بارها خوانده و شنیده اید که رسول گرامى اسلام(ص) امام اول شیعیان، حضرت على(ع) را به عنوان برادر خود خطاب کرده است. قطعاً شما به عنوان یک شیعه هرگاه با این سخن پیامبر اسلام(ص) برخورد کرده اید، شادمان شده و از این که پیرو امامى هستید که رسول خدا او را برادر خود خوانده است، به خود بالیده اید. اما اگر بشنوید که پیامبر اسلام(ص) همه مؤمنان آخرالزمان را نیز برادران خود دانسته و آرزوى دیدار آنها را کرده است چه حالى به شما دست مى دهد؟! به روایت زیر توجه کنید:
عن ابى بصیر عن ابى جعفر(ع) قال: قال رسول اللَّه، صلى اللَّه علیه وآله، ذات یوم و عنده جماعه من أصحابه: »أللّهمّ لقّنى إخوانى« مرّتین فقال من حوله من اصحابه: أمانحن إخوانک یا رسول اللَّه؟ فقال: لا، إنّکم أصحابى و إخوانى قوم فى آخرالزمان آمنوا و لم یرونى، لقد عرّفنیهم اللَّه بأسمائهم و أسماء آبائهم، من قبل أن یخرجهم من أصلاب آبائهم و أرحام أمّهاتهم، لأحدهم أشدّ بقیّه على دینه من خرط القتاد۱ فى اللّیله الظلماء، أو کالقابض على جمر الغضا۲، أولئک مصابیح الدّجى، ینجیهم اللَّه من کل فتنه غبراء مظلمه۳.
ابو بصیر از ابوجعفر [امام محمدباقر] که درود خدا بر او باد نقل مى کند که فرمود: روزى پیامبر خدا، که بر او و خاندانش درود باد، در حالى که عده اى از یارانش نزد او بودند، فرمود: خداوندا برادران مرا به من بنما! ایشان این سخن را دو مرتبه تکرار کردند. در این هنگام گروهى از یاران که گرد آن حضرت بودند گفتند: اى پیامبر خدا! آیا ما برادران شما نیستیم؟
فرمود: نه، شما یاران من هستید. برادران من قومى هستند [که] در آخرالزمان [خواهند آمد] آنها به من ایمان مى آورند در حالى که مرا ندیده اند. خداوند آنها را با نامهایشان و نامهاى پدرانشان شناسانده است، پیش از آن که از پشتهاى پدران و رحمهاى مادرانشان خارج شوند. هر یک از آنها بر دین خود پایدار مى ماند، در حالى که این عمل از دست کشیدن بر خارهاى گون در شب تاریک و یا در دست گرفتن آتش برافروخته از درخت گز دشوارتر است.
ایشان چون چراغى فروزان در دل تاریک شب مى درخشند، خداوند آنها را از همه فتنه هاى تیره و تار در امان نگه مى دارد.
باور کردید که شما هم مى توانید برادر رسول خدا(ص) باشید.
پى نوشتها:
1 . »خرط القتاد« کنایه از سختى و دشوارى کارى است. »خرط« به معناى دست کشیدن از بالاى شاخه تا پایین آن و »قتاد« به معناى گیاه گون است که داراى خارهاى بسیار است. چون دست کشیدن بر شاخه هاى این گیاه و درآوردن خارهاى آن بسیار سخت و طاقت فرساست، عرب هر کار سختى را به این عمل تشبیه کرده و این جمله به صورت یک ضرب المثل درآمده که مى گویند:
»دون هذا الأمر خرط القتاد«؛ دست کشیدن بر شاخه هاى گون از این کار آسان تر است.
ر.ک: دهخدا، على اکبر، لغت نامه، ماده خرط؛ جفرّ، خلیل، فرهنگ لاروس (عربى – فارسى)، ماده »خرط« و »قتاد«.
2 . »جمر الغضاء« نیز کنایه از مشکل بودن کارى است. »جمر« به معناى اخگر و شعله هاى آتش و »غضا« به معناى درخت شوره گز است. چوب این درخت بسیار سخت و آتش آن بسیار سوزان است و از این رو عرب، کارهاى بسیار سخت و دشوار را به »در دست گرفتن آتش برافروخته از چوب گز« تشبیه مى کند.
ر.ک: همان، ماده غضا.
3 . بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۲۳-۱۲۴، ح۸.
موعود شماره چهل و دو