به گزارش مشرق؛ دیپلماسی موزیکال یکی از شقوق دیپلماسی هنری است که در زمینه دیپلماسی فرهنگی تعریف میشود. در این نوع دیپلماسی، اساس کار بر ترسیم "وجهه" و چهره ای زیبا از کشور برای جهانیان، با شور و شیدایی هنرمندان بنا میشود.
در این خصوص اساتید و هنرمندان موسیقی ایران که هر ساله تورهای موسیقی در کشورهای خارجی برگزار میکنند، کسانی همچون محمدرضا شجریان، علیرضا قربانی، پورناظری، سالار عقیلی و …؛ چه خود بدانند و چه ندانند، سفیران فرهنگی کشور هستند که با خنثی کردن تبلیغات رسانه ای غرب در ترسیم وجهه ای مشوش و کریه از ایران، چهره ی حقیقی ایران را به مخاطبان خارجی القا میکنند.
در این خصوص کشورهای غربی بیشترین بهره را از دیپلماسی موزیکال بردهاند که در سطور زیر به روش آنها در بهره گیری از این نوع دیپلماسی می پردازیم. این مطالب مقاله ای است از "جسیکا گینو هخت" که استاد تاریخ بین المللی در گرایش تاریخ صلح و منازعه میباشد و دانش آموخته دانشگاه ویرجینیا است.
موسیقی کلاسیک سطوح زیادی دارد و ارکسترهای سمفونی به عنوان وسایلی جهت اهداف سیاسی و مسلکی در سراسر جهان مورد استفاده قرار میگیرند. به عنوان مثال در سال ۱۹۹۹، دانیل بارن بویم و ادوارد سید، ارکستر کاناپه غرب و شرق را که متشکل از موزیسینهایی از اسراییل و جهان عرب بود، خلق کردند. این ارکستر در مورد ایجاد صلح در فلسطین بود. سالها، هوگو چاوز، رییس جمهور ونزوئلا ارکسترای سیمون بولیوار جوانان را به سراسر جهان میفرستاد تا تصویر کشور ونزوئلا را بهتر به جهان نشان دهد. (کارگردان ارکستر گوستا و دودامل).
در سال ۲۰۰۳ ارکستر بینالمللی عراقی، در مقابل عموم آمریکاییها در واشنگتن دی سی کنسرتی با هدف پیروزی در جنگ اجرا کرد. در سال ۲۰۰۸، لورین مازل و طرفداران موسیقی نیویورک کنسرتی در پیونگ یانگ کره شمالی اجرا کردند. اعضای این گروه: گرشوین، واگنر، وراک، و برستین و بیزت بود و اسپانسر آن دولت ایالات متحده بود و هدف آن منع گسترش سلاحهای اتمیبود.
هیل کریستوفر، سفیر ایالات متحده در کره شمالی گفت: "ما نیازمند به آغاز تبادلات فرد به فرد در کره شمالی هستیم." واژه دیپلماسی فرهنگی اخیرا معنای جدیدی پیدا کرده است. "دیپلماسی موزیکال".
هدف دیپلماسی موزیکال (که ممکن است شامل هر ژانر موسیقی شود) روی احساسات شنونده خارجی است. امید است که این نوع دیپلماسی علاقه و همنوایی بوجود آورد. یا شاید یک پیوند غیر کلامی خلق نماید که باعث بهبود در مقاصد سیاسی شود. دیپلماسی موزیکال صرفا مستلزم فرضیه موسیقی جهت مقاصد سیاسی نمیشود، بنظر میرسد که از موسیقی مانند هر فرم بیان فرهنگی دیگری میتوان برای اهداف سیاسی استفاده کرد.
دیپلماسی موزیکال تاریخ طولانی دارد. و به علاوه کشورهای پیشرفته و هنر پیشههای غیر دولتی، مکررا دیپلماسی موزیکال را برای رقابت یا فراخوان رواج دادهاند. در قرن نوزدهم، موسیقیدانان آلمانی زبان مثل کارل ماک، امیل پاور وارتور نیکیچ و ارکسترهای سمفونی مثل بوستون سمفونی، ارکسترای شیکاگو در امریکای شمالی، تصویری از آلمان به عنوان سرزمین موسیقی و احساس به سراسر جهان نشان دادند. بعضی اوقات این موزیسینها دستوراتی هم داشتند. مثلا در سال ۱۹۰۶ قیصر آلمان، ماک را به بوستون فرستاد تا روابط بین آمریکا و آلمان بهتر شود.
در زمانهای دیگر هنرمندان به طور وسیعی، خودشان فعالیت میکردند. این فعالیتها تاثیرات دیپلماتیک داشت. در زمان جنگ سرد، ایالات متحده آمریکا یک گروه متشکل از ارکستر سمفونیها را به سراسر اروپا و آسیا و خاورمیانه فرستاد. در دسامبر ۱۹۵۹، ارکستر سمفونی شوروی، سه ماه بعد از با ملاقات برنستین، به ایالات متحده امریکا رفتند. ده سال بعد گروه موسیقی شوروی تحت رهبری ام اس تیسلاو روستر پوویچ جهت اجرای کنسرت ویولنسل آنتونین دی ورکس به آلبرت هال رفتند .کشورهای مشترک المنافع هم از این قاعده مستثنی نبودند. دفتر خارجی جمهوری فدرال آلمان، هربرت وون کاراجان و طرفداران موسیقی برلین را به سراسر جهان فرستاد. در حالیکه (بزرگان ارکستر آلمان شرقی) شامل لیپ زیک و فیلارمونیک درسدن میشدند. مانند تمام ابزارهای سیاسی، ابزار سیاسی موسیقی همیشه کارساز نیست. امسال ارکستر سمفونی ایران تحت نظارت دولت این کشور، توری را به اروپا فرستاد تا دولت این کشور به رسمیت شناخته شود. این گروه کاملا مایه افتضاح بود: حضار یا جمعیت حاضر خیلی کم بود، این گروه توسط مطبوعات مورد انتقاد قرار گرفت و توسط مخالفان سیاسی ایرانی مقیم اروپا مورد اعتراض واقع شد.