فصل مدرسه، فصل فرهنگ، فصل جوانی

اسماعیل شفیعی سروستانی
یکی دو هفته مانده به مهر، بوی درس و مدرسه و عطر علم و فرهنگ همه فضای شهر و کوی و برزن را پر می‌کند. دفتر اوقات فراغت و تعطیلی دور و دراز تابستانی بسته می‌شود و کیف و دفتر و کتاب جایی در میان دانش‌آموزان و دانشجویان پیدا می‌کند و بالاخره آب و جاروی کلاس‌ها و زنگ سال جدید که در یک مدرسه انتخابی به صدا درمی‌آید.

امّا، علی‌رغم گذر سریع هفته‌ها و ماه‌ها، صرف میلیاردها ریال بودجه بی‌زبان رسمی و میلیون‌ها چشم منتظر که برای تماشای گام‌های بزرگ و جدّی در حوزه فرهنگ به راه مانده‌اند، بسیاری از سازمان‌های مسئول و رسمی و موظّف بی‌هیچ طرح و برنامه بلندمدت، استراتژیک و صف‌شکن به روزمرگی مشغولند و در حاشیه حیات جدّی فرهنگی و مسائل مبتلا به جامعه، خود را به چند همایش و چاپ چند بیانیه و بروشور مشغول داشته‌اند.

ای کاش هیچ گاه درآمد حاصله از فروش نفت را نداشتیم. شاید آن روز، با دقت و حساب و کتاب دقیق‌تری درباره هزینه‌ها تصمیم می‌گرفتیم.

آیا هیچ‌گاه پرسیده‌ایم سازمان‌هایی که متکفّل امر تبلیغ و تبشیرند و یا امور جوانان و نوجوانان را پیگیرند و امثال اینها که تعدادشان از شمار خارج است صرف‌نظر از چند برنامه فصلی نظرسنجی، گردآوری مطالب و جاری و بعضاً طرح‌های منفعل در برابر رخدادهای جدّی فرهنگی، سیاسی و اجتماعی که سال‌هایی دراز تمامیت اسلام و حیات فرهنگی مسلمانان را با خود درگیر ساخته است، چه می‌کنند؟ یا آنکه برای مواردی که برای نمونه به آنها اشاره می‌شود چه طرحی در افکنده‌اند؟

۱. دیدبانی همه جانبه صف‌آرایی کفر و شرک نفاق معاصر و خاکریزهای آنها در برابر اسلام، سرزمین‌های اسلامی و شیعه خانه امام زمان(ع). قطعاً این سخن به معنی نمایش و نقد چند فیلم سینمایی نیست.

۲. نقد مبادی و مبانی فرهنگ و تمدّن مهاجم غربی و شناسایی میزان تأثیرپذیری مناسبات و معادلات مسلمانان از آن مبانی. این سخن نیز فراتر از موضوع کشف حجاب و روابط زنان و مردان و امثالهم است.

۳. نحوه ظهور و بروز دریافت‌های شرک‌آلود غیر دینی در عناصر فرهنگی و تمدّنی عصر حاضر و مبتلابه مسلمانان.

۴. شناسایی جریان‌های فرهنگی مهاجم، مصادیق این تهاجم، نقد آنها و نحوه مقابله جدّی با آنها.

۵. شناسایی و ردیابی استراتژی غرب برای مقابله با اسلام در حوزه‌های سیاست، فرهنگ و اقتصاد.

۶. ردیابی و شناسایی شبهات منتشر از سوی مبلّغان فرق و مذاهب در میان جوانان و آمادگی برای پاسخ‌گویی به آنها.

۷. تربیت مبلّغین توانمند، آگاه و دردمند برای پالایش جان و روان جوانان و مقابله با جریانات مهاجم. شایان ذکر است طیّ بیست و پنج سال اخیر قریب به ۲۵۰۰ فرقه شبه مذهبی برای مقابله با ادیان، ساخته و پرداخته شده است.

۸. تدوین استراتژی فرهنگی کشور با توجه به مقتضیات و شرایط تاریخی و فرهنگی عصر حاضر. همواره در سازمان‌های رسمی، تاکتیک‌ها و برنامه‌های فصلی و جاری همچون آمارگیری و برگزاری جشنواره‌ها به جای استراتژی فرض شده‌اند.

۹. مطالعات جدّی برای طرّاحی و معماری «مهندسی فرهنگی» مبتنی بر مبانی و مبادی دینی، فقه شیعی و رویکرد انقلاب اسلامی و فرهنگ انتظار.

۱۰. مدیریت طرح‌های فرهنگی و ایجاد هماهنگی شایسته میان فعالیت‌های جاری در میان دستگاه‌های فرهنگی کشور و اشخاص فعال.

۱۱. شناسایی اشخاص حقیقی و حقوقی صالح، مصلح، دردمند و توانمند، امّا منتشر در کشور و طراحی برنامه‌ای برای جلب همراهی آنان، هماهنگ‌سازی فعالیت‌ها، حمایت‌های همه جانبه از آنان و … این سخن به معنی اعطاء بن سفر و خرید کتاب و احیاناً اعطاء وام اجاره مسکن به آنها نیست.

۱۲. تدارک خوراک سالم فرهنگی (با پشتوانه مطالعات جدّی) برای تغذیه هزاران رسانه مکتوب و به قول امروزی‌ها چند رسانه‌ای و مولتی مدیا و خلاص ساختن آنها از محصولات فراوان، ارزان و مملو از شائبه و التقاط بیگانه.

۱۳…..

در اردیبهشت ماه گذشته، در سرمقاله موعود، مطلبی با عنوان «امور پرورشی، نسل نو و فرهنگ انتظار» منتشر شد که در کنار ده‌ها مقاله دیگر بسیاری از خطوط استراتژیک و مورد نیاز دستگاه فرهنگی رسمی را در خود جمع داشت.

تجربه نشان می‌دهد که بسیاری از اشخاص حقیقی و حقوقی که فارغ از قید و بندهای نظام اداری و رسمی فعالیت می‌‌کنند بی‌هیچ حمایت جدّی در:

شناسایی جریانات فرهنگی، پاسخ‌گویی به شبهات، ردیابی موضوعات، نقد، تالیف، ترجمه، تبلیغ، تولید و … موفق‌تر از عموم سازمان‌های رسمی عمل کرده‌اند در حالی که همواره ناگزیر به منطبق ساختن عموم فعالیت‌های جزیی و کلّی خود با سازمان‌های رسمی‌بوده‌اند و در بسیاری موارد ناگزیر به صبوری بزرگ برای نایل شدن کارشناسان سازمان‌های رسمی‌به مراتبی از اطلاعات و آگاهی و حتی تجربه و همواره نیز از اظهار نظرها و ردّ و قبول‌های کارشناسان فرهنگی رسمی و حقوق بگیر بر خود لرزیده‌اند. گاه این شبه پیش‌ می‌آید که برخی از سازمان‌ها با فراموشی وظایف خود (دیدبانی، مدیریت، طراحی، هدایت، برنامه‌ریزی، هماهنگی، و حمایت پیش دستانه و آگاهانه) تنها موظّف به انجام امور جاری اداری، هزینه اعتبارات مصوّب و گاه مچ‌گیری و کشف لغزش‌ها هستند..

چه کسی می‌تواند نقش شاعران، نویسندگان، فیلمسازان، محققان، طراحان، معماران، نقّادان، سخنرانان و … را در ارائه تألیفات، تأسیس روش‌ها، ایجاد نقاط عطف، پایه‌گذاری سبک، ابداع، احیاء سنّت‌ها و ابداع و خلاقیت در حوزه‌های مختلف حیات فرهنگی و مادّی را انکار نماید. اینان در زمان حیات خود همواره ناگزیر به تحمل ناملایمات، تجربه امواج متلاطم و رنج روزگار خود بوده‌اند.

طیّ سال‌های گذشته و تا به امروز، از سوی مقام معظّم رهبری به کرات درباره موارد مهمّ فرهنگی اجتماعی کشور نظیر: مهندسی فرهنگی، جریان مهاجم فرهنگی، ناتوی فرهنگی، پرسش از غرب و اتّخاذ موضع طلبکارانه و نفی خود باختگی، شناسایی فرقه‌ها و مقابله با آنها به صراحت سخن به میان آمده است. ایشان، در واقع ضمن قبول مسئولیت تعیین «استراتژی وهدایت عمومی» جریانات مختلف فرهنگی، عهده‌دار امر دیدبانی، دشمن شناسی موضوع‌شناسی و طراحی برنامه را نیز گشته‌اند و حتی در بسیاری از موارد ریز که مربوط به وظایف سازمان‌ها نیز می‌شود ارائه طریق کرده‌اند. با این‌همه، بسیاری از امور مهم بر زمین مانده است. گویا حضرات مسئولان و کارشناسان حوزه فرهنگی در وقت دیدار و شنیدن سخنان ایشان تنها به حظّ سمع و بصر اکتفا کرده و از مسئولیت‌ها و مناصب به نام و جاه و مزایای قانونی‌اش دلخوش بوده‌اند.

چه کسی درباره نقد مصلحان دردمند و آزاده که می‌تواند ضامن صلاح و مصلحت عموم مردم باشد تردید دارد؟

بی‌گمان سخن ناصح امین و پیراسته از تمنّای مال و نام و جاه، همواره تلخ می‌نماید در حالی که شیرینی بزرگ را در خود پوشیده دارد. از همین روست که ناصح امین همواره در حاشیه می‌ماند.

وظایف بسیاری از سازمان‌های رسمی را اشخاص حقیقی و حقوقی بسیاری دردمندانه بر دوش گرفته‌اند و ضمن تحمّل رنج و مرارت با شایستگی پیش می‌روند در حالی که فقدان وابستگی تشکیلاتی، حزبی و دولتی آنان را از بسیاری امکانات و حتی ادوات اوّلیه مورد نیاز محروم ساخته است. پوشیده نیست که برنامه‌های جدّی فرهنگی در تمام جهان به اصطلاح پیشرفته باحمایت بنیادها و سازمان‌های رسمی پیش می‌رود. و همگان بر این نکته واقفند که خدمات فرهنگی مؤثر همواره هزینه برند و نه درآمدزا.

نگاهی گذرا به سابقه بسیاری از این اشخاص نشان می‌دهد که آنان، در وقت مشاهده نظام اداری غوطه‌ور در کاغذبازی، باندبازی و قبیله‌گرایی تنها برای عرضه خدمت و انجام تکلیف در برابر خدا، رسول خدا، حجت خدا، انقلاب و شهیدان والامقام تن به دریای متلاطم فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی داده‌اند و تبعات آن را نیز محضاً لله تاب می‌آورند.

شناسایی این اشخاص، استماع کلام و خاستگاهشان و بالاخره حمایت از آنان برای بسط و اجرای آراء و اندیشه‌ها از اهمّ وظایف مردان صاحب امضاء در نظام اسلامی و الهی است.

مقابله با جریانات فرهنگی و اجتماعی عنود، کین‌جو، حسود که به تمامی‌کیان فرهنگی و مادّی شیعه‌خانه امام زمان، علیه‌السلام را به خطر افکنده‌اند در گرو نکاتی است که مغفول مانده. از همین روست که سازمان‌های رسمی همواره افتان و خیزان و با گام‌هایی لرزان، واسپس خیل عظیم مردم و مردان کارآمد و هوشیار پیش می‌روند.

با شروع فصل پاییز، فصل مدرسه و دانشگاه و فعالیت علمی و فرهنگی جوانان، ضرورت مطالعه و بازنگری وضعیت کمی و کیفی فعالیت سازمان‌های فرهنگی رسمی و مسئول، ضرورت تدوین استراتژی فرهنگی و اصلاح روابط و مناسبات این سازمان‌ها با سایر اشخاص حقیقی و حقوقی فعال و مؤثّر فرهنگی مردمی و تجدیدنظر در ملاک‌ها و معیارهای گزینش مدیران فرهنگی به چشم می‌خورد. والسلام
سردبیر

ماهنامه موعود شماره ۸۰ 

همچنین ببینید

ایرانی و ایران فرهنگی 310x165 - فرهنگ ایرانی و ایران فرهنگی

فرهنگ ایرانی و ایران فرهنگی

۱. قلمرو فرهنگی ایران بزرگ دانش‌آموزان در مدارس، جغرافیای خاکی ایران را، منحصر در ۱۶۴۸۰۰۰ …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *