از آنجایی که علویان و شیعیان به لحاظ اعتقادی به نظام حاکم سوریه، به ویژه خانواده بشار اسد نزدیک هستند، بنابراین در طول ۱۵ ماه گذشته هیچگاه در تظاهرات ضدّ دولتی شرکت نکردهاند. با اینکه این دو طیف مذهبی هرگز از امتیازات ویژهای در دوران حاکمیت مرحوم حافظ اسد و بشار اسد برخوردار نبودهاند؛ امّا سلفیها و وهّابیهای سوریه که عمدتاً در شهرهای حمص، ادلب و حماء ساکن هستند، نسبت به اتباع این دو طایفه، کینه شدیدی دارند.
آنچه که اکنون در سوریه و لبنان و حتّی عراق رخ میدهد، پیش درآمد یک جنگ مذهبی تمام عیار است که در آینده نه چندان دور، سراسر خاورمیانه را در بر خواهد گرفت.
آیا جنگ مذهبی به شیوه جنگ بالکان که از سال ۱۹۹۲ م. آغاز و تا سال ۱۹۹۵ م. ادامه داشت، عملاً در منطقه خاورمیانه آغاز شده است؟ از آنجایی که معمولاً به کارگیری واژه «جنگ مذهبی» کمی ترسناک و حسّاسیت برانگیز است؛ بنابراین هیچ گاه تجزیه و تحلیل دقیق و درستی از جریانهای سیاسی و رخدادهای امنیتی منطقه، به ویژه سوریه ارائه نمیشود؛ امّا واقع امر این است که آنچه اکنون در سوریه و لبنان و حتّی عراق رخ میدهد، پیش درآمد یک جنگ مذهبی تمام عیار است که در آینده نه چندان دور، سراسر خاورمیانه را در بر خواهد گرفت. فاجعه منطقه «الحوله سوریه» در واقع کشتار هدفمند شیعیان و علویهای سوریه است که متأسّفانه رسانههای غربی و عربی این کشتار را به نظام سوریه نسبت دادند.
اگرچه سیستم امنیتی و نظامی سوریه قابل دفاع نیست و این نظام در طول ۴۰ سال گذشته یک فضای دهشتناک امنیتی را بر مردم سوریه حاکم ساخته؛ امّا کشتار اخیر ساکنان الحوله مقدّمه بروز یک جنگ مذهبی در سوریه تلقّی میشود. منطقه الحوله که اخیراً مورد حمله وحشیانه سلفیها قرار گرفت، در حومه شهر حمص قرار دارد که اغلب ساکنان آن را علویان و شیعیان تشکیل میدهند. این خانوادهها تا ۶ ماه پیش در «حیّ الزّهراء(س)» «حمص» ساکن بودند؛ امّا همواره مورد تهاجم وحشیانه سلفیها و وهّابیهای جنایتکار قرار میگرفتند که شمار زیادی از آنان قتل عام شدند. بنابراین این خانوادهها برای در امان ماندن از حملات شبانه ارتش موسوم به «آزادیبخش سوریه» به رهبری سرهنگ ریاضالاسعد و سلفیها، به منطقه الحوله مهاجرت کردند.
از آنجایی که علویان و شیعیان به لحاظ اعتقادی به نظام حاکم سوریه، به ویژه خانواده بشار اسد نزدیک هستند، بنابراین در طول ۱۵ ماه گذشته هیچگاه در تظاهرات ضدّ دولتی شرکت نکردهاند. با اینکه این دو طیف مذهبی هرگز از امتیازات ویژهای در دوران حاکمیت مرحوم حافظ اسد و بشار اسد برخوردار نبودهاند؛ امّا سلفیها و وهّابیهای سوریه که عمدتاً در شهرهای حمص، ادلب و حماء ساکن هستند، نسبت به اتباع این دو طایفه، کینه شدیدی دارند.
در سال ۱۹۸۱ م. زمانی که «اخوان المسلمین سوریه» در دوران حاکمیت مرحوم حافظ اسد در شهرهای حمص و حماء دست به شورش زدند، ابتدا به ترور شخصیّتهای علوی شاغل در دستگاههای دولتی پرداختند؛ امّا از آنجایی که شرایط در آن زمان کاملاً دو قطبی بود، بنابراین مر حوم حافظ اسد، رئیس جمهوری وقت سوریه، سلفیهای اخوانالمسلمین را به شدّت سرکوب کرد، بنابراین کینه سلفیها و وهّابیهای سوریه نسبت به شیعیان و علویها، سابقه ۳۰ ساله دارد و امروز این سلفیها با کمک مالی و لجستیکی عربستان و قطر تلاش میکنند تا از دولت علوی بشار اسد انتقام بگیرند.
از سوی دیگر، آمریکا و غرب در شبیهسازی حوادث تاریخی صدر اسلام، مهارت فوقالعادّهای دارند و اکنون درصدد ایجاد تقابل میان شیعیان و سنّیها هستند؛ همچنان که این وقایع نیز در دوران حاکمیت ننگین معاویـ[ بن ابی سفیان بر شامات وجود داشت. با آغاز درگیریهای داخلی سوریه با اینکه ۱۸ طایفه مختلف در سوریه وجود دارد؛ امّا سلفیهای مزدور به تحریک عربستان سعودی و قطر، تهاجمات خود را متوجّه شیعیان و علویان کردهاند. سلفیها هیچگاه سایر طوایف موجود در سوریه، مانند «شیطانپرستان»، «یزیدیها»، «درزیها» و «مسیحیان» را مورد تهاجم قرار نمیدهند و تنها به شیعیان و علویان حمله میکنند. هدف این است که تا از رهگذر حمله به شیعیان و علویان پای سایر کشورهای منطقه، مانند ایران، عراق، لبنان و ترکیه را به یک جنگ مذهبی منطقهای بکشانند. درگیریهای اخیر میان علویان و سلفیهای دو منطقه «جبل محسن» و «حی التبانه» در شهر «طرابلس لبنان» در چارچوب این طرح شوم قرار دارد. حمله به «دیوان وقف شیعیان» در عراق و طرح موضوع استیضاح دولت نوری مالکی نیز بخشی از سناریوی بالکانیزه کردن خاورمیانه تلقّی میشود. هر چند هنوز پازلهای مربوط به این طرح کاملاً مشخص نشده؛ امّا به نظر میرسد حوادث آینده سوریه، منطقه را به سمت یک جنگ مذهبی کاملاً هدفمند هدایت خواهد کرد.
طرح آینده آمریکا، غرب، عربستان و قطر، تشویق سلفیها به ترور شخصیّتهای شیعه و علوی بلندپایه و تأثیرگذار سوریه است تا از این رهگذر، تقابل میان شیعیان و سنّیها تشدید شود. هدف از اجرای این طرح این است که آمریکا و غرب به بهانه مهار این جنگ طایفهای که قطعاًبه لبنان و عراق نیز سرایت خواهد کرد؛ با استفاده از نیروی نظامی وارد سوریه شوند.
در چنین فضایی، زمینه سرنگونی دولت سوریه فراهم خواهد شد و سرانجام حزبالله لبنان نیز با کمک نیروهای ضدّ مقاومت لبنان مورد تهاجم قرار خواهد گرفت. در نهایت آنچه که برای آمریکا، غرب و عربستان مهم است، قطع محور تهران ـ دمشق ـ بیروت، حذف حزبالله از عرصههای امنیتی و نظامی لبنان و فراهم ساختن یک محیط پیرامونی کاملاً امن برای رژیم صهیونیستی خواهد بود. بنابراین اوضاع سوریه در آینده، شاهد تنشهای بیشتری خواهد بود و حمله سلفیها به علویان و شیعیان سوریه تشدید خواهد شد.
با توجّه به اینکه اخیراً روسیه موضع خود را نسبت به بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه تغییر داده، به نظر میرسد که روسها در آینده پشت بشار اسد را خالی خواهند کرد. تشدید فشار نظامی، سیاسی، رسانهای و تلاش برای به شکست کشاندن طرح ۶ مادّهای
کوفی عنان فرستاده دبیر کلّ «سازمان ملل» به سوریه، تشدید عملیات انتحاری و ترور شخصیّتهای بلندپایه سوریه، بخشی از سناریویی است که قرار است در آینده نزدیک در این کشور عملیاتی شود.
هانیزاده