ببین چگونه شدیم اهل و اهلیِ دنیا!…
رسومِ بازیِ ما با عقیده، رِندانهست
پُر از دروغ و ریاییم و از تو میگوییم!…
بساط زندگی و دین ما، جداگانهست!
اسیرِ روز ظهور و… نشانهها ماندیم…
ولی زمانهٔ ما با «حضور»، بیگانهست
خوشا کسی که گل از باغِ یار میچیند…
کسی که دور تو گردد، همیشه پروانهست
قضیه، ساده شده: کار ما و دستانت…
حکایت دلِ تنگِ پرنده و لانهست!
گداصفت، نرسد تا کمالِ دلداری!…
پرنده، یکسره در فکر آب… یا دانهست!
به جای عاشقی و بینیازی و تسلیم…
اگر که سوی تو رویی کنم، فقیرانهست
اگر تو یاد کنی، قطعِ مهر، ممکن نیست!
ولی توجه من، گاهگاه و سالانهست
اگر جواب کنی، قهر میکنم با تو…
اگر جواب دهی، پاسخت، صمیمانهست
وفای من به تو، گهگاه، میرود بر باد!…
ولی وفای تو از عمقِ جان و مردانهست
اگرچه در خودم از بیعتت نشانی نیست…
نشانههای دلِ من امیدوارانهست!
خدا به قلبِِ من، اِکسیرِ «کربلا» بخشید…
دلم حریم خدا و… مزارِ «جانانه»ست
در انتظار، حسینی شدم، خدا را شکر!…
عنایتش به زمین و زمان، کریمانهست
خوشا مسافرِِ تنها، که مقصدش اینجاست!…
خوشا کسی که دلش، پایبندِ «این خانه»ست
خوشا کسی که به فرمانِ عقل، عاشق شد!…
خوشا کسی که در این آستانه، دیوانهست!