگر این قدرتمندى و اراده حضرت زینب (س) است. همچنین در روایتى جالب، نقل شده است که در شام، مردى به فاطمه، دختر امام حسین (ع)، نظر بدى کرد و حضرت زینب (س) فرمودند: «زبانت بریده باد! چشمت کور باد و دستت بشکند.» و در همانجا، مرد لال و کور و فلج شد. ۲۱

از نظر بزرگان دین، حضرت زینب (س)، داراى قدرتى بودند که مى توانستند در همان صحراى کربلا، همه چیز را به نفع امام حسین (ع) پایان بدهند؛ امّا از آنجایى که این خاندان همیشه راضى به قضاى الهى بودند، حضرت زینب (س) نیز صبر پیشه کردند و بر مصائب فائق آمدند.

از نشانه هاى داشتن این قدرت، مى توان به این روایت اشاره کرد که در کوفه، با فرمان «ساکت باش!» حضرت زینب (س)، تمام صداها خاموش شدند؛ صداهایى که تا آن زمان، گوش زمین و فلک را پر کرده بود. ۲۲

د) بى گناهى و عصمت

عصمت که به معناى خوددارى از انجام گناه است، مراتب مختلفى دارد. مراتبى از آن براى هر انسانى قابل دسترسى است که به این مرتبه عصمت، عصمت اکتسابى مى گویند.

عصمت، با دورى از گناه و تقواى الهى به دست مى آید و هر چقدر تقوا بیشتر شود، حفاظت از گناه مستحکم تر مى گردد. با این اوصاف آیا کسى هست که بتواند منکر عصمت حضرت زینب کبرى (س) بشود؟ زنى که از القابش، «امانت دار خداوند» ۲۳ است، مى تواند معصوم نباشد؟

آیت الله جوادى آملى در این باره مى گوید:

هیچ دلیلى بر انحصار ولایت و عصمت در امامان معصوم (ع) نیست. از همین رو، مى توان گفت: زینب کبرى و حضرت ابوالفضل العبّاس علیهما السّلام نیز، در حدّ خود معصوم و ولى الله بودند.

غیر ولى خدا، نمى تواند در پاسخ آن ملعون که گفته بود: دیدى خداوند با تو و برادرت چه کرد؟ بفرماید: «جز زیبایى چیزى ندیدم.»

ولایت زینب کبرى (س) را امام سجّاد (ع) با جمله «شما به حمدخدا، داناى بى استاد و فهیمه فهم ناشدنى هستید.» امضا فرمود. ۲۴

پى نوشت ها:

______________________________
(۱). رضیعه الوحى؛ به نقل از بحرانى اصفهانى، عبد الله بن نور الله، «عوالم العلوم و المعارف والأحوال من الآیات و الأخبار و الأقوال» (مستدرک سیده النساء إلى الإمام الجواد)، قم، مؤسسه الإمام المهدى (عج)، چاپ اوّل، ۱۴۱۳ ق. ج ۱۱- قسم- ۲- فاطمه (س)، ص ۹۴۸.

(۲). سُر أبیها؛ به نقل از همان.

(۳). نائبه الزهراء؛ به نقل از همان.

(۴). شقیقه الحسن؛ به نقل از همان.

(۵). نائبه الحسین؛ به نقل از همان.

(۶). «أَنْتِ بِحَمْدِ اللَّهِ عَالِمَه غَیْرُ مُعَلَّمَه فَهِمَه غَیْرُ مُفَهَّمَه إِنَّ الْبُکَاءَ وَ الْحَنِینَ لَا یَرُدَّانِ مَنْ قَدْ أَبَادَهُ الدَّهْرُ فَسَکَتَت» طبرسى، احمد بن على، «الإحتجاج على أهل اللجاج»، مشهد، نشر مرتضى، چاپ اوّل، ۱۴۰۳ ق.، ج ۲، ص ۳۰۵؛ با استفاده از همان نرم افزار.

(۷). ابوالفرج اصفهانى، مقاتل الطالبیین، منشورات اعلمى، چاپ دوم، سال ۱۴۰۸ ه خ. ق، ص ۹۵؛ به نقل از مقاله «نقش حضرت زینب (علیها السلام) از کربلا تا شام»، به نقل از سایت عاکفون.

(۸). احمد بهشتى، زنان نامدار در قرآن و حدیث، تهران، سازمان تبلیغات اسلامى، ۱۳۶۸، ص ۵۱، به نقل از مقاله خادمحسین فاضلى، «حضرت زینب (علیها السلام)؛ شخصیت و نقش ایشان در نهضت کربلا»، به نقل از سایت معرفت.

(۹). بحرانى اصفهانى، عبد الله بن نور الله، همان.

(۱۰). ذبیح الله محلّاتى، «ریاحین الشریعه»، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ج ۳، ص ۵۷؛ به نقل از مقاله خادمحسین فاضلى، همان.

(۱۱). همان، ص ۶۲؛ به نقل از همان مقاله.

(۱۲). سید عطاءالله مهاجرانى، پیام آور عاشورا، صص ۳۴۵- ۳۴۵ با استفاده از مقاله «افشاگرى ها و پیام رسانى هاى بازماندگان واقعه»، به نقل از سایت حوزه.

(۱۳). بشیر بن خزیم اسدى مى گوید: زینب، دختر على (ع) را در آن روز که به سخن پرداخت دیدم؛ ندیدم زنى با حیایى را که سخنورتر از او باشد؛ گوئیا از زبان امیر المؤمنین (ع) سخن مى گوید. (ابن طاووس، على بن موسى، «لهوف»، ترجمه میر ابو طالبى، قم، دلیل ما، چاپ اوّل، ۱۳۸۰، صص ۱۶۹- ۱۷۰؛ با استفاده از همان نرم افزار.)

(۱۴). ناصر مکارم شیرازى و دیگران، «تفسیر نمونه»، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۱، ج ۱۳، ص ۷/ ابنجمعه العروسى الحویزى، تفسیر نورالثقلین، به کوشش هاشم رسولى محلّاتى، قم، اسماعیلیان، ۱۳۷۳، ج ۳، ص ۳۱۹؛ به نقل از مقاله خادمحسین فاضلى، همان.

(۱۵). بحرانى اصفهانى، عبد الله بن نور الله، همان، ص ۹۵۷.

(۱۶). همان، ص ۳۸۳.

(۱۷). ذبیح الله محلّاتى، همان، ج ۳، ص ۶۲؛ به نقل از مقاله خادمحسین فاضلى، همان.

(۱۸). جعفر النقدى، «زینب الکبرى بنت الامام»، النجف الاشرف، المکتبه الحیدریه، ۱۳۶۱، ص ۲۱؛ سید نورالدین جزائرى، «خصائص الزینبیه»، ترجمه باقر ناصرى، چاپ دوم، قم، جمکران، ۱۳۷۹، ص ۶۱؛ به نقل از همان مقاله.

(۱۹). با استفاده از این فراز از زیارت عاشورا: «… لَعَنَ اللّهُ امّهً دَفَعَتْکُمْ عَنْ مَقامِکُمْ و ازالَتْکُمْ عَنْ مَراتِبِکُمُ الّتى رَتّبَکُمُ اللّهُ فیها …؛ خدا لعنت کند امّتى را که شما را از مقامتان راندند و مراتبى که خداوند شما را در آن مرتبه قرار داده بود، از شما زائل کردند.» (قمى، عبّاس، «مفاتیح الجنان»، ذیل زیارت عاشوراى معروفه یا زیارت امام حسین (ع) در روز عاشورا.)

(۲۰). بحرانى اصفهانى، عبد الله بن نور الله، همان، ص ۹۵۶.

(۲۱). همان، ص ۹۷۴.

(۲۲). ابن طاووس، على بن موسى، «لهوف»، همان.

(۲۳). «امینه الله»؛ همان منبع.

(۲۴). برگرفته شده از کتاب «جام حضور» تألیف حجّت الاسلام و المسلمین سیدعباس موسوى مطلق؛ به نقل از سایت آیت الله عبدالقائم.[۱] [۱] —، موعود، ۲۰۵جلد، [بى نا] – [بى جا] – [بى جا]، چاپ: ۱.

همچنین ببینید

عصر ظهور در کلام امام باقر علیه السلام

این آگاهیها و اطلاع رسانی آن ستارگان هدایت موجب شده است که اهل ایمان و منتظران حکومت عدل حضرت مهدی علیه السلام بیش از پیش امیدوار و دلبسته ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *