مهدى(ع) از فرزندان فاطمه(ع) دختر پیامبر(ص) است

از جمله پیشگوییهاى صریح پیامبر اکرم(ص) پیرامون امام مهدى منتظر در رابطه با مشخصات نسبى و ویژگیهاى فامیلى آن حضرت، موضوع »آن موعود جهانى است« که در حدود هفتاد نفر از مراجع حدیثى و أعلام تاریخى اهل تسنن، این امر و فرازهاى تاریخى مربوط بدان را نقل و ثبت کرده و محلى براى شکّ و شبهه در این باره باقى نگذارده‏اند؛ و عباراتى که پیامبر اکرم(ص) در این باره ایراد فرموده، به نقل ام سلمه بدین قرار است:
»المهدىّ حقّ و هو مفن ولد فاطمه«
»المهدىّ مفن ولد فاطمه«
»المهدىّ مفن عترتى مفن ولد فاطمه«

و به نقل حسین بن على بن أبى‏طالب آن حضرت خطاب به فاطمه(س) فرمود:
»المهدى من ولدک«
»أبشرى یا فاطمه، فانّ المهدىّ منک«
»أبشرى یا فاطمه، المهدىّ منک«
و به نقل أبو ایّوب أنصارى چنین آمده:
»… و منّا خیر الأوصیاء و هو بعلک… و منّا المهدىّ و هو من ولدک«
»… و منّا المهدىّ…«ّ
و همچنان که ملاحظه مى‏شود صراحتاً اعلام شده که حضرت مهدى(ع) از فرزندان فاطمه(ع) دختر پیامبر(ص)، است و براین اساس فاطمى نبودن مدّعیان مهدویّت خود یکى از دلائل محکم، و سرنخى است بر دروغگویى آنان.
همچنان که دیگر مشخصات مهدى راستین نیز دلیل و نشانه است بر دروغگویى مهدیهاى فاطمى و بى‏اساس بودن دعواى مهدویت آنها.
و اما ناقلین »انتساب حضرت مهدى به فاطمه«، و مصادر نقل آن، عبارتند از:
۱ – إبراز الوهم المکنون من کلام إبن خلدون، أحمد بن محمد بن صدیق مغربى، ص۱۴۶، حدیث ۷۷.
۲ – الإذاعه لماکان و ما یکون بین یدى الساعه، سید محمد صدیق حسن قنوجى بخارى، ص ۱۱۶.
۳ – الأربعین حدیثا فى‏المهدى: حافظ أبو نعیم اصفهانى؛ مندرج در »العرف الوردى« سیوطى و »حدیقه الشیعه« مقدّس أردبیلى و »کشف الغمه« اربلى و »بحارالأنوار« علامه مجلسى.
۴ – أرجح المطالب، شیخ عبداللَّه حنفى، صص۳۸۱-۳۸۴-۳۸۵ با اسناد مختلف.
۵ – أسعاف الرّاغبین، إبن صبّان مالکى، چاپ حاشیه »نور الأبصار« شبلنجّى، ص ۱۳۷.
۶ – الإشاعه لأشراط الساعه، محمد بن رسول حسینى برزنجى، ص۸۸.
۷ – أشعه اللمعات، شیخ عبدالحقّ دهلوى، ج۴، ص۳۳۷.
۸ – انسان العیون (مشهور به سیره حلبى)، ج۱، ص۱۹۳.
۹ – البرهان فى علامات مهدى آخر الزّمان، متّقى هندى، باب ۲ حدیث‏هاى ۲ و ۱۷ و ۲۰ و ۲۲ و ۲۳.
۱۰ – البیان فى أخبار صاحب‏الزمان، گنجى شافعى، ص۳۱۰، چ نجف.
۱۱ – التّاج الجامع للأصول، شیخ منصور على ناصف، ج۵، ص۳۴۳، اوایل باب هفتم کتاب الفتن .
۱۲ – تاریخ الرقّه، أبو على قشیرى حرّانى، ص۷۰-۷۱.
۱۳ – تاریخ الکبیر، بخارى، ج۲، بخش ۱، ص۳۱۶.
۱۴ – تذکره الحفاظ، شمس‏الدین ذهبى، ج۱، ص۴۶۳.
۱۵ – تذکره، قرطبى، ص۶۱۶.
۱۶ – تعلیقه، شیخ طاهر نعسانى بر »تاریخ الرقّه قشیرى«، ص۷۰.
۱۷ – تلخیص مستدرک حاکم، ذهبى، ج۴، ص۵۵۷.
۱۸ – تمییز الطیّب من الخبیث، إبن ربیع شیبانى، ص۲۲۰.
۱۹ – تیسیر الوصول، إبن ربیع شیبانى، ج۲، ص۲۳۷.
۲۰ – جالیه الکدر، عبدالهادى ابیارى، ص۲۰۸.
۲۱ – جامع صغیر، سیوطى شافعى، ج۲، ص۵۷۹.
۲۲ – جمع الجوامع، سیوطى، ج۲، ص۱۰۴.
۲۳ – جواهر العقدین، نورالدین سمهورى، به نقل »ینابیع الموده« قندورى، ج۱، باب۷۳.
۲۴ – در المنثور، سیوطى، ج۶، ص۵۸، به نقل از أبو داود، إبن ماجه، طبرانى تا حاکم از امّ سلمه.
۲۵ – الدّفر المنظم: محمد بن طلحه شافعى (۶۵۲) مندرج در باب ۶۸ »ینابیع الموده«، ص۴۹۲، چ نجف و ص۴۳۲ چاپ استانبول.
۲۶ – ذخائر العقبى، محب الطبرى، ص ۴۴ و ۱۶۶ به نقل از »أربعین حدیثاً فى‏المهدى«، أبوالعلاء همدانى.
۲۷ – رموز الأحادیث، أحمد ضیاءالدین حنفى نقشبندى، ص۲۳۶.
۲۸ – سراج المنیر – فى شرح الجامع الصغیرسیوطى، احمد بن محمد عزیزى، ص۴۰۹.
۲۹ – سنن، أبى داوود سجستانى، ج۴، ص۱۵۱.
۳۰ – سنن المصطفى، إبن ماجه قزوینى، ج۲، ص۵۱۹.
۳۱ – شرح نهج‏البلاغه، إبن أبى الحدید، ج۱، ص۲۸۱، چ۲ مصر.
۳۲ – صحیح مسلم، به نقل کنزالعمال ج۱۴، ص۲۶۴.
۳۳ – صواعق المحرقه، ابن حجر هیثمى، ص۲۳۵.
۳۴ – العرائس الواضحه، عبدالهادى ابیارى، ص۲۰۸.
۳۵ – العرف الوردى فى‏اخبار المهدى، سیوطى، ضمن »الحاوى للفتاوى«، ج۲، صص۱۶۵ – ۱۵۵ – ۱۴۸ – ۱۴۶ – ۱۳۷ – ۱۴۴ – ۱۲۴ از أبونعیم و إبن عساکر و طبرانى، چ۱۳۷۸ مصر.
۳۶ – عقدالدرر فى أخبار المنتظر، ص ۲۱ ح۲۱-۲۵ به نقل از »سنن« إبن ماجه و »سنن« امام أبو عمر مقرى و »صفهالمهدى« حافظ أبونعیم و »الملاحم« إبن منادى.
۳۷ – الفتاوى الحدیثه، إبن حجر هیثمى مکى، ص۲۹.
۳۸ – فتح الکبیر، یوسف نبهانى لبنانى، ص۲۵۹.
۳۹ – الفتن و الملاحم، أبو نعیم بن حماد، ج۱، ص۳۷۳ چاپ مکتبه التوحید قاهره.
۴۰ – الفتوحات الکبیر، محى‏الدین ابن عربى چاپ بولاق.
۴۱ – الفردوس، شیرویه بن شهردار دیلمى، شماره ۶۶۷۰ ج۴ ص۲۲۳.
۴۲ – فصول المهمه، إبن صباغ مالکى، ص۲۷۶.
۴۳ – الفقه الأکبر: مولوى حسن الزّمان، ج۲، صص۶۷-۷۰.
۴۴ – کنزالعمّال، متّقى هندى، ج۶، ص۳۱۸ و ج۷، ص۲۵۹، چاپ حیدرآباد و ج۱۲، ص۱۰۵ به نقل از سنن ابى داود و صحیح مسلم از ام سلمه و ج۱۴، ص۲۶۴ به نقل از إبن عساکر از امام حسین بن على، چاپ حلب.
۴۵ – کنوز الحقایق، مناوى، ص۳ و ۱۶۴، چ بولاق مصر.
۴۶ – لوائح الأنوار البهیه، محمد سفارینى حنبرى، قبل از عنوان فوائد.
۴۷ – مجمع الزوائد، نورالدین هیثمى، ج۹، ص۱۶۶، کتاب المناقب، باب فضل اهل البیت.
۴۸ – مستدرک، حاکم نیشأبورى، ج۴، ص۵۵۷.
۴۹ – مسند فاطمه، سیوطى، چ۱۴۰۶ مطبعه عزیزیه حیدرآباد هند، به نقل از إبن عساکر.
۵۰ – مشارق الأنوار فى فوز اهل الإعتبار، حمراوى، ص۱۵۲ به نقل از »صحیح« مسلم و »سنن« أبى داود و »سنن« نسائى و »مستدرک« حاکم و »سنن« إبن ماجه و »سنن« بیهقى و دیگران.
۵۱ – مشکاه المصابیح، خطیب تبریزى، ج۳، ص۲۴.
۵۲ – مصابیح السنّه، بغوى، ج۳، ص۱۳۴.
۵۳ – مطالب السئول، محمد بن طلحه شافعى، ص۸۹.
۵۴ – معجم الصغیر، أبوالقاسم طبرانى، ص۵۲ ح۹۴.
۵۵ – مفتاح النجاء، بدخشى، ص۱۰۰، مخطوط.
۵۶ – مقاتل الطالبیین، أبو الفرج اصفهانى، ص۱۴۳.
۵۷ – مقاصد الحسنه، شمس‏الدین سخاوى، ص۴۳۵.
۵۸ – الملاحم، إبن منادى – أبوالحسین احمد بن جعفر؛ ص۴۱.
۵۹ – المنارالمنیف، ابن قیم جوزیه ص۱۴۶ شماره۳۳۴.
۶۰ – منتخب کنزالعمّال، چاپ حاشیه »مسند« أحمد حنبل، ج۵، ص۹۶ و ج۶، ص۳۰.
۶۱ – منهاج السنّه، إبن تیمیه حرّانى، ج۲، ص۲۱۱.
۶۲ – میزان الإعتدال، ذهبى، ج۱، ص۳۵۵ و ج۲، ص۲۴۰.
۶۳ – نهایه البدایه و النهایه، إبن کثیر دمشقى، ص۳۷۱ù40.
۶۴ – ینابیع الموده، سلیمان قندوزى، ج۳، ص۸۶ چ‏بیروت و ص ۵۱۹ چ نجف.

موعود شماره ۳۸

همچنین ببینید

به ما نگفتند…

سید مهدی شجاعیگفتند: تو که بیایی خون به پا می کنی،جوی خون به راه می اندازی و از کشته پشته می سازی و ما را از ظهور تو ترساندند.درست مثل اینکه ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *