مشرق: جمهورى آذربایجان، همسایه شمالى ایران، بعد از فروپاشى اتحاد شوروى تاسیس شد، در سی ام اوت ۱۹۹۱ اعلام استقلال کرد و از هجدهم اکتبر همان سال به استقلال کامل دست یافت. از آن زمان تاکنون این کشور نیمه کوهستانى با جمعیتى حدود هشت و نیم میلیون نفر، با پیشرفتهاى عظیم اقتصادى روبرو شده، این کشور علاوه بر منابع عظیم نفتی، گاز، مس، آهن و آلومینیوم نیز دارد و پنبه، غلات، توتون و چای، از محصولات کشاورزی آن به شمار می روند.
اما پیشرفت هاى اقتصادى و درآمد سرسام آور نفت در این کشور، با اصلاحات اقتصادى و اجتماعى همراه نبوده و قدرت سیاسى ساختارى ظاهرا دموکراتیک دارد. این قدرت بیش از دو دهه است که در دست طایفه على اف قرار دارد. الهام علیاف، رئیس جمهور کنونى جمهورى آذربایجان نیز همچون پدرش، حیدر على اف، به قدرت مطلقه در این کشور تبدیل شده و تنها حرف خود را به کرسى می نشاند.
باکو، پایتخت جمهوری آذربایجان، شهری است که در هر گوشهاش ساختمانهای نو و مدرن ساخته میشود و آرم شرکتهای مشهور خارجی در گوشهگوشه آن دیده میشود. باکو به طور رسمی حدود دو میلیون نفر جمعیت دارد، ولی گفته میشود با احتساب ساکنان حومه آن، نیمی از جمعیت این کشور، در آن شهر زندگی میکنند.
آمارها نشان میدهد که حداقل ۹۶درصد مردم جمهوری آذربایجان را مسلمانان تشکیل می دهند که ۸۵ درصد آنها شیعه دوازده امامی و ۱۵ درصد سنی مذهب هستند. آذربایجان از منظر نسبت شیعیان، بعد از ایران دومین کشور شیعه نشین به شمار می رود، اما متاسفانه خاندان حاکم آذربایجان که حداکثر یک دهم درصد از کل جمعیت این کشور را تشکیل می دهند، با فشار صهیونیستها، محدودیت های زیادی برای مسلمانان اعمال کرده است.
تصاویری از برخورد خشونتبار پلیس آذربایجان را با مردمیکه خواستار حفظ حرمت دین خود هستند در زیر مشاهده میکنید:
آذربایجان، ویترین فسادهای سیاسی و اداری
فعالیت تجاری در جمهوری آذربایجان در صورتی به ثمر میرسد که تحت حمایت یکی از مافیاهای قدرت این کشور باشد. رقابت واقعی در سیستم اداری آذربایجان در بین مافیاهای قدرت این کشور جریان دارد و کسی که بخواهد به فعالیتهای اقتصادی یا سیاسی بپردازد، باید با یکی از این مافیاها که عمدتا وابسته به خاندان حاکم علیاف هستند، شریک شود و از تجارت خود، سهم او را بپردازد. چرا که در غیر این صورت، تجارت وی با موانع و مشکلات جدی روبرو میشود و در نهایت، از میدان به در برده میشود.
الف: فساد سیاسی
الهام علیاف، در سال ۲۰۰۳ میلادی پس از پدرش، حیدر علیاف به ریاست جمهوری رسید. حیدر علیاف پیش از مرگ، پسرش را “جایگزین سیاسی” خود نامیده بود. الهام علیاف زمانی که پدرش درگذشت، نخست وزیر و معاون رئیس شرکت دولتی نفت و معاون حزب حاکم آذربایجان جدید بود.
او در سال ۲۰۰۳ میلادی در یک انتخابات بحث برانگیز به ریاست جمهوری برگزیده شد. ناظران غربی از روند برگزاری انتخابات که به گفته آنها تحت تأثیر ارعاب رای دهندگان، خشونت و جانبداری رسانه ها بود، شدیدا انتقاد کردند. تقلب گسترده در این انتخابات البته با اعتراض های مردمی همراه بود، اما این اعتراضات با خشونت پلیس رو به رو شد و بسیاری از شهروندان دستگیر شدند.
همین روند در انتخابات پارلمانی در سال ۲۰۰۵ میلادی هم ادامه پیدا کرد و در آن انتخابات حزب حاکم توانست بیش از نیمی از کرسی های پارلمان را به دست آورد؛ انتخاباتی که به گفته اتحادیه اروپا و سازمان همکاری و امنیت اروپا فاقد استانداردهای بین المللی بود.
علیاف با پیروزی در انتخابات سال ۲۰۰۸ میلادی که از سوی نیروهای مخالف تحریم شده بود، دور دوم ریاست جمهوری خود را آغاز کرد. وی حتی در یک همهپرسی فرمایشی در سال ۲۰۰۹ میلادی، قانون اساسی این کشور را تغییر داد تا بارها بتواند خود را برای ریاست جمهوری نامزد کند.
انتخابات پارلمانی نوامبر ۲۰۱۰ میلادی نیز عاری از تقلب نبود، به نحوی که احزاب اصلی مخالف دولت حتی یک کرسی هم در این انتخابات به دست نیاوردند.
در این میان هنگامیکه فضا از رقبای انتخاباتی و سیاسی خالی شد، زمینه برای مفاسد مالی حاکمیت علیاف آغاز میشود، البته به علت ماهیت بسته دولت آذربایجان و سرکوب مخالفان ابعاد بسیاری از این فسادها مخفی مانده، اما این موضوع تا جایی پیش رفته که فرستاده سیاسی سفارت آمریکا در سال ۲۰۰۹ میلادی، “الهام علیاف” رئیس جمهور آذربایجان را به رئیس یک گروه مافیایی تشبیه کرده است.
الهام علیاف، همچنین به بهانه مقابله با آنچه خطر ایران و تشیع و همچنین دستدرازی به منابع نفت این کشور میخواند دست به دامان آمریکا و رژیم صهیونیستی شده است.
دیدار علیاف با باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا
دیدار علیاف با شیمون پرز، رئیس رژیم صهیونیستی
وی پس از ریاست جمهوری خود بهویژه در چند سال اخیر، بیشترین میزان وابستگی سیاسی، نظامی، اطلاعاتی، امنیتی و اقتصادی را به آمریکا و اسرائیل از خود بروز داده و دیدارهای متعددی با مقامات این کشورها برای مقابله با اسلام و ایران ترتیب داده است.
ب: رشوه
در آذربایجان بدون رشوه هیچ کارى انجام نمیشود. این کشور در آمارهاى جهانی در میان ده کشورى است که بالاترین نرخ شیوع رشوه را دارد.
در این کشور می توان با رشوه هر کارى کرد. به قول مردم شهر باکو می توان با پرداخت رشوه حتی عضو تیم ملى فوتبال این کشور شد. گرفتن مدارک دانشگاهى با پرداخت رشوه در این سیستم اقدامى بسیار ساده است. براى استخدام در یک شرکت باید رشوه پرداخت کرد. حتی می توان با پرداخت رشوه در سازمان مبارزه با رشوه وارد شد.
ج: اختلاسهای مالی
حکومت جمهوری آذربایجان مبالغ بسیار زیادی را برای پروژههای نه چندان بزرگ هزینه میکند. با وجود این که منابع دولتی گزارش دقیقی از میزان این هزینهها اعلام نمیکنند، اما منابع خبری غیررسمی از میزان این هزینهها و فساد مربوط به آن، اخبار و ارقام حیرتانگیزی را منتشر میکنند. به طور مثال منابع خبری غیررسمیبه پروژه بازسازی سینمای نظامی اشاره میکنند که با حضور شخص الهام علیاف در سال ۲۰۱۱ میلادی افتتاح گردید. این پروژه از سال ۲۰۰۷ میلادی تا کنون بالغ بر ۵۶ میلیون دلار هزینه داشته است.
در موردی دیگر برای ساخت یک پیست اسکی در منطقه شاهداغ در منطقه کوهسار ۸۷۸ میلیون دلار در دوره زمانی ۲۰۰۷- ۲۰۱۱ میلادی هزینه شده است.همچنین ساخت موزه فرش و هنرهای دستی که از سال ۲۰۰۷ میلادی آغاز شده، تا ابتدای امسال حدود پنج میلیون دلار هزینه برجای گذاشته و در سال جاری نیز برای ادامه ساخت آن ۱۷ میلیون دلار اختصاص داده شده است، با این اوصاف هنوز زمان قطعی پایان این پروژه مشخص نشده است.
بودجه اولیه بازسازی تئاتر کمدی موزیکال دولتی آذربایجان که آخرین بار در سال ۲۰۰۱ میلادی بازسازی شده بود، بالغ بر ۲۱ میلیون دلار بود که دولت بهعلت عدم کفایت این مبلغ، برای سال جاری نیز حدود ۳۰ میلیون دلار را برای این کار اختصاص داد. از مجموع برآوردها مشخص است که سهم بسیار زیادی از این بودجه ها به جیب پیمانکارانی می رود که با استفاده از رانت های دولتی و وابستگی به خاندان حاکم در پوشش طرح های عمرانی اموال عمومی مردم را به نفع خود مصادره میکنند.
علیاف در کنار همسرش
پسر ۱۱ ساله علیاف در بندر دبی واقع در امارات متحده عربی، یک ملک به قیمت بیش از ۳۰ میلیون پوند خریداری کرده است. این در حالی است که بر طبق ارقام رسمی، ۴۰ درصد جمعیت روستایى جمهورى آذربایجان زیر خط فقر زندگى میکنند.
این در حالی است که سطح فقر در این کشور به میزان قابل توجهی در حال افزایش است و معلمان و اساتید دانشگاهی این کشور با درآمد ماهیانه ۴۰۰ منات (حدود ۵۰۰ هزار تومان) شرایط بسیار دشواری دارند. البته تحرکاتی از سوی مردم در اعتراض به اوضاع کنونی بروز میکند که به شدت از سوی دولت سرکوب میشود، نمونههای آن را در بروز اعتراضات مردم مناطق قبا و منطقه سیلزده صابرآباد می توان مشاهده کرد که از فساد موجود در میان حاکمان و کارگزاران فاسد این جمهوری شکایت دارند و از هر فرصتی برای ابراز نارضایتی خود بهره میبرند.
د: فساد در ارگان های نظامی
میزان حیف و میل اموال عمومی در ارگان های نظامی نیز همان روال معمول جامعه آذربایجان را دارد، به نحوی که از بودجه کلان نظامی این کشور تقریبا مبلغی برای انجام پروژه های عمرانی به نفع نظامیان باقی نمی ماند. یک افسر ارتش آذربایجان چندی پیش یک فیلم ویدویی را منتشر کرد که نشان می دهد سربازان و افسران ارشد ارتش با اشاره به حجم این فسادها میگویند که برای ترمیم پادگان خود در منطقه بیلقان مجبور شدهاند از جیب خود برای خرید مصالح ساختمانی خرج کنند.
یک افسر عالی رتبه ارتش در ویدیوی منتشر شده میگوید: باد باعث تخریب بام و همچنین سرویس بهداشتی که ۲۰ روز پیش آن را ساخته بودیم شد. وی افزود: «فرمانده گفت که ما باید خودمان آنها را تعمیر کنیم، ما مجبور به این کار شدیم. ما کارتهای حقوق خود را گرو گذاشتیم تا مصالح ساختمانی بخریم.» آمارها نشان میدهد که صدها نفر از اعضای ارتش آذربایجان به دلیل حوادث غیر رزمی در طول شش سال گذشته جان باختهاند.
نقض حقوق بشر و آزادی های فردی
با موضع دوگانه غرب در قبال حقوق بشر و آزادی های فردی در دولت های مختلف و حمایت محور استعماری و غربی از دولت الهام علیاف در آذربایجان با وجود اینکه مردم این کشور به شدت از سوی دولت مورد خفقان و ظلم قرار دارند، اما معمولا سازمانهای بین المللی در قبال این اتفاقات سکوت میکنند، البته با تمرکز رسانه های مختلف بر حوادث یک کشور، این سازمان ها نیز معمولا مجبور به واکنش میشوند، این موضوع در قبال آذربایجان نیز صادق است، خفقان و نادیده گرفتن حقوق بشر در این کشور و نقض آزادی های فردی و اجتماعی در طول ۲۰ سال حاکمیت علیاف ها در این کشور به یک اپیدمی تبدیل شده است، دولت آذربایجان به شدت روحیه دیکتاتوری دارد و با هرگونه اعتراض مردمی و یا تلاش برای ایجاد فضای باز سیاسی در این کشور مخالفت می ورزد.
دستگیری مخالفان، بازداشت و کتک زدن روزنامه نگاران و خراب کردن خانه های مردم، افزایش تحرکات اسلام ستیزانه، بازداشت فعالان مذهبی و برخورد خشن دولت باکو با برگزاری تجمعات مردمی از مهمترین موارد نقض حقوق بشر آذربایجان است. دولت آذربایجان خانه های مردم را در شهر تاریخی باکو به نفع ساختمان سازهای ثروتمند خراب میکند، هزاران نفر از خانه هایشان بیرون شدهاند و بعضا هنگامیکه از خانه هایشان بیرون نیامدهاند، خانه را بر سر آنها خراب می کنند. “القار زای” یکی از این افراد است، او میگوید یک شب وقتی با پسر و همسرش خوابیده بود خرابکارها سقف خانه اش را ویران کردند.
در جریان ساخت استادیوم محل برگزاری مسابقات یورو ویژن ۲۸۱ خانوار از خانه هایشان بیرون رانده شدند تا راه را برای ساخت محل برگزاری مسابقه هموار کنند. دولت بیش از ۷۰۰ میلیون دلار صرف ساخت وساز این محل کرد، در حالیکه غرامت افرادی که آواره خیابانها شدهاند را به طور کامل پرداخت نکرد. تخلیه اجباری فقط مربوط به یوروویژن نمیشود، در طی سه سال گذشته ۴۰۰۰ خانه در باکو تخریب شده است.
شهوت شهرتی که کار دست علیاف داد
الهام علیاف که مانند برخی سران کشورهای منطقه حس شهرت و قدرت را در خیال خود می پروراند، با ایده برگزاری مسابقات آوازخوانی اروپا با عنوان یورو ویژن سعی کرد علاوه بر کسب عایدات مادی، وجهه خود در جهان را بهبود بخشیده و شهرت بیشتری کسب کند، علیاف همچنین به دنبال خوش خدمتی به غرب بود تا به آنها نشان دهد در سرکوب اعتقادات مردم شیعه کشور خود موفق عمل کرده است، این نقشه ناشیانه البته بسیار بیشتر از سودی که برای خاندان حاکم آذربایجان داشت، به ضرر آنها تمام شد، در تمرکز رسانه های مختلف به اوضاع آذربایجان ناشی از مسابقات یوروویژن بود که مردم جهان ماهیت واقعی حکومت آذربایجان را که غرب سعی در پنهان کردن آن داشت، دیدند. به این ترتیب سازمان های حقوق بشری که پیشتر ترجیح می دادند در قبال جنایت های خاندان علیاف علیه مردم سکوت کنند، دست به قلم شدند:
سازمان دیده بان حقوق بشر در آستانه برگزاری مسابقات یورو ویژن در جمهوری آذربایجان از بابت شرایط وخیم آزادی بیان و رسانهها در این کشور هشدار داد. در این گزارش به تلاشهای بی ثمر اتحادیه پخشکنندگان اروپایی (EBU) در این زمینه اشاره شده است.
سازمان عفو بینالملل نیز در گزارش اخیر خود از اقدامات دولت باکو در زمینه مقابله با آزادی بیان و آزادی برگزاری تجمع در جمهوری آذربایجان انتقاد کرد و به این کشور رتبه صفر داد. سازمان عفو بین الملل دست کم به ۱۷ مورد از نقض آزادیهای فردی در پرونده جمهوری آذربایجان اشاره کرده است. روزنامه واشنگتن پست در گزارشی به همین مناسبت نوشت که جمهوری آذربایجان در میان۱۷۸ کشور جهان، در زمینه آزادی بیان، در جایگاه ۱۶۲ ایستاده است.
شبکه دو تلویزیون هلند هم در این زمینه یک مستند تکان دهنده از بحران حقوق بشر در جمهوری آذربایجان نشان داد. در این مستند فیلمهایی از خراب کردن خانه های مردمی پخش شد که میبایست در محل خانه های آنها تالار پر زرق و برق مسابقات یوروویژن ۲۰۱۲ ساخته میشد. ویدئوهایی از برخورد پرخشونت پلیس با معترضان و فشار از راه های گوناگون بر خبرنگاران منتقد برای خاموش کردن صدای آنها در معرض دید تماشاگران جهانی قرار گرفت.
مضرات این مسابقات برای خاندان علیاف به همین جا ختم نشد، ناسازگاری فرهنگی مسابقات رقص اروپایی با فرهنگ عمومی مسلمانان آذربایجان، تظاهرات اعتراض آمیز زیادی را در شهرهای مختلف این کشور ایجاد کرد، اعتراض هایی که گرچه به شدت از سوی دولت سرکوب شد، اما می تواند جرقه های تغییر در ساختار حکومت این کشور را ایجاد کند.
بنبست مطبوعات در آذربایجان
بر اساس گزارش سازمان بینالمللی “گزارشگران بدون مرز” جمهوری آذربایجان از لحاظ آزادی مطبوعات در بین ۱۷۹ کشور جهان رتبه ۱۶۲ را دارد. آذربایجان در طول سال ۲۰۱۱ میلادی یکی از مهمترین مراکز فشار و اختناق در برخورد با حق آزادی بیان و اندیشه بوده است. در ماههای اخیر بیش از سی بیانیه از سوی تشکل های بین المللی و داخلی در محکومیت فشار بر خبرنگاران در آذربایجان منتشر شده است. ضرب و شتم و بازداشت خبرنگاران و اخراج خبرنگاران خارجی از کشور از اقدامات رایجی است که علیه اصحاب رسانه در این کشور اعمال میشود.
در همین راستا “ادراک عباساف” برنده جایزه مطبوعاتی که اقدام به انتشار اخبار تخریب خانهها در روستای خود «سولتپه» در خارج از باکو کرده بود، مورد ضرب و شتم وحشیانه مأموران امنیتی شرکت دولتی نفت قرار گرفت. او در اثر این حمله مدتها در بیمارستان بستری شد و علاوه بر شکستگی دنده، بینایی یک چشم خود را نیز از دست داد. زمانی که او مورد حمله واقع شد، ژاکت زرد براقی بر تن داشت که نشان میداد او یک خبرنگار است.
شاهدان عینی اظهار میکنند مأموران امنیتی در حالی که او بیهوش بوده، به مدت ۱۵ دقیقه او را مورد ضرب و شتم قرار دادهاند. عباسف میگوید که کاملاً روشن است که هدف آنها کشتن من بود. پیش از این حمله نیز پدر عباساف مورد حمله قرار گرفت و به بیمارستان منتقل شد. خانه و ماشین او نیز در معرض پرتاب سنگ قرار گرفت و پسر شش سالهاش به طرز مشکوکی توسط خودرو زیر گرفته شد. هیچ کس متهم به انجام این حملات نشد.
ستیز با اکثریت ۹۵ درصدی مسلمان
در آذربایجان همانند سایر بخشها و حوزهها، در حوزه دین مشکلات اساسی وجود دارد، در ۲۰ سال گذشته جمعیت دینی کشور در بدترین شرایط بوده است، این مشکلات باعث خدشهدار شدن آزادی اعتقادات دینی شده است و قوانین مصوب روز به روز دین و دینداری را محدود کرده است. مقامات آذربایجان مساجد را به بهانه های مختلف تعطیل و تخریب میکنند و در باکو به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام در سال ۲۰۰۹ سه مسجد تخریب شد، ممنوعیت حجاب در این کشور مسلمان، مردم را آزار می دهد و دختران با اعتقاد مذهبی به بهانه حجاب حق اولیه و مشروع خود در تحصیلات مدارس و دانشگاهی را از دست می دهند.
نشانه های هجمه های فکری و رسانه ای علیه دین مبین اسلام و بویژه تشیع اخیرا به وضوح در آذربایجان قابل مشاهده است. در ماه های منتهی به سال ۲۰۱۲ ممنوعیت های قانونی جدیدتری علیه اسلام به تصویب مجلس جمهوری آذربایجان رسید. از جمله تصدی امور دینی توسط روحانیون تحصیل کرده در خارج از کشور و نیز تبلیغ دین توسط روحانیون خارجی در جمهوری آذربایجان ممنوع شد. جریمه های مالی و حبسهای درنظر گرفته شده برای نقض کنندگان ممنوعیت های اعمال شده علیه فروش و توزیع کتب و اشیای دینی در این کشور نیز با تصویب مجلس ملی جمهوری آذربایجان در ماه های پایانی سال ۲۰۱۱ میلادی به چند برابر افزایش یافت.
در روزهای آغازین سال ۲۰۱۲ میلادی بیانیهای فرمایشی علیه دین اسلام با امضای ۵۴ تن از نویسندگان و روزنامه نگاران خودفروخته در مطبوعات این کشور منتشر شد. این بیانیه که بنام جمهوری آذربایجان صادر شد، مدعی بود که دین اسلام به زور به مردم این سرزمین قبولانده شده است. در کنار صدور این بیانیه ضداسلام و انتشار آن در مطبوعات جمهوری آذربایجان، انتشار مقالات متعدد دیگر نیز به منظور زیرسؤال بردن تشیع و نهاد مرجعیت و تقلید از مراجع شیعی نیز در دستور کار رسانههای باکو قرار گرفته است. منع برگزاری مناسک مذهبی از جمله در ماههای رمضان و محرم، مخالفت با اقامه نماز در پادگانها و… از دیگر تلاشهای سازمان یافته مقامات جمهوری آذربایجان برای مقابله با اسلام است.
مسابقات یورو ویژن را نیز که البته با انگیزه های متعددی برگزار شده بود، می توان یکی از مظاهر اسلامستیزی علیاف دانست، فیروز هاشملی، روزنامهنگار سرشناس آذری در مورد اوضاع فرهنگی کشور میگوید: «در کشوری که فرهنگ آن از بین رفته و رقص عربی و مسابقه ملکه زیبایی مد شده، امور ایدئولوژیک یا در دست نادانهاست یا در دست دشمنان.» او میافزاید: اگر حرامزادهای را که در اروپا مشهور شده است بیاوری و صدها هزار دلار در جیب او بگذاری، هیچ کار مفیدی برای فرهنگ کشور انجام ندادهای.
علیاف که بهتازگی با ساخت و رونمایی از نماد اُبلیسک، سرسپردگی خود را به شیطان به اثبات رساند، با اعمال سیاستهای ضد دینی از جمله ممنوعیت استفاده از حجاب در مدارس، تخریب مساجد، مراکز دینی، اسلامی و دستگیری و شکنجه علما، روحانیون و اعضای حزب اسلامی آذربایجان به دلیل فعالیتهای مذهبی و دینی و همچنین صدور احکام حبسهای طولانیمدت از ۵ تا ۱۲ سال عملاً خود را در مسیر سقوط قرار داده است؛ این در حالی است که ماده ۱۸ اعلامیه جهانی حقوق بشر تأکید دارد که هرکس حق دارد از آزادی اندیشه، وجدان و مذهب بهرهمند شود.
همچنین طبق ماده ۲۷ میثاق بینالمللی حقوق مدنی ـ سیاسی در کشورهایی که اقلیتهای نژادی، مذهبی یا زبانی وجود دارند، اشخاص متعلق به اقلیتهای مزبور را نمیتوان از این حق محروم کرد.