کسی که غذای شبهه ناک می خورد کسی که لباس شبهه ناک می پوشد کسی که لباسش غصبی است کسی که جایی را غصب کرده است نماز او قبول نخواهد شد یعنی آن پیوستگی و تناسب باید وجود داشته باشد که نماز مقبول واقع شود.
نماز مقدماتی دارد. این طور نیست که کسی بتواند بدون آن که آن پیش زمینه ها و مقدمات را پشت سر بگذارد بتواند به آن عروج دست یابد. کسی که غذای شبهه ناک می خورد کسی که لباس شبهه ناک می پوشد کسی که لباسش غصبی است کسی که جایی را غصب کرده است نماز او قبول نخواهد شد یعنی آن پیوستگی و تناسب باید وجود داشته باشد که نماز مقبول واقع شود، نماز پاک است پس نمازگزار هم باید پاک باشد و پاک بماند تا بتواند بر این مرکب سوار شود. کسی که مال حرام می اندوزد این مال حرام زندگی آن فرد را تحت تأثیر قرار می دهد آن مال حرام به صورت غذا در وجود آن فرد سرازیر میشود و جسم و روح او را آلوده میکند، اخلاق آن فرد را به تباهی میکشد. معلوم است که با روح آلوده نمیشود عروج کرد
بخش دوم و پایانی گفتگوی سرویس قرآن و معارف خبرگزاری شبستان با حجت الاسلام و المسلمین مهدی فیروزی معاون پژوهشی دانشگاه مفید به مقدمات و پیش شرط های خواندن نمازی با اخلاص و توجه اختصاص دارد.
تصویر ذهنی بسیاری از شما از نماز یک توع انجام تکلیف است مثل یک مشق که از سر تکلیف است و متأسفانه به کسالت و بی حوصلگی برگزار میشود. ما چطور از این مشق بیرون بیاییم و لذت حضور را بچشیم؟
شما اگر در ذهن خودتان این موضع را ترسیم کنید که به دیدار کسی می روید که ملک و ملکوت از آن اوست و “و هو علی کل شی قدیر” و هیچ قدرتی در برابر او نمی تواند عرض اندام کند در آن صورت آن آرامش عمیق را تجربه خواهید کرد. در این صورت است که این نماز می تواند سلامتی روحی و ذهنی شما را تضمین کند و شما را از فحشا و منکر دور نگه دارد. این نماز است که می تواند دروازه ورود به ملکوت باشد، اما اگر کسی از سر عادت بخواهد وضویی بگیرد و رفع تکلیفی نماز بخواند و مقید به نماز اول وقت نباشد این نماز نمی تواند عروج بیاورد. این نماز خواندن نمی تواند مسلمان را به معراج ببرد، این نماز نمی تواند عمود و ستون باشد و باورهای ما را نگه دارد.
حال به این توجه کنید که اگر نماز ما اشکال داشته باشد همه اعمال ما هم تحت الشعاع قرار میگیرد. بعضی ها گمان میکنند برکات نماز فقط در آخرت ظهور پیدا میکند در صورتی که این طور نیست. اگر ما نمازی با حضور قلب بخوانیم در همین دنیا و در حال و اکنونی که در آن قرار داریم آن برکات را حس و لمس میکنیم. همچنان که اولیاء خدا از نماز خواندن لذت میبردند، اگر این نماز در آن لحظه برکت نداشت پس آن لذت از کجا آمده که ان طور نسبت به نماز حس مشتاقی در اولیاء وجود دارد؟ خب وقتی کسی آن لذت های معنوی و ملکوتی را چشیده باشد معلوم است که نمی خواهد از آن لذت ها دل بِکَند، معلوم است که نمازش را در حال کسالت نخواهد خواند.
