مسلمانان هند در پشت دیوارها

جوهاپورا در جنوب غربی بزرگ ترین شهر ایالت گجرات هند یعنی احمد آباد قرار دارد. این محله مسلمان نشین با وجود فاصله‌اندک چند کیلومتری از مرکز شهر، گویی از احمدآباد به نوعی جدا شده است. راننده ریکشا به هیچ عنوان قبول نمی‌کند که ما را به آن جا ببرد و هشدار می دهد:” آن جا محله خوبی نیست”. این راننده جوان نیز به مانند اکثر هندوها تا به حال به آن منطقه یا محله نرفته است و قاطعانه می‌گوید که جوهاپورا امن نیست. از چند راننده دیگر نیز می خواهیم که ما را به آن جا ببرند و در نهایت یکی از آنان قبول می‌کند که ما را تا “مرز” برساند. این مرز در واقع همان خیابانی است که میان جوهاپورا و به اصطلاح مرز محله هندوها قرار دارد.

امروزه بیش از چهارصد هزار نفر در جوهاپورا زندگی می‌کنند. این محله در سال ۱۹۷۳ ساخته شد و در واقع محل اسکان کسانی بود که به دلیل طغیان آب بی خانمان شده بودند. جوهاپورا تا سال ها محله ای فقیرنشین بود که مسلمانان و هندوها در کنار هم در آن زندگی می‌کردند اما مابین سال های ۱۹۸۵ تا ۱۹۹۲ یعنی در سال هایی که ناآرامی های مذهبی شدت گرفت، روز به روز مسلمانان بیشتری از دیگر مناطق احمدآباد در این محله ساکن شدند و به همان نسبت هندوها این محله را ترک گفتند. نقطه اوج این جابجایی ها اما در زمان همان حملات خونین علیه مسلمانان در فوریه سال ۲۰۰۲ انجام گرفت.

آصف خان پاتان در سال ۱۹۸۸ و زمانی که هنوز یک نوجوان بود به جوهاپورا آمد. او که امروز ۴۱ ساله و مدیر یک مدرسه خصوصی است به گفته خودش تا قبل از آن در محله ای متوسط همراه با خانواده اش در احمدآباد زندگی می‌کرد. اما مسلمانان پس از حملات متعددی که علیه آنان انجام شد دیگر احساس امنیت نداشتند و به گفته پاتان:” هر زمان که اقلیت ها در گروه های کوچک زندگی می‌کنند خیلی راحت تر مورد حمله قرار می گیرند. ما در جوهاپورا در کنار یکدیگر زندگی می‌کنیم و به همین خاطر امنیت بیشتری داریم”.

پس از سال ۲۰۰۲ بود که اکثر مسلمانان احمد آباد به جوهاپورا و دیگر به اصطلاح “گتو” های موجود در منطقه نقل مکان کردند. حتی آن عده ای که در آغاز کار از زندگی در محله های به اصطلاح مختلط احساس راحتی می‌کردند نیز به مرور زمان مجبور به ترک احمدآباد شدند. “زهیر جانمحمد” نویسنده ۳۷ ساله هندی که در آمریکا به دنیا آمده است در سال ۲۰۰۲ زندگی در احمدآباد را انتخاب کرد و به این جا آمد اما ناگهان با افزایش موج خشونت ها علیه مسلمانان روبرو شد. بدین ترتیب بار دیگر به آمریکا بازگشت اما چند سال پیش دوباره به جوهاپورا آمد تا مشاهدات خود را به رشته تحریر درآورد.

جانمحمد می‌گوید:” حتی برای من که گذرنامه آمریکایی داشتم اجاره خانه در خارج از جوهاپورا غیرممکن بود. صاحبخانه ها در آغاز روی خوش نشان می دادند اما به محض این که نامم را می‌شنیدند ناگهان از اجاره دادن آپارتمان خود به من امتناع می‌کردند”. جانمحمد بالاخره به جوهاپورا آمد و اکنون در حال نوشتن کتابی در مورد این بزرگ ترین گتوی مسلمانان هند است. به گفته وی طی سال های گذشته بسیاری از افراد تحصیلکرده و افسران پلیس و حقوقدانان و حتی بازرگانان موفق نیز به دلیل مسلمان بودن چاره ای جز اقامت در جوهاپورا نداشته‌اند و به این جا آمده‌اند. و همین مساله ترکیب اجتماعی جوهاپورا را دچار تغییر کرده است. در سال های اخیر و درست در کنار آن کلبه های فقیرانه مجتمع های آپارتمانی و ویلاهای لوکس ساخته شده و به دلیل افزایش جمعیت و کاهش زمین ها قیمت ها به شدت افزایش یافته است و به عبارت بهتر هر متر مربع زمین در جوهاپورا نسبت به سال ۲۰۰۵ چهل برابر شده است.

“ندیم جعفری” مالک موفق یک سوپرمارکت کوچک و زنجیره ای است. بزرگ ترین شعبه این سوپرمارکت تنها چند قدم از آن خیابان اصلی فاصله دارد اما ساکنان “آن سوی خیابان” هرگز پا به این فروشگاه نمی گذارند. به گفته آقای جعفری در آغاز کار حتی رهگذرها هم به این سوپرمارکت نمی آمدند اما طی سال های اخیر وضعیت کسب و کار در دو سوی این خیابان رونق گرفته است. با این حال ندیم جعفری ۴۲ ساله با جدیت علیه تبعیض هایی که در مورد مسلمانان ساکن جوهاپورا اعمال می‌شود مبارزه می‌کند. زیرا وی به دلایل شغلی از ارتباطاتی با “افراد بیرون” برخوردار است و تلاش دارد برای این محله کاری انجام دهد.

شهر احمدآباد از بسیاری جهات توسعه یافته تر و ثروتمندتر از دیگر شهرهای بزرگ هند به شمار می رود. سروزیر پرسابقه ایالت گجرات یعنی “نارندرا مودی” طی سال های اخیر پای بسیاری از کنسرسیوم های صنعتی را به این ایالت باز کرده و وضعیت تامین برق و خیابان ها در این جا بهتر از دیگر نقاط هند است. شخص مودی بیش از همه به طبقه متوسط و فعال اهمیت می دهد و شاید به همین خاطر است که طبقات فقیر از این توسعه چندان بهره ای ندارند و در این میان اقلیت های مذهبی و به ویژه مسلمانان در وضعیت خوبی بسر نمی‌برند.

پاتان یعنی همان مدیر مدرسه می‌گوید:” ما مثل همه شهروندان مالیات می دهیم اما وضعیت زیرساخت ها در جوهاپورا فاجعه بار است. در این جا از خیابان های اسفالت شده و آب جاری خبری نیست و افزون بر آن شمار اندکی دبیرستان داریم و هیچ بیمارستانی در این جا نیست”. این در حالی است که “ماولیک جوشی” یکی از سخنگویان حزب حاکم باهاراتیا جاناتا این مساله را تکذیب می‌کند و حتی تبعض آشکار علیه مسلمانان را نیز رد می‌کند. او ادعا دارد:” خیلی از کودکان هندو هم امکان رفتن به مدرسه ندارند”.

اما پاتان می داند که واقعیت این نیست. او همراه با برخی دوستان خود در سال ۲۰۰۸ مدرسه ای به نام کرسنت را تاسیس کرد که امروزه یکی از بهترین مدارس خصوصی این منطقه به شمار می آید. در حال حاضر ۱۳۵۰ دانش آموز در این مدرسه درس می خوانند اما به گفته پاتان این قطره ای از دریا است. زیرا هزاران کودک هر ساله و به دلیل کمبود مدرسه از ادامه تحصیل محروم می‌شوند و این در حالی است که بسیاری از خانواده ای مسلمان همه درآمد خود را برای آموزش فرزندان خود خرج می‌کنند. همه دانش آموزان مدرسه کرسنت مسلمان هستند اما در احمد آباد به دلیل محرومیت های مسلمانان تقریبا هیچ مدرسه ای به غیر از دانش آموزان هندو را نام نویسی نمی‌کند.

در بسیاری از روستاهای هند نیز اگرچه که پیروان کاست ها و مذاهب مختلف کاملا جدا از یکدیگر زندگی می کنند اما همین افراد در مدارس و در محل های کار و ادارات در کنار یکدیگر فعالیت دارند. در شهرهای بزرگ هند گروه های مختلف قومی غالبا زندگی مسالمت آمیزی داشته و این مرزها ناپدید شده است و به همین خاطر آن گتو احمدآباد امری غیرانسانی و تقریبا خارج از عرف به شمار می رود.

ما اینک در حاشیه جنوبی جوهاپورا و در مقابل دیواری به ارتفاع شش متر ایستاده ایم که در یک سوی آن مسلمانان در خانه هایی فقیرانه زندگی می‌کنند و در سوی دیگر هندوها در مجتمع های بزرگ آپارتمانی خود بسر می‌برند. در طرف مسلمان نشین به غیر از آن چند گاومیش و تل زباله ها نشانه ای از زندگی دیده نمی‌شود. “دیپالی” زن ۲۶ ساله هندویی است که در آپارتمانی تازه ساز در بخش هندوها اقامت دارد. او اطمینان می دهد که هیچ دشمنی با مسلمانان ندارد:” اما هیچ رابطه ای هم با همسایه های آن سوی دیوار ندارم”.

به گفته پاتان در محلی که امروز این دیوار قرار دارد زمانی کودکان مسلمان و هندو کریکت بازی می‌کردند. اما در خلال آن کشتار سال ۲۰۰۲ هندوها با بمب های آتش زا به همسایگان مسلمان خود حمله برده و بسیاری از کلبه ها به آتش کشیده شد و بسیاری از مردم بی گناه مسلمان کشته شدند. البته در این جا تقریبا هیچ کس تمایلی به صحبت در مورد آن کشتار نشان نمی دهد. هندوها اصولا آن کشتار را تکذیب می‌کنند و مسلمانان از روی ترس سکوت و احتیاط اختیار کرده‌اند.

به گفته این جامعه شناس یعنی “راحیل داتیوالا” اگرچه که گروه های مذهبی در زندگی روزمره ارتباطی با یکدیگر ندارند اما میزان پیشداوری ها و سوء تفاهم ها میان آنان افزایش یافته است. به گفته وی اگرچه که در آغاز ساخت این دیوار، مسلمانان با خشم واکنش نشان دادند اما در حال حاضر ظاهرا به آن عادت کرده‌اند. از سوی دیگر جانمحمد یعنی همان نویسنده هندی عقیده دارد که اهالی جوهاپورا در سال های گذشته به شدت مذهبی شده‌اند:” وقتی گروهی از مردم را در یک گتو محصور می‌کنند بی تردید این مردم نسبت به هویت خود آگاهی های بیشتری به دست می آورند”.

اما “پرادیپ جین” رئیس سازمان پرنفوذ و ناسیونالیستی هندوهای احمدآباد ادعا می‌کند تا زمانی که مسیحیان و مسلمانان به فرهنگ هندو احترام بگذارند در این شهر به آنان خوشامد گفته می شود. به ادعای وی اقلیت های مذهبی باید به سنت های اجتماعی هندو و همین طور به خدایان این مذهب احترام بگذارند. اما جین هم نمی خواهد در مورد آن کشتار مسلمانان صحبت کند. این هندوی افراطی در کمال بی رحمی از آن کشتار به عنوان “زیرنویسی بی اهمیت در کتاب تاریخ هند” یاد می‌کند و می‌گوید:” آن کسانی که در مسابقات کریکت به نفع پاکستانی ها شعار می دهند هیچ جایگاهی در این جا ندارند”. جین مسلمانان هند را که با ۱۸۰ میلیون جمعیت پانزده درصد از کل جمعیت این کشور را تشکیل می دهند، جاسوس پاکستان می داند و از جوهاپورا به عنوان یک “پاکستان کوچک” یاد می‌کند. و البته این اظهارات دروغی بیش نیست زیرا مسلمانان هند بارها و تا به امروز وفاداری کامل خود به دولت سکولار و مرکزی هندوستان را ثابت کرده‌اند.

البته در همان حال که در ایالت گجرات سیل تهمت های ناروا به سوی مسلمانان سرازیر می‌شود، در سایر شهرها و ایالات هند وضعیت به گونه دیگری است. زیرا هنوز هم بسیاری از این مردم به سکولاریسم و مدارای مذهبی در کشور خود افتخار می‌کنند. حتی محافل سیاسی دهلی نیز تا مدت ها هیچ تریبونی در اختیار آن ناسیونالیست متعصب یعنی مودی قرار نمی دادند اما بی تردید وضعیت تغییر کرده است. در حال حاضر حزب حاکم کنگره به دلیل رسوایی های مالی بسیاری از بدنه اجتماعی خود را از دست داده و شمار زیادی از شهروندان هند عقیده دارند که کشورشان به رهبری قدرتمند مانند مودی نیاز دارد.

انتخابات پارلمانی هند در ماه مه برگزار می‌شود و حزب باهاراتیاجاناتا مودی ۶۴ ساله را به عنوان کاندیدای اصلی خود برای پست نخست وزیری معرفی کرده است. بسیاری از کارشناسان و طرفداران مودی پیروزی وی را کاملا محتمل می دانند و عقیده دارند که او می تواند فساد را ریشه کن کرده و چشم اندازهای جدیدی برای کشور ایجاد کند. اما مخالفان مودی از این نگران هستند که در صورت انتخاب وی آن صلح و مدارای مذهبی در هند آسیب ببیند. البته مودی نیز به همین دلیل در ماه های اخیر از پرداختن به مسایل قومی و مذهبی خودداری کرده و بیشتر روی اقتصاد تمرکز می کند و استراتژیست های وی گوشزد کرده‌اند که همه آن اختلاف ها باید فراموش شود.

اما جالب آن که با وجود همه این مسایل حتی مسلمانان گجرات و به ویژه بازرگانان و صاحبان مسلمان صنایع نیز البته برای کسب منافع بیشتر اقتصادی از حزب مودی حمایت می‌کنند. و همین حمایت ها است که به ناسیونالیست های هند این امکان را می دهد که هرگونه تبعیض علیه مسلمانان را شایعه و دروغ عنوان کنند. اما آن جامعه شناس یعنی داتیوالا عقیده دارد که در پشت همه این حمایت های ظاهری نوعی ترس و هراس نهفته است و هیچ مسلمانی از صمیم دل از مودی حمایت نمی‌کند. بسیاری از مسلمانان این نگرانی را دارند که در صورت نخست وزیری مودی وضعیت مسلمانان محصور و ستمدیده احمدآباد از این نیز فاجعه بارتر شود.

منبع: شفقنا

Check Also

لوشاتو

لوکاشنکو: به پریگوژین گفتم که نیروهای واگنر مثل حشره له خواهند شد

رئیس جمهور بلاروس تأکید کرد که به رئیس واگنر در مورد نابودی اعضای گروه هشدار …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *