در گذشته مادران تمام تلاش خود را به کار میگرفتند تا کودکان خود را به بهترین نحو ممکن تربیت نمایند. اما با ظهور فرهنگ غرب در جامعه ایران و اسلام، زن که مهمترین و اصلی ترین مربیان کودک خود بود موظف به کار کردن دوشادوش مردان شدند و با این اتفاق مهمترین وظیفه خود یعنی مادری را از یاد بردند و تربیت فرزندان خود را به دیگری سپردند که هم اکنون شاهد اثرات سوء آن در جامعه میباشیم.
منشأ ظهور مهدکودک ها
گسترش روزافزون مهدکودکها نیز در راستای تحقق آرمانهای دموکراتیک غربی و حفظ آزادیهای فردی است.
با ظهور زندگی شهری، به مرور تعداد بیشتری از زنان خانهدار از خانه به فضای کار سوق یافتند. خروج مادر / همسر از محیط خانه منجر به پدید آمدن مکانهایی شد که خدماتی به خانواده ها برای رفع این خلاء ارائه دهند.این خدمات شامل افزایش سالن های غذا خوری، مراکز نگه داری کودکان، تولیدات پوشاک و غیره شد.. گرایش زن به اشتغال، روابط زن و شوهر و فرزندان را دگرگون می سازد و این امر موجب کاهش روابط عاطفی با فرزندان میشود که بسیار نگران کننده است. نقش زن در خانه گرداگرد سه محور همسرداری، فرزندداری و خانه داری دور می زند که هر یک مدیریت ویژه ای را می طلبد و نیازمند نظم و صرف وقت کافی است. وظایف مادری، بچه داری، خانه داری و رسیدگی به همسر، زن را تا حدودی با هویت و نقشی که در اجتماع دارد، در تضاد قرار می دهد.
مضرات عدم حضور مادر در کنار کودک
عدم حضور مادر در خانه و الگوپذیری کودک از سایرین، به دور شدن مادر و نقش مادر – فرزندی منجر میشود و در سالهای بعد نیز عواقب آن خانواده را در بر خواهد گرفت. در ساله های اخیر، مادران ۷۵درصد از کودکان پیش دبستانی شاغل هستند و این روند همچنان رو به افزایش است؛ ادامه تحصیل و اشتغال مادران، چارهای جز سپردن کودک خود به مهد کودک برای خانواده باقی نمیگذارد، به طوری که رشد ثبت نام نوباوگان در مهد کودکها در این سالها افزایش یافته است. در واقع مهدهایی که با هدف آموزش و نگهداری کودکان پا گرفته است این روزها نقش به سزایی در تربیت کودک دارند و عنصر مهمی در مسیر تربیت کودک محسوب میشوند.
بنا به تعریف بهزیستی کشور « مهد کودک به مرکز یا موسسه یا کانون فرهنگی – تربیتی اطلاق میشود که مسئولیت نگهداری، مراقبت، پرورش و فراهم نمودن زمینه بروز رشد استعدادهای کودکان تا سن قبل از ورود به دبستان را بر عهده دارند که با توجه به مدت فعالیت روزانه، جغرافیای فعالیت و نوع خدمات دارای انواعی است»
شرایط خانوادگی بر ایمنی دلبستگی تاثیر دارد. خیلی از مادران شاغل، فشارهای رسیدگی به دو شغل تمام وقت را استرسزا میدانند. برخی از مادران به دلیل اینکه خسته هستند و به ستوه آمدهاند، به فرزندانشان با عطوفت کمتری پاسخ میدهند و از این رو، ایمنی آنها را به خطر میاندازند. سایر مادران شاغل، احتمالا برای استقلال نوباوگانشان ارزش قائلاند و آن را ترغیب میکنند یا اینکه بچههای آنها به دلیل عادت داشتن به جدایی از والدینشان، از موقعیت غریبی نمیترسند. در این گونه موارد، حالت و دلبستگی دوری جو میتواند بیانگر خودمختاری سالم و نه ناایمنی باشد.
اهمیت تربیت در سنین کودکی
گسترش روز افزون مهدکودکها نیز در راستای تحقق آرمانهای دموکراتیک غربی و حفظ آزادیهای فردی است. نباید چنین پنداشت که وجود مهدهای کودک مبنی بر زوال اندیشه کودک و نا بهسامانی خانواده است چرا که آموزش و تربیت کودک در سنین پایین از سوی آموزههای باستانی و آموزههای دین اسلام توصیه شده است. آموزش در این سالها بیشتر در جهت تحقق نقش شهروند قانونی و دموکراتیک بوده تا فردی در جستجوی تعالی و حقیقت.
امیرالمؤمنین(علیهالسلام) به فرزند خود امام مجتبی(علیهالسلام)میفرماید: «قلب کودک نورس همانند زمین کاشته نشده، آماده پذیرش هر بذری است که در آن پاشیده شود. ازاینرو در تربیت تو شتاب کردم، پیش از آنکه دل تو سخت شود و اندیشه ات به چیز دیگری مشغول گردد، تا به استقبال کارهایی بشتابی که صاحبان تجربه، زحمت آزمودن آن را کشیده اند و تو را از تلاش و یافتن بی نیاز ساخته اند. در تعالیم و احادیث پیامبر و امامان معصوم کودک تا سن ۶ تا ۷ سالگی بدون تربیب رسمی زندگی میکند اما همواره به الگوهای مثبت و پرورش فضائل اخلاقی سفارش شده است.
اغلب روشها و آموزه ها معتقدندکه بهترین دوره برای تربیت فرزند، دوران کودکی است؛ زیرا در این سنین حس تقلید و نیز حس پذیرش آموزه های تربیتی، در سطح بالایی از توانمندی قرار دارد و کودک به خوبی آنچه را که به او آموخته میشود، فرا میگیرد. کودکان با آمادگی بالای ذهنی برای تقلید و آموزش در سنین پایین امروزه توسط مهدکودک ها و مدارس در جهت آموزش و پرورش قرار میگیرد.
تربیت کودک در ایران قبل و بعد از اسلام
در ایران باستان نیز روحانیون مغان بعد از خانواده ها مسئولیت آموزش و تربیت فرزندان را به عهده داشتند. در ایران پیش از اسلام حفظ صحت از وظایف مهم مذهبی و بیماری منسوب به اهریمن بوده است. در ایران باستان سه منظور عمده از تربیت طفل داشتند:
۱. خدمت به اجتماع وکشور
۲. خدمت به خانواده و رفع مسئولیت از پدر و مادر
۳. بهبودی حال وبرتری بر دیگران
جمع گرایی،اجتماع گرایی و اهمیت رشد معنوی فرد در ایران و بعد از اسلام(صرف نظر از شیوه های کاملا متفاوت انها) از اهمیتی بالا برخوردار بوده است. خدمت به خانواده و پرورش فرد در جهت دفاع از میهن و افراد دیگر به همنوع پروی و رشد ویژگی های جمعی و نه فردی کمک می کرد.
در طی تاریخ طولانی قبل از اسلام در تمام ادوار،آموزش همواره شبیه دورانهای قبل نبوده بلکه تابع اوضاع سیاسی – اجتماعی زمان بوده است ولی به طور کلی می توان گفت در تمام اعصار منظور اصلی این بوده است:
• اولین هدف این بوده است که کودک را معتقد به خدا و متدین بار آورند.
• دومین منظور این بوده که کودک را دارای اخلاق نیکو کنند.
• سومین منظور کلی از آموزش و پرورش آموختن پیشه و هنر بوده است.
• چهارمین منظور کلی بهداشت تن میباشد.
اولین و ابتدایی ترین محل برای آموزش دانش به طور عام خانه بود و پدر و مادر عهده دار آموزش و پرورش بودهاند ولی به مرور وپا به پای تحولات اجتماعات وتمرکز خانواده ها مکان اموزشی به خانه ی دومی انتقال یافت که می توان انرا نخستین محل تدریس گروهی یا مکتب خانه به حساب آورد.
« فرزندان تا سن ۵ سالگی به اختیار مادر و از ۵ تا ۷ سالگی تحت سرپرستی پدر بودند و در این سن به مدرسه می رفتند.» به گفته مورخان، مدارس دور از بازار و جای داد و ستد ساخته میشد تا مزاحمتی برای کودکان ایجاد نشود.
