جمشید حسینی
بعد از بیان عده ای از علمای اهل سنت که در کتابهای خود , موضوع امام زمان را بیان نمودهاند , به توضیح پاره ای از آنچه در کتابهای اهل تسنن در موضوع امام زمان (عج ) آمده است , می پردازیم :
۱ ـ بخاری در باب نزول عیسی بن مریم (ع ) نقل میکند که پیامبر اکرم (ص) فرمود : « چگونه هستید آنگاه که فرزند مریم در میان شما فرود آید در حالی که امامتان از خودتان خواهد بود. »
۲ ـ مسلم در کتاب الایمان از صحیح خود همان حدیث را به این عنوان نقل میکند که : « چگونه خواهید بود آن زمان که فرزند مریم در میان شماها فرود آید و امامتان از خودتان باشد. »
نیز درادامه میگوید : « با کتاب خداوند (تبارک و تعالی ) و سنت پیامبرتان (ص ) امامت شما را بر عهده میگیرد. »
مسلم همچنین در صحیح خود از جابر روایت کرده است که او از پیامبر اکرم (ص ) شنیده است که فرمودند : « عیسی بن مریم (ع ) فرود می آید , پس امیر آنان میگوید بیا و برای ما نماز بگذار. عیسی میگوید نه , گروهی از شما بر گروهی دیگر امیر خواهید بود که خداوند این امت را گرامی داشته است . »
از احادیث معتبر دیگر در این زمینه حدیثی است که « حارث بن ابو اسامه » در کتاب خود و سندیت مطلب خود از جابر نقل کرده که پیامبر فرمود : « وقتی عیسی نزول میکند , امیر آنان مهدی (عج ) میگوید بیا برای ما نماز بگذار , عیسی میگوید نه شما امیر هستید و خداوند این امت را با شما کرامت بخشیده است . »
ابن القیم در المنار خود می نویسد که « اسناد این حدیث بسیار خوب است » و همین حدیث دلالت دارد که مراد از امیر در حدیث منقول در صحیح مسلم همان حضرت مهدی (عج ) است .
شیخ صدیق حسن در کتاب خود « الاذاعه » , احادیث بسیاری را در زمینه ظهور امام زمان (عج ) نقل کرده است که آخرین آنها , حدیث جابر است و در توضیح آن بیان میکند که مراد از « امیر » در این حدیث , جز مهدی , کس دیگری نمی تواند باشد. اما احادیث دیگری وجود دارد که مولفان کتب دیگر اهل سنت به ذکر آنان پرداختهاند. به عنوان مثال :
۱ ـ ابوسعید خدری میگوید : « پیامبر خدا(ص ) فرمود شما را به آمدن مهدی (عج ) بشارت می دهم که به هنگام اختلاف مردم و زلزله ها برانگیخته میشود و زمین را از داد و عدل پر میکند همچنانکه از ظلم و بی دادی آکنده شده بود , ساکنان آسمانها و زمین از او خرسند میگردند که وی ثروت را به عدل و دوستی تقسیم می نماید. مردی به او گفت به درستی یعنی چه فرمود : به طور مساوی و خداوند دلهای امت محمد(ص ) را از غنا مالامال می سازد و عدالتش همه را دربرمیگیرد. »
هیثمی در کتاب « مجمع الزوائد » خود میگوید : « احمد حنبل با مدارک ابوعلی به اختصار این حدیث را روایت کرده است . و ضمنا الهیثمی از البزار نقل میکند که ابوهریره از پیامبر نقل کرده است که حضرت در پاسخ به سوالی در مورد حضرت مهدی (عج ) می فرمایند : « او می آید و زمین را پس از آنکه پر از ظلم و بی داد شده , پر از عدل و داد میکند. » الهیثمی ذکر میکند که رجال حدیث همگی مورد اعتماد هستند.
۲ ـ الهیثمی از قول طیرانی میگوید : طیرانی در کتابش الاوسط نقل کرده است که از پیامبر اکرم (ص ) نقل شده است که حضرت فرمودند : یکون فی امتی المهدی …. در میان امت من مهدی خواهد بود که در دوران او مردم در رفاه و آسایشی خواهند بود که پیش از آن , شاهد آن نبودهاند , آسمان و زمین , نیکی های خود رابرای عموم عرضه خواهند داشت و نیازهای مردم توسط وی برآورده خواهد شد.
۳ ـ ابوداود در سنن خود , فصلی و یا کتابی را به اخبار المهدی اختصاص داده است , در اولش میگوید : « اول کتاب المهدی , و در آخرش می نویسد آخر کتاب المهدی و در ذیل آن یک بخش آورده که سعی نموده است که سیزده حدیث آورد. راس حدیث اول کتاب , حدیث جابربن سمره است که جابر نقل میکند که از پیامبر خدا(ص ) شنیدم که فرمود این دین همچنان پایدار است تا اینکه دوازده خلیفه (جانشین ) بر شما حکومت کنند… »
سیوطی در آخر کتاب خود « العرف الوردی فی اخبار المهدی » میگوید : « در این اشاره ای میباشد به گفته های علما که مهدی (ع ) از آن دوازده تن است . »
در جای دیگر ابوداود از طریق عاصم بن ابی الجنود از ابی زرعه از عبدالله بن مسعود روایت کرده است که پیامبر اکرم (ص ) فرمود : « اگر در دنیا فقط یک روز باقی بماند , خداوند آن روز را طولانی میگرداند تا اینکه مردی از من و از اهل بیت من , برانگیزد که نام او همچون نام من است و زمین را پر از عدل و دادکند , پس از آنکه آکنده از ظلم و بیداد شده باشد. »
منذری و نیز ابن القیم در تهذیب السنن درباره این حدیث چیزی اظهار نکردهاند اما ابن تیمیه در « منهاج السنه النبویه » آن را صحیح دانسته است و الالبانی در « مصابیح السنه » خود در فصل الحسان آن را ذکر کرده است و در رجال شناسی « احادیث المشکاه » درباره آن میگوید : « اسناد این حدیث نیکو است »
در قسمتی دیگر از سنن ابوداود آمده است که « سهل بن تمام بن بدیع » به نقل از « عمران القطان » از قتاده از ابی نضره از ابی سعید خدری نقل میکند که پیامبر اکرم (ص ) فرمود : « مهدی از من است , دارای پیشانی بلند , بینی عقابی , که زمین را پر از عدل وداد کند , پس از آنکه از بی داد آکنده شده باشد و هفت سال زمامداری میکند. »
و ابن قیم در المنار خود میگوید ابوداود با اسناد نیکو آن را روایت کرده است و در مصابیح السنه در فصل الحسان آن را آورده است , الالبانی هم در کتاب خود اسناد آن را نیکو می داند و سیوطی در الجامع الصغیر خود به صحت آن اشاره میکند.
الحافظ بن حجر در « فتح الباری » در سخن از حدیثی که بخاری درصحیحش در کتاب الفتن آن را از انس بن مالک روایت کرده است و میگوید : « پیامبر خدا(ص ) فرمود هیچ روزگاری فرا نمی رسد مگر اینکه روزگار بعدی از آن بدتر باشد تا اینکه به لقای خدایتان بشتابید » وی میگوید که ابن حبان در صحیح خود چنین استدلال کرده است که این حدیث انس در عمومیت خود مربوط به احادیثی میشود که درباره دوران ظهور مهدی (عج ) وارد شده و اینکه او , زمین را پر از عدل و داد کند , پس از آنکه از ظلم و بیداد آکنده شده باشد. »
الخطابی در مورد حدیث انس بن مالک میگوید که پیامبر اکرم (ص ) فرمود : « روز رستاخیز فرا نرسد , مگر آنکه زمان درهم نوردد , سال مانند ماه و ماه مانند یک روز گردد و این در دوران مهدی و عیسی خواهد بود. »
حدیث و روایات دیگری که در نزد اهل سنت مورد بحث و صحبتهای مختلف میباشد « حدیث لامهدی الا عیسی بن مریم » هیچ مهدیی نیست مگر عیسی بن مریم میگوید : بی تردید اسناد احادیث ظهور مهدی (عج ) صحیح تر است . اما « القرطبی » مولف تفسیر مشهور در کتاب خود « التذکره فی امور الاخره » پس از بیان حدیث میگوید اسناد آن ضعیف است و احادیث وارده از پیامبر در تصریح بر ظهور مهدی از اهل بیت او و از فرزندان فاطمه (س ) ثابت است و از این حدیث تنها برای کمال و عصمت حضرت عیسی (ع ) است . حتی جلال سیوطی در کتاب خود همین مطلب را بیان نموده است . اما ابن تیمیه در کتابش به نام « منهاج السنه النبویه » می نویسد : « حدیثی که ابن عمر از پیامبر اکرم (ص ) روایت کرده که در آخر الزمان مردی از اهل بیت من که نامش همچون نام من و کنیه اش همچون کنیه من است ظهور میکند که زمین را پر از عدل و داد میکند , بعد از آنکه از ظلم و بیداد آکنده شده باشد و او همان مهدی است . »
اما در توضیح باید خاطر نشان شد که روایاتی که بر ظهور حضرت حجت (عج ) دلالت میکند کاملا صحیح است که ابوداود و ترمذی و احمد حنبل از ابن مسعود و غیره روایت نمودهاند. ابن مسعود روایت کرده است که پیامبر اکرم (ص ) فرمودند : « اگر در دنیا یک روز باقی بماند خدا آن روز را طولانی میگرداند تا اینکه مردی از تبار من یا از اهل بیت من ظهور میکند که نامش همانند نام من و نام پدرش همانند نام پدرم است و او زمین را پر از عدل و داد میکند , پس از آنکه از ظلم و بیداد آکنده و پر گردید. »
ترمذی و ابوداود از روایت ام سلمه استفاده میکنند و نقل میکنند و آن این است که « مهدی از خاندانم , از فرزندان فاطمه است . »
ابو داوود همین حدیث را از ابن سعید هم بیان نموده است که در آن آمده است که « هفت سال بر زمین حکومت میکند » اما ذکر این احادیث , فرقه های متعدد را دچار اشتباه کرده است که گروهی آن را انکار نمود و گروهی هم به این حدیث ابن ماجد متوسل شدند که پیامبر اکرم (ص ) فرموده است : « هیچ مهدی نیست مگر عیسی بن مریم » ولی این حدیث ضعیف است . این روایت که از یونس و یونس از شافعی که از « جندی » که مردی یمنی بوده شنیده است بیان کرده است , در کتب آمده است که شافعی این روایت را از « جندی » نشنیده و یونس هم آن را از شافعی نشنیده است . و ضمنا شیعه , مراد از مهدی , همان مهدی موعود می داند و حدیث را چنین توجیه میکند که مراد این است که نام او محمد بن ابی عبدالله است که در اینجا کنیه حسین بن علی (ع ) به جای نام پدر قرار دادهاند و این توجیه را « ابن طلحه » در کتابش « غایه السول فی مناقب رسول » مورد قبول خود قرار داده است .
ابن القیم در آخر کتاب خود « المنار المنیف فی الحدیث الصحیح و الضعیف » فصلی در سخن پیرامون احادیث مهدی و ظهور وی و جمع میان احادیث آن و حدیث خالد الجندی اختصاص داده است که در آن میگوید : در مورد حدیث « لامهدی الا عیسی بن مریم » ابن ماجد در سنن خود از « یوسف بن عبدالاعلی » از الشافعی , از محمد بن خالد الجندی , از ابان بن صالح , از الحسن بن انس بن مالک , از پیامبر(ص ) آن را نقل کرده که تنها محمد بن خالد آن را روایت کرده است و ابوالحسین محمد بن حسین الابری در کتاب مناقب شافعی می نویسد « این محمد بن خالد نزد اهل علم و نقل حدیث ناشناخته است . »
با گفته ابری در مناقب در صحت قول ابن قیم و ابن ماجه و دیگر مولفان , کار قضاوت را به عهده خود عالمان اهل سنت میگذاریم .
ابن حجر مکی در کتاب خود که به نام « القول المختصر فی علامات المهدی المنتظر (ع ) » است , میگوید : « آنچه باید باور داشت همان است که در احادیث صحیح به ظهور مهدی موعود دلالت دارد که دجال را نابود می سازد و عیسی پشت سر او نماز می خواند و هر جا ذکر مهدی آمده مراد اوست » اما « الحافظ عماد الدین ابن کثیر » در کتاب « الفتن و الملاحم » در فصلی تحت عنوان « ذکر المهدی » میگوید : این در آخر الزمان خواهد بود و او یکی از خلفای راشدین و ائمه مهدیین است » اما احمد حنبل میگوید : « حسن بن موسی به نقل از حماد بن زید از مجالد او از اشعبی و او از مسروق برایمان بازگو کرد که نزد عبدالله بن مسعود نشسته بودیم و او قرآن را بر ما قرائت میکرد. مردی به او گفت ای ابوعبدالرحمن آیا از پیامبر خدا(ص ) پرسیده اید که این امت چند خلیفه خواهد داشت گفت از زمانی که به عراق آمده ام , هیچکس پیش از او این را از من نپرسیده و سپس گفت : آری , از پیامبر خدا(ص ) پرسیدم , فرمود دوازده تن همچون شمار نقیبان بنی اسرائیل » اصل حدیث در صحیحین از حدیث جابر بن سمره نقل شده و ثابت است . او گفت از پیامبر(ص ) شنیدم که فرمود : « کار مردم تا زمانی که دوازده تن بر آنان حکومت میکنند رو به راه خواهد بود. » سپس پیامبر(ص ) سخنانی فرمود که بر من پوشیده ماند. از پدرم پرسیدم پیامبر(ص ) چه فرمود گفت : « همگی آنان از قریش هستند » و این لفظ مسلم است و معنای این حدیث بشارت بر وجود دوازده خورشید و خلیفه درستکار است که حق را برقرار و عدالت را پیشه میکنند. و بی تردید یکی از آنها مهدی خواهد بود که پیامبر اکرم (ص ) ظهور او را بشارت دادهاند و شیخ عبدالرحمن المبارکفوری در کتاب « تحفه الاحوذی » شرح جامع الترمذی در باب مربوط به احادیث مهدی (ع ) می افزاید : « من گفتم که احادیث مربوط به ظهور مهدی (عج ) بسیار زیاد است ولی اغلب آنها ضعیف است , ولی حدیث معتبر عبدالله بن مسعود در این زمینه , بدون تردید با شواهد و توابعی که دارد قابل استدلال است و در جمع بندی نهایی احادیث باید گفت که ظهور مهدی حق است و نمی توان در آن شک نمود , آنچه در این بخش بیان شد نظرات عده ای از علمای عامه در صحت و سقم احادیث امام مهدی و بیان مطالب آنان بود , در بخش بعدی سعی میشود که نظرات کسانی که احادیث مهدی را انکار و یا شک در ذکر آن دارند , بیان کنیم .
در کتاب صحیح مسلم آمده است :
وقتی عیسی نزول میکند , امیر آنان « مهدی (عج ) » میگوید : بیا برای ما نماز بگذار , عیسی میگوید : نه , شما امیر هستید و خداوند این امت را با شما کرامت بخشیده است .
در سنن « ابی داود » آمده است : این دین همچنان پایدار است تا اینکه دوازده خلیفه (جانشین ) بر شما حکومت کنند
ابی داود , ترمذی و حنبل از پیامبر اکرم نقل میکنند « اگر از دنیا یک روز باقی بماند , خدا آن روز را طولانی میگرداند تا اینکه مردی از تبار من یا از اهل بیت من ظهور میکند که نامش همانند نام من و نام پدرش همانند نام پدرم است و او زمین را پر از عدل و داد میکند. »