کر بلا حلقه ذکر خداست

کرب بلا حلقه ذکر خداست
 حق حق عشاق به شوق بلاست
 یک طرف از خیل حرامى سپاه
 سوى دگر شعشعه مهر و ماه
 دشت و عطش، آتش و خون باهمند
 شعله و خورشید به هم محرمند
حضرت عباس، علیه السلام
 بسته کمر پیش امام همام
کاى به فداى تو، شهادت بده
جام بلاغت به ارادت بده
گاه بلوغ است خدا را بریز
 از خم اخلاص، صفا را بریز
 باده مخواه اینهمه خالى مرا
هست به مى همت عالى مرا
 تشنه آبم؟ نه; خدا شاهد است
 تشنه مرگم، و بلا شاهد است
 هر چه بلا هست به جانم بری
ز تا بشوم در طلبت ریز ریز
 دست و دل و دیده فداى تو باد
 اینهمه از بهر رضاى تو باد
گر تو نباشى همه عالم مباد
سایه ات از اهل ولا کم مباد
 گفت حسین بن على با نگاه
 سر پس پرده و اسرار راه:
«اى تو علمدار سپاه حسین
 ماه بنى هاشم و ماه حسین
وى قمر لشگر هفتاد و دو
تاج سرلشگر هفتاد و دو
 مى روى و مى رود از دل قرار
 مى روى و مانده زمین ذوالفقار
مى شکند پشت حسینت ولى
 مى شوى اسرار على منجلى »
بعد سخنها که بدین سان گذشت
حضرت عباس هم از جان گذشت
 شد دگر از دست، توان و شکیب
 نصر من الله و فتح قریب
 معرکه ماند و علمى بى سوار
 ناله و فریاد و غمى بى شمار
 آب که از مشک اباالفضل ریخت
آینه از اشک اباالفضل ریخت
 آینه ها جلوه ساقى شدند
 هر چه شکستند ایاغى شدند
 گشت عدو باعث تکثیر نور
 کرد خدا باز به نوعى ظهور
 دشت، پر از حضرت عباس شد
 کرب بلا مزرعه یاس شد
 عطر شهادت همه جا را گرفت
 دست خدا دست خدا را گرفت
 شد ز کفم باز توان و شکیب
 نصر من الله و فتح قریب

قطعه اى از شعر بلند عاشورایى امیر عاملى

 

مجله موعود شماره ۱۹

همچنین ببینید

غدیر

غدیر یک ضرورت راستین

بر اساس جهان بینی توحیدی و مکتبی ، غدیر ، یک ضرورت منطقی و عقلی …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *