برزخ متصل و برزخ منفصل

از نظر دینی، در قرآن‏ کریم کلمه برزخ به معنای حدّفاصل دو چیز بکار برده شده است، در سوره (الرّحمن – ۱۹-۲۰) می‏فرماید: “موج البحرین یلتقیان بینهما برزخ لا یبغیان..” یعنی دو دریای آب شود شیرین در کنار هم قرار دارند و یک حد فاصلی بین آن دو است طوری که یکی در دیگری نفوذ نمی‏کند، البته در روایات ما این دو دریا تفسیر به دریای نبوت و امامت شده است و امام حسن‏علیه السلام و امام حسین‏علیه السلام ثمره این دو دریا هستند(۱).
اما آنچه در روایات به آن اشاره شده است این است که بین این جهان مادی و زمانیکه قیامت کبری بوجود می‏آید، برزخ است و انسانها بعد از مرگ به آنجا منتقل می‏شوند و مؤمنین در آنجا خوش و خرم هستند و کافرین معذّب(۲) و بعد از قیامت کبری، حسابرسی انسانها شروع می‏شود و عده‏ای به جهنم و عده‏ای به بهشت خواهند رفت.
اما از نظر فلاسفه، حکمای اسلامی قائلند عالم برزخ همان عالم مثال است، و عالم مثال دو گونه است. مثال متصل (برزخ متصل) و مثال منفصل (برزخ منفصل).

مثال منفصل: جهانی است که قائم به خود بوده و از نفوس جزئیه متخیله بی نیاز و مستقل می‏باشد.

مثال متصل: جهانی است قائم به نفوس جزئیه و پیوسته در متخیله افراد آدمی ظهور می‏کند.

ملاصدرا فیلسوف مسلمان شیعی می‏فرماید: جهان بصورت کلی سه قسم است:

۱– جهان حسّی و دنیا

۲– جهان غیب و آخرت

۳– عالم عقل و مادی.

برزخ منفصل حدفاصل جهان حسّ و عالم آخرت است و جهان اَوسط شمرده می‏شود. همانگونه که در انسان هم این سه جهان قابل تصور است: ۱- عقل ۲- خیال ۳- اعضای حسی. همانطور که قوه خیال حدفاصل، قوه عقل و اعضای حسی انسان قرار دارد، عالم عقل هم حدفاصل جهان غیب و جهان حسّی است. از این جهت یکی را برزخ متصل می‏نامیم زیرا از انسان جدا نیست و دیگری را منفصل، زیرا از انسان جداست.

سهروردی هم عوالم را به چهار قسمت تقسیم می‏کند:

۱– عالم انوار قاهره (عقول کلیه)

۲– عالم انوار مدبّره

۳– جهان برزخ

۴– صور معلقه ظلمانیه.

سهروردی صور معلقه را همان عالم مثال یا خیال منفصل می‏نامد. وجود جن و شیاطین از نظر سهروردی متعلق به عالم مثال است.
خلاصه از نظر فلاسفه، برزخ، بین عالم عقلی و عالم ماده قرار دارد و در عالم برزخ آثار ماده مثل کمّ – کیف و… وجود دارد ولی خود ماده وجود ندارد(۳).
اما از نظر عرفا، میان عالم جبروت یعنی عالم مجردات و عالم مُلک یعنی جهان مادی عالمی است که آن را به عنوان “عالم مثالی” یا “عالم مثال” می‏نامند. جامی در تعریف این عالم می‏نویسد: عالم مثال یک عالم روحانی است نه از یک جوهر نورانی به لحاظ داشتن مقدار و نیز به دلیل محسوس بودن، شبیه جوهر جسمانی است و از طرف دیگر به دلیل نورانیت، شبیه جوهر مجرّد عقلی است.

عرفا با این برزخ مرتبط هستند و هر کسی به نسبت قوت و استعداد و صفای باطن می‏تواند اموال بندگان را مشاهده کند. و دیگری برزخی است که بعد از مردن انسانها به آنجا انتقال می‏یابند و کمتر اتفاق می‏افتد که کسی با آنجا ارتباط برقرار کند. قیصری در مقدمه خود بر شرح تائیّه ابن فارض می‏گوید: با غیبت از عالم جسمانی، نخستین روزنه غیبی که به روی انسان گشوده می‏شود همین دریچه عالم مثال است که در این عالم هر کسی به نسب قوت استعداد و صفای باطن می‏تواند احوال بندگان را مشاهده کند. بعد می‏گوید: آن برزخی که انسان پس از مفارقت از بدن جسمانی به آن وارد می‏شود، همین عالم مثال است. منتها آن موطن از برزخ که انسان پس از مرگ به آن وارد می‏شود، غیر از آن موطن برزخی است که از آن موطن وارد دنیا شده است.
بهشت و دوزخ و ثواب و عقاب نیز بر اساس احادیث صحیح، در همین عالم مثالی است و در این عالم است، نعمتهای قبر و سؤال نکیر و منکر در همان جا است. بحث و شنود چنانکه انبیاء خبر داده‏اند(۴).
خلاصه: وجود جهانی حد فاصلِ جهان مادی و جهان عقلی یا آخرت، امری است که از نظر دینی و عقلی و عرفانی امری مسلّم است، گرچه در بیان و تفسیر آن اختلافاتی وجود دارد. ولی آنچه از نظر کاربردی قابل توجه است این است که چگونه زندگی کنیم تا در آنجا گرفتار نشویم، و تنها حل مشکل علمی آن، کافی نیست، بلکه از نظر علمی‌باید طوری رفتار کنیم که توشه‏ای برای آنجا تهیه کنیم.

منابع:
۱- برای تفسیر بیشتر این آیات رجوع شود به تفسیر المیزان و تفسیر نمونه، ذیل آیه سوره الرحمن.
۲- رجوع شود به اعتقادات صدوق، ص ۲۹.
۳- رجوع شود به کتاب شعاع اندیشه و شهود در فلسفه سهروردی، ص ۳۶۳ و بدایه الحکمه، ص ۱۷۷.
۴- رجوع شود به عرفان نظری، دکتر سیدیحیی یثربی۷ ص ۳۴۳.

همچنین ببینید

از شیراز تا حیفا

«از شیراز تا حیفا»روایتی از بنیاد و تاریخ فرقه بابیه

«از شیراز تا حیفا» نقدی عالمانه و روایتی منصفانه از چگونگی شکل‌گیری فرقه بابیه و …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *