بر اساس آموزه های دین مبین اسلام، خانواده، نهادی مقدس است و ازدواج، فرزندآوری و اداره همسر و فرزند، عبادت به شمار می آید.
مقدمه
بر اساس آموزه های دین مبین اسلام، خانواده، نهادی مقدس است و ازدواج، فرزندآوری و اداره همسر و فرزند، عبادت به شمار می آید.
آنچه که از آیات و احادیث اسلامیبر می آید، این است که یکی از اساسی ترین راه های استقرار و استمرارارزشهای اخلاقی و دینی در جامعه، تقویت و تحکیم خانواده است.[۱] بنای خانواده بر اصل معنویِ محبت، بنیان گذاری شده است، نه بر امور مادّی و غیرقابل اعتماد مانند: زیبایی، دارایی و….
اسلام، همسردوستی را جزء ایمان و اخلاق پیامبران شمرده و آن را اقتضای سِرشت انسانی می داند، و اصرار دارد که این محبت باید در خانه مشهود باشد تا کانون عشق و صمیمیت گردد و در شدیدترین بحرانهای زندگی، تاب آورد و تندباد غم و مصیبت و یا تنگناهای اقتصادی نتواند آن را از پای درآورد و ریشه کن سازد.
بنابراین، اصل محبت، به عنوان ریشه و تنه خانواده است و بخش اعظم سفارشهای اسلام به همسران و فرزندان برای ایجاد و حفظ این اصل بنیادین است و بسیاری از عوامل از هم پاشیدگی خانواده ها نیز به نبودن و یا نقصان محبت باز میگردد.
نویسنده بر این باور است که جاذبه های اخلاقی و رفتاری همسران در ایجاد و ماندگاری محبت در کانون خانواده، بسیار مهم و سرنوشت ساز است، و در این میان، اخلاق و رفتار شوهران، تعیین کننده تر میباشد؛ چون بر اساس منابع دینی، همچنین تجربه و تحقیق میدانی یکی از عوامل اصلی تزلزل و فروپاشی خانواده ها، کوتاهی مردان در انجام وظایف خود و نداشتن جاذبه های اخلاقی و رفتاری آنان است.
جاذبه های اخلاقی و رفتاری مردان
برای ایجاد و تقویت اصل محبت در خانواده و تحکیم آن، توجه به جاذبه های اخلاقی و رفتاری شوهر، ضروری و اجتناب ناپذیر است.
بر این اساس، به مهم ترین جاذبه های اخلاقی و رفتاری مردان می پردازیم که بر مبنای اولویت تأثیرگذاری به ترتیب ذکر خواهد شد:
۱. دینداری
در تشکیل خانواده و حفظ آن، تدیّن و پایبندی به احکام و دستورات اسلامی، نقش بنیادین دارد، و به فرموده صاحب نظران: «تدین، رمز ماندگاری خانواده است»؛ [۲] چون مرد دیندار، با پای بندی به تعهدات، کانون خانواده را در هجوم سیلابهای فتنه و فساد، حفظ میکند و از گرفتار شدن اعضای خانواده در چنگال حوادث تلخ و رذیلتهای اخلاقی، جلوگیری میکند.
از این رو، امام علی(علیه السلام)فرمودهاند: «مَنْ رُزِقَ الدِّینَ فَقَدْ رُزِقَ خَیْرَ الدُنیَا وَ الآخِرَه؛ [۳]هر کس دینداری روزی اش شود، خیر دنیا و آخرت روزی اش شده است.»
آن حضرت در جای دیگری می فرمایند: «صَیِّرِ الدّینَ جُنَّهَ حَیَاتِکَ؛ [۴] دین را در زندگی ات سپر قرار ده!»
امروزه، زنان جامعه به دنبال مردی میگردند که دیندار و مؤمن باشد؛ چون فرد متدین واقعی به تعهدات و گفته های خود پایبند و وفادار است و بهتر از سایر مردم برای رفاه و سعادت خانواده قدم برمی دارد.
امام صادق(علیه السلام)درباره آثار دینداری و ویژگیهای شخص دیندار می فرمایند: «شخص دیندار می اندیشد و در نتیجه، آرامش وجود او را فرا میگیرد و خود را کوچک میشمارد، پس به فروتنی میگراید، قناعت می ورزد، پس احساس بی نیازی میکند. به آنچه به او داده شده، خُرسند است، و گوشه تنهایی را برمیگزیند، پس از دوستان بی نیاز میگردد. خواهشها را رها میکند، پس آزاد میشود. دنیا را کنار میگذارد، پس از بدیها در امان می ماند. حسادت را دور می افکند، پس دوستی آشکار میشود. مردم را نمی ترساند پس از آنها نمی ترسد. به آ نها تعدّی نمیکند، پس از گزند ایشان در امان است. به هیچ چیز دل نمیبندد، پس به رستگاری و کمال فضیلت دست مییابد. عاقبت را میبیند، پس کارش به پشیمانی نمیکشد.»[۵]
به جرأت می توان ادعا کرد که در میان تمامی جاذبه ها و زیباییهای مردان «دینداری» و عمل به دستورات دین، از همه مهم تر و نقش آن اساسی و بنیادی تر است، که با وجود آن، سایر اخلاقیات و جاذبه های رفتاری به ثمر می نشیند.
بر این مبناست که خدای سبحان، ایمان و عمل صالح را ـ که همان دینداری است ـ محبت آور و زمینه ساز تمام خوبیها دانسته است و می فرمایند: ]اِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَیَجعَلُ لَهُمُ الرَّحمَنُ وُدّاً[؛ [۶]«به یقین کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادهاند، به زودی خدای رحمان محبّتی برای آنان (در دلها) قرار می دهد!»
۲. ابراز محبت و دلدادگی
وجود محبت و عشق میان زن و شوهر از اساسی ترین نیازهای زندگی و ضامن پاکی، عفاف، سعادت، حرکت، نشاط و امید میباشد. زندگی بدون محبت، فاقد کشش، نشاط و جاذبه بوده، از حلاوت و طراوت خالی است. از این رو، یکی از جاذبه های اخلاقی و از مهم ترین عوامل مانایی نظام خانوادگی، اظهار محبت و اعلام مودّت میباشد. همسران با آشکار ساختن محبت و دلدادگی خود، می توانند دلهای یکدیگر را به خود جلب کنند.
از آنجا که زن موجودی عاطفی است، نیاز او به محبت، بیش از مرد بوده و شاید به همین سبب، خدا نسبت به زنان، بیش از مردان مهربان است. پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله)فرمودند: «اِنَّ اللهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی عَلَی النِّسَاءِ اَلْطَف مِنهُ عَلَی الذُّکُورِ؛ [۷] خدای متعال نسبت به زنان، بیش از مردان مهربان است.»
خود آن حضرت نیز نسبت به زنان و کودکانمهربان ترین مردم بود.[۸] بنابراین، بهتر است شوهر، آغازگر ابراز محبت و تداوم بخش آن باشد؛ چون به فرمایش پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله): «قَولُ الرَّجُلِ لِلمَرأهِ: إِنِّی اُحِبُّکَ، لَا یَذهَبُ مِن قَلبِهَا اَبَداً؛ [۹] سخن مرد به همسرش که: «دوستت دارم»، هرگز از قلب زن بیرون نخواهد رفت.» چون مرد به واسطه ابراز علاقه به همسر خود، حریم دل او را به تصرّفِ خویش در می آورد و نتیجه آن میشود که زن به زندگی خود امیدوارتر شده و با انگیزه ای قوی، کانون خانواده را برای زندگی مشترک گرم تر کند. در این شرایط، زن تمام سختیها و ناملایمات را به جان می خرد و توقّعاتِ خود را به حداقل کاهش می دهد.
از سوی دیگر، عشق و محبّتِ زن و شوهر، یک هدیه الهی است: ]جَعَلَ بَینَکُم مَوَدَّهً وَ رَحمَهً[؛ [۱۰] و این مودّت تقریباً به معنای محبتی است که اثرش در مقام عمل ظاهر باشد.[۱۱] پس لازم است که این محبت به صورت آشکارا ابراز گردد تا موجبات جذب و یکدلی همسران را فراهم آورد.
از نگاه روان شناسی، خمیرمایه شادی و نشاط روحی زن در این است که همواره خود را محبوبِ شوهرش دیده و از عشق و علاقه انحصاری او به خودش مطمئن باشد.[۱۲] اگر این اطمینان برای او حاصل گردد، احساس امنیت کرده، از آرامش روانی بسیار بالایی برخوردار خواهد شد و در نتیجه نسبت به شوهر خود، ابراز عشق و محبت می نماید.
ناگفته پیدا است که منظور از عشق و محبّت به همسر در آموزه های دینی، فراتر از عشقِ جنسی است؛ چرا که اصالت دادن به امیال جنسی و افراط در آن در دین مبین اسلام نکوهش شده است.[۱۳] و از سوی دیگر، عشق جنسیِ صِرف که مبدأ آن ترشّح غدد جنسی و پایانش ارضای زودگذر است، هرگز نمی تواند مایه استواری و پایداری روابط زناشویی و عامل مدارا و سازگاری باشد.[۱۴]
پس منظور از عشق به همسر در این روایات که لازمه استمرار زندگی و مایه نشاط و حلاوت است و تداوم بخش اخلاق مدارا و سازگاری بین همسران میباشد، همانا عشق روحانی و داشتن عواطف انسانی نسبت به همسر است، که خود مقدمه عشق حقیقی و تعالی بخش روح انسانی به سوی ارزشهای ازلی است.[۱۵]
شیوه های اظهار مهر و محبت
اظهار محبت راه های گوناگونی دارد که برای تأثیرگذاری بیش تر مناسب است به یک راه بسنده نشود و هر بار از راهی بدیع و تازه محبت خود را به همسر ابراز کنیم.
متداول ترین شیوه ابراز محبت، اظهار علاقه صریح و مستقیم در قالب جملاتی همچون «دوستت دارم» است؛ ولی اظهار محبت منحصر در این ترکیب نیست؛ بلکه برای اظهار محبت، راه ها و مهارتهای دیگری نیز وجود دارد که می توانند حاملِ پیامِ عشق و دلدادگی باشند.
مهارتهایی برای ابراز محبت
با آموختن مهارتهای ابراز محبت می توانیم زندگی خویش را دگرگون ساخته، آن را سرشار از رضایت مندی کنیم. این مهارتها عبارتند از: دعا، هدیه دادن، انجام دادن برخی از امور شخصی همسر، همیاری، نامه نگاری، گوش دادن به حرفهای همسر، نگاه کردن به یکدیگر و… که در این میان، فقط درباره دو مورد از مهارتهای یاد شده کمی توضیح می دهیم:
الف) دعا
دعای مرد نسبت به همسر و فرزندان او مصداق بارز و بلکه از بهترین نمودهای ابراز محبت به او است. زن با مشاهده دعای شوهرش، پی به عشق و محبت او میبرد و این صحنه به وی حالت وجد و شَعَف میبخشد. و باعث میشود صبر و تحمل او در مشکلات زندگی فزونی یابد.
هنگامیکه حضرت ابراهیم(علیه السلام)، همسر و فرزند خویش را در بیابانِ بی آب و علفِ حجاز قرار داد، این گونه دعا کرد: ]رَبَّنا إِنِّی أَسْکَنْتُ مِنْ ذُرِّیَّتی بِوادٍ غَیْرِ ذی زَرْعٍ عِنْدَ بَیْتِکَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنا لِیُقیمُوا الصَّلاهَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَهً مِنَ النَّاسِ تَهْوی إِلَیْهِمْ وَ ارْزُقْهُمْ مِنَ الثَّمَراتِ لَعَلَّهُمْ یَشْکُرُونَ[؛ [۱۶] «پروردگارا! من بعضی از فرزندانم را در سرزمین بی آب و علف در کنار خانه ای که حرم تو است، ساکن ساختم تا نماز را برپا دارند. تو دلهای گروهی از مردم را متوجّه آنها ساز و از ثمرات به آنها روزی ده! شاید آنان شکر تو را به جای آورند.»
با توجه به غربتِ هاجر و اسماعیل، دوری آنان از حضرت ابراهیم(علیه السلام)و شرایط جغرافیایی منطقه، این دعا عاملی بسیار مهم در آرامش آنها بوده است.
ب) نامه نگاری، پیامک، تلفن و احوال پرسی
گاه تأثیر قلم، شیواتر و رساتر از زبان است و احساسات و عواطف را به شیوه ای مؤثرتر منتقل می سازد؛ چرا که گاهی انسان در تنهایی خود عباراتی را سامان می دهد که در مقام گفتگو از ارائه آن عاجز است.
نباید پنداشت که نامه نگاری تنها در صورت دوری و هجرانِ دراز مدّت کاربرد دارد؛ بلکه حتی در مسافرتهای نزدیک و کوتاه و حتی در حال حضور نیز مفید است.
زیرا بسیاری از مطالب را که نمی توان به زبان آورد، می توان نوشت و بسیاری از افراد که در حضور همسر نمی توانند عواطف خود را نسبت به او بیان کنند، می توانند آن را بنویسند و بدین گونه به همسر خود ابراز محبت کنند.[۱۷]
۳. صداقت
یکی از پایه های مهم زندگی زناشویی، صداقت است که از رموز ماندگاری، ثبات و تفاهم در خانواده بوده و یکی از ارزشهای والای اخلاقی اسلام به شمار می رود. ارتباط بین زن و مرد باید کاملاً صادقانه، راحت، بدون تعارف و شفاف و در عین حال محترمانه باشد.
در زندگی مشترک، سرپوش گذاشتن روی مسائل، پنهان کاری، دروغ و نیرنگ ثمره ای جز پیدایش کینه، کدورت، اختلاف و عدم تفاهم ندارد. تجربه و آمار نشان داده است، بسیاری از زندگیهایی که بر پایه عدم صداقت و دروغ پایه گذاری شده است، محکوم به فروپاشی شدهاند.[۱۸]
صداقت، همچون پل ارتباطی مؤثری موجب جلب اعتماد میان زن و شوهر و باعث میل و رغبت بیش تر طرفین برای هم صحبتی با یکدیگر میشود.
بسیاری از ناهنجاریهای رفتاری، اختلافات خانوادگی و مشاجرات میان همسران و دوستان حتی تنشها و نزاعهای سیاسی، ناشی از بی صداقتی و ناخالصی است.[۱۹]
اسلام، همسردوستی را جزء ایمان و اخلاق پیامبران شمرده و آن را اقتضای سِرشت انسانی می داند، و اصرار دارد که این محبت باید در خانه مشهود باشد تا کانون عشق و صمیمیت گردد و در شدیدترین بحرانهای زندگی، تاب آورد و تندباد غم و مصیبت و یا تنگناهای اقتصادی نتواند آن را از پای درآورد و ریشه کن سازد.
در آموزه های قرآن و اهل بیت(علیهم السلام)در ستایش راستگویی و مذمّت دروغ نمونه های فراوانی وجود دارد؛ از جمله خدای متعال در سوره توبه می فرماید: ]یَا اَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللهَ وَ کُونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ[؛ [۲۰] «ای کسانی که ایمان آورده اید! از (مخالفتِ فرمانِ) خدا بپرهیزید و با صادقان و راستگویان باشید.» همچنین امام جعفر صادق(علیه السلام)فرمودهاند: «اَلصِّدقُ عِزٌّ؛ [۲۱] راستگویی ارجمندی و بزرگواری است»؛ یعنی صداقت چنان جاذبه ای دارد که انسان در مقابل چشم دیگران، ارجمندی و رفعت مقام مییابد.
باز در کلمات نورانی امام علی(علیه السلام)آمده است: «یَکتَسِبُ الصَّادِقُ بِصِدقِهِ ثَلاثاً: حُسنَ الثِقَهِ بِهِ وَ المَحَبَّهَ لَهُ وَ المَهَابَهَ عَنهُ؛ [۲۲] راستگو ـ به سبب راستگویی خود ـ سه نعمت به دست می آورد: معتمد مردم میشود، او را به درستی و صمیمیت می پذیرند و بزرگی و عظمتش در دلها جای میگیرد.»
بنابراین، صداقت جاذبه میانِ زوجین را نسبت به هم بیش تر میکند. هر قدر روابط میان آنها بهتر، سالم تر و پر جاذبه تر باشد، زندگی شیرین تر و با صفاتر میشود؛ راستگویی و راست کرداری، اعتماد آور، محبت زا و موجب بزرگی و عظمت در دلها است؛ ولی «دروغ به زن، بنیاد خانواده را در دراز مدت متزلزل میکند و موجب سلب اعتماد دو طرف میشود. زن را به دروغگویی متقابل بر می انگیزد و الگوی نامناسبی به فرزندان می دهد.»[۲۳] و در نتیجه، اعتماد، وقار و محبت را از میان برمی دارد.
۴. بزرگداشت و احترام به همسر
یکی از عوامل هم زیستی مسالمت آمیز و آرامش در زندگی، حفظ حرمت دیگران است. مردان پر چاذبه و دوست داشتنی در کانون خانواده کسانی هستند که برای اعضای خانواده، به ویژه همسر خود، حرمت و احترام قائل اند.
احترام به همسر در موارد ذیل تجلّی مییابد:
الف) بر آوردن خواست همسر
در زندگی مشترک، ضرورت دارد افراد به خواسته های یکدیگر توجه کنند. در نظر گرفتن علاقه ها و سلیقه های همسر و توجه به آنها، نوعی تکریم و احترام به حساب می آید.
در روایتی از پیامبر(صلی الله علیه وآله)چنین می خوانیم که فرمودند: «المُؤمِنُ یَأکُلُ بِشَهوَهِ أهلِهِ وَ المُنَافِقُ یَأکُلُ اَهلُهُ بِشَهوَتِهِ؛ [۲۴] مؤمن مطابق میل خانواده اش غذا می خورد و خانواده منافق، مطابق میل او غذا می خورند.»
همسر مؤمن، خود محور و خودخواه نیست؛ بلکه در بسیاری از موارد خواست و میل به حقّ همسرش را بر نظر و خواسته خود ترجیح می دهد.
ب) پذیرش دنیای متفاوت زن و مرد
شخصیت زن به قدری ظریف و لطیف است که حتی در صورتی که نقصی در رفتارهایش باشد، انتظار ندارد در برابر او از گفتار و رفتار خشونت بار بهره گیری شود.
کِدِر نمودن روحیه همسر، گرفتن طراوت و شادابی او، به کار گرفتن او در جایگاهی نامناسب و به کارگیری خشم و خشونت، تضییع و تباه نمودن او است.
مردان پُر جاذبه، در مواجهه با همسر خود، متناسب با روحیات او رفتار میکنند و برای تربیت و اصلاح او برخوردی نرم و لطیف دارند و کجرویها و نقصهای اخلاقی همسر خویش را با مهر و محبت اصلاح و ترمیم می نمایند، و در این مسیر، به روحیات و امیال او توجه میکنند.
در روایتی از امام باقر(علیه السلام)چنین آمده است: «مَنِ اتَّخَذَ امرَأهً فَلیُکْرِمُهَا فَاِنَّمَا اِمْرَأهُ اَحَدکُم لُعْبَهٌ فَمَنِ اتَّخَذَهَا فَلَا یُضَیِّعهَا؛ [۲۵] هر کس همسری بر میگزیند، باید او را تکریم کند. همانا زنان شما طنّاز و دل ربایند. هر کس با آنها ازدواج کرد، نباید آنان را ضایع و تباه کند.»
پس چون دنیای مردان، استدلالی و دنیای زنان، احساسی و عاطفی است، راز صمیمیت میان آنان این است که همدیگر را درک کنند و این تفاوت در دیدگاه را بپذیرند.
تکریم و بزرگداشت همسر می تواند در مسائل زیر نیز خود را نشان دهد: قدردانی و سپاسگزاری، مصافحه نمودن، با نام خوب صدا زدن، سلام و خداحافظی کردن، نظر خواهی نمودن، خوب گوش دادن به سخنان او، همکاری و همیاری در کارها، عیب پوشی، رازداری، حمایت از وی و… که هر کدام از این مسائل در شکل گیری احترام و تکریم به همسر نقش مهمی دارند.
۵. خوشرویی
در منابع دینی از خوشرویی به عنوان عاملی مهم و تأثیرگذار در جذب دلها، آرامش و سازگاری اجتماعی از جمله خانواده نام برده شده است.
در سخنان اهل بیت(علیهم السلام)، عبارتهاییهمچون: «وجهٍ مُنبَسِطٍ»، «البُشر»، «بُشر حسن»، «طلاقهالوجه» و «البشاشه» مترادف با خوش رویی به کار رفته است.
از بررسی معنای واژ ه های بالا در متون لغوی[۲۶] در مییابیم که این واژه ها در عین تعدّد، به معنای واحد «پیراستن چهره از آثار گرفتگی و آرامش دادن آن با سرور و فرح» به کار رفتهاند که در اینجا، از آن با واژه های خوش رویی و گشاده رویی یاد میکنیم.
گشاده رویی علاوه بر آنکه کینه و دشمنی را می زداید، [۲۷] الفت و محبت دیگران را نیز جلب میکند. در روایتی، خوش رویی عامل و آوردگاه محبّت معرفی شده است، آنجا که امام باقر(علیه السلام)فرمودند: «البِشرُ الحَسَنُ وَ طَلَاقَهُ الوَجهِ مَکسَبَهٌ لِلمَحَبَّهِ؛ [۲۸] خوش رویی آوردگاه محبت است.»
گشاده رویی نسبت به همسر تا جایی اهمیت دارد که رسول اعظم(صلی الله علیه وآله)، آن را یکی از حقوق زن بر همسر خود دانسته و فرمودهاند: «حَقُّ المَرأهِ عَلَی زَوجِهَا اَن یَسُدَّ جَوعَتَهَا وَ یَستُرَ عَورَتَهَا وَ لَا یُقَبِّحَ لَهَا وَجهاً؛ [۲۹] حق زن بر شوهرش این است که او را گرسنه نگذارد، بدنش را بپوشاند و با او ترش رویی نکند.»
با بررسی آثار معجزه آسای گشاده رویی در مییابیم، بی دلیل نیست که گشاده رویی، علامت ایمان[۳۰]، نیمی از عقل[۳۱]، اولین عطیه الهی[۳۲] و آغاز نیکوکاری[۳۳] دانسته شده است.
زیبایی در رفتار و برخورد مهربانانه، بهترین پشتوانه زناشویی است. مرد با خوش رویی و حسن سلوک، عشق و محبت همسرش را جلب میکند تا اینکه او به زندگی و خانواده علاقه مند و دلگرم میشود و با شوق و ذوق به وظایف خود عمل می نماید.
۶. خوش گمانی (حُسن ظنّ)
یکی دیگر از عوامل استحکام بنیاد خانواده، داشتن حسن ظن نسبت به یکدیگر است.
خوش گمانی، علاوه بر ایجاد آرامش روحی و روانی از سویی و دوری از گناهان و رذایل اخلاقی از سوی دیگر، محبت دیگری را به فرد جلب میکند. این حقیقت در بیان امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)چنین آمده است: «مَن حَسُنَ ظَنَّهُ بِالنَّاسِ حَازَ مِنهُمُ المَحَبَّه؛ [۳۴] کسی که به مردم گمان نیک بَرَد، محبت آنان را به خود جلب میکند.»
خدای متعال بنای خانواده را بر اساس مودّت و رحمت قرار داده است.[۳۵] و از آنجا که یکی از عوامل جلب آن، حسن ظنّ به همسر است، این فضیلت اخلاقی بر استحکام بنیان خانواده تأثیری شگرف بر جای خواهد گذاشت.
امروزه یکی از عواملی که روابط خوب همسران را دچار آشفتگی و زوال میکند، بدگمانی به همسر است که در موارد زیادی در پرتو سخن چینی و غرض ورزی بدخواهان، پدید می آید.
۷. تشکر و سپاسگزاری
سپاسگزاری از همسر، محبت میان همسران را تقویت میکند و زمینه سازگاری و آرامش هر چه بیش تر آنان را فراهم می آورد. به دنبال تقدیر از همسر، وی به این باور می رسد که از همسری قدرشناس و دارای فضایل اخلاقی برخوردار است و این خود به تقویت مهر و محبت می انجامد، همچنان که سپاسگزاری از همسری که از طرف مقابل ناخشنود است، رفع کدورتها و ایجاد مهربانی به وی را به دنبال خواهد داشت.
امام علی(علیه السلام)نقش سپاسگزاری در تقویت محبت و جلب نظر طرفِ مقابل را این گونه بیان فرمودهاند: «شُکرُکَ لِلرَاضِی عَنکَ یَزِیدُهُ رِضاً وَ وَفَاءَ وَ شُکرُکَ لِلسَّاخِطِ عَلَیکَ یُوجِبُ لَکَ مِنهُ صَلَاحاً وَ تَعَطُّفاً؛ [۳۶] سپاسگزاری تو از کسی که از تو راضی است، باعث رضایت و وفاداری بیش تر او میشود و سپاسگزاری از کسی که از تو ناخشنود است، و سبب رفع ناراحتی و پیدایش مهربانی او نسبت به تو میشود.»
سپاس از همسر با گوش دادن، اظهار توجه و دقت، تشکر کلامی، تقویت مثبت و یادآوری موفقیتهای گذشته حاصل میگردد.[۳۷]
۸. عفت جنسی
یکی از جاذبه های رفتاری همسران، عفّت و حیای جنسی آنان است. با بررسی منابع اسلامی روشن میشود که عفت و حیا در نمودهای گوناگونِ آن[۳۸]، ثمرات قابل توجهی به دنبال خود دارد که یکی از آنها، افزایش محبت است.
عفت و حیا، همسر را در حفاظی قرار می دهد که او را از ارتکاب هر عمل زشت و منافی با شئون انسانی باز می دارد. چنین همسری هرگز اجازه خیانت به همسر را به خود نمی دهد و این وفاداری و امانتداری او را به ارمغان می آورد و در کانون خانواده، یکی از جاذبه های مهم اخلاقی و رفتاری همین وفاداری و امانتداری است که با عفت و حیای جنسی حاصل میگردد. بر این مبنا مرد عفیف، محبوب و معشوقِ همسر خود خواهد بود. از این رو، امیر المؤمنین علی(علیه السلام)پس از ذکر آثار حیا، محبت را از دیگر نتایج آن برشمرده و فرمودهاند: «الحَیَاءُ … مُوجِبٌ لِلمَحَبَّهِ؛ [۳۹]حیاء … موجب محبت میشود.»
از آن جا که زنان بر اساس خلقت، انحصار طلب و ویژه خواه هستند، دوست دارند همسرشان به غیر از آنان، به کس دیگری میل و علاقه نشان ندهد و خانه دلش، یک جا در اختیار محبت و عشقِ آنها باشد و در آن، بیگانه را راه ندهد. این خصوصیت زنان باعث میشود که مردِ عفیف و با حیا نزد آنان محبوب و دوست داشتنی باشد. امروزه برخی ناراحتیها در کانون خانواده به این مسئله برمیگردد که زنان نسبت به همسرانِ خود اعتماد لازم را ندارند و با توسل به راه های غلط، قبل از ازدواج و پس از آن، به دنبال اعتماد و آرامش خاطر میگردند.
۹. مدیریت قوی
همیشه این گونه نبوده است که کامیابیهای انسان، نتیجه خوش اقبالی یا کمک دیگران باشد؛ بلکه در بیش تر موارد استقلال رأی، اعتماد به نفس، قاطعیت به جا و توان جسمانیِ و روحی خودِ فرد، نقش اساسی و بنیادین در موفقیتها و سرافرازیها داشته است.
بررسیها نشان می دهد که این روحیه و توانایی مدیریت مشکلات زندگی در مردان، برای زنان مهم و قابل توجه میباشد؛ چون با این اوصاف، مردان در محیط خانواده، تکیه گاه و محل اعتماد میگردند.
بیش تر زنان اظهار می دارند که دوست دارند همسر آنها با اعتماد به نفس و جرأت ورزی، مشکلات زندگی را مدیریت و ساماندهی کند و در دفاع از حقوق طرفین، اقدامات عاقلانه و راه گشا انجام دهد.
۱۰. گذشت و ایثار
یکی از صفات ارزشمند و کلیدی که در زندگیِ فردی و اجتماعیِ انسان نقش مهمی ایفا میکند، گذشت و ایثار است. با عفو و بخشش، زندگی رنگ صفا و صمیمیت به خود میگیرد؛ امّا با انتقام جویی و کینه توزی، تنها نفرت و دشمنی حاکم میگردد و صحنه کانون خانواده را به میدان کار زار و مبارزه بی نتیجه تبدیل میکند.
بسیاری از ناهنجاریها و نابسامانیهای زندگی مشترک، برخاسته از روحیه و عزم انتقام جویی و تلخ کامیِ دامنه دار و سریالی است. در صورتی که مطالعه بررسیهایِ تجربی و بالینی نشان می دهد که عفو، گذشت و ایثار در کاهش اضطراب و افسردگی، عصبانیت و پرخاشگری، اختلالات عاطفی ـ رفتاری و افزایش اعتماد به نفس، پیشرفت تحصیلی و کارایی در محیطهای حرفه ای مؤثر است.[۴۰]
گذشت و ایثار، آثار مثبت بسیاری دارد و در رشد کمال انسانی، سلامت جسمانی و روانی و بهبود روابط اجتماعی مؤثر است.
مردانِ با گذشت و ایثارگر، عزیز و آبرومند میگردند؛ زیرا این خصلتِ نیکو در نظر مردم، نشانه بزرگواری و شخصیت سالم میباشد، در حالی که انتقام جویی، نشانه کوته فکری و مسلط نبودن بر نفس و در نتیجه علامت بیماری روحی و نقص آدمی است.
پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله)درباره عفو و گذشت می فرمایند: «بر شما باد به عفو و گذشت که عفو، چیزی جز عزّت بر انسان نمی افزاید.»[۴۱]
انسان، با گذشت و سازگاری، بزرگ و عزیز میگردد و همین عزت و آبرومندی است که آدمی را دوست داشتنی تر میگرداند.
لذا گذشت و ایثار در محیط خانواده جزء واجبات است. نبایستی زن و شوهر تصمیم بگیرند که خودشان هر چه گفتند، همان شود و آنچه خودشان می پسندند و آنچه راحتی آنها را تأمین میکند، همان فراهم بشود نه، این طور نباید باشد. باید بنا داشته باشند که با هم سازگاری کنند. این سازگاری لازم است. اگر دیدید مقصود شما تأمین نمیشود، مگر با کوتاه آمدن، کوتاه بیایید.[۴۲]
سازگاری در زندگی، اساسِ بقای آن است و همین است که محبت می آفریند. همین است که موجب برکات الهی میشود. همین است که دلها را به هم نزدیک کرده، پیوندها را مستحکم میکند.[۴۳]پی نوشت
[۱]. ر.ک. به: تحکیم خانواده از نگاه قرآن و حدیث، محمد محمدی ری شهری، با همکاری عباس پسندیده، مترجم: حمید رضا شیخی، سازمان چاپ و نشر دار الحدیث، قم، ۱۳۹۰ ش، چاپ سوم.
علی ملکوتی نیا