میعادگاه منتظران

بیش از هزار سال است که مسجدمقدس جمکران میعادگاه منتظران وسجده‌‌گاه مشتاقان کوى مهدى، علیه‌‌السلام، است. و هر شب‌‌چهارشنبه هزاران عاشق دلسوخته ازگوشه و کنار ایران اسلامى و دیگرکشورها به این مسجد رو مى‌‌آورند تاشاید نشانى از آن یار غایب از نظربیایند.

به منظور فراهم آوردن امکان‌‌ارتباط گسترده‌‌تر خوانندگان موعودبا مسجد شریف جمکران بر آن شدیم‌‌که در هر شماره صفحاتى را به این‌‌مسجد اختصاص دهیم.

مطالبى که در این صفحات درج‌‌مى‌‌شود همگى توسط معاونت‌‌فرهنگى مسجد مقدس جمکران تهیه وتدوین شده و در اختیار علاقه‌‌مندان‌‌موعود قرار گرفته است.

برادر «علیرضا سالار» از تهران:

آیا درست است که مى‌‌گویند امام‌‌زمان، علیه‌‌السلام، در بین مردم‌‌هستند و زندگى مى‌‌کنند؟

۱. امام زمان، علیه‌‌السلام، از آن روکه پیشوا و مقتداى انسانهاست، و از آن‌‌جهت که حجت‌‌خدا بر بندگان است و به‌‌عنوان نمونه عملى و الگوى عینى اسلام‌‌و احکام متعالى قرآن براى همه‌‌مسلمانان معرفى شده است، بایدخصوصیات و نیازهاى سایر انسانهارا داشته باشد، تا عذرى براى مردم‌‌باقى نماند. نگویند او چون غرایز وامیال بشرى در وجودش نبود ونیازهایى مانند ما نداشت، قادر بودزندگانى خود را بر طبق خواسته خدا ومطابق با احکام اسلام قرار دهد.

پس مى‌‌توان گفت: امام زمان، علیه‌‌السلام، نیز همچون سایر انسانهاغرایز و نیازهاى بشرى دارد، همانندآنها نیازمند زندگى اجتماعى است و دربین مردم زندگى مى‌‌کند، همچون آنان‌‌غذا مى‌‌خورد و همانند آنان در بازاررفت و آمد دارد. و این ویژگى نه فقطبراى امام، علیه‌‌السلام، بلکه براى همه‌‌پیامبران، علیهم‌‌السلام، نیز ابت‌‌بوده‌‌است.

«و ما ارسلنا من قبلک من المرسلین‌‌الا انهم لیاکلون الطعام و یمشون فى‌‌الاسواق.» (1)

«پیش از تو نیز هیچ پیامبرى رانفرستادیم مگر اینکه آنان نیز غذامى‌‌خوردند و در بازارها راه مى‌‌رفتند.»

۲. این که در روایات آمده است که‌‌مردم امام زمان، علیه‌‌السلام، رامى‌‌بینند ولى نمى‌‌شناسند، مى‌‌توانددلیل دیگرى باشد بر اینکه او در میان‌‌مردم زندگى مى‌‌کند و با آنان معاشرت‌‌دارد، اما به خاطر حکمتهاى خاصى که‌‌غیبت او را اقتضا مى‌‌کند، مردم ازشناختن او محروم هستند.

«یجعل الله بینه و بین الخلق‌‌ججابا یرونه و لا یعرفونه.» (2) امام‌‌صادق، علیه‌‌السلام.

۳. در روایات متعدد آمده است که‌‌حضرت مهدى، علیه‌‌السلام، هر سال درمراسم عبادى حج‌‌حاضر مى‌‌شود وهمراه با مردم، مناسک و اعمال حج راانجام مى‌‌دهد.

«یفقد الناس امامهم فیشهد الموسم‌‌فیراهم و لا یرونه.» (3) امام صادق، علیه‌‌السلام.

عثمان بن سعید عمرى – اولین نایب‌‌خاص امام زمان، علیه‌‌السلام – گویا درصدد اثبات همین حضور مستمر آن‌‌بزرگوار در بین مردم است که سوگندیاد مى‌‌کند و مى‌‌فرماید:

«والله ان صاحب الامر لیحضرالموسم کل سنه، فیرى الناس ویعرفهم و یرونه و لا یعرفونه.» (4)

«به خدا سوگند، حضرت صاحب‌‌الامر، علیه‌‌السلام، هر سال در موسم‌‌حج‌‌حاضر مى‌‌شود، مردم را مى‌‌بیند ومى‌‌شناسد اما مردم او را مى‌‌بینند ونمى‌‌شناسند.»

۴. در جریان یکى از تشرفات به‌‌محضر امام زمان، علیه‌‌السلام، که‌‌براى شخصى به نام «حسن بن وخباءالنصیبى‌‌» حاصل شده است، اومى‌‌گوید:

پس از طواف، زیر ناودان کعبه به‌‌سجده رفته بودم و به تضرع و زارى ازخدا طلب حاجت مى‌‌کردم که کسى مراتکانى داد و گفت: برخیز اى حسن بن‌‌وخباء! برخاستم و به دنبال او رفتم تابه خانه حضرت خدیجه، علیها السلام، رسیدم. در آنجا صداى مولایم امام‌‌زمان، علیه‌‌السلام، را شنیدم که فرمود:بالا بیا، اى حسن!

از پلکانى که بود بالا رفتم و دم درایستادم. فرمود:

«اى حسن! آیا کمان کردى که ازدیدگان ما پنهان مى‌‌مانى؟ به خداسوگند، در هیچ یک از اوقات حج از توجدا نبودم، من در همه لحظات حج‌‌با توبودم.»

«یا حسن اتراک خفیت على و الله مامن وقت فى حجک الا و انا معک فیه.» (5)

۵. مرحوم میرزا حسین نورى درکتاب «جنه الماوى‌‌» جریان یکى ازتشرفات را از زبان مولى على رشتى‌‌نقل کرده است که طى آن جوانى به نام‌‌یاقوت از اهالى حله پس از گم شدن وسرگردانى فراوان در صحراها به امام‌‌زمان، علیه‌‌السلام، توسل مى‌‌یابد وزمانى که به دست آن حضرت به‌‌قریه‌‌اى راهنمایى مى‌‌شود، مى‌‌پرسد:آقاى من! آیا شما با من به این روستانمى‌‌آیید؟

امام زمان، علیه‌‌السلام، پاسخ‌‌مى‌‌دهند: «نه، زیرا هزاران نفر در گوشه‌‌و کنار بلاد مختلف مرا مى‌‌خوانند، مى‌‌خواهم به فریادشان برسم‌‌» (6)

این همراهیها و فریاد رسیها نشانه‌‌خوبى بر همزیستى امام زمان، علیه‌‌السلام، با مردم مى‌‌تواند به شمارآید.

۶. صریح‌‌ترین پاسخ مثبت‌‌به چنین‌‌سؤالى در فرمایش امام صادق، علیه‌‌السلام، روایت‌‌شده است که‌‌فرمود:

«صاحب هذا الامر یترد بینهم، ویمشى فى اسواقهم و یطا قرشهم و لایعرفونه.» (7)

«صاحب این امر – امام زمان، علیه‌‌السلام – در بین مردم رفت و آمدمى‌‌کند، در بازارهاى آنان راه مى‌‌رود وبر فرشهاى آنان قدم مى‌‌گذارد ولى‌‌مردم او را نمى‌‌شناسند.»

امام صادق، علیه‌‌السلام، این بیان‌‌را در مقایسه بین امام زمان، علیه‌‌السلام، و حضرت یوسف، علیه‌‌السلام، آورده که برادرانش با اوسخن مى‌‌گفتند; تجارت کردند و او راداشتند و با این که برادران وى در برابراو… اما تا زمانى که خود را معرفى‌‌نکرد، آنان نیز نتوانستند او رابشناسند. بنابراین چگونه مى‌‌شودمنکر شد که خداى تعالى، آخرین حجت‌‌خویش – امام‌‌زمان، علیه‌‌السلام – را نیزهمچون حضرت یوسف، علیه‌‌السلام، در میان مردم به طور ناشناخته باقى‌‌بدارد تا زمان ظهور فرا برسد. (۸)

۷. این که در برخى روایات، سخن‌‌از «عزلت امام زمان، علیه‌‌السلام‌‌» به‌‌میان آمده، با آنچه که طى بندهاى‌‌گذشته ذکر شد، منافاتى ندارد زیرا درهیچ یک از این نمونه روایات، به‌‌استمرار این عزلت و گوشه نشینى ودورى از مردم اشاره نشده است.

صریح‌‌ترین روایتى که بیانگر چنین‌‌دیدگاهى است، روایتى است از امام‌‌صادق، علیه‌‌السلام، که فرمود:

«لابد لصاحب هذا الامر من غیبه، ولا بد له فى غیبته من عزله، و نعم‌‌المنزل طیبه و ما بثلاثین من وحشه.» (9)

صاحب این امر – حضرت مهدى، علیه‌‌السلام – را ناگزیر غیبتى خواهدبود و در غیبتش بناچار عزلتى خواهدداشت و بهترین منزل، مدینه طیبه است‌‌و با حضور سى نفر دیگر وحشتى‌‌نخواهد بود.

اولا: عزلتى که در عزلتگاهى‌‌همچون مدینه منوره صورت گیرد، باعزلت اصطلاحى تفاوت دارد.

ثانیا: او در همین عزلت هم سى نفربه همراه دارد، سى نفرى که ازبرگزیدگان همین مردم هستند.

ثالثا: نکره بودن «عزله‌‌» با موقتى‌‌بودن و مقطعى و گاه گاه انجام یافتن‌‌آن سازگارتر است.

۸. این که بدانیم امام زمان، علیه‌‌السلام، حتى در زمان غیبت نیز باما زندگى مى‌‌کند اثرات اجتماعى وتربیتى فراوان دارد:

احساس انس ما را با امام، علیه‌‌السلام، بیشتر مى‌‌سازد.

برکات وجود او، زندگى و جامعه مارا شامل مى‌‌شود.

باور ما نسبت‌‌به اجابت او درفریادخواهیها و استغاثه‌‌ها و توسلهاى‌‌ما بیشتر مى‌‌کند.

جستجو را براى عاشقان دیدار، آسان‌‌تر مى‌‌کند.

حس احترام به دیگران و پرهیز ازاهانت و تند خویى نسبت‌‌به مردم‌‌ناشناس را در وجود ما تقویت‌‌مى‌‌نماید.

و بسیارى اثرهاى دیگر… والسلام

پى‌‌نوشتها:

۱. سوره فرقان، آیه ۲۰.

۲. کمال الدین، صدوق، ج ۲، ص ۳۵۱.

۳. مدرک پیشین، ص ۴۴۰.

۴. مدرک پیشین، همان صفحه، حدیث ۸.

۵. مدرک پیشین، ص ۴۴۴.

۶. جنه الماوى، ص ۲۹۲، حکایت ۴۷.

۷. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۵۴.

۸. همان مدرک، همان حدیث‌‌شریف.

۹. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۵۷.

ماهنامه موعود شماره ۱۲

Check Also

من مهدى هستم‏

سيد جمال الدين حجازى‏اين ماجرا مربوط به شخصى است كه «حسن عراقى» نام داشت. او در زهد و معنويت به جايى رسيد كه همرديف بزرگان عصر خويش قرار ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *