آسیب‌شناسی‌ آخرالزمان‌-۳

 

مهدی‌ نیلی‌پور

اشاره‌
: در مباحث‌ گذشته‌ تا حدودی‌ سیمای‌ عمومی‌ مردمی‌ که‌ در دوره‌ آخر الزمان‌ دچار آسیب‌ها و آفات‌ آن‌ دوران‌ خواهند شد خدمتتان‌ عرض‌ کردیم‌. در ادامه‌ از جمله‌ کسانی‌ که‌ در روایت‌ دینی‌ از خصلت‌های‌ آنها خدمتتان‌ عرض‌ می‌شود دانشمندان‌ دینی‌ آسیب‌ زده‌ در دوره‌ ارتداد هستند و از طرفی‌ سیمای‌ روشنفکران‌ آسیب‌ زده‌.

در روایات‌ ما وجود دارد که‌ می‌فرماید بخشی‌ از کسانی‌ که‌ در آخر الزمان‌ مشغول‌ تحصیل‌ دینی‌ می‌شوند یا علوم‌ دینی‌ را سعی‌ می‌کنند فرا بگیرند اینها به‌ خاطر ریاست‌ و رسیدن‌ به‌ مقامات‌ است‌. روایت‌ می‌فرماید: «یتفقه‌ اقوام‌ لغیر الله‌ طلباً لدنیا و الرئاسه‌»؛

یعنی‌ افرادی‌ به‌ دنبال‌ دین‌شناسی‌ و فهم‌ مسایل‌ دینی‌ می‌روند امّا غرض‌ آنها خدا نیست‌ و اخلاص‌ در انگیزه‌های‌ آنها پیدا نیست‌ و عمدتاً اینها طالب‌ دنیا و ریاست‌ بر مردم‌ هستند به‌ همین‌ خاطر اینها چون‌ می‌بینند که‌ با دانستن‌ بعضی‌ از اصطلاحات‌ دینی‌ می‌توانند بر مردم‌ ریاست‌ کنند به‌ دنبال‌ تحصیل‌ دین‌ و دانشهای‌ دینی‌ می‌روند و بعد می‌فرماید: «و یوجه‌ القرآن‌ علی‌ الاهواء» این‌ خصوصیت‌ می‌تواند خصوصیت‌ دانشمندان‌ و عالمان‌ دینی‌ باشد که‌ یکی‌ از حالتهایی‌ که‌ آنها پیدا می‌کند این‌ است‌ که‌ توجیه‌گر قرآن‌ می‌شوند امّا بر اساس‌ هواهای‌ نفسانی‌ خودشان‌ به‌ تعبیری‌ که‌ علامه‌ طباطبایی‌ در ابتدای‌ المیزان‌ دارند می‌فرمایند ما تفسیر قرآن‌ نمی‌کنیم‌ بلکه‌ تحمیل‌ بر قرآن‌ می‌کنیم‌ نظرات‌ خودمان‌ را.
آنچه‌ که‌ از ما خواسته‌ شده‌ این‌ است‌ که‌ با یک‌ فکر خالی‌ به‌ سراغ‌ فهم‌ عمیق‌ مطالب‌ قرآنی‌ برویم‌ و پرده‌ برداری‌ از ابهامات‌ معانی‌ قرآن‌ بکنیم‌ این‌ می‌شود تفسیر. امّا گاهی‌ ما با پیش‌ فرض‌های‌ فکری‌ و یکسری‌ تئوری‌های‌ مشخص‌ ذهنی‌ سراغ‌ قرآن‌ می‌رویم‌ و می‌خواهیم‌ آیه‌ ای‌ را برای‌ فکر خودمان‌ پیدا کنیم‌ و گاهی‌ بالاتر اینکه‌ ممکن‌ است‌ افرادی‌ یا مکاتبی‌، در باطن‌ به‌ خاطر اینکه‌ در جوامع‌ اسلامی‌ هستند و بدون‌ آیه‌ قرآن‌ نمی‌توانند نفوذ در افکار عمومی‌ داشته‌ باشند باتمسک‌ به‌ آیات‌ قرآن‌ برای‌ رسیدن‌ به‌ اهداف‌ شوم‌ نفسانی‌شان‌ از آیات‌ قرآن‌ بهره‌گیری‌ کنند.

نشانه‌ دیگری‌ که‌ باز در این‌ دوره‌ گفته‌ شده‌ می‌فرماید: «و قعود الصبیان‌ علی‌ المنابر» منبر یعنی‌ محل‌ موعظه‌ و ترویج‌ و تبلیغ‌ دین‌. یکی‌ از نشانه‌هایی‌ که‌ برای‌ دانشمندان‌ یا نیمه‌ دانشمندان‌ در دوره‌ آخر الزمان‌ وجود دارد و آسیب‌هایی‌ که‌ در این‌ دوران‌ نمایان‌ می‌شود این‌ است‌ که‌ کسانی‌ سمت‌ تبلیغ‌ دین‌ را به‌ عهده‌ می‌گیرند که‌ اینها از نظر سن‌ دوره‌ صباوت‌ و نوجوانی‌ را می‌گذرانند. اینکه‌ گفته‌ شده‌: «قعود الصبیان‌ علی‌ المنابر» شاید یک‌ معنای‌ ظاهری‌ آن‌ مراد باشد که‌ یعنی‌ کسانی‌ بر منبرها می‌نشینند و در مقام‌ خطابه‌می‌آیند که‌ اینها نوجوانانی‌ بیشتر نیستند و افراد بزرگتر و مسن‌تر و ماهرتر آنها زمینه‌ تبلیغ‌ را ندارند.

معنای‌ دیگری‌ که‌ ما شاید می‌توانیم‌ از این‌ روایت‌ برداشت‌ کنیم‌ این‌ است‌ که‌ مراد از «قعود الصبیان‌ علی‌ المنابر» این‌ باشد که‌ کسانی‌ مشغول‌ تبلیغ‌ دینی‌ می‌شوند که‌ اهمیت‌ ندارند. یعنی‌ از نظر دانش‌ها و اطلاعات‌ دینی‌ بچه‌ سال‌ هستند از نظر اطلاعات‌ بچه‌ سال‌ هستند مهارت‌ خاصی‌ در امر تبلیغ‌ و اطلاعات‌ کافی‌ به‌ زوایای‌ گوناگون‌ دین‌ ندارند امّا اینها با جرأت‌ کامل‌ به‌ عنوان‌ مبلغ‌ دین‌ وارد صحنه‌ تبلیغ‌ می‌شوند.

باز از مسایل‌ دیگری‌ که‌ در این‌ دوره‌ وجود دارد که‌ پیامبر اکرم‌ (ص‌) بر سلمان‌ خبر می‌دهند و می‌فرمایند «و رأیات‌ المنابر افمر علیها بالتقوی‌ و لا یعمل‌ القائل‌ بما یأمر» شما می‌بینی‌ که‌ بر منبرها و در مقام‌ وعظ‌ و اندرز افراد مردم‌ را امر و دستور و سفارش‌ به‌ تقوی‌ می‌کنند ولی‌ وقتی‌ که‌ به‌ وجود و زندگی‌ آنها مراجعه‌ می‌کنید خود گوینده‌ آن‌ سخنان‌، حد خدا را رعایت‌ نمی‌کند و برای‌ حدود الهی‌ حریم‌ قائل‌ نیست‌ و اهل‌ تقوی‌ نیست‌ یعنی‌ عالمان‌ بدون‌ عمل‌.

مورد دیگری‌ که‌ باز از نشانه‌های‌ دانشمندان‌ دینی‌ و آسیب‌زده‌ در آخر الزمان‌ است‌ و ممکن‌ است‌ بعضی‌ از دانشمندان‌ دینی‌ دچار آسیب‌ و آفت‌ شوند این‌ است‌ که‌ «یؤتون‌الحکمه‌علی‌ منابرهم‌ فاذا نزلوا نزعت‌ عنهم‌» می‌فرماید گاهی‌ شده‌ که‌ اینها هنگامی‌ که‌ در مقام‌ سخن‌ گفتن‌ هستند زیباترین‌ و مهمترین‌ و نغزترین‌ و پر معناترین‌ مسایل‌ را مطرح‌ می‌کنند. سخنان‌ حکیمانه‌ از آنها می‌شنویم‌ امّا هنگامی‌ که‌ اینها به‌ زیر می‌آیند از منبر «نزعت‌ عنهم‌» حکمت‌ در آنها وجود ندارد یعنی‌ آنها زبانشان‌ به‌ گفتن‌ حکمت‌ رام‌ و روان‌ است‌ امّا هنگامی‌ که‌ به‌ شخصیت‌ آنها نگاه‌ بکنی‌ خبری‌ از حکمت‌ و عقلانیت‌ و هوشمندی‌ به‌ آن‌ معنا در آنها نیست‌ و عمدتاً جهت‌ خودنمایی‌ یا فریبایی‌ و فریب‌ دادن‌ مردم‌ ممکن‌ است‌ که‌ دست‌ به‌ چنین‌ اعمالی‌ بزنند. در مورد سیمای‌ روشنفکران‌ دینی‌ در روایات‌ داریم‌ که‌ یکی‌ از مشکلاتی‌که‌در آخرالزمان‌ ممکن‌ است‌ گریبانگیر عده‌ای‌ شود این‌ است‌ که‌ «یصیر الدین‌ بالرأی‌». دین‌ و مجموعه‌ قوانین‌دینی‌ بر اساس‌ آراء و نظریه‌ پردازیهای‌ شخصی‌ افراد توجیه‌ می‌شود و «عطّل‌ الکتاب‌ واحکامه‌» امّا بر اساس‌ آیات‌ قرآن‌ و بر اساس‌ روایات‌ اهل‌بیت‌(ع‌) دین‌ توصیه‌ نمی‌شود و به‌ مردم‌ ارایه‌ نمی‌شود.

عده‌ای‌ هستند که‌ اسلام‌ را و دین‌ اسلام‌ را بر اساس‌ آراء و نظرات‌ خودشان‌ توجیه‌ می‌کنند کتاب‌ خدا و آیات‌ قرآن‌ را تعطیل‌ می‌کنند و شما به‌ ندرت‌ در صحبت‌ آنها و سخن‌ آنها از آیات‌ قرآن‌ نشانه‌ می‌بینی‌. گویا خود را مستغنی‌ از رجوع‌ به‌ آیات‌ قرآن‌ می‌دانند در مقام‌ توجیه‌ مسایل‌ دینی‌ از قرآن‌ به‌ عنوان‌ اصیل‌ترین‌ و متین‌ترین‌ قانون‌ الهی‌ و به‌ عبارتی‌ قانون‌ اساسی‌ دین‌ الهی‌ اسلام‌ هیچ‌ استفاده‌ای‌ نمی‌برند. «عطّل‌ الکتاب‌» قرآن‌ را به‌ تعطیلی‌ می‌کشانند. قرآن‌ را به‌ مهجوریت‌ وا می‌دارند مهجوریت‌ قرآن‌ در یک‌ مرتبه‌ این‌ است‌ که‌ انسان‌ در مقام‌ گفتن‌ و مقام‌ فکر کردن‌ از آیات‌ قرآن‌ بهره‌گیری‌ نکند بلکه‌ همه‌ مسایل‌ دینی‌ را با توجه‌ به‌ نظرات‌ شخصی‌ خودش‌ بیان‌ کند اگر یک‌ روشنفکر اگر یک‌ عالم‌ دینی‌ خود را از قرآن‌ دور کند و در محضر قرآن‌ کمتر باشد. از آیات‌ قرآن‌ کمتر استفاده‌ ببرد. در کلام‌ خویش‌ در تبلیغ‌ خویش‌ در تولید فکر از آیات‌ قرآن‌ استفاده‌ نبرد. اینها همان‌ دانشمندان‌ و روشنفکرانی‌ آسیب‌ زده‌ و آفت‌ زده‌ای‌ هستند که‌ روایات‌ دینی‌ به‌ ما خبر می‌دهد که‌ در دوره‌ای‌ چنین‌ افرادی‌ در جوامع‌ اسلامی‌ پیدا می‌شوند. علاوه‌ بر اینکه‌ کتاب‌ خدا تعطیل‌ می‌شود و مهمل‌ گذاشته‌ می‌شود و شما نمی‌بینی‌ که‌ آنها در مقام‌ استفاده‌ و توجیه‌ و تفسیر دین‌ از آیات‌ قرآن‌ استفاده‌ بکنند احکام‌ قرآن‌ هم‌ تعطیل‌ می‌شود.

در قرآن‌ کریم‌ احکامی‌ از طرف‌ خداوند متعال‌ نازل‌ شده‌ در ابعاد گوناگون‌ در مسایل‌ جزایی‌ در مسایل‌ اقتصادی‌ مثلاً ما در مورد ربا می‌بینیم‌ در آیات‌ قرآن‌ به‌ شدت‌ از ربا نهی‌ شده‌ در این‌ دوره‌ می‌بینیم‌ که‌ یک‌ روشنفکر، یک‌ نظریه‌پرداز به‌ اصطلاح‌ مسلمان‌ وقتی‌ می‌خواهد فکر کند و تئوری‌پردازی‌ بکند خود را مستغنی‌ می‌بیند که‌ از احکام‌ قرآن‌ استفاده‌ بکند و احکام‌ قرآن‌ تعطیل‌ می‌شود. احکام‌ جهاد، احکام‌ اقتصادی‌، احکام‌ حقوقی‌ و جزایی‌ اینها ممکن‌ است‌ در دیدگاه‌ روشنفکران‌ و علمای‌ آسیب‌ زده‌ به‌ تعطیلی‌ کشیده‌ شود و از درجه‌ اعتبار ساقط‌ شود. نکته‌ دومی‌ که‌ در این‌ رابطه‌ باز در روایات‌ دینی‌ وجود دارد این‌ است‌ که‌ می‌فرماید ابطال‌ حدود الله‌ گاهی‌ شده‌ که‌ احکام‌ الهی‌ تعطیل‌ می‌شود و گاهی‌ نه‌ تنها کنار گذارده‌ می‌شود بلکه‌ اعلام‌ می‌شود به‌ بی‌ارزشی‌ و باطل‌ شدن‌ و تاریخ‌ مصرف‌ آنها را تمام‌ شده‌ اعلام‌ کردن‌. گاهی‌ شده‌ که‌ روشنفکری‌ اعلام‌ بکند که‌ تاریخ‌ مصرف‌ احکام‌ قرآن‌ تمام‌ شده‌ است‌. و امروز بایستی‌ آنها را مطابق‌ آراء و نظریات‌ امروزی‌ احکام‌ را و حقوق‌ و قوانین‌ را تنظیم‌ بکنیم‌ .لذا ابطال‌ حدود الله‌ یک‌ گام‌ بالاتر و یک‌ مشکل‌ بالاتر از تعطیل‌ احکام‌ الله‌ است‌ و باز از روایات‌ ما بر می‌آید در دوره‌ آخر الزمان‌ آن‌ معامله‌ای‌ که‌ با قرآن‌ کریم‌ می‌شود با آثار و روایات‌ اهل‌ بیت‌ عصمت‌ و طهارت‌ هم‌ می‌شود. در صدر اسلام‌ به‌ ظاهر گروه‌ منحرفی‌ به‌ نام‌ منافقین‌ در جامعه‌ اسلامی‌ پیدا شدند که‌ به‌حسب‌ظاهر اعلام‌ کردند «حسبنا کتاب‌الله» ما را قرآن‌ کافی‌ است‌. که‌ این‌ یک‌ آفت‌ و آسیب‌ بزرگی‌ در جامعه‌ آن‌ روز اسلامی‌ ایجاد کرد و مردم‌ را از ولایت‌ جدا کرد.

در آخر الزمان‌ دانشمندان‌ و روشنفکرانی‌ بوجود می‌آیند و در بین‌ مردم‌ نفوذ می‌کنند که‌ اینها علاوه‌ بر قرآن‌ از روایات‌ و آثار اهل‌بیت‌(ع‌) هم‌ می‌برند. و این‌ مشخص‌ است‌ که‌ وقتی‌ افرادی‌ جرأت‌ کنند در برابر قرآن‌ بایستند، کتاب‌ و حدود خدا را ابطال‌ بکنند و انجام‌ و اعمال‌ نظرات‌ قرآنی‌ برای‌ آنها بی‌معنا و بی‌ارزش‌ باشد، مسلم‌ است‌ در برابر روایات‌ این‌ ایستادگی‌ و مقاومت‌ را بیشتر دارند. به‌ همین‌ دلیل‌ در روایات‌ دینی‌ ما وجود دارد که‌ روشنفکران‌ و دانشمندان‌ آسیب‌ زده‌ای‌ در بین‌ جوامع‌ اسلامی‌ رشد پیدا می‌کند که‌ اعتباری‌ برای‌ روایات‌ دینی‌ و کلام‌ اهل‌بیت‌ عصمت‌ و طهارت‌ (ع‌) و روایات‌ پیامبر اکرم‌ (ص‌) قائل‌ نیستند.

باز مشکل‌ اساسی‌تری‌ در روایت‌ اول‌ هم‌ اشاره‌ به‌ آن‌ شد این‌ است‌ که‌ می‌فرماید در دوره‌ آخر الزمان‌ افراد دچار این‌ مطلب‌ می‌شوند که‌ عمدتاً به‌ جای‌ اینکه‌ نظر اولشان‌ به‌ قرآن‌ یعنی‌ منبع‌ قانونگذاری‌ دینی‌ و روایات‌ اهل‌بیت‌ عصمت‌ و طهارت‌(ع‌) باشد «یقال‌ رأی‌ فلان‌ و زعم‌ فلان‌»؛ یعنی‌ معمولاً در گفت‌وگوها از نظرات‌ افراد استفاده‌ می‌شود. گفته‌ می‌شود رأی‌ فلانی‌ چنین‌ است‌ زعم‌ و گمان‌ فلانی‌ چنین‌ است‌ بعد در ادامه‌ روایت‌ می‌فرماید «و یتخذ الا´راء و القیاس‌» برای‌ تصمیم‌گیری‌ کلان‌ و یا غیر کلان‌ برای‌ اتخاذ خط‌ مشی‌ عمدتاً از نظریات‌ استفاده‌ می‌شود به‌ قیاس‌ و ایجاد حالات‌ قیاسی‌ می‌پردازند به‌ جای‌ اینکه‌ به‌ احکام‌ روشن‌ قرآن‌ و احکام‌ مبین‌ و روشن‌ قرآن‌ و روایات‌ مراجعه‌ می‌کنند به‌ نظریات‌ افراد و انسان‌های‌ گوناگونی‌ که‌ صاحب‌ نظریاتی‌ هستند. یکی‌ از مسایلی‌ که‌ در آخرالزمان‌ در جوامع‌ اسلامی‌ رشد می‌کند و دهان‌ به‌ دهان‌ می‌گردد این‌ است‌ که‌ عمدتاً در مقام‌ تصمیم‌گیری‌ و فکر کردن‌ به‌ نظریات‌ افراد اعتنا می‌شود به‌ جای‌ اینکه‌ به‌ روایات‌ مراجعه‌ شود. روایت‌ کاملاً اینگونه‌ است‌ که‌ می‌فرماید «یبطل‌ حدود ما انزل‌ الله‌ فی‌ کتابه‌» آنچه‌ که‌ خداوند نازل‌ کرده‌ در کتاب‌ او بر پیامبر خودش‌ (ص‌) باطل‌ می‌شود و «یقال‌ رأی‌ فلان‌ و زعم‌ فلان‌» و گفته‌ می‌شود فلان‌ فرد چنین‌ نظری‌ دارد، فلان‌ رأیی‌ دارد، فلان‌ گمانی‌ دارد «و یتخذ الا´راء و القیاس‌ و ینبذ الا´ثار» روایات‌ دور انداخته‌می‌شودوبه‌جای‌روایات‌وحدود الهی‌ در قرآن‌ از نظرات‌ و آرای‌ دیگران‌ استفاده‌ می‌شود بعد دنبال‌ آن‌ روایت‌ می‌فرماید «فعند ذلک‌ تشرب‌ الخمور و تسمی‌ بغیر اسمها» که‌ در این‌ زمان‌ زمانی‌ است‌ که‌ شراب‌ می‌خورند امّا اسم‌ آن‌ را عوض‌ کرده‌اند با تبدیل‌ اسم‌ شراب‌، شراب‌ را برای‌ خودشان‌ مجاز می‌کنند و آن‌ را می‌نوشند.

این‌ روایت‌ در صفحه‌ 720 از کتاب‌ یوم‌الخلاص‌ است‌ این‌ هم‌ تعدادی‌ از آن‌ آثار و روایاتی‌ است‌ که‌ مشخص‌ کننده‌ سیمای‌ روشنفکران‌ در دوره‌ آخر الزمان‌ است‌ که‌ البته‌ با اینکه‌ تعداد روایات‌ آنچنان‌ که‌ ما تفحص‌ کرده‌ایم‌ اندک‌ است‌ امّا خطر بسیار بزرگی‌ را می‌توانند به‌ ما گوشزد کنند؛ یعنی‌ جوامع‌ اسلامی‌ در دوره‌ ارتداد از ارزش‌ها دچار دانشمندان‌ و روشنفکران‌ آسیب‌

زده‌ای‌ می‌شوند که‌ تیشه‌ برداشته‌ و به‌ ریشه‌ اسلام‌؛ یعنی‌ قرآن‌ و روایات‌ می‌زنند ونه‌ تنها قرآن‌ و روایات‌ را تعطیل‌ می‌کنند بلکه‌ در صدد ابطال‌ آیات‌ و روایات‌ دینی‌ هستند و عمدتاً به‌ نظریه‌پردازی‌ و تئوری‌پردازی‌ و استفاده‌ از نظرات‌ دیگران‌ می‌پردازند و همین‌ جا شاید این‌ تذکر لازم‌ باشد که‌ شناختن‌ این‌ آسیب‌ها یکی‌ از فواید بزرگش‌ این‌ است‌ که‌ ما تلاش‌ بکنیم‌ که‌ دامن‌ خودمان‌ را از اینگونه‌ افکار منزه‌ بکنیم‌ و تلاش‌ بکنیم‌ در این‌ چاله‌های‌ فکری‌ و در این‌ مشکلات‌ نیفتیم‌. امام‌ صادق‌(ع‌) فرمودند: دانستن‌ این‌ آسیب‌ها برای‌ شما این‌ منفعت‌ را می‌تواند داشته‌ باشد که‌ خود و خانواده‌های‌ خود را و جامعه‌ خویش‌ را از ورود این‌ میکروب‌ها و آسیب‌ها مصونیت‌ بخشید. در دفاع‌ از دین‌ و آئین‌ دینی‌ جدیت‌ بیشتری‌ داشته‌ باشید.

باز هشدارهایی‌ روایات‌ دینی‌ ما داده‌اند که‌ سیمای‌ خانواده‌های‌ آسیب‌ زده‌ را برای‌ ما روشن‌ می‌ کند. اولین‌ مسأله‌ای‌ که‌ وجود دارد این‌ است‌ که‌ می‌فرماید: «یری‌ الرجل‌ من‌ زوجته‌ من‌ قبیح‌ فلا ینه'یها» یکی‌ از نشانه‌های‌ جوامع‌ آسیب‌ زده‌ در آخر الزمان‌ و یا انسان‌های‌ آسیب‌ زده‌ این‌ است‌ که‌ امر به‌ معروف‌ و نهی‌ از منکر برای‌ آنها ضد ارزش‌ می‌شود.

این‌ مسأله‌ در خانوادها در محیط‌های‌ کوچک‌ هم‌ ممکن‌ است‌ رسوخ‌ بکند. یعنی‌ گاهی‌ ممکن‌ است‌ انسان‌ بهانه‌ای‌ داشته‌ باشد که‌ در یک‌ جامعه‌ بزرگ‌ قدرت‌ و توان‌ برای‌ امر به‌ معروف‌ و نهی‌ از منکر ندارد. تأمین‌ نیست‌، آبروی‌ او در خطر است‌. جان‌ او در خطر است‌. امّا در یک‌ محیط‌ کوچک‌ خانواده‌ انسان‌ مخصوصاً مرد مسؤولیت‌ دارد که‌ یک‌ مقدار مواظبت‌ها و پاسداری‌ها از حدود الهی‌ داشته‌ باشد. در قرآن‌ کریم‌ می‌فرماید:

«یا أیّها الذین‌ آمنوا قوا انفسکم‌ و أهلیکم‌ ناراً»؛ ای‌ کسانی‌ که‌ ایمان‌ آورده‌اید خودتان‌ و اهل‌ عیال‌ خودتان‌ را از آتش‌ جهنم‌ نگهداری‌ کنید؛ یعنی‌ مسؤولیت‌ حراست‌ خانواده‌ به‌ عهده‌ آحاد خانواده‌ مخصوصاً به‌ عهده‌ مرد خانواده‌ است‌. در قرآن‌ کریم‌ چنین‌ دستوراتی‌ به‌ ما داده‌ شده‌ که‌ علاوه‌ بر مسؤولیت‌ فردی‌ هر کسی‌ مسوولیت‌ خانوادگی‌ دارد. در آخرالزمان‌ نامردهایی‌ پیدا می‌شود که‌ در خانواده‌ خودشان‌ هم‌ قبیح‌ و هم‌ زشتی‌ و معصیت‌ را می‌بینند «فلا ینهیها» امّا نهی‌ از منکر نمی‌کنند یعنی‌ نه‌ تنها معصیت‌ در جامعه‌ ممکن‌ است‌ وجود داشته‌ باشد بلکه‌ در خانه‌ها بلکه‌ در زندگی‌ خصوصی‌ افراد هم‌ نفوذ می‌کند.

دوم‌ مطلب‌ این‌ است‌ که‌ «یعیّر الرجل‌ علی‌ صون‌ النساء» یکی‌ از نشانه‌ها این‌ است‌ که‌ اگر مردی‌ بخواهد صیانت‌ خانم‌ و دختران‌ خودش‌ را به‌ عهده‌ بگیرد و یک‌ مقدار مواظبت‌ و حراست‌ بیشتری‌ از زن‌ و دختر و ناموس‌ خودش‌ داشته‌ باشد سرزنش‌ می‌شود. «یعیّر الرجل‌ علی‌ صون‌ النساء»؛ یعنی‌ اگر کسی‌ بخواهد یک‌ مقدار رعایت‌ حدود الهی‌ را بکند و نوعی‌ صیانت‌ و مصونیت‌ بخشی‌ برای‌ زنان‌ اعمال‌ کند مورد سرزنش‌ دیگران‌ قرار می‌گیرد یا مورد سرزنش‌ خود آن‌ زن‌ قرار می‌گیرد یا مورد سرزنش‌ دیگر آحاد در جامعه‌ قرار می‌گیرد. دقت‌ بکنید که‌ در این‌ روایت‌ یک‌ مسأله‌ مهمی‌ را به‌ ما هشدار داده‌ و توجه‌ داده‌ که‌ می‌فرماید: «یعیّر الرجل‌ علی‌ صون‌ النساء». اگر شما در تعبیرات‌ علامه‌ شهید مطهری‌، رحمه‌اللهعلیه‌، در کتاب‌ حجاب‌ دقت‌ کرده‌ باشید می‌فرمایند: آنچه‌ اسلام‌ توصیه‌ می‌کند در مورد زن‌، مصونیت‌ بخشی‌ به‌ اوست‌ نه‌ محدود کردن‌ او. در این‌ روایت‌ می‌فرماید «یعیّر الرجل‌ علی‌ صون‌ النساء»؛ یعنی‌ اگر همان‌ حداقل‌ها اگر آن‌ مسایل‌ و قوانینی‌ که‌ موجب‌ مصونیت‌ زنان‌ می‌شود آن‌ قوانین‌ را کسی‌ بخواهد اعمال‌ کند مورد تغیّر و سرزنش‌ قرار می‌گیرد و محدود کردن‌ زن‌ مورد نظر نیست‌. در آخرالزمان‌ خانواده‌هایی‌ به‌وجود می‌آیند زنان‌ و مردانی‌ ممکن‌ سوم‌ مسأله‌ای‌ که‌ باز می‌تواند جزء رخدادهای‌ آخر الزمان‌ باشد این‌ است‌ که‌ می‌فرماید: «فینفق‌ الرجل‌ ماله‌ فی‌ غیر طاعه‌ الله‌ فلا یفنهی‌ و یمیغ‌ الیسیر عن‌ طاعه‌الله» می‌فرماید اگر پدر خانواده‌ای‌ بخواهد از مال‌ است‌ بوجود بیایند که‌ اگر فردی‌ بخواهد حفاظت‌ معقول‌ و مشروع‌ از ناموس‌ خودش‌ داشته‌ باشد او را مورد سرزنش‌ و نکوهش‌ قرار دهند.

خودش‌ در مسیر غیر طاعت‌ خدا خرج‌ کند، هر چه‌ صرف‌ کند این‌ نهی‌ نمی‌شود، مورد تعرض‌ کسی‌ قرار نمی‌گیرد. مثلاً فردی‌ برای‌ زینت‌ خودش‌ برای‌ پرخوری‌، تجمل‌، برای‌ معصیت‌ و برای‌ امور غیر مفید هر چه‌ که‌ انفاق‌ کند و پول‌ مصرف‌ کند کسی‌ معترض‌ او نخواهند شد امّا اگر بخواهد همان‌ فرد مقدار اندکی‌ از مال‌ خودش‌ را در مسیر پیشبرد اهداف‌ الهی‌ مصرف‌ کند مورد اعتراض‌ قرار می‌گیرد. یعنی‌ اگر هزار هزار در مسیرهای‌ غیر مفید یا معصیت‌ خرج‌ کند معترض‌ ندارد امّا اگر بخواهد یک‌ هزار در مسیر صحیح‌ و اصولی‌ و در راه‌ طاعت‌ خدا خرج‌ کند او مورد اعتراض‌ قرار می‌گیرد. ما الان‌ داریم‌ افرادی‌ که‌ سفرهای‌ اروپایی‌ میلیونی‌ دارند امّا به‌ حج‌ مشرف‌ نمی‌شوند. ممکن‌ است‌ افرادی‌ باشند که‌ اینها خمس‌ و زکات‌ واجب‌ خودشان‌ را پرداخت‌ نکنند، امّا بسیار در مسایل‌ دیگر زندگی‌ اهل‌ اسراف‌ و تبذیر هستند. ممکن‌ است‌ فردی‌ باشد که‌ کمترین‌ کمک‌ را به‌ یک‌ مسکین‌ به‌ یک‌ یتیم‌، یک‌ انسان‌ محتاج‌ آبرومند نکند امّا در نقطه‌ مقابل‌ او اموال‌ زیادی‌ در مسیر بیجا و غیر مفید و حتی‌ معصیت‌ خدا خرج‌ کند. این‌ هم‌ یک‌ ابتلائی‌ است‌ و مصیبتی‌ است‌ که‌ گریبانگیر خانواده‌ها خواهد شد.

مسأله‌ بعدی‌ اینکه‌ در سیمای‌ زن‌ هم‌ آن‌ را توضیح‌ دادیم‌ مردان‌ و خانواده‌هایی‌ بوجود می‌آید که‌ «قبلتهم‌ نساؤهم‌» قبله‌ آنها و همه‌ اهداف‌ و آن‌ مقاصد و مطلوبات‌ آنها زنان‌ می‌شود که‌ کنایه‌ از شهوت‌ است‌. یعنی‌ خانواده‌هایی‌ که‌ شهوت‌ در آنها موج‌ می‌زند حد و حدود رعایت‌ نمی‌شود به‌ وجود خواهند آمد. روایت‌ دیگری‌ که‌ باز در این‌ مورد داریم‌ می‌فرماید که‌ در دوره‌ای‌ مردان‌ زنان‌ خود را تشویق‌ می‌کنند به‌ تجارت‌ و کار اقتصادی‌ «حرصاً علی‌ الدنیا» دقت‌ بکنید کار کردن‌ برای‌ زن‌ یک‌ امر ارزشی‌ در اسلام‌ است‌ در روایات‌ دینی‌ داریم‌ که‌ حضرت‌ زهرا(ع‌) در خانه‌ کار می‌کردند نه‌ کار خانه‌ بلکه‌ امیر المومنین‌ (ع‌) می‌رفتند از بیرون‌ پشم‌ می‌گرفتند و فاطمه‌ الزهرا(ع‌) در خانه‌ می‌بافتند و بعد می‌بردند مزد حضرت‌ زهرا(ع‌) را به‌ عنوان‌ کمک‌ اقتصاد خانواده‌ می‌گرفتند یا در مورد اهدای‌ فدک‌ به‌ فاطمه‌الزهرا(ع‌) این‌ مسأله‌ یک‌ تجارت‌ است‌ یک‌ کار اقتصادی‌ است‌ که‌ حتی‌ عمال‌ فاطمه‌ زهرا(ع‌) در فدک‌ کار می‌کردند و حضرت‌ فاطمه‌(ع‌) حسابرسی‌ می‌کردند. امّا گاهی‌ می‌شود که‌ مردی‌ زن‌ خودش‌ را تشویق‌ می‌کند به‌ مشارکت‌ در امور تجاری‌ که‌ شأنیت‌ زن‌ در آن‌ موارد نیست‌ «حرصاً علی‌ الدنیا» با اینکه‌ نیازی‌ ندارند. امّا به‌ خاطر حرص‌ و ولعی‌ که‌ بر دنیا دارند، به‌ خاطر اینکه‌ اهل‌ تکاثر شده‌اند اگر که‌ یک‌ زندگی‌تأمین‌ باشد از نظر اقتصادی‌ اسلام‌ لازم‌ نمی‌داند که‌ زن‌ را حتماً و حتماً تشویق‌ بکنیم‌ به‌ کار تجارت‌ که‌ بعد کار تربیت‌ و معنویت‌ و اخلاق‌ آسیب‌ ببیند.

لذا این‌ باز یک‌ روایت‌ است‌ که‌ می‌فرماید شاید خانواده‌هایی‌ به‌ وجود بیایند که‌ اینها «حرصاً علی‌ الدنیا» زنان‌ خودشان‌ را در امور تجاری‌ و اقتصادی‌ تعمداً بیشتر شرکت‌ می‌دهند.

روایت‌ بعدی‌ می‌فرماید «اذا قطعوا الارحام‌» خانواده‌ها دچار گسستگی‌های‌ جدّی‌ می‌شود و «منّوا الطعام‌» اینها اگر بخواهند میهمانی‌ بکنند و اطعام‌ بکنند عمدتاً منت‌گذاری‌ می‌کنند؛ یعنی‌ با طیب‌ نفس‌، به‌

ماهنامه موعود شماره‌ 33

همچنین ببینید

ویژه نامه آخرالزمان

component/k2/item/28006-%D9%88%DB%8C%DA%98%D9%87-%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%A2%D8%AE%D8%B1%D8%A7%D9%84%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86.html ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *