سرزمین حجاز در ماههاى حرام، بویژه در ماه رجب، از روزگار باستان، میزبان زائران بى شمارى بود، که از راههاى دور و دراز به سوى کعبه معظمه میشتافتند و هدایا و قربانیهاى فراوانى با یک دنیا شور و اشتیاق به آن خانه نثار میکردند.
در دومین جمعه از ماه رجب، که از ماههاى حرام است و احترام خاصى در میان همه قبایل و طوائف داشت، ازدحام عجیبى در اطراف کعبه بود و سیل مردم از پیر و جوان با احترام ویژه اى در اطراف خانه خدا در حال طواف بودند، که زنى حامله، با چهره اى شکسته، در گرداگرد خانه خدا بى تابانه مى گردید و با انگشتان لرزانش به جامه کعبه آویخته بود و در حالى که قطرات اشکش سیل آسا به صورتش مى ریخت، زیر لب مى گفت:
پروردگارا! من به تو ایمان آورده ام و به آنچه کتاب و پیامبر از سوى تو آمده است، ایمان دارم. پروردگارا! من به آیین جدم »ابراهیم خلیل« که بینانگذار این خانه کهن است، ایمان دارم. پروردگارا! ترا سوگند مى دهم به حق بنیانگذار این بیت، و به حق این مولودى که در شکم دارم، که این زایمان را بر من آسان بگردان.۱
چشمهاى کنجکاو او را مى دید و گوشهاى شنوا سخنانش را دنبال مى کرد و حس کنجکاوى در مغزها تحریک مى شد، که ناگهان فریادى از تعجب از همگان بلند شد و به دنبال آن سکوتى سنگین بر همگان حکمفرما شد. آب در گلوها خشکید، حیرت و تعجب بر چهره ها نقشى شگفت زده بود، نفسها از سینه ها بیرون نمى آمد.
کسى جرأت نداشت که سکوت را بشکند و بگوید: لحظه اى پیش دیوار کعبه شکافته شد و زن حامله اى به درون خانه خدا رهنمون شد!
چه کسى باور مى کرد که سنگ خارا آغوش باز کند و زن حامله اى را در خود جاى دهد؟!
حیرت و تعجب مردم هنگامى افزایش یافت که تلاش پرده داران کعبه، در گشودن قفل در به نتیجه نرسید.
لحظه به لحظه بر ازدحام مردم افزوده مى شد، همگان در انتظار بودند که از فرجام این راز آگاه شوند. از نقطه نظر مردمف نگران و حیرت زده، هر لحظه اى چون یک ساعت مى گذشت و همگان ثانیه شمارى مى کردند که نیروى غیبى این مشکل را بگشاید.
پس از گذشت مدتى طولانى، همان سنگ خارا آغوش باز کرد و فاطمه بنت اسد در حالى که »مولود کعبه« را در آغوش داشت بیرون آمد.
صداى هلهله اوج گرفت و در خانه هاى مکه طنین انداخت. حضرت ابوطالب، عمو و برترین حامى پیامبر، صلّى اللّه علیه وآله، در حالى که برق شعف از دیدگانش مى جهید، بانگ برآورد:
أیّها النّاس: ولد فى الکعبه ولى اللَّه.
هان اى مردم! ولى خدا در خانه خدا دیده به جهان گشود.
۲ این حادثه پرشکوه و بى نظیر تاریخ، به روز جمعه، سیزدهم ماه رجب، سى امین سال حمله ابرهه به خانه خدا (عام الفیل) اتفاق افتاد.۳
تواتر حدیث ولادت
همه ناقلان آثار و راویان اخبار اتفاق نظر دارند که خورشید امامت از درون کعبه طلوع نموده و داستان ولادت مولاى متقیان امیرمؤمنان، علیه السلام، در درون کعبه از مسلمات تاریخ است و هیچ پژوهشگر باانصافى نمى تواند در سند آن ابراز شک و تردید نماید و اینک اعتراف گروهى از بزرگان اهل سنت:
۱. حاکم نیشابورى
حافظ ابو عبداللَّه، محمدبن عبداللَّه، مشهور به حاکم نیشابورى (م ۴۰۵ ق.) در کتاب بسیار معروفش »مستدرک صحیحین« مى نویسد:
روایات متواتر است که فاطمه بنت اسد، امیرمؤمنان على بن ابى طالب، کرم اللَّه وجهه، را در خانه کعبه به دنیا آورد.۴
۲. گنجى شافعى
حافظ ابوعبداللَّه محمدبن یوسف قرشى، معروف به گنجى شافعى (م۶۵۸ ق.) در کتاب »کفایهالطالب« مى نویسد:
امیرمؤمنان على بن ابى طالب در مکه معظمه، در درون بیت اللَّه الحرام، به شب جمعه ۱۳ رجب، سى سال گذشته از عام الفیل، دیده به جهان گشود و هرگز مولود دیگرى پیش از او یا بعد از او در خانه کعبه زاده نشده است. این ولادت مسعود کرامت و فضیلتى براى او، و فضیلت و شکوهى بر خانه خداست.۵
۳. آلوسى
شهاب الدین ابوالثناء، سیدمحمود آلوسى، صاحب تفسیر آلوسى، شرح مفصلى بر قصیده عینیه عبدالباقى افندى عمرى نوشته است. وى در شرح بیت:
اَنتَ العلىّف الّذى فَوقَ العفلى رفففعا
ببطنف مکّهَ عندَ البیتف إذْوفضفعا
مى نویسد:
ولادت امیرمؤمنان، کرم اللَّه وجهه، در درون کعبه، در سراسر دنیا مشهور است و در کتابهاى هر دو فرقه (شیعه و سنى) روایت شده و هرگز در مورد غیر ایشان چنین فضیلتى ثابت نشده است. آرى، چقدر شایسته است که پیشواى پیشوایان در جایى متولد شود که آنجا قبله مؤمنان است. سپاس و ستایش از آن خداوندى است که هر چیزى را در جاى شایسته خود قرار مى دهد و او فرزانه فرزانگان است«.6
۴. ذهبى
حافظ شمس الدین، ابو عبداللَّه محمدبن احمد ذهبى، (م ۸۴۸ ق.) در کتاب »تلخیص مستدرک« متن گفته حاکم نیشابورى را آورده که مى گوید:
اخبار به حد تواتر رسیده که على بن ابى طالب در درون کعبه دیده به جهان گشود.۷
۵. لکهنودى
علامه لکهنوى نیز در کتاب »مرآه المؤمنین« عین گفته حاکم را آورده و تصریح نموده که ولادت امیرمؤمنان، علیه السلام، در درون کعبه متواتر است و این فضیلت ویژه آن حضرت مى باشد.۸
۶. دهلوى
شاه ولى اللَّه، احمد بن عبدالرحیم دهلوى، (م ۱۱۷۶ ق.) در کتاب »ازاله الخفاء« مى نویسد:
بى گمان روایات متواتر است که فاطمه بنت اسد، امیرالمؤمنین على بن ابى طالب را در درون کعبه به دنیا آورد، بدون تردید او در روز جمعه ۱۳ رجب، سى سال گذشته از عام الفیل، در خانه کعبه به دنیا آمده است و هرگز پیش از او یا بعد از او کسى در خانه کعبه زاده نشده است.۹
۷. محمد مبین
مولوى محمد مبین لکهنوى، (م ۱۲۲۵ ق.) در کتاب »وسیله النجاه« مى نویسد:
ولادت آن معدن کرامت، روز جمعه ۱۳ رجب، سى سال بعد از عام الفیل، در مکه، در جوف کعبه واقع شد. خداى تعالى او را به این فضیلت مخصوص گردانید و کعبه را با این شرف مشرف گردانید.۱۰
۸. میلادخان
مولوى هادى على خان میلادخان، در ترجمه کتاب یادشده مى نویسد:
در میان مورخان اتفاق نظر هست که حضرت امیرالمؤمنین در درون کعبه دیده به جهان گشود و در این زمینه هیچ اختلافى نیست که این شرف به آن حضرت اختصاص دارد.۱۱
۹. کاکورى
حافظ محمد على حیدر ابن شاه على قلندر کاکورى، (م ۱۳۵۰ ق.) در کتاب »احسن الانتخاب« از مستدرک حاکم و ازاله الخفاء شاه ولى اللَّه دهلوى روایت کرده است که موضوع ولادت امیرمؤمنان در درون کعبه به حد تواتر رسیده است.۱۲
۱۰. گجراتى
علامه سعید گجراتى، از بزرگان اهل سنت، در کتاب »الإعلام بأعلام مسجدالحرام« در پاسخ برخى از دشمنان اهل بیت، که زادگاه امیرمؤمنان، علیه السلام، را از روى عناد در دامنه کوه ابوقبیس نوشته اند، مى نویسد:
خدایا تو خود مى دانى که این سخن بهتانى بزرگ است و آن را دشمنان اهل بیت جعل کرده اند، زیرا روایت متواتر دلالت مى کند بر این که تولد آن حضرت در درون کعبه بوده است.۱۳
حدیث ولایت
محدثان بزرگ از عالمان شیعه و سنى حدیث ولادت را در مجامع حدیثى خود، با سلسله اسناد خود، از رسول گرامى اسلام، اصحاب، تابعین و ائمه دین، علیهم السلام، روایت کرده اند:
۱. شیخ الطائفه، ابو جعفر محمدبن حسن، مشهور به شیخ طوسى، (م ۴۶۰ ق.) مشروح حدیث ولادت آن حضرت در درون کعبه را با سلسله اسناد خود، از جناب عباس عموى پیامبر روایت کرده است.۱۴
2. پیشواى محدثان، ابو جعفر محمدبن على بن حسین بن بابویه، مشهور به شیخ صدوق، (م ۳۸۱ ق.) مشروح آن را در کتابهاى خود از یزیدبن قعنب روایت کرده است.۱۵
3. ابن شهرآشوب، (م ۵۸۸ ق.) مشروح آن را با سلسله اسناد خود از امام جعفر صادق، علیه السلام، روایت کرده است.۱۶
وى همچنین این حدیث را با سلسله اسناد دیگرى از جابربن عبداللَّه انصارى روایت کرده است.۱۷
۴. ابوالحسن على بن محمدبن محمد واسطى، مشهور به ابن مغازلى، (م ۴۸۳ ق.) در کتاب مناقب خود، مشروح این داستان را با سلسله اسناد خود از امام زین العابدین، علیه السلام، روایت کرده است.۱۸
۵. نورالدین على بن محمد صباغ مکى، مشهور به ابن صباغ مالکى، (م ۸۸۵ ق.) مشروح آن را با سلسله اسناد خود از امام زین العابدین، علیه السلام، روایت کرده است.۱۹
6. ابو عبداللَّه محمد بن یوسف بن محمد قرشى، مشهور به گنجى شافعى، (م ۶۵۸ ق.) مشروح آن را از طریق جابربن عبداللَّه انصارى از رسول اکرم، صلّى اللّه علیه وآله، روایت کرده است۲۰.
در اینجا فراز کوتاهى را از »یزید بن قعنب« که یکى از شاهدان عینى است نقل مى کنیم:
روزى با عباس بن عبدالمطلب در مسجدالحرام نشسته بودیم که ناگاه »فاطمه بنت اسد« مادر امیرالمؤمنین، علیه السلام، وارد شد. وى حامله بود و نه ماه از دوران باردارى اش مى گذشت. فاطمه بنت اسد، در حالى که درد زایمان گرفته بود، در کنار بیت ایستاد و گفت: »پروردگارا من به تو، و به آنچه از پیامبران و کتابها از سوى تو آمده است ایمان دارم.
من به آئین جد بزرگوارم ابراهیم خلیل که بانى این بیت است باور دارم. پروردگارا به حق آن کسى که این »بیت عتیق« را بنیاد نهاد، و به حق این مولودى که در شکم دارم، این زایمان را بر من آسان بگردان«.
یزید بن قعنب مى گوید:
در برابر دیدگان من و همه حاضران، دیوار کعبه از طرف پشت شکافته شد و فاطمه بنت اسد به درون کعبه رفت و از دیدگان ما ناپدید شد و دیوار به حال اولى بازگشت. درصدد برآمدیم که قفل در را باز کنیم ولى ممکن نشد. پس دریافتیم که امر الهى است. سه روز تمام فاطمه درون کعبه بود و روز چهارم در حالى که امیرمؤمنان على بن ابى طالب، علیه السلام، را بر روى دست داشت، از درون کعبه بیرون آمد.۲۱
بسیارى از بزرگان این متن را در کتابهاى حدیثى خود آورده اند.۲۲
علاوه بر کتب حدیثى، در کتب مزار نیز در برخى از متون زیارتى مأثور از ائمه معصومین، علیهم السلام، به ولادت آن حضرت در درون کعبه تصریح شده، که به دو نمونه آن اشاره مى کنیم:
۱. در زیارت مخصوص هفده ربیع الاول، که محمد بن مسلم آن را از امام صادق، علیه السلام، روایت کرده آمده است:
السلام علیک یا من وفلدف ففى الکَعبه.
سلام بر تو، اى کسى که در کعبه دیده به جهان گشودى.۲۳
و در قسمت پایانى همین زیارتنامه آمده است:
المولود فى البیت ذى الأستار
مولودى که در خانه کعبه، در سراپرده الهى دیده به جهان گشود.۲۴
۲. و در زیارت مطلقه امیرمؤمنان، علیه السلام، آمده است:
السلام على المولود فى الکعبه، المزوج فى السماء.
سلام بر آن مولودى که در خانه خدا دیده به جهان گشود و عقد نکاحش در آسمان بسته شد.۲۵
علاوه بر این شاعران بسیارى حدیث ولادت امیرالمؤمنان، علیه السلام، را در مدایح و قصائد خود آورده اند که از هر قرنى به یک نمونه اکتفا مى کنیم:
۱. شاعر پرشور قرن دوم سید حمیرى، (م ۱۷۹ ق.) مى گوید:
وَلَدَتْهف فى حَرَمف الالفه و اَمْنفهف والبیتف حَیثف فَناؤفه و المسجدف
مادرش او را در حرم خدا و خانه امن او به دنیا آورد، که آنجا آستانه و سجده گاه اوست.۲۶
2. شاعر نکته پرداز قرن سوم، محمدبن منصور سرخسى مى گوید:
وَلَدَتْهف مفنْجفبَهً و کان وفلادفها فى جَوفف کَعبهَ اَفْضَلف الأکنانف
مادر نجیب و برگزیده اش او را در درون کعبه به دنیا آورد، که بهترین جایگاههاست.۲۷
3. شاعر معروف قرن چهارم، ابو طلحه بن عبیداللَّه غسانى عونى، در ضمن قصیده غدیریه خود مى گوید:
هفوَالَّذى سَمَّتْهف تفلکَ الجَوْهَرَهف إذ وَلَدَتْ ففى الکَعْبَهف المفطَهَّرهف
او همان شیربچه است که این گوهر تابناک (مادر بزرگوارش) هنگامى که او را در درون کعبه مشرفه بزاد، اینگونه نام نهاد.۲۸
4. شاعر بلند آوازه قرن ششم، ابوالمجد، مجدود بن آدم، مشهور به سنائى در این رابطه مى گوید:
در مرحله على نه چونست و نه چند
در خانه حق زاده به جانش سوگند۲۹
5. مورخ مشهور عهد عباسیان و شاعر بلند آوازه قرن هفتم، ابن ابى الحدید معتزلى، (م ۶۵۶ ق.) در ضمن قصیده معروفش مى گوید:
هفوَالَّذى بَیتف اللَّهف مَوْلدفهف
فَطَهَّرَ البَیتَ مفن أرجاسف و أوثانف
او همان شخصیت والامقامى است که بیت خدا زادگاه او بود، و لذا خانه خدا را از پلیدى بتها پاک و پاکیزه نمود.۳۰
6. شاعر پرشور شیعه در قرن هشتم، سید عبدالعزیز سیریجى اوالى، در قصیده غدیریه خود مى گوید:
مَنْ کانَ فى حَرَمف الرَّحمانف مَوْلَدفهف
و حاطَهف اللَّهف مفنْ بأسف و عفدْوانف
به جز على، علیه السلام، چه کسى در حرم امن الهى به دنیا آمده؟! و به جز او چه کسى را خداوند از ترس و وحشت دشمن بیمه کرده است؟۳۱
7. شاعر معروف قرن نهم، عبدالرحمن جامى، (م ۸۹۸ ق.) به این داستان اشاره کرده، مى گوید:
به سوى کعبه رود شیخ و من به سوى نجف
به حق کعبه که آنجا مراست حق به طرف
تفاوتى که میان منست و او اینست
که من به سوى گهر رفتم او به سوى صدف۳۲
8. شاعر برجسته قرن دهم، اهلى شیرازى، (م ۹۴۲ ق.) مى گوید:
کعبه زان شد سجده گاه انبیا و اولیا
کامد آنجا در وجود، آن کعبه ارباب دین۳۳
9. فیلسوف و شاعر نامى قرن یازدهم، سیدمحمد باقر استرابادى، معروف به میرداماد، (م ۱۰۴۱ ق.) در ضمن قصیده اى مى گوید:
در کعبه »قل تعالوا« از مام که زاد؟
از بازوى باب حفطَّه خیبر که گشاد؟
و در لفظ کوتاه و پرمغزى مى گوید:
اسداللَّه در وجود آمد
در پس پرده هر چه بود آمد۳۴
10. شاعر و محدث قرن دوازدهم، سیدمحمد صالح ترمذى، متوفاى ۱۱۶۰ ق. مى گوید:
در فضائل بى نظیر آمد على
بر همه عالم امیر آمد على
آن على کز مادرش در کعبه زاد
آنکه بردوش پیمبر پا نهاد۳۵
11. شاعر نکته سنج قرن سیزدهم، مولى محمد رضا هماى شیرازى، (م ۱۲۱۲ ق.) در ضمن قصیده اى مى گوید:
گوهر تاج »سَلفونى« ماه برج »لَوْکفشففَ«
تاج بخش شهر یاران، تاجدار »إنّما«
حصن اسلام از دم شمشیر او شد استوار
آنچنانکه کعبه از مولود او شد با صفا۳۶
12. شاعر بزرگوار و فقیه نامدار قرن چهاردهم، آیهاللَّه حاج شیخ محمد حسین اصفهانى، مشهور به کمپانى، (م ۱۳۶۱ ق.) مى فرماید:
کعبه را تاج شرف تا اوج »أوأدنى« رسید
یافت چون از مولد میمون اواَقْصَى المفنى۳۷
و در قصیده اى دیگر مى فرماید:
تا درخشان شد درون کعبه زان وجه حسن
»ثَمَّ وَجهف اللَّه« روشن شد برون از شک و ظن۳۸
13. شاعر پرشور قرن اخیر، حاج سیدرضا حسینى، مشهور به سعدى زمان، (م ۱۴۰۶ ق.) مى گوید:
فاطمه بنت اسد بانوى راد
تا ترا اى سرّ حق، در کعبه زاد
کشف شد هستى خدا را خانه زاد
خالق عالم علیّت نام داد
خواند احمد مرتضایت یا على۳۹
14. شاعر زبردست معاصر، بولس سلامه، از شعراى مسیحى لبنان، در قصیده حماسى خود مى گوید:
حفرَّهٌ لزَّها المَخاضف فَلاذَتْ
بفسفتارف البَیْتف العَتیقف الوَطیدف
شیرزنى از درد زه بناگزیر، به سراپرده کعبه عتیق و استوار پناهنده شد.
پس از ابیاتى مى گوید:
کانَ فجرانف ذلکَ الیوفم فَجْرٌ
لفنَهارف و آخَرف لفلوَلیدف
آن روز دو صبحدم یکجا بدمید، یکى سپیده روز و دیگرى فروغ تازه مولود.۴۰
این بود اشاره اى کوتاه به فضیلت ویژه اى از امیرمؤمنان، علیه السلام، که به تعبیر مرحوم محدث نورى از ضروریات مذهب شیعه به شمار مى آید و همواره در کتابها، خطابه ها و شعرها در همه قرون و اعصار منعکس شده و دوستان اهل بیت در برابر دشمنان با آن احتجاج و مباهات مى نمودند.۴۱
در این رابطه کتابهاى مستقل فراوانى نوشته شده که جامعتر از همه، کتاب پر ارج »على ولید الکعبه« از علامه بى نظیر، آیهاللَّه حاج شیخ محمدعلى اردوبادى، (م ۱۳۷۹ ق.) مى باشد.
این کتاب اخیراً توسط نویسنده توانا، حضرت حجهالاسلام والمسلمین حاج شیخ عیسى سلیم پور اهرى به فارسى ترجمه شده و به عنوان »مولود کعبه« منتشر شده است.
پى نوشت ها:
۱. الشّیخ الصّدوق، الامالى، ص۱۱۴؛ همان، معانى الأخبار، ص۶۲؛ ابن شهداشوب، مناقب آل ابى طالب، ج۲، ص۱۷۳؛ ابن فتال، روضهالواعظین، ص۷۶؛ العلامهالمجلسى، بحارالانوار، ج۳۵، ص۸، الطبرى، بشارهالمصطفى، ص۸؛ المحلاتى، ریاحسین الشّریعه، ج۳، ص۶.
۲. الشّافعى، کفایهالطالب فى مناقب على بن الطالب فى مناقب على بن ابى طالب، ص۴۰۶؛ شاذان بن جبرئیل، الفضائل، ص۵۶؛ همان، الروضه، ص۷۸؛ العلامهالمجلسى، بحارالانوار، ج۳۵، ص۱۲؛ العلامهالأمینى، الغدیر، ج۷، ص۳۴۷.
۳. الشّیخ المفید، الارشاد، ص۹؛ الشّیخ الطوسى، تهذیب الأحکام، ج۲، ص۷؛ السّید الرضى، خصائص الائمّه، ص۳۹، ابن الطاووس، اقبال الأعمال، ص۶۵۵، ابن شهداشوب، المناقب، ج۲، ص۷۸، ابن الصّباغ، الفصول المهمه، ص۳۰؛ خواند میر، حبیب السّید، ج۱ ص۵۲؛ الدهلوى، ازالهالخفاء؛ المجلسى، البحار، ج۳۵، ص۵و۷.
۴. الحاکم النّیشابورى، مستدرک الصّحیحین، ج۳، ص۴۸۳.
۵. الشّافعى، کفایهالطالب فى مناقب على بن ابى طالب، ص۴۰۷.
۶. الآلوسى، شرح العینیّه، ص۱۵.
۷. الذّهبى، تلخیص المستدرک، ج۳، ص۴۸۳.
۸. اللکهنوى، مرآه المؤمنین، ص۲۱.
۹. الدّهلوى، ازالهالخفاء، ج۲، ص۲۵۱.
۱۰. محمد مبین، وسیلهالنّجاه، ص۶۰.
۱۱. میلادخان، ترجمه وسیلهالنّجاه، ص۶۲.
۱۲. کاکورى، احسن الانتخاب فى معیشه سیدنا ابى تراب، ص۲۱.
۱۳. الگجراتى، الإعلام بأعلام مسجدالحرام – مخطوط – به نقل النّقوى، على و الکعبه، ص۷۶.
۱۴. الشّیخ الطّوسى، الأمالى، ص۷۰۶.
۱۵. الشّیخ الصّدوق، معانى الأخبار، ص۶۲؛ الأمالى، ص۸۰؛ علل الشّرایع، ص۵۶.
۱۶. ابن شهداشوب، مناقب آل ابى طالب، ج۲، ص۱۷۴.
۱۷. همان، ص۱۷۲.
۱۸. ابن المغازلى، مناقب على بن ابى طالب، ص۷.
۱۹. ابن الصّباغ، الفصول المهّمه، ص۱۴.
۲۰. الشّافعى، کفایهالطالب، ص۷۰۶.
۲۱. الشیخ الصّدوق، معانى الأخبار، ص۶۲.
۲۲. الشیخ الطوسى، الأمالى، ص۷۰۶؛ الاربلى، کشف الغمّه، ج۱، ص۶۰؛ ابن الفتّال، روضهالواعظین، ص۷۷؛ الدیلمى، ارشاد القلوب، ج۲، ص۲۱۱، العلامهالحلى، کشف الیقین، ص۵ و کشف الحق، ص۱۰۹.
۲۳. ابن المشهدى، المزارالکبیر، ص۲۰۷؛ ابن الطاووس، اقبال الأعمال، ص۶۰۸.
۲۴. ابن المشهدى، همان، ص۲۱۰؛ ابن طاووس، همان، ص۶۱۰.
۲۵. ابن الطاووس، مصباح الزّائر، ص۱۴۶.
۲۶.ابن شهداشوب، مناقب آل ابى طالب، ج۱، ص۱۷۵.
۲۷. الخوئى، منهاج البراعه، ج۱، ص۷۱.
۲۸. العلامهالأمینى، الغدیر، ج۴، ص۱۳۵.
۲۹. خزائن الشهداء، ج۱، ص۹.
۳۰. اسماعیل الأنصارى، خط سیرما، ص۵۵.
۳۱. العلامهالأمینى، همان، ج۶، ص۲۱.
۳۲. العلامهالاردوبادى، علىّ ولیدفالکعبه، ص۸۴.
۳۳. همان، ص۸۲.
۳۴. على دوانى، مجله مکتب اسلام، سال۷، شماره۱، ص۳۱.
۳۵. ترمندى، مناقب مرتضوى، ص۸۹.
۳۶. بیرجندى، مناقب علوى، ص۶۹.
۳۷. الاصفهانى، دیوان کمپانى، ص۱۷.
۳۸. همان، ص۲۰.
۳۹. سعدى زمان، نجوم درخشان، ج۱، ص۵۲.
۴۰. بولس سلامه، عیدالغدیر، ص۵۶.
۴۱. المحدّث النورى، لؤلؤ و مرجان، ص۱۶۶.
موعود شماره ۲۲