یک عضو پژوهشگاه حوزه و دانشگاه با بیان اینکه جامعه ما دچار گسست فرهنگی نیست بلکه اختلاف بین نسلها جدی است، گفت: یعنی در الگوهای رفتاری تفاوتهای جدی داریم و در بخشی از ارزشها و نگرشها هم تفاوتهایی وجود دارد اما در بخش باورهای بنیادین مشترکات زیاد است لذا به این وضعیت گسست نمیگویند بلکه اختلاف بین نسلهاست که البته با گفتگو بین نسلها این همدلی ایجاد میشود.
دکتر مسعود آذربایجانی عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه دانشگاه در پاسخ به این سؤال که به نظر شما جامعه ما در معرض گسست فرهنگی است یا خیر گفت: هرم هویت سه بخش دارد که ابتدا باورها، بخش میانی نگرشها و ارزشها و بخش بالای هرم الگوهای رفتاری است. اگر هویت نسل فعلی که دارای این سه بخش است نسبت به نسل گذشته -در هرم هویت -هیچ نقطه اشتراکی نداشته باشد و کاملا از هم جدا شده باشد، اینجا گسست و یا شکاف نسلها صدق میکند اما اگر در بخشهایی با هم اشتراک داشته باشند، این گسست نیست بلکه اختلاف است.
وی تأکید کرد: در مجموع ما دچار گسست فرهنگی نیستیم بلکه بر اساس برآوردهای میدانی، اختلاف بین نسلها جدی است یعنی در الگوهای رفتاری تفاوتهای جدی داریم و در بخشی از ارزشها و نگرشها هم تفاوتهایی وجود دارد اما در بخش باورهای بنیادین مشترکات زیاد است لذا به این وضعیت گسست نمیگویند بلکه اختلاف بین نسلهاست که البته با گفتگو بین نسلها این همدلی ایجاد میشود، لذا اگر نسل گذشته و فعلی با پذیرش تفاوتها با یک نگاه مداراگونه نسبت به مواضع هم فکر کنند این اختلافات کمتر میشود.
این مدرس و پژوهشگر تصریح کرد: در جامعه ای که دچار گسست فرهنگی میشود دیگر ارزشها و سنتهای گذشته را نمی توان به نسل آینده انتقال داد و به تدریج هویت تاریخی جامعه دچار دگرگونی و استحلال میشود و اگر جامعه ما دچار این مسئله شود، آن هویتی که ما به عنوان یک جامعه اسلامی و ایرانی داریم دستخوش تغییرات جدی خواهد شد که برای ما قابل قبول نخواهد بود و ما نسبت به اصالت فرهنگی خود فاصله میگیریم. در حقیقت بافت فرهنگی ما به عنوان یک بافت ایرانی – اسلامی دستخوش مشکلات پیچیده میشود.
این پژوهشگر حوزه فلسفه دین به تبیین راهکارهای پیشنهادی خویش برای جلوگیری از ورود به مرحله گسست فرهنگی پرداخت و گفت: اولین نکته پذیرش تفاوتهاست به ویژه در الگوهای رفتاری مثل نوع لباس پوشیدن، نوع آراستگی ظاهری، سخن گفتن و الگوهای غذایی و غیره که این پذیرش می تواند امکان گفتگو در زمینه هایی که با هم مشارکت داریم را بیشتر کند. دوم اینکه ارتباط نسل گذشته و نسل فعلی گفتگوست یعنی ما باید با همان الگوی ارتباطی بالغ- بالغ و احترام و اعتماد به یکدیگر بتوانیم با هم گفتگو کنیم و دیدگاه ها را به هم نزدیک و اختلافات را کمتر کنیم و یا لااقل با رابطه منطقی برخورد کنیم.
آذربایجانی افزود: نکته سوم «همدلی» است یعنی ما در مباحث مشاوره میگوییم همدلی یعنی اینکه مشاور بتواند از زاویه دید مراجع کننده به مسئله نگاه کند، در واقع نسل گذشته باید نسبت به نسل جدید یک همدلی زیادی داشته باشد و خود را جای آنها بگذارد و به جای آنها فکر کند و با ابزار و اهداف و دغدغه ها و مطالعات و افکارشان آشنا شود تا این همدلی ایجاد گردد و هرچه این همدلی بیشتر شود، امکان تفاهم بیشتر به وجود می آید و گفتگوها در فضای صمیمی و نزدیکتری اتفاق می افتد.
این استاد دانشگاه در پایان تأکید کرد: نکته چهارم«مدارا» است یعنی همانطور که طبق سنتها و ارزشهایمان، برخی از رفتارهای نسل فعلی برای ما نابهنجار است، همین احتمال را هم باید در مورد آنها بدهیم یعنی آنها هم برخی از تفکرات ما را نادرست می دانند ولو اینکه ممکن است اشتباه کنند اما به زعم خودشان اینطور است، لذا اگر ما نسبت به یکدیگر مدارا داشته باشیم راحت تر می توانیم گفتگو کنیم، نه آنها ما را متهم کنند و نه ما آنها را متهم کنیم بلکه هر دو سعی کنیم با مطالعات بیشتر زیرساختهای فکری را بفهمیم و در بخشهای زیربنایی به هم نزدیک شویم و بیشتر مدارای اخلاقی را در نظر بگیریم. آخرین نکته آنکه ما به جای جدل و بحث و چالش در روبناها به سمت زیرساختها و علتها و بنیادها برویم چراکه در این زمینه بیشتر می توانیم مشارکت داشته باشیم و نقاط مشترکی را ایجاد کنیم.
مهر