نشانههای حتمی ظهور
خواهر ارجمندمان خانم ناهید ابوالحسنی از خمینی شهر اصفهان پرسیدهاند:
نشانههای حتمی ظهور چیستند، لطفاً در مورد آنها توضیح دهید. در پاسخ این خواهر گرامی نکاتی را یادآور میشویم.
۱. دستهبندی نشانههای ظهور
در کتابها و منابع اسلامی از حوادث و رویدادهای مختلفی به عنوان نشانههای ظهور یاد شده است تا جایی که برخی از صاحبنظران شمار این حوادث و رویدادها را تا بیش از شصت مورد رساندهاند.۱
در برخی از روایات نشانههای ظهور به دو دسته تقسیم شدهاند؛ یکی نشانههای محتوم (حتمی) ظهور، یعنی نشانههایی که حتماً واقع میشوند و دیگر نشانههای غیرمحتوم یا نشانههایی که امکان دارد رخ ندهند.
نشانههای محتوم، چنانکه در برخی روایات به آنها اشاره شده، عبارتند از:
۱. قیام و شورش سفیانی؛ ۲. خروج یمانی؛ ۳. کشته شدن نفس زکیه در مسجدالحرام؛ ۴. فرو رفتن زمین در منطقه «بیدا» و ۵. صیحه (ندای) آسمانی.۲
۲. بررسی نشانههای محتوم
در اینجا برای آشنایی بیشتر شما با نشانههای حتمی ظهور ابتدا به روایتی از امام صادق(ع) اشاره کرده و در ادامه به بررسی هریک از نشانههای یاد شده میپردازیم:
شیخ طوسی، در کتاب الغیبه از آن حضرت چنین نقل میکند:
خمسٌ قبل قیام القائم من العلامات: الصّیحه و السّفیانیّ، و الخسف بالبیداء و خروج الیمانیّ و نفس الزکیّه.۳
پنج رویداد پیش از به پا خاستن قائم از نشانهها به شمار میرود: برخاستن ندایی از آسمان، خروج سفیانی، شکافته شدن زمین در منطقه «بیداء»، خروج مردی از یمن و کشته شدن نفس زکیه.
در مورد «خروج سفیانی» که در این روایت به عنوان نشانه ظهور ذکر شده، باید گفت: چنان که در روایات آمده است، «سفیانی» مردی است از نسل آل ابی سفیان۴ که از شام و یا همان سوریه فعلی سر به شورش برداشته و مناطق زیادی را، تحت تسلط خود میگیرد، تا سرانجام در زمانی که به قصد تصرف مکه راهی این مکان میشود در منطقهای بین مدینه و مکه که به آن «بیداء» گفته میشود زمین شکافته شده و لشکریان او در دل زمین فرو میروند.۵
در روایتی که از امام علی(ع) نقل شده، ویژگیهای سفیانی چنین برشمرده شده است:
یخرج ابن آکله الأکباد من الوادی الیابس و هو رجلٌ ربعهٌ وحش الوجه صخم الهامه بوجهه أثر جدریٍّ إذا رأیته حسبته أعور، إسمه عثمان و أبوه عنبسهو هو من ولد أبی سفیان حتّی یأتی أرضاً ذات قرارٍ و معینٍ فیستوی علی منبرها.۶
پسر هند جگرخوار از بیابانی خشک خروج میکند؛ او مردی است چهارشانه، زشترو، بزرگسر، آبلهرو و چون او را بینی میپنداری که یک چشم است. نامش عثمان و نام پدرش عنبسه و از فرزندان ابوسفیان است، تا به سرزمینی که دارای قرارگاه و خرمی است میرسد و در آنجا بر تخت سلطنت مینشیند.
بر اساس روایتی که نعمانی در کتاب الغیبه از امام محمد باقر(ع) نقل میکند، شورش و طغیان سفیانی و قیام حضرت مهدی(ع) در یک سال واقع میشود.۷
در مورد «نفس زکیه» نیز باید گفت که او، به تعبیر روایات، مردی از اولاد امام حسن(ع) است که در مسجدالحرام و در بین رکن و مقام ابراهیم کشته میشود.
از امام صادق(ع) نقل شده است که:
لیس بین قیام قائم آل محمّدٍ و بین قتل النّفس الزّکیّه إلّا خمسه عشر لیلهً.۸
بین قیام قائم آل محمد و کشته شدن نفس زکیه تنها پانزده شب فاصله خواهد بود.
اما در مورد خروج «یمانی» نیز باید گفت که به نقل روایات، همزمان با قیام سفیانی در شام، مردی از یمن نیز حرکتی را آغاز میکند و مردم را به سوی حق و طریق مستقیم فرا میخواند و قیام او صحیحترین قیامها و پرچمیکه او بلند میکند هدایتبخشترین پرچمها خواهد بود.
در این زمینه از امام صادق(ع) چنین نقل شده است:
خروج الثلاثه الخراسانیّ و السّفیانیّ و الیمانیّ فی سنهٍ واحدهٍ فی شهرٍ واحدٍ فی یومٍ واحدٍ، و لیس فیها رایهٌ بأهدی من رایه الیمانیّ یهدی إلی الحق.۹
خروج هر سه؛ خراسانی، سفیانی و یمانی در یک سال، یک ماه و یک روز واحد صورت میگیرد و در بین آنها هیچ پرچمی هدایتگرتر از پرچم یمانی نخواهد بود. او به سوی حق هدایت میکند.
یکی دیگر از نشانههای حتمی ظهور که درفاصله کمی از قیام مهدی منتظر(ع) رخ میدهد، ندایی است که از آسمان برخاسته و نام حضرت قائم(ع) را به گوش تمام جهانیان میرساند، نعمانی، شیخ صدوق و شیخ طوسی در کتابهای خود روایات زیادی را در این مورد نقل کردهاند که در اینجا به ذکر یکی از آنها بسنده میکنیم.
نعمانی به سند خود از امام محمد باقر(ع) چنین نقل میکند:
الصّیحه لا تکون إلّا فی شهر رمضان، [لأنّ شهررمضان] شهر الله، [و الصّیحه فیه] هی صیحه جبرئیل(ع) إلی هذا الخلق، ثمّ قال ینادی منادٍ من السّماء باسم القائم(ع) فیسمع من بالمشرق و من بالمغرب. لا یبغی راقدٌ إلّا استیقظ و لا قائمٌ إلّا قعد، و لا قاعدٌ إلّا قام علی رجلیه فزعاً من ذلک الصّوت، فرحم الله من اعتبر بذلک الصّوت فأجاب.۱۰
آن ندای آسمانی بر نخواهد خاست مگر در ماه رمضان [چرا] که [رمضان] ماه خداست، آن ندا از جبرئیل است که خطاب به مردم سر داد میشود و نام قائم را در همه جا طنینانداز میسازد، تا آنجا که همه ساکنان زمین از شرق تا به غرب آن ندا را خواهند شنید. از وحشت شنیدن آن ندا هر کس در خواب فرو رفته بیدار شده و هر کس بر پا ایستاده، ناچار به نشستن میشود و هر کس بر زمین نشسته، به ناگاه از جای برمیخیزد. پس رحمت الهی بر کسی باد که این ندا را بشنود و به آن پاسخ گوید.
پینوشتها:
۱. ر.ک: مفید، الإرشاد، ص۳۶۱ـ۳۵۶؛ سید محسن، امین، سیره معصومان، ترجمه علی حجتی کرمانی، ج۶، ص۴۰۰ـ۳۶۷.
۲. ر.ک: محمد بن ابراهیم نعمانی، کتابالغیبه، ص۲۵۲.
۳. طوسی، محمد بن حسن، کتابالغیبه، ص۲۶۷؛ نعمانی، محمد بن ابراهیم، کتابالغیبه، ج۲، ص۶۴۹، ح۱.
۴. شیخ طوسی، محمد بن حسن، ص۲۷۰؛ صدوق، محمد بن علی بن حسین، کمالالدین و تمام النعمه، ج۲، ص۶۵۱.
۵. ر.ک: مجلسی، محمد باقر، همان ج۵۲، ص۱۸۷ـ۱۸۶. صافی گلپایگانی، لطفالله، منتخب الأثر فی الإمام الثانی عشر، ص۴۵۴.
۶. شیخ صدوق، محمد بن علی بن حسین، همان، ص۶۵۱، ح۲۷۱.
۷. نعمانی، محمد بن ابراهیم، همان، ص۲۶۷؛ طوسی، محمد بن حسن، همان، ص۲۷۱.
۸. طوسی، محمد بن حسن، همان، ص۲۷۱. ر.ک: نعمانی، محمدبن ابراهیم، همان، ص۲۵۲.
۹. صدوق، محمد بن علی بن حسین، همان، ص۶۴۹، ج۲.
۱۰. نعمانی، محمد بن ابراهیم، همان، ص۲۵۴؛ طوسی، محمد بن حسن، همان، ص۲۷۴؛ صدوق، محمدبن علی بن حسین، همان، ج۲، ص۶۵۰.
ماهنامه موعود شماره ۶۰