با شیطنتی درخت را پیر کشید
یک کوچه بنبست به تصویر کشید
نوروز، میان بوم نقّاشی خود
تقویم دل مرا پُر از تیر کشید
٭٭٭
در هر وجب از خاک تو را میجوید
چون دشت عطشناک، تو را میجوید
نوروز رسید و باز دلتنگ توام
دلتنگترین تاک، تو را میجوید
٭٭٭
اینجا همه درختهامان بیدند
لبخند و بهار، بیتو در تبعیدند
بیروی تو لحظه لحظههامان مرگند
با تو همه ثانیههامان عیدند
عبدالرّحیم سعیدی راد