نکته ای که به ذهنم می رسد و صد البته همه ما مشتاقیم که در صف چنین نمازگزارانی قرار بگیریم این است که تا وقتی لوازم تحقق نماز خالصانه محقق نشود ما نخواهیم توانست در دامن چنین نمازی قرار بگیریم. هر چقدر هم که بخواهیم دامن آن عروج را بگیریم دست ما کوتاه خواهد بود. عرفای ما هم به این معنی اشاره کردهاند که اگر می خواهید این اتفاق بیفتد خارج از نماز هم باید در حال ذکر قرار بگیرید. این ذکر هم صرفا یک ذکر لسانی و لفظی نیست یعنی کار و مراوده با خلق و تفریح و هر آنچه که به آن مشغولید جز برای حق نباشد. واقعا هم دور از ذهن است کسی دنبال مال حرام یا آلوده به حرام باشد یا رباگیرنده و ربادهنده باشد، غیبت کند و تهمت بزند و بتواند نمازی با حضور قلب بخواند. کسی در خانه یا اداره خلق نیکو نداشته باشد و با زبانش دیگران را آزار بدهد می تواند نماز مخلصانه و از سر حضور قلب بخواند؟ دیدگاه حضرتعالی در این باره چیست؟
همین طور است. من پیش تر هم به این نکته اشاره کردم که اگر کسی بداند به حضور چه کسی می رود، این درک و فهم در رفتار او به هنگام ملاقات با آن شخص اثرگذار خواهد بود. آیا کسی که به دیدار عزیزی بسیار گرامی می رود می تواند با لباس و سر و وضع آشفته برود؟ می تواند برود آنجا روبروی او بایستد اما با تنها کسی که حرف نزند همان عزیز باشد؟ معلوم است که این ها با هم همجنس نیست. یعنی درک عظمت دیدار باعث میشود، انسان توجه داشته باشد و متوجه آن جایگاه باشد. مثل این می ماند که شما می خواهید با یک مرکب و وسیله به یک سفر بروید. مقصد معلوم است و راه مشخص، اما تا آن وسیله نتواند حرکت کند شما به آن مقصد نخواهد رسید. اگر ناخالصی در سوخت آن خودرو وجود داشته باشد خودرو خاموش خواهد شد و مسافر را به مقصد نخواهد رساند. نماز هم همین حالت را دارد. نماز یک مرکب است که ما بندگان خدا می خواهیم سوار بر این وسیله و مرکب شویم و به ملکوت برسیم اما اگر سواره، آداب این طی طریق را ندارد و ناخالصی هایش زیاد باشد مرکب پیش نخواهد رفت.
نماز مقدماتی دارد. این طور نیست که کسی بتواند بدون آن که آن پیش زمینه ها و مقدمات را پشت سر بگذارد بتواند به آن عروج دست یابد. همچنان که شما هم اشاره کردید کسی که غذای شبهه ناک می خورد کسی که لباس شبهه ناک می پوشد کسی که لباسش غصبی است کسی که جایی را غصب کرده است نماز او قبول نخواهد شد یعنی آن پیوستگی و تناسب باید وجود داشته باشد که نماز مقبول واقع شود، نماز پاک است پس نمازگزار هم باید پاک باشد و پاک بماند تا بتواند بر این مرکب سوار شود. کسی که مال حرام می اندوزد این مال حرام زندگی آن فرد را تحت تأثیر قرار می دهد آن مال حرام به صورت غذا در وجود آن فرد سرازیر میشود و جسم و روح او را آلوده میکند، اخلاق آن فرد را به تباهی میکشد. معلوم است که با روح آلوده نمیشود عروج کرد. ما هیچ عملی را هم تر از نماز نمی دانیم و این نماز مقدماتی می خواهد. با روح آلوده و جسم و غذای آلوده نمی توان به آن جایگاه نورانی رسید و یکی از عللی که به ما اجازه نمی دهد نمازی را بخوانیم که اولیا و بزرگان ما خواندند همان فراهم نکردن مقدمات این نماز خواندن است وقتی هم که این مقدمات فراهم نشود کسی نخواهد توانست این نماز را بخواند اما به میزانی که کسی در روح و جان و زندگی اش آن مقدمات را فراهم میکند طی این راه نورانی برایش میسور و ممکن میشود.