در سرزمین من خورشیدی نور میدهد که صاحبانش با عشق و عرفان آشنایند، اینجا نوروز با رنگی به زیبایی خورشید تجلی دارد. این جا هرسال، نوروز با ندای مردی آسمانی از مشهد آغاز میشود با کلام بهاری بزرگمردی که تبارش به نور میرسد و شجره نامهاش به آلالله.
سفره هفت سین هر خانه با هنری دو چندان از زمانهای دور گره خورده است، صفای سبزه تا صداقت آب، صدای نرمش سنجد تا شیرینی سمنو….
امروز زهدان عالم در گرو یا مقلب القلوبهاست، امروز برگی دیگر رقم خواهد خورد امروز با مدبر الیل گفتنها تمنای توجهی دوچندان را ازلبان بندگی ادا میکنیم تا شاید محول الحول و الاحوال تدبیر دیگری را به سبب رحمانیت خود برای همیشه روزگار رقم زند.
امروز همانی است که در انتظارش بودیم، همانی که در خفقان زمان همه در پی گدایی آن آرامش هستند، امروز سرزمین من با علمداری رهبری از جنس ایمان پیش میرود و من در سایه لوای او در آرامش میخوانم؛ «یا مقلب القلوب و الابصار، یا مدبر اللیل و النهار، یا محول الحول و الاحوال، حول حالنا الا احسن الحال»
سرزمین من از دیرباز خطه شاعران و اهالی ایمان است، تجلی عمل نشان از اراده ایران و ایرانی دارد، خاک وطنم در گوشه گوشه دلم جا دارد در نجوای کنار سفره هفت سین خانه، تنها به یاد عزت وطنم آرزوی سلامتی میکنم.
آرام برای همه با نگاهی به سین دیگر سفره، سکه را برای روزی یاد کرده و رزق حلال و وسعت آن را خواهانم، سرزمین من ایران دارائیهایی از جنس علم و قلم دارد ادبایی که تنها بر کلک خود تکیه کرده و بر ارتقای آن کوشایند.
سفرههای هفتسین را با صافی و صداقت، ایمان به قرآن، سخاوت و احسان پهن میکنیم تا شاید در گرداگرد دعا برای دیگران دعای خودمان هم مستجاب حضرت عشق شود.
بار دیگر بهارى دیگر بىحضور تو از راه مىرسد، و آنچه که زیبا نیست زندگى نیست بلکه تهی بودن زمان بدون وجود توست…
گاهی دلم برای بهاری تنگ میشود که تنها و تنها یکبار انتظارش را میکشیم …. پس الهم عجل لولیک الفرج را با امیدی برای ظهور در این بهار برای تا ابد میخوانیم…