دربارۀ موسیقی، نظرات متفاوتی وجود دارد. عدهای معتقدند موسیقی آثار ویرانگر و جبرانناپذیری دارد و روح آدمی را میخراشد و درمقابل، گروهی دیگر میگویند موسیقی کارکرد روان درمانی دارد. دراینخصوص میزگردی با حضور آقایان حجتالاسلام محمود سادات (پژوهشگر حوزۀ روانشناسی اسلامی) و دکتر مهدی یاورزاده (عضو هیئتعلمی دانشگاه آزاد اسلامی) شکل گرفته است که چکیدۀ مباحث آن تقدیم میشود.
مجری: عدهای بر این باور هستند که موسیقی میتواند روح و روان انسان را جلا دهد، ازلحاظ فیزیولوژیکی هم این اشخاص میگویند، موسیقی باعث میشود قلب انسان منظمتر بزند و بههمین دلیل دیگر بخشهای بدن بهتر فعالیت کنند. مثلاً مغز انسان فشار کمتری را متحمل میشود. بهطورکلی، موسیقی میتواند نگرانی را ازبین ببرد یا لااقل کاهش دهد. نظرتان دراینباره چیست؟
دکتر مهدی یاورزاده: بنده اخیراً در مقالهای خواندم بیمارستانی در بلژیک وجود دارد که در بخش بیماران روانی آن موسیقیدرمانی برای بیماران بهخصوص کسانی که دچار افسردگی هستند، الزامی است؛ یعنی جزء برنامۀ مداوای همه قرار دارد؛ حتی برخی محققان به این نتیجه رسیدهاند موسیقی در افراد سالم سبب ایجاد امواج روشن و مثبت در ذهن میشود و این موضوع موجب افزایش اعتمادبهنفس در افراد میشود. موسیقیدرمانی بخش مهمی را درنظر معتقدان به طب مکمل یا طب جایگزین دارد. البته انتخاب نوع موسیقی برای کسانی که موسیقی در زندگی آنها نقش پررنگی دارد، بسیار مهم است؛ چه بسا ترانه یا آهنگی فرد را ناامید کند و حتی به فکر خودکشی بیندازد. ممکن است حتی این ترانه در ظاهر شاد باشد؛ اما مثلاً شعری با مضمون سرد و سیاه داشته باشد.
آقای محمود سادات: در جامعه ناهنجاریهای جدی درخصوص موسیقی وجود دارد که از ناهنجاریهای مهم این موضوع، عادت عجیب گوشکردن موسیقی با صدای بلند است. این موضوع برای شنونده معضلات روحی و جسمی را هم در کوتاهمدت و هم در بلندمدت ایجاد میکند. باید درزمینۀ گوشدادن به موسیقی اوضاع به گونهای پیش نرود که فرد به آن اعتیاد پیدا کند، مسلماً شنیدن صدای بستگان و اعضای خانواده و دردودلکردن با آنها به مراتب تأثیرگذارتر از این است که مدام هدفون در داخل گوش ما باشد و بخواهیم صرفاً از این طریق به آسایش روحی برسیم.
مجری: برخی افراد برای رفع خستگیهایشان سراغ موسیقی میروند و درواقع، با موسیقی تجدید قوا میکنند چه درزمینۀ جسم و چه درزمینۀ روح. غالباً افراد برای این منظور سراغ موسیقیهای بیکلام میروند. عدهای دیگر هستند که قبل از خوابیدن باید حتماً موسیقی بشنوند؛ بنابراین میتوان گفت موسیقی در سبک زندگی امروز حضوری جدی دارد. نکتهای که در اینجا باید اشاره کرد این است که معمولاً در این دو حالت، یعنی مواقعی که انسان نیاز به استراحت دارد، سکوت بهترین وسیله میتواند باشد و هرگونه سروصدا مخل آرامش خواهد بود. اعصاب انسان در چنین مواقعی نیاز به محیطی آرام دارند.
محمود سادات: طرفداران رسیدن به آرامش ازطریق موسیقی میگویند: موسیقی انسان را به بیخیالی میبرد و انسان را فارغ از معضلات و مشکلاتش میکند! این بیخیالی بعضاً مختوم به بلندپروازی میشود و انسان از وضعیت واقعی که در آن هست فاصله میگیرد و غرق اوهام میشود، حتی اگر آرامشی هم حاصل شد، این آرامش موقتی و غیرواقعی است. علم پزشکی امروزه، ثابت کرده است هر نوع موسیقى، تحریکاتى در اعصاب سمپاتیک و پاراسمپاتیک بهوجود مىآورد که درنتیجه، تعادلِ این اعصاب بههمخورده و انسان دچار ضعف اعصاب مىشود. ضعف اعصاب نیز، خود امراضِ دیگرى مثل اختلال حواس را برای انسان بهارمغان میآورد.
دکتر مهدی یاورزاده: اگر انسان برای فرار از واقعیتهای زندگی سراغ موسیقی برود، برای خود اضطراب زمان بعد از فارغشدن از صدای موسیقی را بهوجود آورده است. بعضی وقتها ما احساس خوشی و لذت ناشی از استماع موسیقی را بهحساب رسیدن به آرامش میگذاریم درحالیکه باید توجه کرد، این دو با هم تفاوت دارند. عموماً موسیقیها هیجانزا هستند و هیجان با استرس رابطۀ نزدیکی دارد. حتی اگر بپذیریم که غلظت هیجان موسیقی کم است، ازآنجاکه موسیقی محرک احساسات است، روی سیستم عصبی انسان تأثیر میگذارد.
محمود سادات: در دل طبیعت، نواها و صداهای بکر دلنشینی وجود دارد که احساس گوارایی را به هر انسانی هدیه میکند؛ صدای آواز پرندگان، صدای آبشارها و نهرها و… حس طراوت و نشاط ملموسی را پیشکش آدمها میکنند. قطعاً دنیای بدون صدا دنیای قشنگ و شدنی نیست! توجه کنید مردم در روستاها عمرشان بلندتر است و زندگی بهتر و سالمتری دارند. در کنار عوامل دیگر یکی از علتهای اصلی این قضیه این است که از صداهای طبیعی استفاده میکنند و گوششان پراز صداهای گوشخراش شهرها نیست. نکتۀ دیگری که در اینجا میتوان دربارۀ آن صحبت کرد، این است که برخی اصوات در فرهنگ دینی ما وجود دارند که علاوهبر اینکه شنیدنشان زیباست و روان انسان را شاد میکند و نوعی ابتهاج ایجاد میکند، حسنه و ثوابی را بهحساب شنوندهاش واریز میکند.
دکتر مهدی یاورزاده: دربارۀ آواهای این چنینی نکته مهمتری هم وجود دارد، هنگامیکه از آیات الهی مواردی را بشنویم و با ندایی آهنگین رموز خلقت را مرور کنیم. قدم در مسیر معنویت گذاشتهایم؛ به زبان سادهتر صوت را بهانه و وسیلهای برای کسب معنویت قرار دادهایم این موضوع نکته مهمی است.
محمود سادات: هر انسانی در برابر موضوع موسیقی میتواند دو نقش مجزا ایفا کند، اول اینکه منفعل باشد یعنی صرفاً شنوندۀ موسیقی باشد و دوم، فعال باشد؛ به بیان دقیقتر، در تولید موسیقی مشارکت کند و خودش سازی بزند یا آوازی بخواند. شاید از هر دو منظر بُعد مشغولکردن انسان توسط موسیقی کلیدواژۀ اصلی باشد و اینکه انسان ناراحتیهای روزمرهاش را فراموش کند و مثلاً گیتاری بزند. ازطرفدیگر، آوازخواندن و در ردۀ پایینتر داد و فریادزدن باعث میشود، انسان تخلیۀ درونی کند؛ بههمین دلیل گاهی اوقات برخی پزشکان توصیه میکنند انسان به کوه رود و فریاد بزند.
مجری: از منظر دینی، موسیقی و آرامش چه نسبتی میتوانند با هم برقرار کنند؟
دکتر مهدی یاورزاده: ما در دینمان الگوها و مدلهای اصیل و مطمئنی را برای رسیدن به گنج آرامش داریم؛ بهطورکلی، موسیقیدرمانی را رد نمیکنیم؛ ولی، اما و اگرهایی را دراین خصوص داریم که ملزم به مراعات آنها هستیم. اگر قرار باشد ما با هر نوع موسیقی به آرامش برسیم، این قضیه قطعاً مخالفت شارع را با خود به همراه دارد و شکی در آن نیست. اگر قرار باشد انسان موسیقی گوش کند و در عوض از معنویت فاصله بگیرد و یاد و ذکر خداوند در قلب و ذهنش کمرنگ شود، بنابر اعتقاد بسیاری از علما این نوع موسیقی و گوشدادن به آن برای انسان حرام است. همچنین، اگر موسیقیهای آرامشبخش به هر طریقی موجب انجام خود گناه یا مقدمۀ انجام آن گناه برای انسان شود، باز هم گوشدادن این نوع موسیقی حرام خواهد بود.
مجری: برخی موسیقی را «امری عاطفی« معرفی میکنند و از این زاویه آن را در کسب آرامش مؤثر میدانند.
محمود سادات: اساساً در تعریف موسیقی گفته میشود، موسیقی مفهومی است که انسان را در عالمیکه برای وی توصیفکردنی نیست میبرد و تأثیر فوقالعادهای بر اعصاب انسان میگذارد. این تأثیر گاهی به شکل خنده و گاهی به شکل گریه ظهور میکند؛ بنابراین با احساس و عاطفه انسان سروکار داریم. گاهی اوقات این تغییر حالات از وضعیت متعادلش خارج میشود و تعادل روحی انسان را بههم میریزد. گاهی اوقات موسیقی مهیج و تند، شهوت را در درون انسان شعلهور میکند و ازخود بی خودش میکند؛ بهطوری که قدرت ارادهاش را هم میگیرد؛ پس موسیقی آثار روانی فراوانی دارد که اگر در سبک و نوع آن دقت نکنیم، دچار مشکل میشویم. موسیقی حماسی باعث میشود، حس تعصب و غیرت در انسان تحریک شود و احساس خوشایندی به او دست دهد، مثلاً وقتی موسیقی و سورد ملی کشورمان را گوش میکنیم، چنین حسی داریم.
دکتر مهدی یاورزاده: موسیقی حرام یا همان غنا یا مبتذل، سلامت روحی انسان را واقعاً تهدید کرده و ذهن را شدیداً درگیر خود میکند؛ بهطوریکه انسان را از امور عادی روزمره و مشغولیتهای فکری روتیناش باز میدارد. این موسیقی بیبندوباری را همراه دارد و نوعی زندگی لاقید و بند را به ارمغان میآورد. زندگی غیرمسئولانه، انسان را بیشتر بهسمت انجام گناه سوق میدهد و باعث میشود از زندگی دینی فاصله گرفته شود. بهطور مسلم، اینگونه سبک زندگی آرامش را از زندگی دور میکند.
مجری: ما در برابر موسیقی مبتذل موسیقی متعالی را هم داریم.
محمود سادات: موسیقی متعالی موسیقیای است که روح را لطافت دهد نه این که خراش زند. شما به همین اذان توجه کنید؛ آهنگین است و انسان از شنیدنش لذت میبرد یا تلاوت آیات قرآن را گوش کنید، واقعاً روح جلا پیدا میکند. آقا سخن معروفی دارند که اجازه بدهید عین صحبت ایشان را بنده عرض کنم که: «مرز موسیقی حرام و حلال، عبارت از ایرانیبودن، سنتی، قدیمیبودن، کلاسیکبودن، غربیبودن یا شرقیبودن نیست؛ مرز آن چیزی است که انسان را به بیکارگی، ابتذال، بیحالی و واخوردگی از واقعیتهای زندگی بکشاند.»
دکتر مهدی یاورزاده: در احادیثمان داریم که موسیقی تند آثار نامطلوبی بر زندگی باقی میگذارد. گفته شده است انسان به ناموس خود بیاعتنا میشود، دعاها پذیرفته نمیشود، مصیبت ناگهانی نازل میشود، در دل نفاق بهوجود میآید، برکت از زندگی میرود و حیا ازبین میرود. همۀ اینها انسان را مضطرب میکند؛ حتی نقل است که خانهای که در آن غنا باشد؛ از رحمت الهی دور میشود و فرشتگان بر آن داخل نمیشوند. بنابراین، در انتخاب موسیقی باید دقت کنیم تا دچار این عوارض نشویم.
متن زندگی