اولین شهید ایرانی

d9c04c348d4cb5b77ddbf7c19110525b - اولین شهید ایرانی

نچه در لبنان و غزه با مدد امدادهای غیبی حادث شده در یمن در حال وقوع است. شیعیان یمن حتّی می‌گویند گاه زیر بمباران می‌نشینند و می‌گویند به ما آسیبی نمی‌رسد. این امداد چنان شهرت یافته که رئیس جمهور یمن در تلویزیون اعلام کرد که ما سِحر حوثی را توسط یک ساحر کشف کرده‌ایم و به دنبال خنثی کردن آن هستی

در برنامۀ قبل از «قوم نشان شده» گفتم و باب گفت‌وگو دربارۀ نقش ایران و ایرانیان را در واقعۀ شریف ظهور کبرای حضرت موعود(ع) گشودم. نمی‌شود بدون ذکر شواهد و مستندات از کنار این ادّعا گذشت و انتظار داشت مقبول طبع همگان نیز واقع شود. از این پس برای اطلاع علاقمندان و به ویژه جوانان مطالبی را ذکر می‌کنم. واقعۀ بزرگ و شریف ظهور که مقصد و مقصود جملۀ انبیاء، اولیاء و به ویژه نقشه‌هایی حضرت خداوندی را محقّق می‌سازد، در گرو مقدّماتی است که از یک هزار و اندی سال فراهم می‌آید.

اسلام، میان دو امپراتوری پر قدرت متولّد شد. ایران ساسانی که وسعتی از دریای مدیترانه تا مرزهای چین و از ارمنستان تا یمن داشت و رومیان.

شرایط سیاسی ـ اجتماعی آشفتۀ عصر ساسانی، نظام طبقاتی حاکم بر این عصر، تحریف آموزه‌های دین زردشت و تباهی دستگاه مذهبی موبدان، از هر سو ایران عصر ساسانی را مستعدّ تحوّلی بزرگ ساخته بود.

نامۀ پیامبر اکرم(ص) سرآغاز ماجرا بود. نامه توسط پیک مخصوص (عبدالله بن خدافه سهمی قریشی) به دربار خسرو پرویز متکبر رسید.

از محمّد(ص)، فرستادۀ خدا به بزرگ زمامداران
درود به آن کسی که حقیقت را بجوید و هدایت را پیرو باشد و به خداوند و رسولش ایمان آورد و گواهی دهد که محمّد بنده و فرستادۀ اوست. من تو را به سوی خدا می‌خوانم. فرستادۀ خداوند بر همگان هستم تا آنان را بیم دهم و حجّت را بر کافران تمام کنم، اسلام بیاور تا در امان باشی و اگر از اسلام روی‌گردان شدی، گناه مردم مجوس بر گردن توست.

خطاب پیامبر بسیار زیبا بود، ایرانیان را به اکرام یاد کرده بود و آنان را چون مستضعفانی مستحقّ رهایی خوانده بودند، چنان‌که اشاره فرمودند: «اگر از اسلام روی‌گردان شوی، گناه مردم مجوس بر گردن توست». مخاطب امام مردم نیست. بلکه متوجّه خسرو پرویز عیّاشی بود که در حرم‌سرای خود سه هزار کنیز داشت.

خسرو نامۀ پیامبر را پاره کرد، در حالی که نمی‌دانست در حقیقت با این عمل خود را می‌درد و نه نامۀ رسول خداوند را. قاصد رسول خدا به مدینه بازگشت. خسروپرویز به حاکم دست نشاندۀ خود، (باذان بن ساسان) که در یمن حاکم بود، نامه نوشت که این مدّعی پیامبری را دستگیر کرده به دربار ساسانی بفرست.

باذان دو پیک را به همراه نامه به آستان پیامبر می‌فرستد. پیامبر به پیک باذان بن ساسان می‌فرماید برای گرفتن جواب فردا بیایید. فردا وقتی دو پیک برمی‌گردند، پیامبر خبر پاره شدن شکم خسروپرویز توسط پسرش شیرویه را به قاصدان می‌دهند و با تحفه و نامه‌ای آنها را به سوی یمن و درگاه باذان بن ساسان می‌فرستند.

پیامبر به باذان اعلام کرده بودند، چنانچه اسلام بیاورد، می‌تواند کماکان حاکم یمن بماند.

باذان به اتفاق سایر ایرانیان اسلام می‌آورند و ایرانیان در یمن، اوّلین پایگاه اسلامی را ایجاد می‌کنند. القاب ابناء و احرار یعنی «فرزندان آزادگان» مخصوص ایرانیان می‌شود. همین القاب امروز هم در میان جماعت بزرگی از یمنی‌ها هست.

پس از باذان بن ساسان، فرزندش «شهر بن باذان» با حکم پیامبر به جای پدر حاکم یمن می‌شود. در سال یازدهم از هجرت، پس از حجّۀ الوداع، «اسود عنسی» در یمن شورش کرد و با ادّعای پیامبری جماعتی را به گرد خود آورد و مناطقی را متصرّف شد. «شهر بن باذان» ایرانی با هفتصد سوار در پی او روانه شد و با او به جنگ مشغول شد و به درجۀ شهادت رسید. او اوّلین شهید ایرانی صدر اسلام است. ابناء و احرار ایرانی در یمن ماندند و پس از پیامبر جمعیت شیعیان یمن را تشکیل دادند و نسل در نسل پایگاهی مهم پیرامون جزیرۀ العرب را حفاظت کردند، تا در آستانۀ ظهور حضرت ولیّ عصر(ع)، با رشادت و مبارزۀ خود حجاز را تصرّف و آن را تسلیم حضرت نمایند. سیّد یمانی، با پرچم سفید، بر حق‌ترین پرچمی است که در آستانۀ ظهور خروج می‌کند، دشمنان اموی اهل بیت(ع) را می‌راند و بیعت خود را با امام راست می‌کند.

شیعیان یمن، امروزه، به رغم همۀ فشارها و اسماعیلی و زیدی امامی‌با عشق خانوادۀ پیامبر و امام علی(ع) با هم متّفق شده‌اند تا جملگی در دفاع از نام امام علی(ع)، مقابل وهابیون، ائتلاف عربستان، حکومت یمن، اسرائیل و عربستان بایستند.

طیّ این سال‌ها و پس از پیروزی انقلاب اسلامی، آنها با تأسّی به قیام ایران و رهبری و زعامت امام خمینی(ره) در پیروزی انقلاب، جان تازه‌ای گرفته‌اند. صدها حسینیۀ زیرزمینی به راه‌انداخته و قبایل را با هم متحد ساخته‌اند.

طیّ یکی دو هفتۀ اخیر، آمریکا هم وارد معرکه شده و به اتفاق عربستان و رژیم اشغالگر فلسطین و حاکم وهابی من، کشتار وسیع شیعیان را شروع کرده است.

قصد اصلی این ائتلاف صهیونی و بنی‌امیّه‌ای کشتار شیعیان است.

یمنی‌ها اعتراف کرده‌اند که هدف ما طیّ سال‌های گذشته این بوده که میان شیعیان ایران و یمن فاصله بیندازیم امّا در این جنگ تمام زحمات گذشتۀ ما بر باد رفت. این جنگ پیوند فوق العادّه‌ای میان عراقی‌ها، ایرانیان و شیعیان یمن به وجود آورده است. شیخ الازهر و علمای وهابی مرتب فتوا به قلع و قمع آنان می‌دهند و حتّی شبکه‌های عربی اخبار این درگیری‌ها را اعلام نمی‌کنند. در حالی که یمن، زیر بمباران ائتلاف صلیبیون آمریکایی، صهیونیست‌ها و سلفی‌های وهابی زیر و رو می‌شود.

جالب اینجاست که به رغم حملۀ ارتش یمن از پشت و ارتش عربستان از جلو و محاصرۀ دریا و فشار و تحریم، شیعیان ایستاده‌اند. در یکی از عملیات‌ها، عربستان چهل چترباز برای کشتار آنها فرستاد که جز یک نفر بقیه به هلاکت رسیدند. به اعتراف رئیس جمهور یمن، شیعیان سربازانی ده ـ دوازده ساله دارند که مردانه می‌جنگند. شبکۀ ایرانی العالم را که اخبار یمن را منتشر می‌کرد، فیلتر کردند.

به نقل از جناب سیّد عصام العماد اشخاصی چون سعید الفقیه که خودش وهابی است، شبکه‌ای برای اعتراض و مخالفت با عربستان در کانال الاسلام ایجاد کرده و به عنوان بزرگترین نقطه ضعف و نماد ضعف عربستان به حوثی‌ها می‌پردازد. او چنین تحلیل می‌کند که: حوثی‌ها عاشورا و کربلا و غدیر دارند ولی ما در مقابل ارتشی شکمباره با شبکه‌های سکس داریم. او صدای گریه‌های سربازان عربستانی را وقتی به همسرانشان زنگ می‌زنند، پخش می‌کند.

آنچه در لبنان و غزه با مدد امدادهای غیبی حادث شده در یمن در حال وقوع است.
شیعیان یمن حتّی می‌گویند گاه زیر بمباران می‌نشینند و می‌گویند به ما آسیبی نمی‌رسد. این امداد چنان شهرت یافته که رئیس جمهور یمن در تلویزیون اعلام کرد که ما سِحر حوثی را توسط یک ساحر کشف کرده‌ایم و به دنبال خنثی کردن آن هستیم.

بی‌شک آنچه ارادۀ خداوندی آن را حمایت کند، شکست‌ناپذیر است. از هزار و اندی سال، تقدیر الهی سرنوشتی را رقم زده که روز به روز به آن نزدیک‌تر می‌شویم. جان و خون شیعیان آل علی(ع) از ابتدا از سوی ایرانیان در یمن جاری شد و اینک نماد و سمبل مبارزان ایرانی به آنان یاری می‌دهد تا در نقطه‌ای، باعث برپایی در خروج عظیم شود، خروج سیّد یمانی از یمن و سیّد خراسانی از ایران «ولو کره المشرکون».

اسماعیل شفیعی سروستانی

دانلود : سخنرانی استاد شفیعی سروستانی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *