حسن بُعد دیگر منشور فاطمه است .
حسن شیر صبر از جان مادر نوش کرده است .
حسن بلوغ بردباری فاطمه است . پاره های سرخ جگر فاطمه است که بر طشت می ریزد .
حسن در تداوم سکوت علی و مظلومیت فاطمه است که صبر میکند . حسن از مادر آموخته است که جز به مصلحت اسلام نیاندیشد .
حسن از مادر آموخته است که چگونه تخم انقلاب بنشاند .
حسن « استعد لسفرک » را از دست های مادر به ارمغان گرفته است . حسن خروش در مقابل پسران طلقا را طنین از فریاد مادر گرفته است . حسن از مادر آموخته است که حتی در دعا و استغفار هم «الجار ثم الدار » .
حسن به استدلال « امامتنا امانا من الفرقه » فاطمه است که امام است و برای « نظاماً للمله » است که طاعت می طلبد .
مهدی شجاعی