اربعین و محبین «أَحَبَّ اللهُ مَن أَحَبَّ حُسَیناً»

9702d7e8cf547e62fbe6b98c501d57a7 - اربعین و محبین «أَحَبَّ اللهُ مَن أَحَبَّ حُسَیناً»

اهمیت روز اربعین امام حسین(علیه السلام) در تاریخ شیعه، از جهات متعددی مورد توجه قرار گرفته است: بازگشت اسرا از شام به کربلا در اربعین اول یا دوم، زیارت قبر مطهر امام حسین(علیه السلام) توسط امام سجاد(علیه السلام) و حضرت زینب(علیها السلام) و جابر‌بن‌عبدالله انصاری یکی از اصحاب برجسته رسول‌ خدا و امیرالمؤمنین(علیه السلام) و گروهی از بنی‌هاشم و…

 

«قَالَ رَسُول اللَّه(صلی الله علیه و آله): حُسَیْنٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْ حُسَیْنٍ أَحَبَّ اللَّهُ مَنْ أَحَبَّ حُسَیْناً حُسَیْنٌ سِبْطٌ مِنَ الْأَسْبَاط؛ [۱] حسین از من و من از حسینم. دوستدار حسین، محبوب خداست. حسین امتی از امتها است.»

چهل روز پس از واقعه کربلا، در بیستم صفر ۶۱ هجری، برای اولین بار دو زائر عاشق و دلداده امام حسین(علیه السلام) به نامهای «جابر بن عبدالله انصاری» و «عطیه بن سعد بن جناده عوفی کوفی» وارد سرزمین کربلا شدند. جابر پیش از این نیز اسم خود را در زمره اصحاب خاص پیامبر(صلی الله علیه و آله) و یاران وفادار امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) ثبت کرده بود و با وجود اینکه نابینا بود؛ اما توانست به کمک عطیه، دستان خویش را بر قبر مطهر امام حسین(علیه السلام) بگذارد و بعد از لمس آن، با گریه و زاری مظلومیت امام(علیه السلام) را فریاد بزند.[۲]

اهمیت روز اربعین امام حسین(علیه السلام) در تاریخ شیعه، از جهات متعددی مورد توجه قرار گرفته است: بازگشت اسرا از شام به کربلا در اربعین اول یا دوم، زیارت قبر مطهر امام حسین(علیه السلام) توسط امام سجاد(علیه السلام) و حضرت زینب(علیها السلام) و جابر‌بن‌عبدالله انصاری یکی از اصحاب برجسته رسول‌ خدا و امیرالمؤمنین(علیه السلام) و گروهی از بنی‌هاشم و…

مرحوم سید بن طاووس در کتاب شریف لهوف چنین می‌نویسد: «وَ لَمَّا رَجَعَ نِسَاءُ الْحُسَیْنِ(علیه السلام) وَ عِیَالُهُ مِنَ الشَّامِ وَ بَلَغُوا الْعِرَاقَ قَالُوا لِلدَّلِیلِ مُرَّ بِنَا عَلَى طَرِیقِ کَرْبَلَاءَ فَوَصَلُوا إِلَى مَوْضِعِ الْمَصْرَعِ فَوَجَدُوا جَابِرَ بْنَ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِیَّ رَحِمَهُ اللَّهُ وَ جَمَاعَهً مِنْ بَنِی هَاشِمٍ وَ رِجَالًا مِنْ آلِ رَسُولِ اللَّهِ(صلی الله علیه و آله) قَدْ وَرَدُوا لِزِیَارَهِ قَبْرِ الْحُسَیْنِ (علیه السلام) فَوَافَوْا فِی وَقْتٍ وَاحِدٍ وَ تَلَاقَوْا بِالْبُکَاءِ وَ الْحُزْنِ وَ اللَّطْمِ وَ أَقَامُوا الْمَآتِمَ الْمُقْرِحَهَ لِلْأَکْبَادِ وَ اجْتَمَعَ إِلَیْهِمْ نِسَاءُ ذَلِکَ السَّوَادِ فَأَقَامُوا عَلَى ذَلِکَ أَیَّاما»[۳]؛ زمانی که زنان و خاندان امام حسین(علیه السلام) از شام بازگشتند و به عراق رسیدند. به راهنمایشان گفتند: «ما را از راه کربلا ببر». آنان به قتلگاه [شهدا] رسیدند و جابر بن عبداللّه انصارى که خدا رحمتش کند و گروهى از بنى‌هاشم و مردانى از خاندان پیامبر(صلی الله علیه و آله) را دیدند که براى زیارت قبر حسین(علیه السلام) آمده بودند. پس در یک زمان، در آن جا گرد آمدند و با گریه و اندوه و بر سر و صورت زنان، به هم رسیدند و مجلس عزایى بر پا داشتند که جگر را آتش مى زد.

زیارت اربعین مستحب است و شیخ طوسی(ره) متن زیارت اربعین را همراه با سند به نقل از امام صادق(علیه السلام) در کتاب «تهذیب الاحکام» خود آورده است‌.[۴]
امام حسین(علیه السلام) محبوب خداوند

قطعاً احترام ولیّ خدا، احترام به خداست و اطاعت از او، اطاعت از خدا: «مَنْ یُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ»[۵] و خداوند به پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرمود: «بگو اگر خدا را دوست مى دارید، از من پیروى کنید تا خدا شما را دوست بدارد.»[۶] محبت و مودّت نسبت به اهل بیت(علیهم السلام) به همین صورت است که محبت به آنان باعث می‌شود تا خداوند انسان را دوست داشته باشد؛ چراکه قرآن کریم، محبت و مودت اهل بیت(علیهم السلام) را مزد رسالت پیامبر(صلی الله علیه و آله) دانسته و از مسلمانان خواسته است که به شکرانه ایمان، اهل بیت(علیهم السلام) را دوست بدارند.

هر چند ائمه(علیهم السلام) از نوری واحد هستند و دوست داشتن تمامی آنها بر همگان واجب است؛ اما شرایط زمانه امام حسین(علیه السلام)، شرایط خاص و ویژه ای بود.

تعبیر بی نظیر «چراغ هدایت و کشتی نجات» تنها برای امام حسین(علیه السلام) است؛ چراکه: «انَّهُ لَمَکْتُوبٌ عَلَى یَمِینِ عَرْشِ اللَّهِ مِصْبَاحٌ هَادٍ وَ سَفِینَهُ نَجَاه؛ [۷] در طرف راست عرش خدا نوشته شده است: حسین چراغ هدایت و کشتى نجات است.»

مقام و ارزش والای امام حسین(علیه السلام) نزد خداوند باعث می‌شود که غم به وسیله او رفع، روزی زیاد، گناهان بخشیده و عمر طولانی شود که البته درک آن بدون داشتن ایمان و تقوا میسر نیست. این ارزش از طریق سیره و سنت پیامبر(صلی الله علیه و آله) و اهل بیت(علیهم السلام) به ما رسیده است که به برخی از آنها اشاره می‌شود:

امام باقر(علیه السلام) می فرمایند: «اِنّ الحُسَینَ صاحِبَ کَربَلا قُتِلَ مَظلوماً مَکروباً عَطشاناً لَهفاناً فآلَى اللّهُ عَزَّوَجلّ عَلى نَفسِهِ اَن لا یأتیَهُ لَهفانٌ و لا مَکروبٌ و لا مُذنِبٌ و لا مَغمومٌ و لا عَطشانٌ و لا مَن بِهِ عاهَهٌ ثُمَّ دَعا عِندَهُ و تَقَرَّبَ بِالحُسَینِ بنِ عَلىٍّ(علیه السلام) اِلَى اللّه عَزَّوَجَلَّ إلاّ نَفَّسَ اللّه کُربَتَهُ وَ اَعطاهُ مَسئَلَتَهُ و غَفَرَ ذَنبَهُ وَ مَدَّ فى عُمُرِهِ وَ بَسَطَ فى رِزقِهِ فَاعتَبِروا یا اُولـِى الاَبصار؛ [۸] امام حسین(علیه السلام)، صاحب کربلا، مظلوم، رنجیده خاطر، لب تشنه و مصیبت زده شهید شد، پس خداوند به ذات خود قسم یاد کرده است که هیچ مصیبت زده و رنجیده خاطر و گنهکار و اندوهناک و تشنه و بلا دیده اى به او روى نمی آورد و نزد قبر حسین(علیه السلام) دعا نمی‌کند و آن حضرت را به درگاه خدا شفیع نمی سازد، مگر اینکه خداوند اندوهش را برطرف و حاجاتش را برآورده می‌کند و گناهانش را می‌بخشد و عمرش را طولانى و روزی اش را گسترده می سازد. پس اى اهل بینش، درس بگیرید!»

«محمد بن مسلم» از امام باقر(علیه السلام) روایت کرده است که فرمودند: «لَوْ یَعْلَمُ النَّاسُ مَا فِی زِیَارَهِ الْحُسَیْنِ(علیه السلام) مِنَ الْفَضْلِ لَمَاتُوا شَوْقاً وَ تَقَطَّعَتْ أَنْفُسُهُمْ عَلَیْهِ حَسَرَاتٍ قُلْتُ وَ مَا فِیهِ قَالَ مَنْ زَارَهُ شَوْقاً إِلَیْهِ کَتَبَ اللَّهُ لَهُ أَلْفَ حَجَّهٍ مُتَقَبَّلَهٍ وَ أَلْفَ عُمْرَهٍ مَبْرُورَهٍ وَ أَجْرَ أَلْفِ شَهِیدٍ مِنْ شُهَدَاءِ بَدْرٍ وَ أَجْرَ أَلْفِ صَائِمٍ وَ ثَوَابَ أَلْفِ صَدَقَهٍ مَقْبُولَهٍ وَ ثَوَابَ أَلْفِ نَسَمَهٍ أُرِیدَ بِهَا وَجْهُ اللَّهِ؛ [۹]اگر مردم می دانستند زیارت امام حسین(علیه السلام) چقدر فضیلت و ثواب دارد، به درستی که از شوق می مردند و نفسهایشان از روی حسرت بند می آمد. محمد بن مسلم عرض کرد: چقدر فضیلت دارد؟ حضرت فرمودند: هر کسی او را زیارت کند از روی اشتیاقی که به وی دارد، خدا برایش هزار حج مقبول و هزار عمره مبروره و اجر هزار شهید از شهدای بدر و هزار روزه دار و هزار صدقه مقبوله و هزار بنده آزاد کردنی که مراد از آن رضای خدا باشد، در پرونده اش می نویسد.»

امام حسین(علیه السلام) محبوب معصومین(علیهم السلام)

در روایت است که پیامبر(صلی الله علیه و آله) در راه به امام حسین(علیه السلام) برخورد کردند که با کودکان بازی می‌کرد. حضرت (که از دیدن امام حسین(علیه السلام) به وجد آمده بودند) جلو آمدند و به طرف حسین آغوش گشود تا وی را در بر گیرد؛ اما امام حسین(علیه السلام) به این طرف و آن طرف می رفت. پیامبر(صلی الله علیه و آله) او را می خنداند، تا اینکه وی را گرفت و مکرر بوسید و فرمود: «حسین از من است و من از حسین هستم. محبوب خداست هر که دوستدار حسین است.»[۱۰]

همچنین حضرت بارها حسنین(علیهما السلام) را بر دوش مبارک یا پشت خود سوار می‌کردند و می‌فرمودند: «نِعْمَ الْمَطِیُّ مَطِیُّکُمَا وَ نِعْمَ الرَّاکِبَانِ أَنْتُمَا وَ أَبُوکُمَا خَیْرٌ مِنْکُمَا؛ [۱۱] خوب مرکبی دارید شما و چه خوب سواری هستید و پدرتان از شما بهتر است.»

روزی پیامبر(صلی الله علیه و آله) به امام حسین(علیه السلام) فرمودند: خوش آمدی ای زینت آسمانها و زمین! ابی بن کعب عرض کرد: آیا جز شما کسی زینت آسمانها و زمین است؟ حضرت فرمود: ای ابی بن کعب! سوگند به آنکه مرا به حق به پیامبری مبعوث نمود، همانا حسین بن علی(علیهما السلام) در آسمانها بزرگ تر است از روی زمین. نام او در طرف راست عرش (این گونه) نوشته شده است: «إِنَّ الحُسَینَ مِصبَاحُ الهُدَی وَ سَفِینَهُ النَّجَاهِ؛ همانا حسین مشعل هدایت و کشتی نجات است.»[۱۲]
امام حسین(علیه السلام) محبوب علما

حضرت آیت الله حائری یزدی(ره) مؤسس حوزه علمیه قم و از مراجع وارسته و علمای بزرگ و موفق تشیع بود که به اهل بیت عصمت و طهارت، به خصوص امام حسین(علیه السلام) عشق می ورزید. ایشان در رابطه با عنایت امام می‌گوید: در آن هنگام که در کربلا بودم و به درس و بحث اشتغال داشتم، شبی که شب سه شنبه بود، در عالم خواب دیدم شخصی به من گفت: ای شیخ عبدالکریم! کارها را انجام بده که سه روز دیگر خواهی مرد. من از خواب بیدار شدم و حیران بودم و به خود می‌گفتم: البته خواب است. شاید تعبیر نداشته باشد.

روز سه شنبه و چهار شنبه مشغول درس و بحث بودم تا اینکه آنچه در عالم خواب دیده بودم، از خاطرم رفت. روز پنجشنبه که (درس و بحث) تعطیل بود، با بعضی از رفقا به طرف باغ مرحوم سید جواد رفتیم. در آنجا قدری گردش و مباحثه علمی‌کردیم تا ظهر شد. نهار را همان جا صرف کردیم، پس از نهار، ساعتی خوابیدیم. در همین هنگام لرزه شدیدی مرا فراگرفت. رفقا در آنجا عبا و روانداز داشتند، روی من انداختند؛ ولی همچنان بدنم لرزه داشت و در میان آتش تب افتاده بودم. حس کردم که حالم بسیار وخیم است. به رفقا گفتم: زودتر مرا به خانه برسانید. آنها وسیله ای فراهم کرده، زود مرا به شهر کربلا آورده و به خانه ام رساندند. در خانه بی‌حال و بی‌حس در بستر افتاده بودم. بسیار حالم دگرگون شد و در این میان به یاد خواب سه شب قبل افتادم. علایم مرگ را مشاهده کردم و با در نظر گرفتن خوابی که دیده بودم، احساس کردم که پایان عمرم نزدیک شده است. در این حال، ناگهان دیدیم دو نفر ظاهر شدند و در جانب راست و چپ من نشستند و به همدیگر نگاه می‌کردند و به همدیگر می‌گفتند: اجل این مرد رسیده. مشغول قبض روحش گردیم. در این هنگام با قلبی صاف و خالص به ساحت مقدس امام حسین(علیه السلام) متوسل شدم و عرض کردم: ای حسین عزیز! دستم خالی است. کاری نکرده ام و برای خود توشه ای فراهم ننموده ام. شما را به حق مادرتان حضرت زهرا(علیها السلام) از من شفاعت کنید که خدا مرگ مرا به تأخیر بیندازد تا خود را برای سفر آخرت آماده سازم. همان دم دیدم شخصی نزد آن دو نفر که می خواستند روحم را قبض کنند، آمد و به آنها گفت: حضرت سیدالشهدا(علیه السلام) فرمودند: شیخ عبدالکریم به ما متوسل شده و ما هم در پیشگاه خدا از او شفاعت کردیم تا عمرش را به تأخیر بیندازد. خداوند شفاعت ما را پذیرفت. بنابراین شما روح او را قبض نکنید.

در این وقت آن دو نفر به هم نگاه کردند و به آن شخص گفتند: سمعاً و طاعه. آنگاه دیدم آن دو نفر همراه فرستاده امام حسین(علیه السلام) به سوی آسمان پرواز کرده و رفتند. در این هنگام احساس سلامتی و عافیت کردم. صدای گریه و زاری بستگان را شنیدم که به سر و صورت می زدند. آهسته دستم را حرکت دادم و چشمم را گشودم. دیدم چشمم را بسته و رویم روپوشی انداخته‌اند. خواستم پاهایم را بگشایم، متوجه شدم که انگشت بزرگ پایم را بسته‌اند. دستم را برای بلند کردن چیزی بلند کردم. شنیدم می‌گویند: آرام شوید، گریه نکنید که بدن حرکت دارد. آرام شدند، رواندازی که به رویم انداخته بودند، برداشتند، چشمم را گشودند و بند پایم را باز کردند. با دست به دهانم اشاره کردم که به من آب بدهید! آب را به دهانم ریختند. کم کم از جا برخاسته و نشستم، تا پانزده روز ضعف و کسالت داشتم و بحمدالله به طور کلی از آن حالت خوب شدم، و این موهبت به برکت و لطف مولایم امام حسین(علیه السلام) بود.[۱۳]

مداومت بر زیارت راهی برای اظهار دوستی به امام حسین(علیه السلام)

یکی از راه های اظهار دوستی به حضرت، زیارت از راه نزدیک و دور است. علمای بزرگ نیز سفارشات فراوانی در راستای زیارت حضرت داشته و توصیه کرده‌اند که اگر نمی‌توانید به زیارت ایشان در کربلا بروید، هر روز ایشان را از راه دور زیارت نمایید، به خصوص زیارت عاشورا که در زندگی دنیا و آخرت بسیار مؤثر است.

امام زمان(علیه السلام) نیز توصیه مؤکد به خواندن زیارت عاشورا کرده‌اند. هنگامی‌که سید احمد رشتی در ۱۲۸۰ق در راه بیت الله الحرام از قافله دور شد و تنها در بیابان ماند، به خدمت امام عصر(علیه السلام) رسید و حضرت او را نجات دادند. سید احمد می‌گوید: ایشان دست مبارکشان را بر زانوی من گذاشتند و فرمودند: شما چرا نافله نمی خوانید؟ نافله، نافله، نافله! سه بار تکرار کرد. آنگاه فرمود: شما چرا عاشورا نمی خوانید؟ عاشورا، عاشورا، عاشورا! سپس فرمود: شما چرا جامعه نمی خوانید؟ جامعه، جامعه، جامعه.[۱۴]

مرحوم آیت الله سید علی آقا قاضی طباطبایی(ره) فرموده بود که من هرچه دارم، از دو چیز است: یکی تلاوت قرآن، و دیگری زیارت عاشورا و توسل. منقول است که بعد از ارتحالشان کسى ایشان را در عالم رؤیا دید و سؤال کرد: چه عملى در آنجا از همه مهم تر است؟ فرمود: زیارت عاشورا. من پشیمانم که چرا روزى یکبار زیارت عاشورا را قرائت کردم و دو بار نخواندم.[۱۵]
امروزه تبلیغات باعث شده است که دو نکته بسیار مهم مورد غفلت قرار گیرد:

۱. باید توجه داشت که دوست داشتن امام حسین(علیه السلام) باید به خاطر خداوند باشد. خود امام حسین(علیه السلام) می فرمایند: «مَنْ أَحَبَّنَا لَا یُحِبُّنَا إِلَّا لِلَّهِ جِئْنَا نَحْنُ وَ هُوَ کَهَاتَیْنِ وَ قَدَّرَ بَیْنَ سَبَّابَتَیْهِ وَ مَنْ أَحَبَّنَا لَا یُحِبُّنَا إِلَّا لِلدُّنْیَا فَإِنَّهُ إِذَا قَامَ قَائِمُ الْعَدْلِ وَسَّعَ عَدْلَهُ الْبَرَّ وَ الْفَاجِر؛ [۱۶] هر که ما را دوست بدارد و این محبت او جز به خاطر خدا نباشد (در روز قیامت) ما و او مانند این دو ـ حضرت دو انگشت اشاره اش را به موازات هم قرار داد ـ وارد می‌شویم و هر که ما را دوست بدارد و این محبت او جز برای دنیا نباشد (باید بداند که) هرگاه برپا کننده عدالت قیام کند، عدالت و دادگری او شامل نیکوکار و بدکار خواهد شد.»

اما کسانی که تنها اظهار علاقه و ارادت می‌کنند، در عزاداری‌ها شرکت می جویند و به نام حضرت قسم می خورند؛ اما اهل نماز و روزه نیستند، باید بدانند که امام صادق(علیه السلام) می فرمایند: «لَا یَنَالُ شَفَاعَتَنَا مَنِ اسْتَخَفَّ بِالصَّلَاه؛ [۱۷] شفاعت ما به کسی که نماز را سبک بشمارد، نمی رسد.»

۲. دوست داشتن امام حسین(علیه السلام) بدون برائت از دشمنان ایشان میسر نیست. طبق آموزه های دینی «تولّی و تبرّی» در کنار یکدیگر معنا می دهد. لذا در زیارت عاشورا می‌خوانیم: «اِنی سِلْمٌ ِلِمَنْ سالَمَکُمْ وَ حَربٌ لِمَنْ حارَبَکُم»؛ تولّی و تبرّی در کنار هم کارایی داشته و به تنهایی انسان را به کمال نمی رسانند.

به امام صادق(علیه السلام) عرض شد: شخصی شما را دوست دارد؛ اما در برائت از دشمن شما ضعیف است. حضرت فرمودند: «هَیْهَاتَ! کَذَبَ مَنِ ادَّعَى مَحَبَّتَنَا وَلَمْ یَتَبَرَّأْ مِنْ عَدُوِّنَا؛ [۱۸] هرگز چنین نیست؛ دروغ می‌گوید کسی که ادعا می‌کند دوست ماست؛ ولی از دشمن ما بیزاری نمی جوید.»

بدیهی است که در مورد لعن و برائت باید مراقب سوء استفاده دشمنان باشیم.

___________________________________

پی‌نوشت‌ها:

[۱]. بحارالانوار، محمد باقر بن محمد تقی مجلسی، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق، ج ۴۳، ص ۲۷۱. [۲]. همان، ج ۶۵، ص ۱۳۰. [۳]. ابن طاووس، على بن موسى، اللهوف على قتلى الطفوف، ترجمه فهرى، تهران، چاپ: اول، ۱۳۴۸ش، ص۱۹۶ [۴]. تهذیب الأحکام (تحقیق خرسان)، محمد بن حسن طوسى، دار الکتب الإسلامیه، تهران، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج ۶، ص ۱۱۳. [۵]. نساء/ ۸۰. [۶]. آل عمران/ ۳۱. [۷]. إثبات الهداه بالنصوص و المعجزات، شیخ محمد بن حسن حر عاملى، نشر اعلمى، بیروت، چاپ اول، ۱۴۲۵ق، ج ۲، ص ۴۹. [۸]. کامل الزیارات، جعفر بن محمد بن قولویه، دار المرتضویه، نجف اشرف، چاپ اول، ۱۳۵۶ش، ص ۱۶۸. [۹]. تفصیل وسائل الشیعه إلى تحصیل مسائل الشریعه، شیخ محمد بن حسن حر عاملى، مؤسسه آل البیت(علیهم السلام)، قم، چاپ اول، ۱۴۰۹ق، ج ۱۴، ص ۴۵۳. [۱۰]. کامل الزیارات، ص ۵۳: «أَنَّهُ خَرَجَ مِنْ عِنْدِ رَسُولِ اللَّهِ(صلی الله علیه و آله) إِلَى طَعَامٍ دُعِیَ إِلَیْهِ فَإِذَا هُوَ بِحُسَیْنٍ(علیه السلام) یَلْعَبُ مَعَ الصِّبْیَانِ فَاسْتَقْبَلَهُ النَّبِیُّ(صلی الله علیه و آله) أَمَامَ الْقَوْمِ ثُمَّ بَسَطَ یَدَیْهِ فَطَفَرَ الصَّبِیُّ هَاهُنَا مَرَّهً وَ هَاهُنَا مَرَّهً وَ جَعَلَ رَسُولُ اللَّهِ(صلی الله علیه و آله) یُضَاحِکُهُ حَتَّى أَخَذَهُ فَجَعَلَ إِحْدَى یَدَیْهِ تَحْتَ ذَقَنِهِ وَ الْأُخْرَى تَحْتَ قَفَائِهِ وَ وَضَعَ فَاهُ عَلَى فِیهِ وَ قَبَّلَهُ ثُمَّ قَالَ: حُسَیْنٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْ حُسَیْنٍ أَحَبَّ اللَّهُ مَنْ أَحَبَّ حُسَیْناً حُسَیْنٌ سِبْطٌ مِنَ الْأَسْبَاطِ.» [۱۱]. بحار الانوار، ج ۴۳، ص ۲۸۶. [۱۲]. مدینه معاجز الأئمه الإثنی عشر و دلائل الحجج على البشر، سید هاشم بن سلیمان بحرانى، مؤسسه المعارف الإسلامیه، قم، چاپ اول، ۱۴۱۳ق، ج ۴، ص ۵۲: «مرحبا بک یا زین السماوات و الأرض! فقال ابیّ: یا رسول اللّه! و هل أحد سواک زین السماوات و الأرض؟ فقال النبی(صلی الله علیه و آله): یا ابیّ بن کعب! و الّذی بعثنی بالحقّ نبیّاً، إنّ الحسین بن علیّ فی السماوات، أعظم ممّا هو فی الأرض و اسمه مکتوب عن یمین العرش: إنّ الحسین مصباح الهدى و سفینه النجاه.» [۱۳]. گنجینه دانشمندان، محمد شریف رازی، نشر اسلامیه، تهران، ۱۳۵۴ش، ج ۱، ص ۳۰۴. [۱۴]. داستانهای مفاتیح الجنان، اسماعیل محمدی کرمانشاهی، نشر نبوغ، قم، ۱۳۷۷ش، ص ۷۸. [۱۵]. داستانهای شگفت انگیز از زیارت عاشورا و تربت سیدالشهدا(علیه السلام)، حیدر قنبری، نشر مهدی یار، قم، ۱۳۷۹ش، مقدمه. [۱۶]. المحاسن، احمد بن محمد بن خالد برقى، دار الکتب الإسلامیه، قم، چاپ دوم، ۱۳۷۱ق، ج ۱، ص ۶۱. [۱۷]. الکافی، محمد بن یعقوب بن اسحاق کلینى، دار الکتب الإسلامیه، تهران، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج ۳، ص ۲۷۰. [۱۸]. منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه، ج ۹، ص ۷۶.

منبع: ماهنامه اطلاع‌رسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان، شماره ۲۳۲.

مهدی سلیمانی آشتیانی

همچنین ببینید

نشست 157

از صهیونیسم یهودی تا نظم نوین جهانی

نشست ۱۵۷ فرهنگ مهدوی با عنوان «از صهیونیسم یهودی تا نظم نوین جهانی» با مشارکت …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *