روز به روز به تعداد کودکان خیابانی اضافه میشود کودکانی که معصومیتشان را وارد بازار میکنند و پلیدیها را برای فرداهای خود میخرند. این کودکان در خیابانها چه میبینند و چه چیز را تکلیف خود میدانند.
روز کودک سپری شد و رفت و مثل همیشه برنامههای کلیشهای، هزینههای بیهوده در دستور کار قرار گرفت تا عملکردی شود برای دستگاههای مورد نظر، هر کودکی که خانه داشت و خانواده، توانست روزش را مثل همیشه جشن بگیرد و شاد بودنش را چند برابر کند و کودکی کند بدون اینکه مانعی وجود داشته باشد. اما کودکان بیهویت بیخانواده و سرگردان سهمشان از تمام روز کودک بسته آدامسی بود که باید تا غروب به فروش میرساندند.
سوال اصلی این است که چرا بین دستگاهها برای جمعآوری این کودکان از خیابانها هماهنگی صورت نمیپذیرد.
شهرداری، بهزیستی، کمیته امداد خمینی (ره) و دیگر نهادهای خدماتی چگونه میتوانند آنها را نادیده بگیرند و چرا نمیشود برای آنها برنامهای منظم تدوین کرد تا کودکی در خیابان برای تکدیگری و دستفروشی وجود نداشته باشد.
محمدعلی زنگانه، معاون اجتماعی بهزیستی در گفتوگو با تبیان میگوید: «رسیدگی به وضعیت کودکان دستفروش و خیابانی یکی از وظایف بهزیستی است و ما جمع آوری و ساماندهی آنها را همواره در دستور کار خود داشتهایم. البته با وجود این خدمات این افراد باز هم دیده میشوند. دلیل اینکه نمیتوان برخورد قاطع و موثری با این پدیده داشت به دو عامل برمیگردد. یکی اینکه تعداد زیادی از آنها کولیها و فرزندان اتباع بیگانه هستند که برخورد با آنها و احراز هویتشان کار بسیار مشکلی است. مسئله دیگر به آن دسته از کودکانی بر میگردد که ایرانی هستند و اجبار خانوادهها را دارند.
اینها فرزندان خانوادههایی هستند که به علت فقر فرهنگی و اقتصادی کودک را وادار به انجام این کار میکنند. درباره دسته آخر، مثل ما متاسفانه مَثَل شخصی است که گاو را تا دم پوست کنده اما در همان مرحله رها میکند. زیرا خانواده آنها مخالف ماندنشان در مراکز سازمان هستند و قانون اجازه نگهداری آنها را به ما نمیدهد و خانواده با حکم قاضی کودک را برمیگرداند، البته ما سعی میکنیم کارهایی انجام دهیم که این چرخه حذف بشود اما کار موثری از ما بر نمیآید، چون قوه قضاییه اغلب حق را به خانوده میدهد و اختیار بچه را تماما به ولی او واگذار میکند. پروسه سلب صلاحیت از والدین و نگهداری او در مراکز بهزیستی یک پروسه بسیار پیچیده و زمان بر است که در واقع نمیتوان آن را برای تمام کودکان این چنینی طی کرد.»
مدیر کل بهزیستی تهران هم خانواده و بستگان کودکان کار را مقصر اصلی روانه شدن آنها به خیابانها میداند و میگوید: «تعداد زیادی از خانوادههای کودکان کار و همچنین گروهها و باندهای مختلف از این کودکان سوء استفاده میکنند و بهزیستی به دلیل خلاء قانونی نمیتواند اقدامی انجام دهد. ۳۰ درصد کودکان کار پس از ترخیص بالاجبار از سوی خانوادههای خود که اکثر آنان نیز نیازمند نیستند، به خیابانها بازگردانده شده و مورد سوء استفاده قرار میگیرند. اکثر کودکان کار خیابانی دارای خانواده هستند و مدت کوتاهی پس از جمع آوری، خانواده و بستگان آنان، کودکان را از مراکز بهزیستی تحویل میگیرند.»
دکتر نفریه میگوید: «برای حمایت از کودکان، قانونی در مجلس وجود دارد ولی هنوز به تصویب نرسیده که بتوان از طریق آن خانواده را در نگهداری کودک خلع ید کرد. بنابراین فعلاً نمیتوان در این زمینه کاری صورت داد و ضروری است که نمایندگان مجلس در خصوص تصویب قانون حمایت از کودکان، اقدام کنند.»
مدیرکل بهزیستی استان تهران، در جواب این سوال که اولین قدم برای مبارزه با دستفروشی کودکان چیست عدم خرید کالا از کودکان کار را بهترین راه برای جلوگیری از سوء استفاده از آنان میداند و میگوید: «بهترین روشی که میتوان از طریق آن کاری کرد که دیگر خانوادهها به اجبار کودکان خود را به خیابانها برای کار نفرستند این است که مردم از این کودکان خرید نکنند، چون هر نوع کمکی به این کودکان، باعث بازگشت مجدد آنان به خیابانها میشود.»
مرضیه محمدی عضو انجمن دفاع از حقوق کودکان نیز میگوید: «خیلی از مردم از سر دلسوزی اقدام به خرید کالا از کودکان دستفروش میکنند و خیلی از آنها فریب حرفهایی را میخورند که والدین یا سرپرستان این کودکان به آنها یاد دادهاند. در حالی که ما از همه مردم خواهش میکنیم از این بچهها چیزی نخرند چون وقتی سرپرستان این کودکان ببینند فروش آنها خوب نبوده شاید دیگر آنها را وادار به انجام این کار نکنند.»
با وجود تمام این حرفها اولین سوالی که به ذهن میآید این است که خرید نکردن و راندن این کودکان تنها کاری است که میتوان کرد؟ چطور میتوان این را تنها راه حل دانست در حالی که اگر این کودکان از دستفروشی چیزی عایدشان نشود آیا خانوادهها آنها را به مدرسه میفرستند یا سراغ کاری به مراتب خطرناکتر؟ بنابراین ارائه یک راه حل مناسب و اساسی لازم به نظر میرسد. راه حلی مثل تصویب قوانین راه گشا توسط مجلس برای وادار کردن قوه قضاییه، یهزیستی و کمیته امداد(ره) برای برخوردی قاطعتر با این معضل آزار دهنده.»
فاطمه رجبی