یکصد و شصت و ششمین نشست از سلسله نشستهای فرهنگ مهدوی با موضوع سنجش عیار شیعیان در عرصه ظهور در سالن اجتماعات مسجد امیر برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی مؤسّسه فرهنگی هنری موعود عصر(عج)، در آخرین پنجشنبه تابستان سال جاری در آستانه میلاد سراسر سعادت حضرت ختمی مرتبت محمّد مصطفی، صلوات الله علیه و آله و سلم و میلاد صادق آل محمّد(ع)، نشست «سنجش عیار شیعیان در عرصه ظهور» با سخنرانی حضرت حجّت الاسلام و المسلمین «محمّدباقر علوی تهرانی» در سالن اجتماعات مسجد امیر برگزار شد. این نشست با نشست ۱۶۳ با موضوع «غربالگری در آخرالزمان» مرتبط است که با هدف بیان وجوه گوناگون پایدارسنجی مؤمنان و شیعیان در تلاطم بیامان قبل از ظهور حضرت قائم المنتظر مهدی موعود، عجل الله تعالی فرجه الشریف برگزار شد.
حجّت الاسلام و المسلمین علوی تهرانی ضمن یادآوری نشست پیشین، بیان کرد که در آموزههای ادیان ابراهیمی ویژگیهای منجی آخرالزّمان مورد بررسی قرار گرفته که شناخت این ویژگیها مهمترین مسئله عقیدتی ماست. شناخت منجی هم در منابع عامّه، مانند سنن ابیداوود مورد توجّه قرار گرفته و هم در منابع شیعی، مانند «کمال الدین و تمام النعمه» شیخ صدوق.
رسالت اصلی منجی، دادگستری
استاد علوی روایتی را از کتاب شیخ صدوق نقل کردند: از وجود نازنین حضرت امام هادی(ع) نقل شده که فرمودند: «امام بعد از من، حسن بن علی العسکری است و بعد از او قائم ما قیام خواهد کرد و زمین را پر از عدل و داد خواهد نمود؛ همانطور که پر از ظلم و جور شده است.»
ایشان با توضیح اینکه بر اساس روایات بسیاری که در منابع شیعه و سنّی آمده، رسالت اصلی منجی عدالت گستری است، تحقّق این رسالت را با یاری مؤمنان ممکن دانستند.
ایشان با یادآوری اینکه رکن اوّل و دوم عدالتگستری، «امام عادل» و «برنامه و یاوران عادل» است، تاکید کردند: «هدف و نحوة زندگی ما باید به گونهای باشد که امام عصر(عج) روی ما حساب باز کنند.»
ایشان در توضیح یاری کردن امام افزودند:
«یاری کردن امام زمان(عج) مبتنی بر عهد است؛ همانند عهدی که حضرت امیرالمؤمنین(ع) از شیعیان خود بعد از جنگ نهروان گرفتند. محتوای سخن ایشان این بود که: پیامبر از من عهدی گرفتند و به من فرمودند: ای پسر ابیطالب! ولایت امّت من با توست. پس اگر آنها ولایت تو را بدون نزاع پذیرفتند و با تو به خشنودی جمع شدند، اقامة عدالت کن! ولی اگر دیدی کسی نیست تو را کمک کند، آنها را رها کن. آنها را به حال خودشان بگذار.
بعد از این بیان حضرت امیر(ع) خطاب به شیعیان خود فرمود: «اگر حمزه و برادرم جعفر بودند، هرگز از روی جمع ما احدی دیگر با آن دو نفر عهد نمیبستند؛ ولی چه کنم که گرفتار عمویم عبّاس و برادرم عقیل شدم. با این وجود بهتر دیدم که خاندانم را حفظ کنم.» بنا بر برخی روایات، حضرت امیر(ع) فرمودهاند که اگر حضرت چهل یاور حضرت را همراهی میکردند، سقیفه رخ نمیداد. چهل مؤمن با اراده.»
سیّد بزرگوار استاد علوی با بیان اینکه در طیّ حدود هزار و دویست سال حضرت حجّت(عج) هنوز منتظر ۳۱۳ نفر هستند، هشدار دادند که تنها راه ظهور امام این است که مؤمنان با عنایت امام از ظلمات به سمت نور خارج شوند.
رکن سوم؛ امّت عدالتپذیر
محمّدباقر علوی رکن سوم تحقّق عدالتگستری را امّت عدالتپذیر دانست و افزود:
«اگر امّت عدالتپذیر نباشد، سرنوشت امام یا شهادت است در مسجد کوفه یا واگذاری خلافت؛ همانگونه که برای امام حسن مجتبی(ع) چنین شد.»
علوی با انتقاد از انتظار منفعلانه، بیان کرد: «این ضرب المثل تلخ، استراتژی و تاکتیک ما شده است: تنبل نرو به سایه، سایه خودش میآیه! ما هم میگوییم مهدی بیا! این استراتژی غلط است؛ بلکه ما باید به سمت امام برویم و عهد خود را تجدید کنیم.»
شیعه به دنبال جهانبینی و ایدئولوژی مهدوی
استاد علوی تأکید کرد که شیعه تراز، در دو بستر «جهان بینی» در باب تفکّر و «ایدئولوژی» در باب رفتار باید تغییر پیدا کند. ایشان پس از این سخن به بیان روایاتی پرداختند که به افضلیت وبرتری علم و معرفت اشاره کردهاند؛ از جمله این روایت شریف که میفرماید: «خواب عالم از عبادت عابد برتر است.»
استاد علوی روایتی از امام رضا(ع) را به عنوان مشخّصه ضروری شیعیان بیان کرد: «حضرت امام رضا(ع) میفرمایند: «شیعیان ما نسبت به امر ما تسلیمند»، تسلیم محض! حال با این ویژگی که امام بیان فرمودند، زندگی خویش را بسنجیم! شئون زندگی ما و شما از صبح تا شب چند تا آیه است؟ یادگیری و عمل به چند حدیث است؟ قرآن برای تبرّک روی سفره عروس و داماد نیست؛ برای عمل کردن است! امام به وضوح میفرمایند که شیعیان ما تسلیم امر ما هستند، با دشمنان ما مخالفند، دنیا طلب نیستند؛ کسی که این ویژگی را نداشته باشد، شیعه نیست.»
شیعه، اهل ورع و تقوا
استاد علوی به روایتی اشاره کردند که رسول اکرم(ص) در زمان فتح مکّه فرزندان هاشم و عبدالمطّلب را صدا زدند و فرمودند: «به خدا قسم! یاوران من از شما و بین شما نیستند؛ الّا پرهیزگاران! آگاه باشید، روز قیامت میآید و من شما را نمیشناسم؛ امّا اهل تقوا از هر قومی که باشند، میشناسم؛ [شما را نمیشناسم] چرا که تتّعمات دنیا را به دوش کشیدید، آگاه باشید که من هیچ عذری با شما، بین خودم و خدا باقی نگذاشتم.»
استاد علوی براساس این روایت افزودند: «نشانه اهل تقوا ترک دنیا است. اگر پا بر روی سیم خاردار دنیا گذاشتی و رد شدی، به امام زمان(عج) هم میرسی. شیعه کسی است که از دنیا بریده و اهل تقوا و معرفت است، با اهل بیت دوست و با دشمنانشان دشمن است و خدا و پیغمبر را به حقیقت و در جایگاه حقیقی خودشان میشناسد.»
جابر جعفی خدمت امام باقر(ع) آمد، حضرت فرمودند: «فکر میکنی برای شیعه بودن بگی ما اهل بیت را دوست داریم؟ به خدا قسم شیعه ما نیست؛ مگر تقوای الهی داشته باشد و خداوند را اطاعت کند.»
استاد علوی پرسید: «منظور از تقوا چیست؟» و پاسخ داد:
«در بیانات امیرالمؤمنین علی(ع) چنین است که تقوا یعنی اگر همة زندگی را بر روی دایره بریزید و در میان مردم بچرخانید، شرمنده نمیشود. در روایات آمده است که شیعیان ما شناخته نمیشوند؛ الّا به این خصائص: اهل تواضع هستند و نه اهل ذلّت. اهل خشوعند، بندهاند، دائم به یاد خداوندند، یعنی گناه نمیکنند. اهل نمازند، اهل نیکی به پدر و مادرند، نسبت به همسایگان رئوفند، اهل راستگوییاند، اهل تلاوت قرآنند، دستشان از ظلم به مردم کوتاه است و به مردم خیر میرسانند. در بین طایفه، امین طایفه اند.
این حدیث از اهل بیت علیهم السلام بسیار مشهور است که میفرمایند: «ولایت ما به کسی که در سایه عمل و اهل ورع نباشد، نمیرسد.» این یعنی شیعیان نباید به نام شیعه اکتفا کنند؛ بلکه باید تفکّر و نحوة رفتارشان هم شبیه به شیعیان باشد؛ جوری که امامان توصیه فرمودهاند.»
ما را به دشمن چه حاجت؟!
استاد علوی در ادامة روایت امام رضا(ع) دربارة ویژگی شیعیان افزودند:
«امام رضا(ع) در فرازی دیگر میفرماید: «کسی که با شیعیان ما دشمن است، با من دشمنی کرده است.» حال بیاییم ببینیم چقدر شیعیان به یکدیگر میپرند و نزاع میکنند؟ ما را به دشمن چه حاجت؟! اگر غیر از این است، اینهمه غیبت و تهمت چیست؟ اگر ما به راستی و به توصیة امام، همدیگر را دوست داریم، چرا جامعه اینقدر فقر دارد؟ تا کی اینهمه بیمهری؟ منتظر چه هستیم؟ امیرمؤمنان علی بن ابیطالب(ع) در روایتی میفرمایند که اگر شیعهای از شیعیان ما مریض باشد، ما ناراحت میشویم. هیچ یک از شیعیان ما نیست که مغموم بشود، مگر اینکه [من امام زمان] به غم او غمگین میشوم.» پس شایسته است که ما هم به غم امام غمگین شویم؛ چون دوستدار اوییم. و البتّه شاد میشویم به شادی آنها. چرا؟ چون در زمان آفرینش انوار و اجسام، از اضافه گِل ایشان خلق شدهایم.»
به نام امام، همّت کنیم
استاد علوی شیعیان را به دو دسته تقسیم کردند، شیعه عادی و دیگری شیعه ممتاز. شیعه عادی کسی است که نام شیعه را یدک میکشد؛ امّا به خاطر بدفکری و بدعملی در انتها در سیاه لشکر عمر سعد قرار میگیرد؛ امّا شیعه عالی و ممتاز در سپاه امام حسین(ع) بود.
استاد علوی راه حلّ تبدیل شدن به یک شیعه عالی را در همّت کردن به خاطر امام زمان علیه السلام و برای ایشان دانستند و افزودند:
«مؤمنان! کار، امروز با صدقه کار جلو نمیرود! با خریدن اسب تیزرو و شمشیر کار درست میشود! ما خوب زندگی نمیکنیم؛ امّا اگر یک گام برای خوب شدن برداریم، خداوند همان یک گام را میخرد. اگر ما همّت سلمان شدن نداریم، حدّاقل مسلمان بشویم. در خلوت خود شبانه دعای عهد بخوانیم و تهیدستی خود را به آستان امام عصر، ارواحنا له الفداء عرضه بداریم و از او – و فقط او – طلب فهم و درک و باور کنیم.»
پایان