اندیشه دشمن همواره بر این قرار گرفته است تا دیگری را از پیش روی خود بردارد، تضعیف نماید و بر او چیره و مسلط شود. بنابراین، همه ابزارهای درست و نادرست را به کار میگیرد تا به این هدف برسد؛ چرا که برای او هدف، هر وسیلهای را توجیه میکند؛ زیرا خصومت وی، چنان رشد یافته است که اجازه نمیدهد درچارچوبهای پذیرفته شده و هنجاری که از آن به حق یاد میشود عمل کند.
اصولا محبت و دشمنی به چیزی، آدمیرا کور میسازد و نمیتواند در محور و مدار حق گردش کند؛ از این رو قرآن به مومنان هشدار میدهد تا همواره در محور حق حرکت کنند و اجازه ندهند تا محبت به چیزی یا دشمنی نسبت به آن، ایشان را از مدار حق و حقیقت بیرون برد و تعدی و تجاوز را پیشه گیرند و عدالت را زیر پا گذارند.
بی گمان، دشمن در راه رسیدن به هدف خویش بر آن است تا با کمترین هزینه بیشترین بهره را ببرد. در این میان تبلیغات و جنگ نرم از چنین ویژگی خاص و شگفت برخوردار میباشد. از این روست که تبلیغات، بهعنوان محوریترین ابزار تسلط مورد توجه همگان قرار گرفته است؛ افزون بر اینکه تسلط و چیرگی از راه تبلیغات، نه تنها هزینههای جانی به دنبال ندارد، بلکه همراهی و همدلی برخی را نیز سبب میشود و تسلط را توجیه میکند. بر این اساس، در دیپلماسی عمومی، اصل تبلیغات بهعنوان مهمترین ابزار تسلط و همراهی از سوی دولتمردان جهان امروز مورد توجه و تأکید قرار گرفته است.
نویسنده در این مطلب برآن است تا به نقش تبلیغات و تبلیغات سوء در جنگ نرم اشاره کند و روشها و اهداف آن را بر اساس آیات قرآن تبیین کند.
***
نقش تبلیغات در دیپلماسی عمومی
در دیپلماسی تلاش میشود تا دیگران را با اهداف خود همراه سازد و یا دست کم در جبهه مخالف قرار ندهد. در این میان اگر همدلی دولتها نیز برانگیخته شود موفقیت تمام برای دیپلماسی به ارمغان آورده است.
اما در جهان امروز چنین دیپلماسی نمیتواند تأثیر شگرفی از خود بجا گذارد؛ چرا که در آن افکار عمومی ملتها و تودهها نادیده گرفته شده است؛ این در حالی است که به سبب گسترش فنآوریهای ارتباطی، افکار عمومی نقش شگفتی را در تعاملات ملی و فراملی ایفا میکنند. از این رو دیپلماسی عمومیبه معنای همراهسازی بلکه همدلسازی ملتها به جای دولتها محوریت یافته است و در این میان نقش رسانهها و تبلیغات نیز برجسته میشود؛ چرا که رسانهها و تبلیغات است که میتواند چنین همراهی و همدلی را ایجاد کند.
تبلیغات تلاش میکند تا با بیان حقایق و یا حقیقتنمایی، بینش و نگرش مخاطب پیام را دگرگون ساخته و او را با خود همراه و همدل کند. بنابراین، تغییر یا تصحیح و یا اصلاح بینشها و نگرشهای مخاطبان در تبلیغات محوریت مییابد.
از آنجاییکه تودههای مردم به عدالت و حق بهعنوان ارزش توجه و اهتمام دارند، تبلیغات نیز میکوشد تا بر اساس این محور صورت گیرد. هر چند که انسان بطور فردی و شخصی برای پاسخگویی به نیازهای خود، از حق عدول میکند و عدالت را دور میزند ولی در حرکتهای جمعی اینگونه عمل نمیکند بلکه میکوشد تا خود را با اصول و مبانی عقلانی همراه و هماهنگ نشان دهد و بر این اساس حق محوری و عدالت طلبی را هدف خویش مینمایاند و در این چارچوب حرکت میکند.
همین تفاوت رفتاری آدمیدر حرکتهای فردی و جمعی موجب میشود تا تبلیغات به بسیج تودهای توجه خاص کند و حتی مخالفان عدالت و حق را در عمل همراه و هماهنگ با خود سازد. بنابراین لازم است که حتی کسانی که در مسیر باطل و بیعدالتی گام برمیدارند، خواستههای خویش را حق و عدالت طلبانه جلوه دهند، بلکه دراین میان، باطل و ظلم، جلوههای بیشتری از حق خواهی و عدالت خواهی دارد و از همه ابزارها برای فریب و جلوه گیری بهره میبرد تا اینگونه برای افکار عمومی حق محوری و عدالت خواهی خود را اثبات کند.
در حقیقت، در جنگ نرم تبلیغاتی و رسانهای، اظهار حق محوری و عدالت خواهی خود و اثبات باطل محوری و ظلم گرایی طرف مخالف، در محور حرکتهای تبلیغی قرار میگیرد.
بنابراین، برای تأثیرگذاری تبلیغات در مخاطب، میبایست به حق محوری و عدالت خواهی بهعنوان یک اصل اساسی توجه شود، زیرا چنانکه گفته شد، مخاطبان بهویژه در حرکتهای تودهای و عمومی، گرایش دارند تا اینگونه شناخته و معرفی شوند. از این رو دشمنان حق و عدالت نیز خود را حق جو و عدالت خواه مینمایانند و حتی در این امر افراط میورزند تا باور آن برای مخاطب آسانتر شود.
البته تأثیرگذاری پیام تبلیغاتی، نیازمند اموری چون استمرار در تبلیغات نیز میباشد. تکرار پیام و نیز تعدد در پیام رسانان از دیگر عوامل تأثیرگذاری است که آیه ۱۴ سوره یس نیز به آن اشاره دارد. در جهان امروز، رسانههای استکباری بیشتر از این شیوه تواترسازی استفاده میکنند؛ چرا که تکرار یک پیام از سوی رسانههای مختلف و کشورها باور پیام را برای مخاطب آسان میکند. روزنامههای زنجیرهای نیز از این ابزار به خوبی استفاده میکنند و با تکرار یک پیام آن را برای مخاطب باورپذیر و حق جلوه میدهند.
در جهان امروز، دیپلماسی عمومیبر آن است تا صورت پسندیده و مقبولی از یک کشور در ذهن مخاطبان و افکار عمومی ایجاد کند تا همراهی و بلکه همدلی آنان را برانگیزد. تبلیغات، اصلیترین ابزار کارآمد در این عرصه به شمار میآید و اصولا نمیتوان امید به تأثیرگذاری دیپلماسی عمومیبدون تبلیغات داشت.بنابراین میتوان نقش تبلیغات را در دیپلماسی، نقشی محوری ارزیابی کرد.
اهداف و روشهای تبلیغاتی دشمنان
چنانکه گذشت برای برانگیختن همراهی و همدلی مخاطبان، میبایست پیام بهگونهای از نظر محتوا بستهبندی شود که حق محوری و عدالت طلبی در آن برجسته باشد تا اینگونه مخاطب از دوست و دشمن نتواند واکنش منفی نسبت به پیام از خود بروز دهد؛ چرا که مخالفت با چنین پیامهایی به معنای مخالفت با اصول و مبانی انسانیت است و افکار عمومی نیز بطور طبیعی چنین چیزی را برنمیتابد و به شدت با آن مخالفت خواهد کرد.
براین اساس است که حتی ظالمان و باطل گرایان، مطالب خویش را در این چارچوب تعریف میکنند. خداوند در آیه ۱۱ سوره بقره نقل میکند که منافقان مفسد، خود را مصلح مینامند و پیام و رفتار خویش را در چارچوب اصلاحات و دفع و رفع فساد تعریف میکنند؛ چرا که از نظر افکار عمومی نفس اتهام افساد خود مهمترین عامل واگرایی مردم از آنها است. اتهام کشور و ملتی به فسادانگیزی در جامعه جهانی و محور شرارت بودن، به خودی خود میتواند عاملی برای واگرایی همان مردم از نظام و دولت خویش باشد، چه رسد که افکار عمومی دیگر ملتها را نیز بر مخالفت با آنان بر انگیزاند.
از دیگر روشهایی که در تبلیغات دشمن به کار گرفته میشود، بهرهگیری از ابزار تمسخر است. دشمنان به سبب اینکه میتوانند برای دستیابی به هدف از هر ابزار حق و باطلی بهره جویند، از این ابزار باطل نیز سود میجویند؛ چرا که تضعیف دشمن از طریق تمسخر و استهزاء بسیار کارساز است. اصولا کسانی که متهم به اموری چون سادهلوحی، خرافاتپرستی، بیهودهگویی و مانند آن میشوند، نمیتوانند پیامهای حق و عدالتخواهانه خود را به سادگی به گوش مخاطبان پیام برسانند. از این دشمنان همواره از تصویرسازی کاریکاتوری از اشخاص مخالف سود بردهاند. در طول تاریخ دشمنان پیامبران با استفاده از این روش توانستند بسیاری از مردم را همراه خویش سازند. آنان در جنگ نرمیکه علیه ایشان به راهانداختند، همواره تصاویر کاریکاتوری ارائه میدادند که شامل اموری چون خرافهگرایی، سحر و جادوگرایی و سادهلوحی و سفاهت و حماقت و مانند آن میشد. آیات بسیاری از قرآن تصاویر کاریکاتوری ارائه شده از سوی دشمنان پیامبران را بیان کرده است و اینکه چگونه دشمنان توانستند از این طریق افکار عمومی و تودههای سادهلوح را با خود همراه و همدل کنند.
بهانهجویی در انجام کارهای خیر و سنگاندازی در مسیر حق در لباس حقجویی و عدالتخواهی از دیگر روشهای دشمنان است که قرآن از آن سخن به میان میآورد. دشمنان میکوشند تا برای بد جلوه دادن پیامهای مبتنی برحق و عدالت، آن را ناکارآمد نشان دهند. از این رو پیامهایی را تهیه و ارسال میکنند که در آن پیامهای حقجویانه و عدالتخواهانه، به عللی ناکارآمد نشان داده شود. چنین پیامهایی از سوی دشمنان اسلام نسبت به قوانین بازدارنده و مجازاتهای اسلامیبارها و بارها تکرار شده است که از آن جمله میتوان به پیامهایی که درباره قصاص و نظام اسلامی ارسال میشود اشاره کرد.
همین بهانهجویی و تبلیغات منفی دشمنان موجب میشود که دولت اسلامی نتواند مردم خویش را با خود همراه سازد و از ترسگریز مردم در صورت اجرای قوانین، میکوشد تا با تعطیل و تغییر و تعدیل قوانین، همراهی افکار عمومی داخلی را همچنان حفظ کند. خداوند نسبت به چنین رفتاری هشدار میدهد و بر این باور است که ترس از بهانهجویی مردم از نظام اسلامی نمیبایست موجب شود بخشی از معارف یا احکام و قوانین دینی وانهاده شود.(هود، آیه ۱۲)
به سخن دیگر، دشمنان به هدف اظهار ناکارآمدی نظام اسلامی و دولت حق و عدالت محور، میکوشد تا فضایی را پدید آورد تا مردمان با آنها همراه و همدل شده و تغییر و تعطیل برخی از معارف و یا قوانین را از دولت اسلامیبخواهند. روشی که دشمن در تبلیغات خویش استفاده میکند، تاکید بر ناکارآمدی قانون عدالت محور و یا معارف حقه میباشد تا افکار عمومیبه علت ناکارآمدی با قانون حق و معارف حقانی مخالفت نمایند. چنین شیوهای موجب میشود تا دشمنان متهم به مخالفت با حق و عدالت خواهی نشوند.
دشمنان تلاش میکنند تا مردمان و افکار عمومی را با تبلیغات دروغین و مسموم خود همراه کنند. از این رو بر بخشهایی تاکید میکند که گرایش شهوانی و تمایلات نفسانی مردم را تقویت میکند. این گونه است که در جنگ نرم، رسانهها و تبلیغات بر ابعاد نفسانی مخاطبان متمرکز میشود و به اموری چون ارضای شهوات جنسی و مانند آن تاکید میشود. دشمن به صراحت اعلام میکند که به جای فرستادن بمب، میبایست دامنهای کوتاه را در جامعه تشویق و ترغیب کنیم تا با بدحجابی و بیحجابی، جامعه اسلامی همانند جامعهاندلس از درون متلاشی شود و مردمان خواستههای نفسانی و تمایلات شهوانی را بر هر کار دیگری ترجیح دهند.
اصولا انسانها حتی اگر خواهان حق و عدالت باشند، ولی نمیتوانند بر این خواسته خود پایدار باشند و استقامت کنند؛ چرا که حق محوری و عدالت مداری اگرچه در بیان شیرین و گوارا و همه پسند است ولی در مقام عمل بسیار سخت و جانکاه است و بیشتر مردم از آن میگریزند.
این در حالی است که نسبت به باطل و تمایلات نفسانی و خواسته و خواهشهای آن، چنین ناملایمات و سختیهایی را نمیبایست تحمل کنند. تمایلات نفسانی و هواها و خواستههای آن بیپایان و سیری ناپذیر است و وسوسههای شیاطین رسانهها در کنار تمایلات درونی موجب میشود تا تقویت شود.
در آیه ۱۵ سوره شورا خداوند از پیامبر(ص) میخواهد تا در تبلیغات خویش استقامت داشته باشد و متأثر از خواستههای نفسانی مردم، از حق و عدالت کوتاه نیاید. این بدان معناست که مبارزه نظام اسلامیبا تمایلات نفسانی تودههای مردم کار آسانی نیست و اگر در مقام اجرای قوانین عزم جدی نداشته باشد، میبایست گامبهگام از مواضع اصولی و حق خود دست بردارد و به تمایلات بیپایان مردم پاسخ دهد. این در حالی است که دشمن تمامی توجه و اهتمام خویش را به این تمایلات متمرکز کرده است و میکوشد تا مردمان را با خود همراه و همدل سازد.
به عبارت دیگر، وجود تمایلات نفسانی در جامعه از سویی و نیز وسوسههای تبلیغاتی دشمنان از سوی دیگر موجب میشود تا فشار مضاعفی به دولت اسلامیبرای اجرای قوانین حق محور و عدالتمداری چون قصاص و حجاب و مانند آن وارد شود که اگر دولت اسلامی استقامت و پایداری به خرج ندهد و به اجرای قوانین اقدام نکند میبایست خود را آماده عقبنشینی و سیطره دشمنان و استکبار جهانی بر جامعه اسلامیکند.
همانگونه که استقامت و نه سختگیری در اجرای قوانین عدالتمحور میتواند موجبات واگرایی بخشی از جامعه شود، همچنین تندخویی میتواند اینگونه باشد. بنابراین سختگیری و تندخویی در اجرای عدالت میتواند عامل واگرایی بخشی از جامعه شود. این در حالی است که دشمنان تبلیغات را بر پایه و محور مهر ومحبت ساماندهی میکنند و بهگونهای اجرای عدالت و استقامت را جلوه میدهند که گویی سختگیری و تندخویی از سوی دولت اسلامی در حق شهروندان اعمال میشود. بر این اساس برخی از افکار عمومی جامعه متأثر از تبلیغات و فریب رسانهای گمراه میشود و با دشمن همراه و گاه همدل میگردد. ازاین رو تبیین درست حقایق و رفتار در راستای شفافسازی و جلوگیری از فریب لازم است. به این معنا که افکار عمومی میبایست تفاوت معنای استقامت و سختگیری و تندخویی را بشناسد. (نگاه کنید: آلعمران، آیه ۱۵۹ )
از آیه ۱۱۲ سوره انعام بر میآید که دشمنان حق و عدالت، محور تبلیغات خود را بر فریب میگذارند و باطل و ظلم خویش را در جامهای آراسته بر مردمان تحمیل میکنند. همچنین با داستانهای خرافی و دروغین و سرگرم کردن مردمان به فیلمها و رمانها و داستانهای واهی و باطل، مردمان را از شناخت حقایق و همراهی و دفاع از آن باز میدارند. خداوند در آیه ۶ سوره لقمان، از مهمترین ابزارها و روشهای دشمنان را بهرهگیری از داستان و رمانهای خرافی و باطل معرفی میکند که مردمان را به خود سرگرم کرده و از اندیشه و تامل در حقایق و همراهی با آن باز میدارد.
تبلیغات سوئی که سامری انجام داد عامل مهم در گرایش مردم یهود به شرک و گوساله پرستی است. در جهان امروز رسانههای هالیوودی در نقش گوساله سامری اینگونه عمل میکند تا اموری باطل را به جای خداوند و حقیقت قالب نماید و جایگزین سازد.(طه، آیات ۸۵ تا۸۸)
همین تبلیغات سوء هالیوودی و رسانههای استکباری و شبکههای مجازی است که مردمان را به سوی گمراهی و انحراف سوق میدهد و آنان را به باطل سرگرم و از حقیقت دور میسازد و اجرای عدالت را به تاخیر میاندازد.(لقمان، آیه ۶) تبلیغات استکبار جهانی با رسانههای پرقدرت و فراگیرش، بهگونهای استمرار دارد که مخاطب فرصت نمییابد تا با پیام دیگری روبهرو شود. انباشت جهان از پیامهای دروغین و تکرار و استمرار شبانهروزی آن بهگونهای است که مخاطبان در دیواری نامریی گرفتار میآیند و اجازه نمییابند تا با پیامهای دیگر روبهرو شوند.(سباء، آیه ۳۳)
از آیه ۱۱۲ سوره انعام بر میآید که تبلیغات استکباری دشمنان با تبادل سخنان به ظاهر آراسته و منطقی در میان خودشان انجام میگیرد. آنان برای رسیدن به اهداف زشت و ظالمانه خود، تبلیغات سوء علیه احکام الهی و حق محور و عدالت مدار به راه میاندازند و با القای شبهات میکوشند تا حق زشت جلوه داده شده و عدالت ظلم شمرده شود.
شایعات و تهمتها (نور، آیه۱۱) و نیز ایجاد کانونهای پنهانی توطئه و شبههافکنی (مجادله، آیه ۸) و جوسازی و تبلیغات نادرست با بهرهگیری از منافقان و ستون پنجم داخلی(توبه، آیه ۶۱ و آیات پیش گفته) از دیگر روشهای مخالفان علیه دولت اسلامی است که در این آیات به آن توجه داده شده است.
آنچه بیان شده تنها گوشهای از فعالیتها و روشهای تبلیغاتی دشمنان در جنگ نرم و رسانهای است که علیه حق و عدالت همواره در پیش گرفته میشده و اکنون به شکل جامع و فراگیر و شدیدتری ادامه دارد. باشد با هوشیاری و درک موقعیت و حقیقت از عدالت حمایت کرده و در دام فریب دشمن نیفتیم.
فرزاد علیپور
کیهان