راه های درمان عجب از نظر قرآن کریم

بچشم عجب به خلق نگه مکن که دوستان ممکن اند در اوباش (سعدی)

قرآن کریم در آیات مختلفی که سخن از این آفت به میان آورده، راه های درمان و پیشگیری از این صفت قبیح را اشاره نموده است که به نمونه هایی از آن اشاره می‌گردد:

۱٫ عبرت آموزی از سرنوشت گذشتگان

تفکر در سرنوشت مردمان دوران­های گذشته که دچار این بلای اخلاقی شده و آثار آن را لمس نموده و عواقب سوءآن، دامن گیر اجتماعشان شده است، عبرت گیری از سرنوشت آنان یکی از بهترین روش های پیشگیری و درمان غرور است که قرآن به آن سفارش نموده است . [۱]

«أَوَ لَمْ‌یسیرُوا فِی الْأَرْضِ فَینْظُرُوا کَیفَ کانَ عاقِبَهُ الَّذینَ کانُوا مِنْ قَبْلِهِمْ کانُوا هُمْ أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّهً وَ آثاراً فِی الْأَرْضِ فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ بِذُنُوبِهِمْ وَ ما کانَ لَهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ واقٍ»

«آیا آنها روى زمین سیر نکردند تا ببینند عاقبت کسانى که پیش از آنان بودند چگونه بود؟! آنها در قدرت و ایجاد آثار مهمّ در زمین از اینها برتر بودند ولى خداوند ایشان را به گناهانشان گرفت و در برابر عذاب او مدافعى نداشتند!»[غافر/۲۱٫]

قرآن کریم عاقبت کسانی را که راه غرور را طی نموده­اند و از نظر امکانات و قدرت در سطح بالاتری قرار داشتند، به انسانها یادآوری نموده تا با تفکر و عبرت ­آموزی از سرنوشت آنان درسی بگیرند. همچنین قرآن، انسانها را به این نکته رهنمون ساخته که آنچه موجب عجب و تکبر برخی افراد بود، نتوانست آنها را از عذاب خدا جلوگیری کند.[۲] چنان­که در احتجاج با قارون نیز که دچار غرور علمی و به دنبال آن عجب در ثروت و نفرات شده بود، این­گونه استدلال می­کند:

«…أَوَ لَمْ‌یعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ قَدْ أَهْلَکَ مِنْ قَبْلِهِ مِنَ الْقُرُونِ مَنْ هُوَ أَشَدُّ مِنْهُ قُوَّهً وَ أَکْثَرُ جَمْعاً و لایسْئَلُ عَنْ ذُنُوبِهِمُا الْمُجْرِمُون»

«…آیا او نمی‏دانست که خداوند اقوامى را پیش از او هلاک کرد که نیرومندتر و ثروتمندتر از او بودند؟! (و هنگامى که عذاب الهى فرا رسد، ) مجرمان از گناهانشان سؤال نمى‏شوند.» [قصص/۷۸٫]

۲٫ آگاهی بر نقص ها و ضعف ها

بدون شک اگر انسان نیم نگاهی به خود بیاندازد و به چگونگی آفرینش و مراحل رشد خود توجه داشته باشد، هیچ گونه توجیهی برای تکبر ورزیدن به مال، اولاد، قدرت و علم ندارد؛ چراکه خود را موجودی حقیر و ضعیف خواهد یافت:

«قَالَ لَهُ صَاحِبُهُ وَ هُوَ یحُاوِرُهُ أَ کَفَرْتَ بِالَّذِى خَلَقَکَ مِن تُرَابٍ ثمُ‏َّ مِن نُّطْفَهٍ ثمُ‏َّ سَوَّئکَ رَجُلاً

«دوست (با ایمان) وى- در حالى که با او گفتگو مى‏کرد- گفت: آیا به خدایى که تو را از خاک و سپس از نطفه آفرید و پس از آن تو را مرد کاملى قرار داد، کافر شدى؟!»[کهف/۳۷٫]

این آیه ادامه ی صحبت های آن فرد مؤمن با کافری است که گرفتار عُجب شده بود. در اینجا شخص مؤمن برای اصلاح عجب آن فرد کافر، به او یادآوری می‌کند که خداوند او را از خاکی بی ارزش و نطفه ای ناچیز خلق کرده است؛ لذا دلیلی برای غرور و خودخواهی و کفر وجود ندارد.[۳]

۳٫ توجه به عظمت آفریده های الهی

قرآن کریم به جهت پیشگیری و درمان بیماری غرور در وجود انسانها، آنها را به عظمت خلقت آفرینش توجه داده است، تا با تفکر در آن و مقایسه ­ی آن عظمت با خلقت خود، به

ضعف ها، نقص ها و ناچیز بودن خود در برابر این همه عظمت پی برده و دست از خودپسندی و عجب و امثال اینها بردارند:[۴]

«أَ أَنْتُمْ أَشَدُّ خَلْقاً أَمِ السَّماءُ بَناها رَفَعَ سَمْکَهَا فَسَوَّاهَا وَ أَغْطَشَ لَیلَهَا وَ أَخْرَجَ ضُحَاهَا وَالْأَرْضَ بَعْدَ ذَالِکَ دَحَاهَا أَخْرَجَ مِنهْا مَاءَهَا وَ مَرْعَاهَا وَالجِبالَ أَرْسَاهَا»

«آیا آفرینش شما (بعد از مرگ) مشکل‏تر است یا آفرینش آسمان که خداوند آن را بنا نهاد؟! سقف آن را برافراشت و آن را منظّم ساخت و شبش را تاریک و روزش را آشکار نمود! و زمین را بعد از آن گسترش داد، و از آن آب و چراگاهش را بیرون آورد، و کوه‏ها را ثابت و محکم نمود!»[ نازعات/۲۷٫]

۴٫ فراگیری جهان بینی صحیح

توجه به ماهیت و هدف آفرینش و تفکر در آن، به انسان کمک می‌کند تا نعمتهای الهی را در مسیر صحیح دنیوی و اخروی استفاده نماید و آنها را در جهت عجب ورزیدن و برتری جویی به کار نگیرد:[۵]

«الْمَالُ وَ الْبَنُونَ زِینَهُ الْحَیوهِ الدُّنْیا وَ الْبَاقِیاتُ الصَّالِحَاتُ خَیرْ عِندَ رَبِّکَ ثَوَابًا وَ خَیرْ أَمَلاً»

«مال و فرزند، زینت زندگى دنیاست و باقیات صالحات [ارزشهاى پایدار و شایسته‏] ثوابش نزد پروردگارت بهتر و امیدبخش‏تر است!» [ کهف/۴۶٫]

در مقابل به کفار هشدار می­دهد که آنچه را بدان غرور دارند و مایه­ی ­افتخار و برتری خود می­دانند، در برابر قدرت مطلق الهی هیچ­گونه کارایی برای آنها نخواهد داشت؛ بلکه موجب عذاب مضاعف در آخرت برای آنها خواهد بود:[۶]

«إِنَّ الَّذینَ کَفَرُوا لَنْ تُغْنِی عَنْهُمْ أَمْوالُهُمْ وَ لا أَوْلادُهُمْ مِنَ اللَّهِ شَیئاً وَ أُولئِکَ هُمْ وَقُودُ النَّارِ»

«ثروتها و فرزندانِ کسانى که کافر شدند، نمى‏تواند آنان را از (عذابِ) خداوند باز دارد (و از کیفر، رهایى بخشد.) و آنان خود، آتشگیره دوزخند.»

[آل عمران/۱۰٫]

[۱]طوسى، محمد بن حسن‏؛ التبیان فى تفسیر القرآن‏، تحقیق احمد قصیر عاملى، بیروت‏، دار احیاء التراث العربى‏، بی­تا، ج‏۹، ص۶۷ – ۶۸٫

[۲] تفسیر نمونه، ج‏۲۰، ص۷۰ – ۷۱٫

[۳]مخزن العرفان در تفسیر قرآن، ج‏۸، ص۳۵٫

[۴] طالقانى، سید محمود؛ پرتوى از قرآن‏، تهران، شرکت سهامى انتشار، ۱۳۶۲ش، چاپ چهارم، ج‏۳، ص۹۷ -۱۰۸٫

[۵]طبرسی، فضل بن حسن؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصرخسرو، ۱۳۷۲ش، چاپ سوم، ج‏۶، ص۷۳۱٫

[۶] صادقى تهرانى، محمد؛ الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، قم، فرهنگ اسلامى، ۱۳۶۵ش، چاپ دوم، ج‏۵، ص۵۰ – ۵۱٫

منبع: رهبران شیعه

همچنین ببینید

ماهنامه موعود شماره 278

شماره ۲۷۸ و ۲۷۹ ماهنامه موعود با امکان دسترسی دیجیتال منتشر شد

مجله موعود در بیست و نهمین سال فعالیت خود نشریه چاپی خود را با دسترسی …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *