در شرایطی که “امیر سلطان ” ولیعهد عربستان با بیماری سرطان دست و پنجه نرم میکند و امیدی به زندگی وی نیست، کشمکش و جنگ قدرت در بین فرزندان خاندان آل سعود برای تصاحب مسند جانشینی بالا گرفته است.
به گزارش فارس، رسانههای مختلف جهان اخبار ضدونقیضی درباره وضعیت جسمانی ولیعهد عربستان گزارش میدهند که به دنبال عود کردن بیماری سرطانش در بیمارستان نیویورک مورد عمل جراحی قرار گرفته است.
* سلطان بن عبدالعزیز اخیرا مورد عمل جراحی قرار گرفته است
پایگاه خبری سعودی “ایلاف ” به نقل از یک کارمند کنسولگری عربستان در نیویورک اعلام کرد که سلطان بن عبدالعزیز اخیرا مورد عمل جراحی قرار گرفته اما به جزئیات این خبر از جمله تاریخ عمل جراحی یا نتیجه عمل اشاره نکرد.
خبرگزاری رسمی عربستان نیز در نیمههای ژوئن گذشته اعلام کرد: ولیعهد ۸۵ ساله این کشور برای انجام برخی معاینات پزشکی به آمریکا رفته، چون آزمایشهایی که بر روی ولیعهد در ریاض انجام شده، نشان میدهد سرطان دستگاه گوارش وی که بعد از چندین عمل جراحی در آمریکا رو به بهبودی بود، بار دیگر بازگشته است.
* بازگشت شاهزاده سلطان به ریاض
شاهزاده سلطان که از نوامبر سال ۲۰۰۸ برای درمان به آمریکا و سپس مغرب رفته بود، اواخر ماه نوامبر گذشته قبل از سفر طولانیمدت ملک عبدالله به آمریکا به ریاض بازگشته و پایگاه خبری “وطن ” که از آمریکا منتشر میشود، به نقل از برخی منابع آگاه حتی از مرگ ولیعهد عربستان در یکی از بیمارستانهای آمریکا خبر داد.
اما آنچه در این میان مهم مینماید، مرگ ولیعهد عربستان نیست بلکه نزاع بر سر تقسیم قدرت است که به عنوان مسئلهای دیرین در خاندان پادشاهی عربستان سعودی، همواره سلطنت سعودیها را به چالش کشانده است.
* منشور عبدالعزیز
خاندان آلسعود از سال ۱۹۳۲ میلادی بر عربستان حکمرانی میکند. ملک عبدالعزیز، اولین پادشاه عربستان منشوری به نام “منشور عبدالعزیز ” دارد که در آن میخوانیم: ” تا زمانی که پسران من زندهاند، قدرت به نوههایم نخواهد رسید “، به همین دلیل برخلاف نظامهای سلطنتی دیگر که قدرت از پدر به پسر میرسد، درخاندان سعودی قدرت به برادران پادشاه انتقال میشود و به همین دلیل در این کشور قبیلهای، شاهزادهها با پادشاهان سعودی اختلاف سنی زیادی ندارند و همین موضوع بافت قدرت در عربستان سعودی را پیچیده و این پیچیدگی همواره هوس رسیدن شاهزادگان سعودی به قدرت را تشدید کرده است.
* سرطان سلطان بن عبدالعزیز ولیعهد عربستان و تشدید رقابت برسر جانشینی وی
طی دو ساله اخیر که شاهزاده سلطان بن عبدالعزیز ولیعهد عربستان با بیماری سرطان دست و پنجه نرم میکند و به زبانی امیدی به بقای وی نیست، رقابت میان شاهزادگان سعودی بر سر جانشینی وی، حکومت پادشاهی سعودی را به نوعی دچار یک زلزله سیاسی کرده است، در این گزارش سعی میشود، ابعاد مختلف بحران جانشینی در حکومت پادشاهی عربستان مورد ارزیابی قرار گیرد.
* جدال شاهزادگان سعودی معضل جدی سلطنت خاندان آل سعود
همان طور که گفته شد، بر اساس منشور عبدالعزیز، اولین پادشاه سعودی، بیش از نیم قرن است که سلطنت موروثی پادشاهان سعودی بر خلاف سایر کشورها، از برادر به برادر و نه پدر به پسر ادامه دارد، از جمله پیامدهای ادامه این مکانیزم بالا رفتن سن پادشاهان سعودی در هنگام سلطنت است، به اعتقاد کارشناسان امور عربستان این مسئله در آینده به صورت یک معضل جدی سلطنت خاندان آل سعود را به کام فروپاشی خواهد کشاند.
* نبود یک چهره سرشناس در خاندان سلطنتی و تشدید کشمکش میان شاهزادگان سعودی
با توجه به تشدید بیماری “امیر سلطان بن عبدالعزیز ” ولیعهد عربستان، مسئله جانشینی ملک عبدالله که در اواسط دهه هشتاد عمر خود بسر میبرد، حکومت پادشاهی سعودی را با دورهای از تغییر و تحولات در سطح رهبری مواجه خواهد کرد و به دلیل نبود یک چهره سرشناس و شاخص در میان خاندان سلطنتی، کشمکش و جدال در میان شاهزادگان سعودی بر سر جانشینی ملک عبدالله سختتر خواهد شد.
اما مهمترین محورهای این بحران و توطئه فرزندان عبدالعزیز علیه یکدیگر برای تصاحب قدرت در عربستان را میتوان در موارد زیر بررسی کرد:
* جنگ قدرت، فرزندان “عبدالعزیز ” را به چند دسته تقسیم کرده است
الف) سلطنتخواهی خانواده سدیریها؛ گسترش روند بحران جانشینی و جنگ قدرت، فرزندان “عبدالعزیز ” را به چند دسته تقسیم کرده است. برخی از آنان به مرز هشتاد سالگی رسیده و برخی دیگر واجد شرایط نیستند، زیرا از مادران غیر سعودی به دنیا آمدهاند، این درحالی است که برخی دیگر نیز با انتقاداتشان از خط رسمی پیروی نمیکنند.
این موضوع موجب شده، سدیریها بیش از هر خاندان دیگری شانس تصاحب تخت و تاج را داشته باشند، بویژه آن که آنها گروه بزرگی از فرزندان ابن سعود را تشکیل میدهند، بطوریکه کاندیداهای احتمالی جانشینی ولیعهد به جز “امیر عبدالله لاله ” (مشاور پادشاه کنونی) ۷۴ ساله مابقی؛ یعنی “امیر عبدالرحمن ” ۷۸ ساله، “امیر نایف ” ۷۶ ساله و “امیرسلمان ” ۷۳ ساله از خاندان “سدیریها ” هستند.
پس از “ملک فهد ” که پسر بزرگ خانواده سدیریها بود، “امیر عبدالله بن عبدالعزیز ” برادر ناتنی وی به پادشاهی رسید و امیر سلطان بن عبدالعزیز (ولیعهد بیمار کنونی) برادر تنی “فهد ” به مقام ولیعهدی منصوب شد، این موضوع مخالفتهایی را با پادشاهی “ملک عبدالله ” در میان اعضای خانواده سلطنتی سعودی بوجود آورد.
* تاسیس “شورای بیعت ” توسط ملک عبدالله
به همین دلیل ملک عبدالله در سال ۲۰۰۶ “شورای بیعت ” را با حضور بیش از نیمی از برادران ناتنی و فرزندان ارشد دیگر برادرانش تاسیس کرد؛ این شورا که مکانیزمیبرای انتصاب ولیعهد و پادشاه (در صورت عدم شایستگی) بود، بطور غیررسمی تلاشی از سوی ملک عبدالله برای مقابله با سدیریهای مدعی تصاحب تاج و تخت برشمرده شد.
*رقابت شاهزاده آمریکایی و شاهزاده سعودی
ب)رقابت شاهزاده آمریکایی و شاهزاده سعودی در جنگ قدرت؛ در شرایطی که “امیر سلطان ” ولیعهد عربستان با بیماری سرطان دست و پنجه نرم میکند و امیدی به بقای وی نیست، فرزندان سعودی برای تصاحب مسند جانشینی در تقابلی آشکار با یکدیگر قرار گرفتهاند و همین موضوع دربار سعودی را در وضعیت شکنندهای قرار داده است.
حکومت ریاض که چندی پیش با کودتای بندر بن سلطان مواجه بود و با هر زحمت آن را پشت سر گذاشت، این بار با جنگ قدرت میان “شاهزاده نایف ” (وزیر کشور) و “شاهزاده سلمان “(امیر ریاض) بر سرجانشینی ولیعهد کنونی (سلطان بن عبدالعزیز) مواجه است.
*حمایت “ملک عبدالله ” از امیر “نایف بن عبدالعزیز “
بنا به گفته منابع نزدیک به دفتر پادشاهی عربستان، “ملک عبدالله ” از امیر “نایف بن عبدالعزیز ” وزیر کشور حمایت کرده و بصورت غیررسمی وی را به جای “امیر سلطان ” ولیعهد بیمار عربستان تعیین کرده است.
* احساس خطر ملک عبدالله از جناح سدیریها
ملک عبدالله که فاقد برادر تنی است، از برادران ناتنی خود که مدعی پادشاهی هستند (جناح سدیریها) احساس خطر کرده و به همین دلیل روابط نزدیک و گستردهای با برخی برادران ناتنی، برادر زادهها و خواهرزادههایش برقرار کرده است.
* برقراری رابطه با شیوخ، جناحهای دینی و روسای قبایل و بافتهای تکنوکرات
وی همچنین شبکهای مهم از روابط با شیوخ، جناحهای دینی و روسای قبایل و بافتهای تکنوکرات و دیگر مذاهب ایجاد کرده و با هدف تقویت جناح خود، از “امیر نایف ” که دارای شخصیتی دینی و تکنوکرات است، حمایت کرده است، بطوریکه در ۲۷ مارس ۲۰۰۹ آژانس خبری رسمی سعودی در یک خبر کوتاه و شگفت انگیز، انتصاب “امیر نایف ” وزیر کشور عربستان را به عنوان معاون دوم ملک عبدالله اعلام کرد.
این مسئله نشان داد که اقدام “ملک عبدالله ” برای انتصاب غیررسمی “نایف بن عبدالعزیز ” به جای “امیر سلطان “ ولیعهد بیمار عربستان، ترفندی از جانب عبدالله برای آرام نگه داشتن حکومت از جنگ قدرت بر سر جانشینی ولیعهدی و حتی پادشاهی در خاندان سعودی است.
* تغییر قدرت در عربستان و بازتابهای بین المللی آن
در این میان اگر جایگاه نفتی ریاض (به عنوان بزرگترین کشور نفت خیز جهان) و نقش متوازن کنندهاش در بازار نفت جهان و همچنین موقعیت تعیین کننده عربستان در پیشبرد سیاستهای واشنگتن در خاورمیانه را در نظر بگیریم، بیشک جنگ قدرت در صحنه سیاسی حکومت پادشاهی سعودی، موجبات نگرانی مقامات کاخ سفید درباره تعیین جانشینی ملک عبدالله و بازیگران کلیدی در عرصه معادلات قدرت عربستان را افزایش میدهد، بویژه در این مرحله که سراسر جهان عرب و منطقه خاورمیانه را انقلابهای مردمی فراگرفته و عربستان هم با توجه به زمزمه اعتراضهایی که از آن به گوش میرسد، از این انقلابها برکنار نمانده و اگر هم تاکنون توانسته با اعتراضات مردمی خود مقابله کند، نمیتواند تضمین کننده آینده بقای خود باشد.
* احتمال دخالت آمریکا در تعیین جانشین ولیعهد
به همین منظور به نظر میرسد، با توجه به مخالفت و ناخرسندی آمریکا از تعیین شاهزاده نایف وزیر کشور توسط ملک عبدالله به عنوان جانشین پادشاه سعودی مقامات کاخ سفید مستقیماً در فرآیند تعیین جانشینی ولیعهد عربستان دخالت کنند.
* گرایشات شاهزاده نایف و نارضایتی آمریکا
شاهزاده “نایف بن عبدالعزیز ” بدلیل گرایشات مذهبی و ارتباط نزدیکش با روحانیون وهابی و هیأتهای امر به معروف و نهی از منکر مورد توافق و حمایت واشنگتن نیست، بلکه مقامات کاخ سفید با حمایت از “سلمان بن عبدالعزیز ” (امیر ریاض) شاهزاده لیبرال و غربگرای سعودی بعنوان مهرهای شاخص در جهت جایگزینی مطلوب ولیعهدی حکومت سعودی گام برداشتهاند.
* جنگ قدرت میان شاهزاده نایف بن عبدالعزیز و امیر سلمان
در نتیجه صحنه سیاسی حکومت سلطنتی ریاض، شاهد نزاع بر سر قدرت بعنوان مسئلهای دیرینه در خاندان سعودی، میان شاهزاده نایف بن عبدالعزیز و امیر سلمان بن عبدالعزیز میباشد.
بنابراین باید گفت، جنگ قدرت در میان فرزندان عبدالعزیز بر سر تقسیم قدرت و ثروت، بیشک حکومت سلطنتی سعودی را در آستانه انفجار قرار خواهد داد و کودتای بندربن سلطان تنها یکی از قسمتهای اولیه این سریال است.
*تلاش برای جلوگیری از فروپاشی حکومت سعودی ریاض
قدرت این دگرگونی در لایههای حکومت ریاض بهاندازهای است که هنوز سعودیها قدرت هضم آن را ندارند و حتی ملک عبدالله نیز نتوانست این تحولات را درک نماید، اگرچه سعی کرد با انجام اصلاحاتی بیسابقه و ناگهانی در بخشهای مختلف اقتصادی، آموزشی، قضایی، دفاعی و اجتماعی برای انحراف افکار عمومی این کشور از در آستانه قرار گرفتن حکومت سعودی ریاض از اضمحلال جلوگیری کند.
اما بحران تقابل قدرت در میان فرزندان عبدالعزیز بر سر تصاحب مسند پادشاهی و ولیعهدی ادامه خواهد یافت و این امر سبب خواهد شد تا پایههای سست و لرزان حکومت سعودی به فروپاشی و سقوط نزدیکتر شود.