به گزارش خبرنگار خبرگزاری فارس در دمشق، این روزها سوریه به کانون توجه محافل سیاسی و رسانه ای تبدیل شده است و اغلب تحلیلگران و مفسران مسایل جهانی براین باورند که شاخصهای یک جنگ سرد جدید به وضوح و روشنی پدیدار شده است.
روسیه در دوران پوتین و میدویدیف به دنبال بازگشت به دوران اقتدار و هژمونی از دست رفته بوده و نسبت به تحرکات امریکا و ناتو و ائتلاف فراآتلانتیکی در مناطق حساس و پراهمیت استراتژیکی مانند منطقه بالکان، قفقاز و خاورمیانه و خلیج فارس بسیار حساس و نگران بوده است.
نقاط تقاطع منافع بین روسیه و آمریکا
میان مسکو و واشنگتن در سالهای اخیر در این محورها و کانونها، یبرخورد و تقاطع منافع رخ داده است:
۱ـ موضوع گسترش و استقرار پایگاه ها و منظومه های سپر موشکی ناتو در اروپا شرقی و ترکیه به هدف بازدارندگی و خنثی نمودن توان و ظرفیت موشکی اتمی مسکو.
۲ ـ ایجاد انقلابهای مخملین و رنگارنگ در کشورهای حیاط خلوت روسیه از سوی آمریکا.
۳ـ آمریکا هزینه های کلانی جهت حمایت از مجامع و محافل و جریانات مخالف و معارض پوتین در سراسر شهرهای روسیه، اختصاص داده است.
۴ـ افزایش اقتدار و نفوذ آمریکا و ناتو در منطقه بالکان که در گذشته مرکز ثقل سیاستهای اروپایی مسکو بوده است.
۵ـ آمریکا با استفاده از فضای بین المللی جهت مبارزه با تروریسم و دوران ضعف مسکو اقدام به پایهگذاری انواع پایگاه های نظامی در کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز نمود و این اقدام به کانون تهدید جدی برای امنیت و منافع روسیه تبدیل گشت.
۶ـ منازعه و جنگ تابستان ۲۰۰۸ در گرجستان نمونه روشنی از تقاطع و برخورد مسکو و واشنگتن در نقاط حساس جهان بوده است.
۷ـ شکست مذاکرات میان مسکو و واشنگتن در کاهش و محدود سازی سلاحهای استراتژیکی (استارت دو).
۸ـ تجربه حمله ناتو به لیبی برای کام مسکو بسیار تلخ بود و سقوط سرهنگ قذافی و افزایش نفوذ و اقتدار آمریکا و ناتو برای روسیه و اقتصاد تسلیحاتی بسیار گران تمام شد.
۹ ـ پهنه تحولات سیاسی ـ امنیتی سوریه که اینک به عرصه برخورد و تقاطع منافع و سیاستهای راهبردی بازیگران منطقه و فرامنطقه تبدیل شده است، محور مهم و راهبردی تقاطع مسکو و واشنگتن میباشد.
واشنگتن و مسکو در کشاکش بر سر سوریه هرکدام به دنبال اهداف و اولویتهای راهبردی خود بوده است.
اهداف امریکا:
۱ـ تکمیل سیاست موج سواری در حرکتها و خیزشهای مردمی و اسلامی در منطقه خاورمیانه.
۲ـ جبران زیانها و خسارتهای راهبردی از پی از دست دادن مبارک و بن علی.
۳ـ پاسداری و صیانت از وضعیت لرزان جبهه کشورهای سازشکار عربی در پرتوی نهضتها و انقلابهای مردمی در منطقه.
۴ ـ براندازی نظام سیاسی بشار اسد که هیچگونه کمک و تسهیلاتی در اختیار روند صلح خاورمیانه قرار نداده است.
۵ـ ساقط کردن دولت اسد که عضو جبهه مقاومت و مدافع گروه های مقاومت اسلامی در لبنان و فلسطین است.
۶ ـ محروم کردن تهران از یک هم پیمان راهبردی در منطقه و گسستن خط ارتباطی میان ایران و جبهه مقاومت در لبنان و فلسطین.
۷ ـ ساقط کردن نظام سیاسی اسد که در روند عادی سازی مناسبات میان رژیم صهیونیستی و اعراب منطقه اخلال میکند.
اهداف روسیه:
۱ ـ دفاع از بقایای منافع منطقهای خود. مسکو خود را بازنده روند تحولات مصر، تونس و لیبی میداند لذا تلاش دارد تا از سوریه، آخرین دژ خاورمیانه ای پاسداری کند.
۲ـ به نظر استراتژیستهای روسی ثبات سوریه و تثبیت نفوذ روسیه درآن، ممکن است زیان و تهدید و خطر استقرار سامانه سپرموشکی ناتو در ترکیه تاحدودی خنثی بسازد.
۳ ـ حفظ سوریه بستر ساز حضور دوباره مسکو در قضایای خاورمیانه خواهد بود.
۴ـ بقای پایگاه دریایی روسیه در سواحل سوریه تاثیر مستقیمی روی قدرت مانور قدرت دریایی مسکو در مدیترانه خواهد داشت.
۵ ـ سوریه بازار مهمیبرای صنعت تسلیحاتی روسیه است.
۶ـ سوریه عرصه مناسبی جهت بازسازی هژمونی منطقه ای و جهانی روسیه است و میتوان بستر مناسبی برای رونمایی دکترین اورآسیای پوتین باشد.
۷ـ سیاست خاورمیانه ای و توجه راهبردی مسکو به دمشق، ظرفیت و قدرت مانور روسیه در مذاکره و چانه زنی با امریکا و ناتو دوچندان میسازد.