به قلم سیّد شهیدان اهل قلم، سیّد مرتضی آوینی
حضرت امام، بتهای ظاهر و باطن را شکست و با انقلاب اسلامی، خانۀ حقیقی را بنیان نهاد که کعبه دلهای ناس است، امّ القراست، بیت عتیق است و اسوۀ قیام ناس که نه شرقی است و نه غربی.
حضرت امام امّت، انسانی از زمرۀ دیگر انسانها نبود و در میان بزرگان تاریخ نیز افرادی چون او بسیار نیستند، امّا تاریخ، آنسان که امروزیها نگاشتهاند، نمیتواند قدر بزرگمردانی چون حضرت امام را دریابد.
دهۀ شصت، دهۀ امام خمینی بود واز این پس، دههها هرچه بیایند، جز به او انتساب نخواهد داشت. این او بود که هرآنچه در تقدیر تاریخ انسان این عصر بود، ظاهر کرد. حیات انسانهایی چون او، نفحهای از نفحات روح اللهی است که در تن انسان میدمد، در تن زمین مرده و آن را حیات میبخشد.
امام خمینی، انسانی چونان دیگران نبود، از قبیلۀ انبیا اصحاب آنان بود و مصداقی از مصادیق معدود نبأ عظیم … که هر هزار سال یکی میرسد و مراد از این هزار، عدد هزار نیست؛ مراد آن است که از خیل یادآوران است و مورد خطاب «انّما انت مذکّر»
این عصر تازه را باید عصر امام خمینی نام نهاد، چنانکه حق آن بود که اعصار پیشین را نیز به انبیا و اوصیا و یادآوران دیگر انتساب میدادند و مردمان همواره چنین کردهاند، امّا تاریخنویسان نه.
همۀ تحوّلات تاریخی دهۀ شصت هجری و دهۀ هشتاد میلادی و دهۀ اوّل قرن پانزدهم هجری، معلوم همین علّت یگانه است؛ قیام امام خمینی و پیروزی انقلاب اسلامی …؛ چه دیگران این حقیقت را بفهمند و چه نفهمند.