بوى یار

امام مهدى، علیه‏السلام، دربیان شهید سید مرتضى آوینى
این بچه‏ها معماگونه هستند در عین گریستن مى‏خندند و در عین خندیدن مى‏گریند. دل دریایى‏شان مطمئن و آرام است اما در عین حال امواج بیقرارى‏شان بیتابانه خود را به ساحل بلند سینه‏هاى ستبرشان مى‏کوبد. اینان ذخیره‏هاى خداوند براى عصر آخرالزمان هستند برگزیدگانى که تاریخ، هزاران سال در انتظار قدومشان بوده است.

عصاره امتهاى پیشین همانان که «فسوف یاتى الله بقومم یحبهم و یحبونه اذله على المؤمنین و اعزه على الکافرین یجاهدون فى سبیل‏الله و لا یخافون لومه لائم‏»…

چه روزگار شگفتى، تاریخ آینده کره ارض بارور حوادثى بس شگفت است‏حوادثى که مجد و عظمت جهانگیر اسلام را در پى خواهد داشت و این همه را تنها کسى درمى‏یابد که منتظر است و بوى یار را از فاصله‏اى نه چندان دور مى‏شنود و هر لحظه انتظار مى‏کشد تا صداى «اناالمهدى‏» از جانب قبله بلند شود و او را به سوى خویش فراخواند.

راهیان کربلا را بنگر، آنان خوب دریافته‏اند که زندگى به خون وابسته است و پیکر تاریخ، بى‏خون خدا، ثارالله، مرده‏اى بیش نیست و سر مبارک امام شهید برفراز نى رمزى است‏بین خدا و عشاق یعنى که این است‏بهاى دیدار. به یادآر فرموده صاحب‏الزمان را که ما را به اعمالى فراخوانده‏اند که به محبتشان نزدیک‏تر است: «فلیعمل کل امرء منکم ما تقرب من محبتنا» و براستى مگر محبت آنان در چیست؟ در محبت‏حسین. محب حسین محبوب خداست و کدام راه از این نزدیکتر!؟

بشنو، زبان حال آنان را بشنو: حسینا! اماما! هرچند ما عاشورائیان قرن پانزدهم هجرى قمرى کربلا نبودیم تا به نداى هل من ناصر تو پاسخ گوییم و حق را یارى کنیم; اما حسینا ما مى‏دانیم که تاریخ بر محور تو و عاشورا و کربلایت مى‏گردد و زمان از آن مى‏گذرد تا یاران تو را از صلب پدران و رحم مادرانشان بیرون کشد و همه آنان را در زیر علم خونخواهى تو گردآورد و آنان را وارث زمین گرداند و اینچنین همه تاریخ روزى بیش نیست و آن روز روز عاشوراست.

 

ماهنامه موعود شماره ۱۴

همچنین ببینید

من مهدى هستم‏

سيد جمال الدين حجازى‏اين ماجرا مربوط به شخصى است كه «حسن عراقى» نام داشت. او در زهد و معنويت به جايى رسيد كه همرديف بزرگان عصر خويش قرار ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *