حضرت امام خمینى، قدس سره، در نگاه مقام معظم رهبرى
حضرت امام، اقیانوسى پر تلاطم بود و همیشه به همه ابعاد زندگى و آخرت مردم توجه داشت. تحصیل و تدریس مى کرد. به سیاست مى پرداخت و عقلها را هدایت مى کرد. به افشاگرى علیه مصونیت اتباع آمریکایى (کاپیتولاسیون) مى پرداخت و در سنگر تدریس فقه اسلامى، حتى در تبعید، در بالاترین و وزین ترین کرسى حوزه هاى علمیه قرار داشت.
خصوصیت بزرگ امام، تقوا بود و به همین دلیل در رحمت الهى به روى آن مرد بزرگ باز بود. ابعاد وجودى و معنوى شخصیت امام خمینى، متاثر از انجام تکلیف شرعى او بود. او معلم اخلاق بود و به درسهاى اخلاقى عمل مى کرد. او سرشار از خصوصیت ناشناخته اى بود که باید شناخته شود. حضرت امام نشان داد که درس اخلاق فقط براى یاد دادن نیست و همه دیدند که او خود عامل به درسهاى اخلاق و تهذیب نفس بود. آخرین فصل مبارزه بر ضد رژیم تحمیلى شاه که دوران آن تا بیست و دوم بهمن سال ۱۳۵۷ طول کشید، سرشار از حوادثى بود که در هر یک، نقش رهبرى معنوى امام نمایان تر از گذشته مى شود. این حوادث عبارتند از:
کشاندن مردم به مقاومت در برابر کشتارهاى جمعى و ایجاد سلسله اربعینات;
واداشتن مردم به مقاومت در برابر تهاجم مسلحانه رژیم;
آماده سازى مردم براى بهره بردارى از ماه محرم سال ۱۳۵۷;
طرح شعار «شاه باید برود» آن هم در هنگامى که در داخل کشور هیچکس به فکر این نسخه براى درمان دردهاى ایران نبود;
اعلام مواضع قاطع در برابردولتهاى ناپایدار ماههاى آخر حکومت پهلوى;
افشاى چهره دولت مدعى ملى گرایى (بختیار);
پس از ورود به ایران، اعلام خلع دولت دست نشانده و تعیین دولت موقت;
… بحق شخصیت آن عزیز یگانه، دست نیافتنى، و جایگاه والاى انسانى ایشان، دور از تصور و اساطیرگونه بود.
× برگرفته از: کتاب سخن آفتاب، ناشر: مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامى.
ماهنامه موعود شماره ۱۶