جامعه اربعینی مقطع ظهور و بروز صفت “عفو” است؛ در این بازه زمانی شاهدیم که مردم در نهایت لطف و کرامت و عفو و اغماض با یکدیگر برخورد میکنند و از خطاهای ریز و درشت یکدیگر به راحتی عبور میکنند.
عفو و بخشش یکی از خصلتهای نیکویی است که هر فردی میتواند واجد آن شود. فراهیدی مینویسد: «عفو آن است که از عقوبت کسی که مستحق عقوبت است صرف نظر کنی.» (العین، ج ۲، ص ۲۵۸)
اهمیت این خصلت به حدی است که خداوند در آیات متعددی از قرآن آن را به خود اختصاص داده است؛ تعابیری مثل «إِنَّ اللَّهَ کانَ عَفُوًّا غَفُوراً» در آیه۴۳ سوره نساء و عبارت «فَإِنَّ اللَّهَ کانَ عَفُوًّا قَدیراً» در آیه۱۴۹ نساء آنجا که فرمود «إِنْ تُبْدُوا خَیْراً أَوْ تُخْفُوهُ أَوْ تَعْفُوا عَنْ سُوءٍ فَإِنَّ اللَّهَ کانَ عَفُوًّا قَدیراً؛ اگر کار خیری را آشکار کنید، یا آن راپنهان دارید یا از بدیِ [ دیگران ] گذشت کنید، [ کاری مورد پسند خدا انجام دادهاید ]؛ یقیناً خدا همواره گذشت کننده و تواناست» گویای این مهم است.
به طور قطع کسی که در پی رابطه دوستانه و صمیمیبین همنوعان است، باید اهل عفو و گذشت باشد. این اخلاق که برآمده از کرامت نفس و بزرگمنشی افراد است، خارج از قواعد فقهی و حقوقی است. خداوند در سوره شورا آیه۴۰ در این باره میفرماید «وَ جَزاءُ سَیئَهٍ سَیئَهٌ مِثْلُها فَمَنْ عَفا وَ أَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَی اللَّهِ إِنَّهُ لا یحِبُّ الظَّالِمِینَ؛ هر بدی را مجازاتی است همانند آن، اما هر کس عفو کند و راه صلح در پیش گیرد، مزدش با خداست؛ زیرا که او ستمکاران را دوست ندارد.»
در احادیث عترت(ع) نیز ارزشگذاری خاصی برای خصلت عفو صورت گرفته است؛ به عنوان نمونه امیرالمؤمنین در روایتی ثواب عفو را غیر قابل شمارش معرفی کرده و فرمود «دو چیز است که (عظمت) ثواب آنها قابل ارزیابی نیست: یکی عفو و اغماض و دیگری عدل و انصاف؛ شیئانِ لا یوُزَنُ ثوابُهُما: العَفُو و العدلُ.» (غرر الحکم و درر الکلم، ص۴۱۴) همچنین پیامبر گرامی اسلام(ص) صفت “عفو” را خصلت جوانمردان معرفی کرده و فرمود: فتوّت و بزرگمنشی ما خاندان رسالت، عفو و اغماض از کسی که به ما ظلم کرده و بذل و عطا به کسی که ما را محروم نموده است؛ مُرُوَّتُنا اَهلَ البَیتِ اَلعفْوُ عَمَّن ظَلَمَنا وَ إعطاءُ مَن حرَمَنا.» (تحفالعقول، ص ٣٧)
ثمرات عفو و گذشت:
کسی که اهل عفو و گذشت باشد همواره نزد دیگران سیادت و آقایی دارد و همواره اکرام میشود؛ همچنان که امام صادق(ع) در روایتی سه چیز را مایه سیادت و آقایی برشمردند که یکی از موارد آن، عفو و گذشت از بدیهای دیگران است؛ «سه چیز است که در هـر که بـاشـد آقـا و سـرور است: خشـم فـرو خـوردن،گذشت از بدکـردار، کمک و صله رحـم بـا جـان و مـال؛ ثَلاثٌ مـَن کـُنَّ فِیهِ کـانِ سَیِّـداً: کَظمُ الغَیظِ و َالعَفـوُ عَن المَسییءِ و الصِّله بِـالنَفـسِ و َالمـالِ» (تحف العقول، ص۳۱۷)
همچنین کسی که اهل عفو و گذشت از خطاهای دیگران باشد، گامیبه سوی تزکیه قلب برداشته است؛ زیرا فردی که واجد این خصلت نباشد، به طور قطع کینه و کدورت بر صفحه قلبش مینشیند و صفا و زلالیت را از انسان سلب میکند؛ بنابراین عفو سبب دوری از کینه میشود همچنان که پیامبر گرامی اسلام(ص) فرمود «از یکدیگر گذشت کنید تا کینههای میان شما از بین برود؛ تَعافُوا یسقِطُ الضّغائِن بَینَکُم.» (نهج الفصاحه، ص۳۸۵)
با این توصیفاتی که درباره صفت عفو داشتیم، تصور اینکه ظهور و بروز آن را در گستره جامعهای بزرگ مشاهده کنیم، تصوری آرمانی خواهد بود، اما جامعه اربعینی این تصور را تبدیل به حقیقتی عینی کرد.
در این همایش جهانی شاهدیم که مردم در نهایت لطف و کرامت و عفو و اغماض با یکدیگر برخورد میکنند و از خطاهای ریز و درشت یکدیگر به راحتی عبور میکنند تا بتوانند بر زلالیت قلب خویش بیفزایند. کسانی که تجربه حضور در سفر اربعین را دارند، این خصلت برایشان در بین زائران اربعینی بسیار جلوهگر است.
این مسئله ما را رهنمود میکند به این سو که اگر جامعهای اسلامی، ایمان به معارف اهلبیت(ع) پایه آن باشد و مسئولان آن به دنبال تثبیث این ارزشهای ایمانی در آن جامعه باشند، ارزشهای الهی همچون عفو و گذشت در چنین جامعهای نهادینه میشود و زمینه را برای یک شهر آرمانی فراهم میکند.