آنچه در این رابطه در بعضى منابع که وقایع کربلا را ذکر کردهاند آمده است این است که امام حسین )ع( اشاره به سینه حضرت زینب نمودند واما این که با ولاء تصرف یک نوع تصرف تکوینى در دل زینب نموده باشد تفسیر بعضى از نویسندگان است. این که بعد از اشاره حضرت صبر حضرت زینب زیاد شد را مى توان به نحوى تفسیر نمود که به هیچ نحو مستلزم جبر نباشد. براى روشن شدن مطلب ذکر یک مقدمه ضرورى است.
بعد از روشن شدن مقدمه عرض مى کنم که در تاریخ عاشورا موارد متعددى چه قبل از این اشاره حضرت و چه بعدش نقل شده که امام حسین )ع( با خواهرش صحبت فرمود و او را امر به صبر و تحمل نمود. از جمله فرمود خواهرم پرهیزکارى پیشه کن وبه آن شکیبایى که خدا بهره ات سازد بردبار باش و بدان که اهل زمین مى میرند و اهل آسمان نخواهند ماند و همه چیز هلاک مى شود جز خداوندى که آفریدگان را به قدرت خود آفرید و موارد متعددى نقل شده که زینب کبرى مکرر مطالبى را به صورت مرثیه و شکوه نقل نموده تا جنایات و قساوت آن جانیان را به سراسر تاریخ برساند.
براى مطالعه کامل در این باره ر. ک:
– زندگانى حضرت فاطمه )س( و دختران، رسولى محلاتى
– منتهى الامال، شیخ عباس قمى
– و آثار دیگر که وقایع کربلا را نقل نمودهاند
حال اگر امام حسین به نحو تکوینى در حضرت ایجاد صبر کرده بودند دیگر امر و دستور امام حسین به خواهرش که صبر و تحمل پیشه کن معنا نداشت. چون امر و دستور فرع اختیار است علاوه بر این دیگر مرثیه ها و شکوه هاى حضرت زینب معنایى نخواهد داشت. از این جا روشن مى شود که اشاره امام حسین )ع( یک امر تکوینى که جبرا ایجاد صبر کند نبوده بلکه محتمل است اشاره به یک مطلبى باشد که موجب تحکیم اعتقادات حضرت زینب )س( و در نتیجه بالا بردن آستانه تحمل او شود مثل این که اشاره به این که قلب و سینه انسان جایگاه جلوه حق است و خداوند به همه این وقایع آگاه است. بدون این که به هیچ نحوى موجب جبر باشد. علاوه بر این که پذیرش ولاء تصرف براى ائمه که یک نوع ولایت تکوینى است در امور هستى به هیچ نحو موجب جبر انسان نخواهد بود و ممکن است از جهت نظارت بر ارواح و نفوس و قلوب زمینه تکامل را در افراد ایجاد کنند که این مسأله به هیچ نحو مستلزم جبر نیست که این خود بحث مفصل و دقیقى است که جهت آگاهى کامل در این رابطه مى توانید به کتاب مجموعه آثار استاد مطهرى، ج ۲، ص ۲۸۴ به بعد مراجعه فرمایید.