مدیر مرکز اسلامی هامبورگ افراط و تفریط را منحرف کننده مسیر حیات و زندگی دانست و گفت: انسان دارای کرامت است و این کرامت محدود به امور زودگذر حیات مادی نیست.
به گزارش موعود نماز جمعه مسجد جامع امام علی(ع) به امامت «حجت الاسلام والمسلمین دکتر رضا رمضانی» در هامبورگ برگزار شد.
مدیر مرکز اسلامی هامبورگ در خطبه های نماز جمعه با بیان اینکه رابطه میان حیات و آزادی و امنیّت از نظر اسلام بسیار دقیق و عمیق است افزود: حیات و زندگی مادّی برای رسیدن به حیات معقول است.
متن کامل خطبه اول ایشان به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله ربّ العالمین و الحمد لله الذی لا مُضادّ له فی مُلکه و لا مُنازِعَ لَهُ فی أمره. الحمدالله الذی لا شریک لَهُ فی خلقه ولا شبیه لَهُ فی عَظَمَتِه (جزء من دعاء الإفتتاح) وصلّی الله علی سیدّنا ونبیّنا محمّد صلّی الله علیه وعلی آله الطاهرین واصحابه المنتجبین.
عبادالله! أُوصیکم و نفسی بتقوی الله و اتّباع امره و نهیه.
به نظر میرسد در بررسی مواد اعلامیه جهانی حقوق بشر، باید به نوع تلّقی افراد نسبت به خدا، جهان و انسان توجّه نمود؛ زیرا بدون توجّه به مبانی و اصول، تحلیل دقیق و جامعی از این مواد به دست نخواهد آمد. در حقیقت برخی از تفاوتها و بیان بدون قید و شرط قوانین، به نوع تحلیل درباره انسان و اینکه چه نگاهی درباره ماهیّت و هویّت انسان داشته باشیم، بر میگردد. مثلاً در مادّه سوم حقوق بشر چنانچه گذشت به حقّ حیات و آزادی و امنیّت شخصی برای انسانها اشاره شده و هیچ قید و شرطی در این مادّه نیامده است؛ گرچه در برخی از مواد، محدویتهایی درباره آزادی و مانند اینها آمده است و چه خوب بود در هنگام تدوین این مادههای جهانی از تعابیر دقیقتر و بدون ابهام استفاده میشد تا این گونه نباشد که هر کسی برای خود برداشت و یا تحلیلی داشته باشد.
بنابراین بسیار روشن است که بسیاری از این مواد را نمیتوان به صورت مطلق پذیرفت؛ زیرا در مقام عمل مشکلاتی را به بار خواهد آورد. مثلاً حقّ حیات در اسلام فقط به حیات مادّی اطلاق نمیشود، بلکه حیات معنوی را نیز در بر میگیرد. یا اینکه آزادی فردی در اسلام به نحوه معقول پذیرفته شده است. آزادی معقول هم همان است که ضرورت آن برای رشد انسانها غیر قابل انکار است. لذا از منظر آموزههای اسلامی، انسان نمیتواند برای انجام آنچه بر ضد اصول انسانی است و به حال آدمیان مفید نیست، آزاد باشد. بنابراین در گفتنها، شنیدنها، خوردنها، آشامیدنها، نوع ارتباطات، ارضاع شهوات و استفاده از قوّه قهریّه، یک سری قوانین و دستوراتی وجود دارد که باید به آن توجّه شود. از اینرو اینکه گفته شود انسان به لحاظ شخصی آزاد است هر کاری را انجام دهد، فقط با این قید که دیگران را مورد آزار قرار ندهد، نتیجهاش بیبند و باری شخصی خواهد بود نه بیان حقوق انسان. بلکه در اسلام ضمن آنکه به حقوق انسانها اشاره و بلکه تصریح میشود، به هدایت و رشد انسان هم توجّه خاصّ میشود.
لذا اسلام به گونهای به تبیین حقوق میپردازد که تربیت قوای گوناگون انسان هم مورد توجّه قرار گیرد؛ قرآن کریم در آیه شریفه «کِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَیْکَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلى صِراطِ الْعَزیزِ الْحَمیدِ» [۱] به این مهم اشاره دارد که قرآن نازل شده تا به رسالت هدایت خود عمل کند؛ یعنی بشریت را به واسطه پیامبر اکرم(ص) از ظلمتها و تاریکیها رهائی داده و آنها را به سوی نور رهنمون سازد. بر این اساس رابطه میان حیات و آزادی و امنیّت از نظر اسلام بسیار دقیق و عمیق است؛ زیرا حیات و زندگی مادّی برای رسیدن به حیات معقول است؛ بنابراین باید در حیات و زندگی، هدف و غرض از زندگی و آفرینش مشخص باشد و به غایت آن توجه شود. به همین جهت قرآن کریم کسانی که از حیات مادی برخوردارند را مورد خطاب قرار میدهد تا با پذیرش دعوت خدا و رسول حق، به حیات مطلوب و معقول دست یابند: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اسْتَجیبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاکُمْ لِما یُحْییکُم». [۲] بنابراین آزادی برای انسان حتّی در حوزه فردی باید غایتمند باشد و نه رها و بدون هیچ قید و شرطی.
متأسفانه همیشه افراط و تفریط مسیر حیات و زندگی را منحرف میسازد و آدمی را در یک زندگی به صرف مادی غوطه میسازد. چرا نمیخواهیم بپذیریم که انسان واقعاً دارای کرامت است و این کرامت محدود به امور زودگذر حیات مادی نیست. پس نباید با مفاهیم مبهم و پیچیده خود را درگیر و مشغول سازیم و باید قوانین را به گونهای تدوین کنیم که انسان پس از رسیدن به حق خود، احساس عزّت و رشد و ارتقاء فکری و اخلاقی داشته باشد. بالاخره باید بپذیریم که انسان با جماد و گیاه و حیوانات متفاوت است و دارای تمایز ذاتی و عرضی است. پس کمال، سعادت، حیات، آزادی و امنیّت خاصّ خود را دارد و باید همه تلاش کنند آن معنا را به بشریّت القاء کنند و قوانین و یا هر آنچه که مربوط به انسان است را در مسیر جایگاه واقعی انسان قرار دهند.
بر همین اساس بسیار روشن است که انسان، انسان است و نه بنده و برده کسی و نباید کسی جامعهای را پدید آورد که داد و ستد و خرید و فروش برده در آن وجود داشته باشد؛ چه اینکه در ماده چهارم این اعلامیه آمده است. البته در جنگهای میان دولتها اگر افراد اسیر گرفته میشوند باید احکام انسانی نسبت به آنها به اجراء درآید و نباید نسبت به بچهها و زنان و پیرمردان و پیرزنان ظلمی و شکنجهای صورت گیرد؛ بلکه حریم و شئون انسانها باید محفوظ نگه داشته شود.
[۱]. سوره إبراهیم (ع) (۱۴)؛ الآیه: ۱ [۲]. سوره الأنفال (۸)؛ الآیه: ۲۴