الگوپذیری در سنین کودکی
همه آموختهها، عادتها، رفتارها و منشهای کودکان ناشی از محیطی است که در آن تعاملات روزمره شان شکل میگیرد؛ اما آنچه در فرایند رشد شخصیت کودکان و تأثیرپذیری آنها از الگوهای رفتاری بسیار حساس است، هماهنگی، همانندی و همراهی الگوها در رشد شخصیت و تثبیت معیارهای اخلاقی کودک میباشد.
توجه به محیط اطراف آموزش کودک و الگو گرفتن از رفتار دیگران اجتماعی از گذشته بر سیطره آموزش وپرورش سایه افکنده بود .خیابان،بازار، کوچه، محله و … عادات و رسوم و نگرشهای ساکنان آن شهر و محله را به کودک منتقل میکند. پس تحدیدهای صورت گرفته باز هم کودک را در قرنطینه اجتماعی قرار نمیدهد.
آموزه های اسلامیبه تربیت همه جانبه کودک توجه کردهاند اما عامل تفاوت زمانی را نیز در نظر گرفتهاند. از سوی دیگر ذکر این نکته بسیار با اهمیت است که در پیامبر در تربیت اسلامیبه الگوهای رفتاری توجه فراوان نشان داده اند. هنگامیکه پیامبر کودکی را روزی از خوردن خرما منع نکردند و روز دیگر توصیه برای نخوردن آن و ارائه توضیح به آن کودک کردند. همین الگوی رفتار و تقلیدپذیری کودک در سنین پایین را نشان دادند. باید خاطر نشان ساخت که در فرایند شکلگیری شخصیت کودکان، بیشترین نقش بر عهده الگوهای رفتاری است. یادگیریهای غیر مستقیم، ضمنی یا مشاهدهای، پایدارترین و مؤثرترین یادگیریها محسوب میشوند، به ویژه در دوران پیش از دبستان، به دلیل تمایل فراوان کودکان به تقلید، اهمیت این روشها مضاعف میشود.
مهدکودک های امروز ایران
بر خلاف آموزههای اخلاقی و انسانی مورد تاکید در گذشته، امروز مهدکودک ها بیشتر به رواج فردگرایی و استقلال فردی پرداختهاند. پیامبر اکرم (ص)درباره فطرت پاک کودک میفرمایند: « هر نوزادی با فطرت خدایی به دنیا می آید و پرورش مییابد، مگر این که پدر و مادر او را به سوی یهودی گری یا مسیحی گری بکشانند»
برنامه های تعیین شده در مهد کودک اغلب به برگزاری جشنها و اعیاد تعلق دارد. برنامههای موزیکال و شاد اگر چه در تربیت فرزندان و انتقال بهتر دادههای مفید است، اما هنگامیکه به کل فضای تربیتی را در غلبه خود درآورد، آثار زیان بخشش در سالهای اولیه ورود کودک به مدرسه نمایان میشود.
طبق آخرین آمار در کشور ما ۷۰۰هزار کودک در ۱۴ هزار مهد کودک بصورت ۸۵% در مهدهای خصوصی تحت نظارت بهزیستی کشور مشغول به آموزش میباشند که این تنها ۸% از کودکان زیر شش سال کشور را به خود اختصاص می دهد. بالا نبودن این آمار مبنی بر تربیت فرزند توسط مادر در خانه نیست بلکه بسیاری از خانواده ها به دلیل عدم تمکین مالی قادر به ثبت نام فرزندان در مهد های کودک و تقبل هزینه های سنگین ان هستند.به طور متوسط ماهانه ۸۰ هزار تومان شهریه مهدهای کودک است که با توجه به امکاناتی از قبیل آموزش شنا، ژیمناستیک، زبان انگلیسی و غیره افزایش خواهد یافت.
مهد های کودک به عنوان دریچه ای برای ورود کودک به دنیای روابط اجتماعی گسترده تر و تسریع در روند جامعه پذیری نیز قلمداد میشود و ازاین نظر دارای اهمیت بالایی است. و تربیت باید همه ابعاد وجودی آنها شامل رشد اجتماعی، عاطفی، شخصیتی و هوشی را دربرگیرد. این ابعاد عوامل تعیین کننده اساسی یک انسان هستند که از دوران کودکی پایه گذاری میشوند و شکل میگیرند و مهد کودک می تواند گزینه ای مناسب برای تربیت کودک بعد از خانه و خانواده باشد و اگر آموزش به صورت درست و اصولی صورت گیرد در اینده اجتماعی کودک تاثیر فراوان خواهد گذاشت.
نظارت بر کار مهدکودک ها بیشتر به رعایت بهداشت در محیط و بررسی امکانات عینی وملموس در مهدکودک هاست و نظارتی بر شیوه آموزشی و برنامه پرورشی آنان اعمال نمیشود. نبودن یک چهارچوب کلی و مدون به سلیقه ای عمل کردن مهد های کودک در تربیت فرزندان شده است.
در مهدکودک های مورد بررسی بیشتر به برگزاری جشن ها و اعیاد ملی و نه مذهبی تاکید میشود و این جداسازی به مرور ملکه ذهن کودک میشود. جشن شب چله، چشن نوروز، جشن مهر ماه، جشن چهارشنبه سوری از مهمترین جشن های برگزار شده در این مراکزاموزشی هستند.
در مهدکودک خصوصی خورشید شهر برنامه جشنهای مهد در طول سال به قرار ذیل آمده است:
۱- جشن اول مهر
۲- جشن پاییز (بالماسکه در مورد نمادهای فصل پاییز)
۳- جشن ساعت
۴- جشن شب یلدا
۵- جشن اسباب بازی ها
۶- جشن عید نوروز
۷- جشن خوراکی ها
۸- جشن ضیافت ناهار
۹- جشن پدربزرگ و مادربزرگ
۱۰- جشن بادبادک ها
۱۱- مسابقه دوچرخه سواری
۱۲- جشن روز معلم
۱۳- جشن پایان سال
برگزاری اعیاد با همراهی موزیک و رقص است و لباس این روزها با روزهای عادی متفاوت است. پوشش دختران شبیه لباسهای شب زنان است و در بسیاری از مراسم آرایش مو و صورت عادی تلقی میشود؛ ورود برخی عناوین مانند بال ماسکه به مرور باعث ترغیب کودک در سالهای بعد به برگزاری مراسم این چنینیو انزجار از مراسم ملی و مذهبی ایران است. حتی در برنامه های زنده تلویزیونی شاهد ورود دختران ۳ تا ۶ ساله با شینیون و پوشش نامناسب هستیم که حتی با الزام پوشیدن روسری از سوی عوامل برنامه، قابل اغماض نیست. خروج از دنیای کودکی نه تنها به برنامه های تفریجی و بی هدف مهد کودک ها مربوط است بلکه به استفاده خانواده از شبکه های تلویزیونی خارجی، نوع رفتار والدین، میزان دینداری آنها، سبک زندگی و … ارتباط دارد. تجمل گرایی، مصرفی گرایی و « مد » های پوششی در بین این کودکان امری شایع و معمول است. برخی از مربیان و والدین برقراری نظام اسلامی و پوشش اسلامی را مبنی بر بسته بودن جامعه دانسته و خود نیز تمایل به تدوام این مراسم در مهد کودک ها دارند.
در بسیاری از روزها نیز مربیان تربیتی به هنگام خستگی ادامه برنامه ها را قطع کرده و کودکان را تشویق به رقص میکنند. در اغلب برنامههای جانبی و یا برنامههای معمول رقص با عنوان «موسیقی و حرکات موزون» گنجانده شده است. رفتارهای مذهبی و پرورش اخلاقی و اسلامیکودک کمترین اقبال را در برنامه های آموزشی دارد و اغلب به صورت سرفصلی با نام آموزش قرآن در برنامه های هفتگی گنجانده میشود.برای کودک حفظ کردن سوره ها و آیات همانند اشعار دیگر است و تفاوتی بین این دو قائل نیست.
جشن تولدها و بسیاری از مراسم باستانی ایرانی با شبیه سازی نقش زن- شوهری و رفتارهای متناسب با آنها برپا میشود.آشنا سازی کودک با نقش های اجتماعی که درآینده خواهد گرفت در تربیت صحیحی او قطعا ثمربخش خواهد بود اما تاکید بر یک نقش خاص، کودک را به نوع خاصی ار روابط ترغیب خواهد کرد.
بعد اقتصادی از سوی دیگر به افزایش برنامه های آموزشی تمایل پیدا کرده است. در بسیاری از مهد های کودک استخرهای موقت تعبیه شده است که با دریافت ماهانه متوسط۲۰ تا ۵۰ با هدف آموزش شنا و به طور عملی «آب بازی» و گذران وقت کودک در محیط استخر کودک انجام میشود. عدم رعایت موازین اخلاقی از رویه های معمول در این مراکز است. همچنان که در عکس شماره ۲ آمده است نوع پوشش زنانه و برگزای کلاس مختلط در این دوره ها به درونی کردن و نقش گرفتن این سبک در ذهن کودک ختم میشود.
مهدکودکهای واقع در غرب و شمال تهران بیشتر توجه خود را به برقراری ارتباط، موسیقی و حرکات موزون، سرگرمی و آموزش زبان های خارجی متمرکز نموده است.
در برخی مهدکودک های غرب تهران، کودکان دختر با الگوبرداری از مانکن های غربی و تقلید از نوع راه رفتن و رقصهای آنان به مراسم سرگرمی در مجالس و مهدها در آمدهاند. آشنایی با لوازم آرایش و داشتن اقلامی از آنان به طور شخصی از سوی خانواده برای کودک به زنانه کردن دنیای کودکان دامن می زند.
اهداف آموزش مهدکودک ها
بررسی در برنامه و اهداف آموزشی سایر کشورها نشاندهنده این مطلب است که آنان در مهدکودک ها و مراکز پیش دبستانی بیشتر به توانمند سازی و تلاش برای مهارت آموزی برای موفقیت در سال های بعدی تحصیل تعلق دارد.
بر خلاف تاکیدات آموزشی و مذهبی در تربیت کودکان، عدم توجه بر کار اجرایی مهدکودکها و تقلیل نظارت بر موارد بهداشتی و امکانات آموزشی و تفریحی موجود در مهدها،بازدهی به حداقل خود در حال نزول است. اهداف آموزشی از تاسیس مهدکودک در ایران به قرار ذیل است:
• ارتقای سلامت زیستی، روانی و اجتماعی کودکان
• ارتقای هشیاری اخلاقی و توجه به ارزش های دینی و مذهبی
• پرورش خلاقیت و شکوفایی استعدادهای کودکان در ابعاد مختلف
• آموزش مفاهیم اجتماعی نظیر تعاون، نوع دوستی ،گذشت و ارزش های مطلوب زندگی
• کمک به اولیا در مراقبت، نگهداری و آموزش کودک
• آماده سازی کودک برای ورود به نظام تحصیلی رسمی کشور
اهداف آموزشی مهدکودک ها و مراکز پیش دبستانی در فرانسه به قرار ذیل است:
• بیداری حواس و رشد عاطفی کودکان به ویژه کودکان متعلق به خانوادههای کارگران و مهاجرین
• پیشگیری از افت تحصیلی کودکان طی سنوات آموزش پایه
• توسعه کلیه امکانات بالقوه کودک درجهت شکلپذیری شخصیت و فراهمسازی فرصت کسب موفقیت در تحصیل، اشتغال و زندگی وی
• رشد هوشی، حسی– حرکتی و ذهنی کودکان
• رشد ارتباطات غیرکلامی (بیدارسازی حس زیباییشناسی و درک هنری) و کلامی (کیفیت کلام و تمرین زبان)
• آگاهی نسبت به زمان و مکان
• مشارکت درتشخیص نارساییهای حسی- حرکتی و ذهنی و فراهمسازی امکان درمان به موقع این قبیل نارساییها
• آموزش مهارت و تمرینات لازم در جهت مشارکت مثبت کودکان در زندگی اجتماعی
تفاوت آموزشی و نوع نگاه به سال های اولیه آموزشی کودک به وضوح در فرانسه وایران قابل رویت است. اهداف آموزشی مهدکودک ها به دلیل آنکه زیر نظر نظام آموزش و پرورش کل قرار دارد شامل خلاقیت، درک زیباییها و پرورش احساس زیبایی شناسی، پرورش حواس به ویژه شنوایی و بینایی، دقت و تمرکز و کنجکاوی و جستجو گریمیشود، در صورتی که برنامه های اجرا شده تطابق چندانی با موراد ذکر شده ندارد.
-مهارت های شناخت رنگ، شکل، اندازه و جهت رویه تخریبی آموزشی مهد های کودک در ایران نه تنها به افزایش مهارت های فنی، ارتباطی و آموزشی منجر نمیشود بلکه در پیامک ها، محاورات بین افراد، تعاملات مادران هنگام خروج از مهد مبنی بر این است که فرزندشان از پرتکاپو تر و پر توقع تر شده است. در یوتیوپ بخش هایی از استعمال مواد مخدر توسط چند کودک ایرانی و تشویق خانواده نمایش داده میشود؛ در حالیکه یکی از پربیننده ترین یوتیوپ های دیگر مربوط به پدری بود که با نشان دادن عکس روسای جمهور امریکا از فرزندش می خواست که نام آنها را بگوید.
شیطنت و بازی در برنامه آموزشی فرانسه و بسیاری از کشورها به گونه ای است که وقت کودک تلف نشود و بیشتر به برنامه آموزشی توجه میشود. تربیت شهروند و مدیران فردای فرانسه، دولت فرانسه را مجبور به پرداخت هزینه های این اموزش کرده است (بودجه این مهد کودک ها را تماماً دولت می پردازد) چرا که در مهد کودک های فرانسه کودکان ۳ یا ۴ ساله بعنوان هم شهری فرانسوی شناخته میشوند، از ابتدا به آنان می فهمانند که آنها یک هم وطن هستند بنابراین معلمین با کودکان باید با احترام رفتار کنند و با آنها به زبان فرانسوی درست صحبت کنند تا آنها بعنوان یک هم وطن مسئول بزرگ شوند .
عدم کنترل بر رفتار وشیوه آموزشی مربیان مهد ها، از سویی باعث بی توجهی مضاعف به چگونگی آموزش و کیفیت آن شده است و از سویی نوع آرایش و پوشش این افراد، کودکان را در معرض مواجه با مدهای رفتاری قرار می دهد.
آسیب ها
به طور کل آسیبهای موجود در برنامه آموزشی و اعتقادی مهد کودک و روستا مهد ها عبارت اند از:
۱. تغییر کاربری آموزشی به کاربری تفریحی
۲. عدم وجود برنامه مدون، قانونی و یکسان برای تمامی مهدها
۳. پرخاشگری در کودک
۴. بی اهمیت شدن نقش والدین و ناایمن شدن مادر برای کودک
۵. تقلیل آموزش دینی به یادگیری و حفظ آیاتی از قرآن
۶. عدم برانگیختگی فکری کودک
۷. عدم رعایت موازین اسلامی در روستا مهدها
۸. ترویج اصول غیر اخلاقی
بسیاری از خانواده نیز در انتخاب مهد کودک برای فرزندانشان به پاکیزگی محیط، برنامه های متنوع مهد، تغذیه، شهریه متناسب و … توجه دارند. خصوصی شدن مهد کودک ها و عدم نظارت بر برنامه آموزشی، عدم پیگیری والدین درباره آموزش صحیح به فرزندان، عدم تناسب با برنامه آموزشی دبستان به استحاله کارکرد ونقش مهدکودک در سال های اخیر منجر شده است. برخی از مهد کودک ها بازدیدهایی از مراکز مذهبی مانند مساجد، حسینیه ها و اماکن زیارتی برای آشنا سازی کودک با فضاهای مذهبی ترتیب میدهند. در گزارشی در روزنامه مردم سالاری که درباره روند آموزشی مهدکودک ها انجام گرفته بود یکی از مادران علت استفاده از مهد کودک را برای فرزندش نبود کنترل ونظارت بر کادر آموزشی مهدها بیان کرده است:« تا جایی که بتوانم فرزندم را به مهد نمی فرستم. هر چند دانشمندان میگویند که مهد کودک برای آینده کودکان خوب است و آنها فعالیت گروهی را با رفتن به مهد کودک یاد میگیرند اما من وقتی با خودم سبک و سنگین میکنم میبینم که یاد گرفتن فعالیت گروهی مهم و خوب است اما، اینکه چه فعالیتی و چگونه فعالیتی را یاد میگیرند هم مهم است. من دوست دارم فرزندم فعالیت هایی را یاد بگیرد که این فعالیت ها معمولا در مهد ها یاد داده نمیشود.»
نرخ بهره مندی کودکان ایرانی از مهد کودک کمتر از ۲۰ درصد است و بیش از ۸۰ درصد کودکان ایرانی از مهد کودک محروم هستند. نرخ بهره مندی از مهد کودک به این معناست که کل جمعیت کودکانی که می توانند به مهد کودک سپرده شوند در نظر گرفته میشود و با دانستن اینکه سالانه چه تعدادی از این کودکان به مهد می روند نرخی تعیین میشود. بر این اساس و با توجه به اینکه نرخ رشد جمعیت در ایران در سال های اخیر به طور میانگین ۱/۵ درصد بوده است، تعداد کودکانی که می توانند به مهد کودک سپرده شوند بیش از ۵ میلیون است و استفاده تنها ۷۰۰ هزار نفر از آنها از مهد کودک نشان دهنده نرخ پایین بهره مندی کودکان ایرانی از مهد کودک است.
ترویج الگوهای غربی همانند باربی، بتمن، اسپایدر من، سیندرلا، جومونگ و … به مرگ قهرمان های ملی و مذهبی در ایران منجر شده است و کودکان حتی با آثار مهم و مشهور آشنایی در سطح بسیار پایین نیز ندارند.
عدم توجه به فرهنگ کتابخوانی، اختراع و ابداع، ورزش و فکر کردن به تزلزل افکار سازنده کودک منجر شده و در سالهای بعد هزینه های سنگینی بر دوش خانواده و کشور قرار خواهد داد.عدم َناسازی با فرهنگ ایرانی، ورود نا به هنگام فرزندان به دنیای بزرگ سالان وآشنایی با مسائل سیاسی و فرهنگی ومسائل اجتماعی و در به هم ریختگی مرز کودک – بزرگسال به کاهش علاقه های ملی و قهرمانان ایران خواهد شد.
در سال تحصیلی ۹۰-۸۹ سرپرست معاونت اجتماعی و پیشگیری از آسیبهای اجتماعی سازمان بهزیستی بر روند برنامه های آموزشی واعتقادی مهد کودک ها نظارت خواهد کرد.ارائه یک مدل آموزشی واعتقادی برای همه مهدکودک ها از برنامه های آتی بهزیستی به شمار می رود.
منابع
• روزنامه همشهری ۱۳/۸/۱۳۸۶ کد مطلب: ۳۵۷۹۲
• بحارالانوار، جلد ۶۱.
• دورانت، ویل(۱۳۷۸) تاریخ تمدن : مشرق زمین، احمد آرام ودیگران(مترجم) تهران: .
• خدیوی زند، محمد مهدی( ۱۳۴۵) اصول و مبانی آموزش و پروش.تهران:زوار.
• دستورالعمل تاسیس، اداره و انحلال انواع مهد کودک(۱۳۸۸) اداره کل روابط عمومی بهزیستی کشور.
• “میرزا آقایی، حمید(۱۳۸۶) « تاثیر آموزش هنر بر خلاقیت کودکان» ماهنامه پژوهشی -خبری فرهنگستان هنر ایران، شماره ۵، اسفند ۱۳۸۶
• نهج البلاغه، ترجمه رضا آشتیانی، زیر نظر آیت الله مکارم شیرازی.
• روزنامه مردمسالاری شماره: ۲۳۶۰، ۲/۳/
منبع: طوسی آکادمی