بسم الله الرّحمن الرّحیم
بعضی از افراد توفیقاتی نصیب شان میشود که خودشان عظمت آن موفقیت را درک نمیکنند. این سعادتی که نصیب شما شده که اسمتان در دفتر صدیقه کبری ثبت بشود، قابل بیان و درک نیست. بعضی مطالب را هم میشود درک کرد و هم میشود بیان کرد؛ بعضی از مطالب است که قابل درک است اما بیان قاصر است؛ بعضی از مطالب نه قابل درک و نه قابل وصف است. قضیه حضرت زهرا این است. حالا چه شده که شما به این توفیق رسیدید… یا در اثر لقمه ای است که پدرتان خورده و آن نطفه منعقد شده یا در اثر شیر مادرتان هست یا یک عملی انجام دادید که مزدش را خدا این قرار داده است.
صدیقه کبری فاطمه زهرا کسی است که فصل الخطاب روز قیامت، ورود او به محشر است و اینجاست که کمیت عقل لنگ است.
اولاً: روز قیامت چه روزی است؟ روزی است که در قرآن ۲۸ اسم برای آن روز است، یک اسمش روز قیامت است: “یَوْمَ یَقُومُ النَّاسُ لِرَبِّ الْعَالَمِینَ”، اینجاست که عقل مبهوت است همه اولین و آخرین قیام میکنند برای رب العالمین. یک عمر خوانده اید: “إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ”، آن روز، روز رجوع به خداست. “وَنَضَعُ الْمَوَازِینَ الْقِسْطَ”، آن روزی است که میزان های قسط وضع میشود: ” وَالسَّمَاء رَفَعَهَا وَوَضَعَ الْمِیزَانَ” عظمت قیامت بهاندازه ای است که یک سوره در قرآن راجع به زلزله قیامت است: ” إِذَا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزَالَهَا، وَأَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقَالَهَا”. آن روز همچو روزی است: ” یَا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمْ إِنَّ زَلْزَلَهَ السَّاعَهِ شَیْءٌ عَظِیمٌ، یَوْمَ تَرَوْنَهَا تَذْهَلُ کُلُّ مُرْضِعَهٍ عَمَّا أَرْضَعَتْ وَتَضَعُ کُلُّ ذَاتِ حَمْلٍ حَمْلَهَا وَتَرَى النَّاسَ سُکَارَى وَمَا هُمْ بِسُکَارَى وَلَکِنَّ عَذَابَ اللَّهِ شَدِیدٌ” . این نص قرآن است خدا به پیغمبرخاتم خطاب میکند: ای مردمان بپرهیزید خدا را إِنَّ زَلْزَلَهَ السَّاعَهِ شَیْءٌ عَظِیمٌ. خدایی که تمام این کهشکانها، آسمانها و زمین را می فرماید: ” مَتَاعُ الدُّنْیَا قَلِیلٌ “، چیزی نیست، ارزشی ندارد، اما به آن روز که می رسد: إِنَّ زَلْزَلَهَ السَّاعَهِ شَیْءٌ عَظِیمٌ، زلزله قیامت شیء ای است با عظمت، اگر خدای عظیم چیزی را عظیم بشمارد باید درک کرد،چه خبر است ؟
به قدری که قابل بیان است بعد توضیح داده است، علاقه مادر به فرزندش چقدر است؟ جانش را سپر میکند اما نص قرآن این است که آن روز هر مرضعه ای غافل میشود عما ارضعت مادر فرزند را فراموش میکند، بعد خدا می فرماید: “وَتَضَعُ کُلُّ ذَاتِ حَمْلٍ حَمْلَهَا”، روزی که همه این کوهها، میشود مثل هوای منبث، هوای منبث چیست ؟ شعاع آفتاب که می افتد بعد که نگاه کنی میبینید یک ذراتی در آن شعاع میگردد، به تاریکی دیده نمیشوند، به آن روشنی دیده میشود. آن زلزله قیامت کوهها را مثل آن ذره های که هوای منبث میکند، حالا بر سر من و تو چه می آید؟ این است که آن روز خدا به پیغمبر می فرماید: تو میبینی مردم مست اند، ولی مست نیستند، از شدت عذاب این چنین اند. همچو روزی شدت به جایی می رسد که همه میگویند: وانفسا، همچو وقتی، همچو هنگامه ای که این متن قران است آن هم حدیث صحیح است…، حدیث صحیح یعنی حدیثی که فقها بر طبق سند آن حدیث فتوا صادر میکنند، در حکم الله نظر می دهند، حدیث صحیح این است… وقتی همه بیچاره میشوند، اولین و آخرین همه درمانده میشوند آن وقت ملائکه می آیند با الویه تسبیح، تکبیر، تحمید . این تسبیح حضرت زهرا را بعد از نماز ترک نکنید، این تسبیحات اکسیر احمر است، این هدیه خداست به فاطمه زهرا . بعد می آیند با پرچم های سبحان الله، الحمدلله و لا الله الا الله و الله اکبر . چه جور وارد محشر میشود؟ منادی ندا میکند: یا اهل المحشر! ای اهل محشر! نکسوا رؤسکم، همه سرتان را پایین کنید، چشم ها را ببندید، چه خبر است؟ تجئ فاطمه بنت محمد. بر ناقه ای سوار است، که شرح ناقه اش داستان مفصلی دارد در محملی می نشیند ظاهرها رحمه الله، باطنها عفوالله، ظاهر آن محمل رحمت پروردگار است، باطن آن محمل عفو خداست، آن رحمت بی نهایت در ظاهر آن محمل است، همه اهل محشر سر به زیر، همه چشمها پوشیده، بعد می آید کنار عرش خدا، وقتی رسید… خاتمه محشر اینجاست، حلال مشکل آن روز این کلمه است، بعد که رسید کنار عرش، گفتنی نیست دیگر، آنچه میشود گفت این است که دست میکند از زیر پرده ای که بر سرش است، یک پیراهن غرقه به خون در می آورد روی سرش میگذارد، بعد که این کار را کرد جبرئیل می آید میگوید: خدا به تو سلام می رساند، میگوید هر چی می خواهی بخواه. دیگر حد ندارد. اولین کلمه ای که میگوید: یا رب! شیعتی .
حالا شما در آن منطقه، شب شهادت او خواب را بر خودتان حرام کردید، روز شهادت او به سر و سینه زدید، آیا ممکن است آن روز شما را فراموش کند؟ اجرتان آن وقت است. قدر این نعمت را بدانید .
قزوین مرکز علمای عظام بوده، اکابری در قزوین پیدا شدند، در فقه در اصول، در معقول و منقول علاوه بر آن فقهای عظام، مثل صاحب ضوابط، امثال این افراد، این یادگار آنهاست که شما اینجور پروردیده شده اید. این نتیجه زحمات فقهای سلف قزوین است، علاوه مرکز اوتاد بوده است، رجالی در فنون و در علوم غریبه، در معنویات بر طبق کتاب و سنت، نه بر طبق اباطیلی که امروز پیدا شده است، این ها تربیت شدهاند اصحاب کرامات، رجال قزوین این افراد بودند، ان شاء الله شما هم آن میراث سلف را حفظ میکنید، هر سال فاطمیه باید دو برابر باشد، هیئتی باقی نماند مگر این که روز شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) بیرون بیاید. خبر دارید آن هئیت ها چه میکند ؟ هر هئیتی که بیرون می آید یک مرهمی است بر قلب امام زمان. اوست که نگاه میکند آن بدن را با پهلوی شکسته، در آن قبر میبیند. خواه، ناخواه اجر شما حساب ندارد، شما قدر خودتان را باید بدانید، مخصوصا در این پیشآمد شهادت رئیس مذهب . اول کلمه ای که مادرت به تو یاد داد: مذهب از کی داری ؟ از امام جعفر صادق، مذهب یعنی چه؟ مذهب یعنی راه . مذهب از امام جعفر صادق است، یعنی راهی که باید بشر بر آن راه برود تا به رضای خدا برسد منحصر است به آیین جعفر بن محمد .
کی شناخته که امام ششم کیست؟ ۱۲۴هزار پیغمبر آمدند نبوت همه انبیاء به رسالت خاتم تمام شد، خاتم النبیین ختم کرد رسالت ولی باز نتیجه بعثت تمام انبیا تمام نشد الا به ولایت امیر المؤمنین، “الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی”، همان نبوت همان امامت باز تمام نشد مگر وقتی که جعفر بن محمد بر کرسی تدریس نشست، چهار هزار نفر را تربیت کرد. عصاره دین و آیین را به بشریت بیان امام ششم آموخت . این است که روز شهادت حضرت صادق باید تمام این مملکت که افتخارش این است که پیرو مذهب جعفری است، باید آن روز عاشورای دوم بشود. دهی ان شاء الله در قزوین باقی نماند مگر شهادت آن حضرت هیأت بیرون بیاید، اسم تان را در این دفترها ثبت کنید، بعد نتیجه اش کی میشود؟ وقتی که نه پدر به درد می خورد و نه مادر و نه برادر، نه زن و نه فرزند . کی است ؟ وقتی عزرائیل می آید دم جان دادن، آن وقت می فهمی . چرا؟ چون خود امام ششم فرمود: رحم الله من احیی امرنا، رحمت خدا بر آن کسی که امر ما را احیا کند، خب این جوان روز شهادت مادر او به سر و سینه زده، آن هیئت عزاداری را بیرون آورده، این احیای امر او هست، یا نه ؟ آن دعا نصیب این است. روز شهادت امام ششم به سر و سینه زدی، در گوشه قزوین، دم جان دادن، شب اول قبر، خود امام ششم، به بالینت حاضر خواهد شد . مقام این است.
این قضیه را اساطین اهل حدیث نقل کردند، از مفضل بن عمر، گفت: من با حضرت در مکه قدم می زدیم، رسیدیم به یک زنی، آن زن با دخترهایش زار زار گریه میکردند، در مقابل آنها یک گاو مرده ای بود، امام ششم به آن جا رسید، رو کرد به آن زن که چرا گریه میکنی؟ گفت تمام معیشت من و این دختر های یتیم از شیر پستان این گاو بود، آن هم مرد، من و بچه هایم چه بکنم؟ این کلمه را که شنید فرمود: آیا می خواهی گاو مرده را برایت زنده کنم؟ زن سر بلند کرد گفت : با این دردی که من دارم، آیا مرا مسخره میکنی ؟ این است امام ششم: یک لب جنباند بعد قدمش را به گاو زد، تا قدم رسید به گاو، یک دفعه گاو مرده به سر پا ایستاد . مهم این است که قدم او این کار را میکند؛ کاری که نفس عیسی بن مریم کرد، قدم جعفر بن محمد میکند. یک مرتبه زن شیون زد، ایها الناس! بیایید که عیسی بن مریم پیدا شده . مفضل گفت : امام فوری خودش را در میان جمعیت گم کرد که مردم نفهمند چه خبر است . این است مقام امامت او . رأس و رئیس مذهب این است.
شیخ مفید از شیخ صدوق، شیخ صدوق از علی بن بابویه، پدرش روایت میکند. سند حدیث می رسد به سدیر صیرفی . سدیر گفت: شب خواب دیدم: وارد شدم در محضر رسول خدا دیدم یک طبقی مقابل حضرت است، پرده را از آن طبق برداشت، خرمایی دیدم که هرگز ندیده بودم، یک دانه تناول کرد، گفتم: یا رسول الله! یک دانه هم به من بده . یک دانه به من داد، تا رسید به هشت دانه، به دانه نهم که رسید گفتم یا رسول الله! زدنی، بیشتر عنایت کن، فرمود: همین اندازه تو را بس است، از خواب پریشان بیدار شدم که این چه خوابی بود، گفتم بروم، تعبیر خواب را از امام ششم بپرسم . روز حرکت کردم …، آن هم شیخ الطائفه، شیخ مفید از امام المحدثین، شیخ صدوق، قضیه را نقل میکند…، گفت: رفتم حضور حضرت که تعبیر خوابم را سؤال کنم، تا وارد شدم دیدم یک طبق مقابل اوست همچنان که دیشب دیده بودم، بهتم زد. پرده را از روی طبق برداشت، دیدم خرما، همان خرماست، یک دانه برداشت تناول کرد، گفتم: یابن رسول الله! به من هم عطا کن، یک دانه داد، رسید به دانه هشتم، دانه هشتم را هم داد، بعد گفتم یابن رسول الله زدنی، تا گفتم زدنی، فرمود ای سدیر! اگر رسول خدا دیشب زیاد میکرد، من هم زیاد میکردم . این است امام ششم . معنی این کلمه این است که او خود پیغمبر است، آمده تعبیر خواب را ببیند میبیند آنچه در خواب است، همان در بیداری است. خدا می خواهد به ما بفهماند: او جان پیغمبر است، کسانی که روز شهادت حضرت صادق، پای پرچم عزای او به سر و سینه می زنند، اینها برای خود خاتم النبیین عزاداری میکنند، این است که این فرصت ها از دست ما رفته. ان شاء الله این سعادت را حفظ کنید، آن وقت مصیبت کبری داهیه دهیا این است : همچو کسی قبرش ویران است. هشتم شوال می آید کنار آن قبر زائری نیست.
چهار پیکر آنجا آرمیده است: امام حسن بن علی، کیست ؟ روز هشتم شوال همچو روزی است، یکنفر آنجا خوابیده با آن قبر ویران، کسی است که ۱۲۴ هزار پیغمبر فقط حاجتشان این است که خدا به آنها اجازه بدهد، بیایند به زیارت حسین بن علی، آن حسین بن علی که تمام انبیا که آرزویشان زیارت اوست، هر شب جمعه زائر قبر حسن بن علی، همچو قبری خراب و ویران است.
قبر دیگر، قبر زین العابدین، سید الساجدین…، روز قیامت که میشود منادی ندا میکند: أین زین العابدین ؟ همه اولین و آخرین نگرانند که این کیست که تمام نتیجه خلقت عبادت خداست!! ” وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ” . باز تمام بندگان خدا زینتشان اوست، یک وقت میبینند علی بن الحسین وارد شد.
دیگری که در آنجا در آن قبر خراب دفن است کیست ؟ باقر علوم الاولین وآلاخرین، کسی که پیغمبر خاتم به جابر بن عبدالله فرمود : ای جابر! تو زنده می مانی تا وقتی پسرم محمد بن علی را ببینی، وقتی دیدی سلام مرا به او برسان، او هم در یک قبر خراب است.
قبر چهارم، قبر رئیس مذهب ماست . ان شاء الله در قزوین، و شهرهای اطراف قزوین، روز هشتم شوال که روز خرابی قبور ائمه بقیع است، اقامه عزا کنید و این روز را اهمیت بدهید، ان شاء الله باید مسلمین به پا خیزند . این وهابیتی که ساخته و پرداخته مسیحیت است، این ها را ساختند که آثار اسلام را محو کنند، هر امتی سعی میکند، آثار خودش را حفظ کند، ولی اینها را روی کار آوردند، تمام آثار را محو کردند، آثار غزوه احد، بدر، حنین، ائمه بقیع، قبر حمزه سید الشهداء؛ برخلاف تمام قوانین دولی، منتها چون زائیده غرب اند، مولود مسیحیت اند، آن جامعه ملل، که دم می زند از حقوق بین الملل این قدر درک ندارد که این آثار متعلق به مسلمان روی زمین است، یک عده به چه منطقی این آثار را محو کنند . ان شاء الله شما هم به پا خیزید آن روز را احیا کنید، که بقیه شهرها هم از شما تبعیت کنند و ان شاء الله این ندا در دنیا بپیچد، و این حق ضایع شده احقاق بشود . خدا به حرمت اهل البیت به همه شما توفیق بدهد که در مراسم عزای ائمه دین، سنگ تمام اخلاص را بکار بگذارید و سعادت دنیا و آخرتتان را تامین کنید.
اللهم کن لولیک الحجه بن الحسن صلواتک علیه وعلی آبائه، فی هذه الساعه وفی کل ساعه ولیا وحافظا وقائدا وناصرا ودلیلا وعینا حتی تسکنه أرضک طوعا وتمتعه فیها طویلا.