به گزارش مشرق به نقل از آیپرس، در این مقاله که در پایگاه نومحافظهکار “رایتساید نیوز” و به قلم “الیانا بنادور”، از تندروترین نویسندگان حامی صهیونیسم منتشر گردیده است، ملت ایران برای آنکه زمانی که “محمود احمدینژاد”، رئیسجمهور کشورمان از نابودی رژیم صهیونیستی سخن گفت، در برابر وی سکوت کردهاند، انتقاد شده است. بنادور همچنین به شدت ایرانیان را بهخاطر سکوت حمایت آمیز در برابر نفی هلوکاست توسط رئیسجمهور خود مورد هجمه قرار داده است.
در این مقاله میخوانیم: “در سرزمینی به وسعت ایران پس دوستان آمریکا کجا رفتهاند؟ این عجیب است که در تمام گستره ایران یک صدای ایرانی برنخاست که بگوید احمدینژاد از جانب ما سخن نمیگوید! … مردم ایران همچون سایر جهانیان سکوت کردند!”
سرخوردگی بنادر و پایگاه نومحافظهکار رایتساید نیوز به همینجا ختم نمیشود و کار تا آنجا پیش میرود که نقشهای مجعول منتشر شده و ادعا میشود سرزمینهای مشخص شده در این نقشه همگی از سوی خدواوند به یهودیان و تحت عنوان اسرائیل عنایت شده است.
در این نقشه؛ تمام فلسطین، لبنان، اردن و بخشهایی از سوریه، عراق، ترکیه و عربستان سعودی به عنوان بخشی از اسرائیل بزرگ تصویر گردیدهاند. این سرزمین که سرزمین “کنعان” نام گرفته است حتی بخشهایی از مصر را نیز دربرمیگیرد.
در این گزارش آمده است که علیرغم ادعای مسلمانان نسبت به اورشلیم (قدس شریف)، هرگز نامی از این سرزمین در قرآن آورده نشده است و مسلمانان نیز به سمت آن نماز نمیخوانند.!
روشن است که نویسنده نمیداند که مسجد الاقصی، واقع در این سرزمین بهعنوان معراجگاه پیامبر اسلام (ص) در قرآن کریم مورد اشاره قرار گرفته و همچنین مسلمین در ابتدا نماز را به سمت بیتالمقدس اقامه میکردند. از همین رو مسجدالاقصی به قبله اول مسلمانان مشهور است.
این نویسنده تندرو همچنین ادعا کرده است که در تاریخ، تا سال ۱۹۴۸ (سال تاسیس رژیم صهیونیستی) هیچ نامی از فلسطین وجود نداشته است و این سازمان ملل متحد بوده که سرزمین مزبور را به اسرائیل و فلسطین تقسیم کرده است. این در حالی است که خود وی چند سطر قبل اذعان کرده است که از زمان امپراطوری روم، نام فلسطین برای این سرزمین بهکار میرفته است.
بنادور در پایان مقاله خود ضمن اهانت به دین اسلام و مقدسات آن مدعی شده که قرآن به مسلمانان دستور میدهد که بر جهان حاکم شوند، شریعت را به دیگران تحمیل کنند و مخالفان خود را به قتل برسانند، حال آنکه یهودیان قرار است “نور خلقت” باشند و جهانی بهتر را برسازند.
این مقاله در ضمن محتوای توهینآمیز و غیر منطقی خود، سعی در پنهان کردن یک نکته نیز دارد و این نکته همانا خوی توسعهطلبی اسرائیل است. روشن است که از “نیل تا فرات”، نه یک افسانه بلکه واقعیتی راهبردی است که صهیونیسم بهدنبال آن است، تازه اگر تنها به همین میزان قصد اکتفا داشته باشد.
انتشار چنین مقالاتی در رسانه های خارجی باید قابل توجه برخی سران عرب باشد که علیرغم ادعای ارضی صهیونیسم نسبت به سرزمینهایشان، دم از صلح با رژیم صهیونیستی میزنند.