اولین اقامه نماز در اسلام

در این روز اولین کسى که بعد از بعثت با پیامبر صلى الله علیه و آله نماز خواند، امیرالمؤمنین علیه السلام بودند.

در این روز اولین کسى که بعد از بعثت با پیامبر صلى الله علیه و آله نماز خواند، امیرالمؤمنین علیه السلام بودند.
۲۷ رجب پیامبر صلى الله علیه و آله مبعوث شدند و در ۲۸ رجب حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام با آن حضرت نماز اقامه فرمودند. (وقایع الایام: ج رجب، ص ۲۴۷/ منتخب التواریخ: ص۴۲/همچنین اقتباس از بحارالانوار، مناقب ابن شهر آشوب)

وقتی دل تنگ و خسته از خاک، معراجِ جان و سیر به افلاک را آرزو می‌کنی، تنها بر بُراق نماز می توانی گستره آسمان ها را بپیمایی که: الصلوهُ معراج المُؤمن.
وقتی هراس تردید، سایه وحشت بر جانت می‌گستراند، آفتاب اطمینان را در سپیده دم نجوا (نماز صبح) و نیم روز نیایش (ظهر و عصر) و شبانگاه شوق (مغرب و عشا) بر دلت بتابان تا همه دغدغه ها و تشویش ها خاکستر شوند.
آن گاه که غوغای زندگی، تو را از خود بی خود می‌کند، به نمازی عاشقانه بایست و غبار تیرگی را از جسم و جان بزدای و سبکساری تن و روان را به تماشا نشین.
نماز، ریسمان قرب است و با آن، شایستگی هم سخنی با محبوب و حلاوت و هم زبانی با دوست را در ذرّه ذرّه وجودت احساس می‌کنی.
به راستی که نماز، نور چشم پیامبرصلی الله علیه و آله، ستون دین و استوارترین تکیه گاه و یادآور “راه و مقصد” است.

عبادت هدف آفرینش
با مطالعه پیرامون تاریخ ادیان و مذاهب و همچنین آیات و روایات نقل شده از معصومین علیهم السلام، این مطلب کاملًا روشن مى گردد که قدیمى ترین عبادت در تمامى ادیان نماز بوده است.

آیا تا به حال فکر کرده اید که آفرینش جهان با این همه عظمت برای چیست و چرا خداوند انسان را در جهان با گستره بی حد و مرزش آفرید؟ شاید پاسخ این پرسش، نقش غیرقابل پیش بینی را در زندگی ما داشته باشد و سبب تحوّل عظیمی در بینش ها و ارزش های زندگی ما شود.
خداوند آسمان ها و زمین را خلق کرد و آن ها را در اختیار انسان قرار داد تا او را عبادت کند، آن چنان که در قرآن می فرماید: “و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون”(۱)
تاریخ بشری گونه های متنوعی از عبادت و پرستشِ انتخابی انسان ها را در خود ثبت کرده است که در آن موجودات و اشیاء گوناگون پرستیده می‌شده‌اند. از چوب، سنگ، خورشید، ماه، آب و آتش گرفته تا حیوانات و انسان هایی که عنوان معبود و مسجود را بر آن ها می نهادند.
خداوند انسان را آفرید تا آزادانه و از روی اختیار در مسیر عبادت قرار گیرد، نه این که مانند ملائکه مجبور به عبادت و پرستش باشد که این خود، نقطه عطفی در بندگی بود.

اولین های نماز

امام سجاد علیه السلام با اشاره به چگونگى و علّت تغییر نماز فرموده‌اند: «در مدینه و زمانى که دعوت عمومى به اسلام آشکار گردید و اسلام قوّت یافت و خداوند متعال جهاد را بر مسلمانان واجب فرمود، رسول خدا صلى الله علیه و آله هفت رکعت به نمازهاى شبانه روز افزود به این ترتیب: دو رکعت به نماز ظهر و دو رکعت به نماز عصر، و یک رکعت به نماز مغرب، و دو رکعت به نماز عشاء و نماز صبح را به همان صورت که در مکّه واجب گردیده بود باقى گذاشت و بر آن نیفزود» (۴)

علّامه طباطبایى درتفسیر سوره علق به تشریح این مسئله پرداخته و بیان داشته‌اند: سیاق این آیات دلالت دارد بر این که رسول خدا صلى الله علیه و آله قبل از بعثت نیز مناجات با خدا داشته و نماز مى خوانده است. البته نمازهاى پنج گانه با شکل خاص خود و دو رکعتى بود که بعد واجب شد و بنا بر شواهدى نمازهاى قبل از معراج مشتمل بر مقدارى تلاوت قرآن و نیز مشتمل بر سجده بوده است. در بعضى از روایات هم آمده که رسول خدا صلى الله علیه و آله در اوایل بعثت با خدیجه و على علیهما السلام نماز مى خواندند .(۲)

امام رضا علیه السلام در خصوص تعداد رکعات نماز و روند تغییر آن فرموده‌اند:
«اصل نماز یک رکعت است چون اصل عدد، یک مى باشد لذا هرگاه نماز را از یک رکعت کمتر بیاورند عمل آورده شده نماز نیست. اما از آنجا که خداوند مى دانست آن یک رکعت را بندگان به طور کامل بجا نیاورده بلکه ناقص ادا مى نمایند لذا یک رکعت دیگر را با آن مقرون ساخت تا با رکعت دوّم نقص رکعت اوّل جبران شود و بدین ترتیب نماز دو رکعت واجب گردید …» (۳)

در حدیثى امام سجاد علیه السلام با اشاره به چگونگى و علّت تغییر نماز فرموده‌اند:
«در مدینه و زمانى که دعوت عمومى به اسلام آشکار گردید و اسلام قوّت یافت و خداوند متعال جهاد را بر مسلمانان واجب فرمود، رسول خدا صلى الله علیه و آله هفت رکعت به نمازهاى شبانه روز افزود به این ترتیب: دو رکعت به نماز ظهر و دو رکعت به نماز عصر، و یک رکعت به نماز مغرب، و دو رکعت به نماز عشاء و نماز صبح را به همان صورت که در مکّه واجب گردیده بود باقى گذاشت و بر آن نیفزود» (۴)

افزودن رکعت هاى نماز به دستور و اذن خداوند توسّط پیامبر صلى الله علیه و آله صورت گرفته است زیرا پیامبر مأمور الهى است و از طرف خود چیزى نمى گوید: «وَ ما ینْطِقُ عَنِ الْهَوى؛ إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْىٌ یُوحى »؛ «و هرگز از روى هواى نفس سخن نمى گوید؛ آنچه مى گوید چیزى جز وحى که بر او نازل شده نیست»(۵)

اوّلین نماز جماعتى هم که بر پا شد، به امامت رسول خدا صلی الله و علیه و اله و شرکت حضرت على علیه السلام و جعفر طیّار (برادر حضرت على علیه السلام) بود. همین که ابوطالب، فرزندش على علیه السلام را دید که به پیامبر اقتدا کرده، به فرزند دیگرش جعفر گفت: تو نیز به پیامبر اکرم اقتدا کن. و این جماعت دو سه نفرى، پس از نزول آیه «فاصدَعْ بماتؤمَر» بود، که فرمان به علنى ساختن دعوت و تبلیغ مى داد. (۶)
اولین نماز جمعه توسط مصعب بن عمیر در شهر مدینه در خانه اسعدبن زراره با دوازده نفر برگزار شد که به دستور پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بود و صاحبخانه در آن روز گوسفندی کشت و نمازگزاران را مهمان کرد.
نخستین نماز جمعه با حضور پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در اولین هفته ورود پیامبر به مدینه با حضور چهل مسلمان صورت گرفت. (۷)

پیشینه نماز

امام رضا علیه السلام در خصوص تعداد رکعات نماز و روند تغییر آن فرموده‌اند: «اصل نماز یک رکعت است چون اصل عدد، یک مى باشد لذا هرگاه نماز را از یک رکعت کمتر بیاورند عمل آورده شده نماز نیست. اما از آنجا که خداوند مى دانست آن یک رکعت را بندگان به طور کامل بجا نیاورده بلکه ناقص ادا مى نمایند لذا یک رکعت دیگر را با آن مقرون ساخت تا با رکعت دوّم نقص رکعت اوّل جبران شود و بدین ترتیب نماز دو رکعت واجب گردید …»

با مطالعه پیرامون تاریخ ادیان و مذاهب و همچنین آیات و روایات نقل شده از معصومین علیهم السلام، این مطلب کاملًا روشن مى گردد که قدیمى ترین عبادت در تمامى ادیان نماز بوده است.
از هنگام اقامت حضرت آدم و حوا علیهما السلام در زمین، خداوند نماز را بر حضرت آدم علیه السلام واجب کرد .(۹)
کشتى نوح علیه السلام داراى پنجره ها و سوراخ هایى بود که از آن نور خورشید به داخل منعکس مى شد و از این طریق وقت نماز را تشخیص مى دادند .(۱۰)
حضرت ابراهیم علیه السلام آن گاه که همسر و فرزند خود را در کنار کعبه نو بنیاد نهاد، دست به دعا برداشت و به خداى متعال چنین گفت: خدایا من، خاندان خود را در سرزمینى غیرحاصل خیز و کنار خانه ات ترک نمودم تا نماز را به پا دارند پس دل هاى مردم را در هواى (گرو) آنان قرار ده .(۱۱)
وقتى حضرت موسى علیه السلام به کوه طور آمد و پیام رسالت را دریافت نمود خداوند به او فرمود: «من خداى یکتا هستم. پس مرا عبادت کن و نماز را به پا دار» .(۱۲)
حضرت عیسى علیه السلام در گهواره به امر خداوند این گونه سخن گفت: «من بنده خدا هستم که کتاب آسمانى را بر من نازل کرد و مرا پیامبر قرار داد و هر جا که باشم مرا مایه برکت قرار داد و به نماز و زکات تا وقتى که جان در بدن دارم مرا توصیه نمود» .(۱۳)

کلام آخر:

نماز رشته اتصال به محبوب است آن گاه که دست انسان از وصل کوتاه است و وجودمان در هجر گرفتار. نماز دریچه ای است برای گفت و گو با کریم مطلق تا به درد دل با او بنشینند و از رنجهای فراق به او شکوه برند و تسکینی بیابند.

پی نوشت ها:
۱- الذاریات: ۵۶
۲- تفسیر المیزان، ج ۲۰، ص ۵۵۱
۳- علل الشرائع، ج ۱، ص ۲۶۱
۴- من لایحضره الفقیه، ج ۱، ص ۴۵۵
۵- النجم: آیه ۳ و ۴
۶- وسائل الشیعه، ج۵، ص۳۷۳
۷- پیغمبر و یاران، ج ۳، ص ۸۳
۸- تفسیرنمونه، ج ۲۴، ص ۱۳۱
۹- بحارالانوار، ج ۱۱، ص ۱۹۶
۱۰- همان، ج ۱۱، ص ۳۳۳
۱۱- ابراهیم: ۳۷
۱۲- طه: ۱۴
۱۳- مریم: ۳۱ و ۳۰

همچنین ببینید

نشست 157

از صهیونیسم یهودی تا نظم نوین جهانی

نشست ۱۵۷ فرهنگ مهدوی با عنوان «از صهیونیسم یهودی تا نظم نوین جهانی» با مشارکت …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *