اشاره:
در حال جمع کردن مطالب مجله نیمه شعبان بودیم که به ذهنمان رسید، این بار قلم را به دست خوانندگان بدهیم و خودمان به جای آنها بنشینیم و بخوانیم. برای همین منظور، به میان یک جمع جوان دانشجویی رفتیم و رشته سخن را به دستشان سپردیم. به قول خودمانی، هیئت تحریریه آزاد موعود، این صفحه را نوشتند. پس بخوانیم و ببینیم چه گفتند. سؤال ما این بود که، چرا امام(ع) باید بیایند؟ و امام(ع) از ما چه توقعی میتوانند داشته باشند؟
مهدی امینیان؛ دانشجوی رشته علوم سیاسی از تهران، به سؤال اول اینطور پاسخ داد که، دلیل ما برای نیاز داشتن به حضور ایشان، همان دلیل نیازمان به یک امام حیّ حاضر در هر عصر و زمانی، پس از رحلت پیامبر اعظم(ص) است. بدون حضور او احکام اسلام، کاملاً و به طور صحیح قابل استخراج و اعتماد نیست، چون قرآن ناطق و خلیفه پیامبر(ص) اوست و علم دیگر علما به شریعت تنها در غیبت او و از روی اضطرار قابل پیروی است.
بدون حضور او، طریقت عرفانی اسلام، بیمُرشد است و بدون حضور او، هرچقدر شاگردان او در مکتب اهل بیت(ع)، تلاش کنند، باز هم باعث سردرگمی سالکان و تفرقه مسلکهاست. بدون حضور او، مؤمنان واقعی در اقلیتند و هرگز نخواهند توانست اسلام را پیاده و جهان را به سمت اهداف او پیش ببرند.
هر چند ایشان در پس پرده غیبت، فقها را یاری میکنند، سالکان را دستگیری میکنند و گرفتاریهای مؤمنان و دیگران را برطرف مینمایند، اما بدون حضور او، انسان و جهان، طعم واقعی معارف اسلامی و دیگر علوم، و عدالت اجتماعی و دیگر مصالح جامعه را نخواهد چشید. انسان رها شده است و هر چند لنگان لنگان در مسیر معرفت و عدالت حرکت کند، اما لطف خداوند اقتضا میکند، برای آنانکه شیدایی این طریقند، مسیر را روشن نماید و فضای جامعه را آماده کند. در واقع بدون حضور او، دنیا به هدف غایی خود نمیرسد، گویا در منزلی از منازل است که ناگاه پایان میپذیرد و این با حکمت خداوندی در تناقض است. بدون حضور او، ظالمان، سزای دنیوی داده نمیشوند و مظلومان به حق خود نمیرسند و این با عدل الهی منافات دارد.
هدف ما اعتلای کلمه اسلام است و بس. بحث اینجاست که در دوره فعلی، اعتلای کلمه اسلام و یکتاپرستی به چیست؟ به نظر میرسد جز در سایه ظهور ایشان، اسلام، اعتلای واقعی خود را نخواهد یافت و حق در برابر باطل پیروزی و نمود قدرتمندی نخواهد داشت. ضمن اینکه تلاش برای ظهور قطب عالم امکان و قطب معرفت و حاکم عدالت، تلاش برای ظهور همه خوبیهاست.
او درباره سؤال دوم، یعنی توقع امام زمان(ع) از ما، معتقد بود:
توقع ایشان از ما، در واقع چیزی جز فلسفه وجود ما در این دنیا نخواهد بود، چون او خلیفه خدا در زمین است و تشریع او با تکوین ما همجهت است. برای ظهور ایشان ۳ مقدمه مورد نیاز است: ۱. فراگیری ظلم ۲. پرورش جبهه حق ۳. تشنگی عالمیان به ظهور منجی و آمادگی نسبت به یاری او.
در مورد شرط اول، ما اجازه افزایش ظلم را نداریم، بلکه الگوی ما سیدالشهدا(ع) است که زندگی زیر بار ظلم را ننگ میداند. در مورد شرط دوم، ابتدا باید خود را بسازیم و متعلق به جبهه حق شویم و خود را آنچنان پرورش دهیم که هر لحظه برای یاری ایشان، در غیبت و حضور، آماده باشیم و فعالیت کنیم. پس از آن، باید اطرافیان خود و شاگردانی را تربیت کنیم که در راه مقاصد او خودسازی و دیگرسازی کنند و این حلقهها تا آخر پرورش یابند و آماده ایثار خود و خانواده و مال و آبرویشان باشند و این کار سادهای نیست.
اما در مورد سوم باید گفت، اگر ما بتوانیم در جهان ندا در دهیم که این منجیان که برای خود برگزیدهاید همه کاذبند و نه جدل و نه ظلم را توان برطرف نمودن ندارند، جهانیان را آماده نمودهایم. این حرکت پس از جنگهای جهانی آغاز شد و انقلاب اسلامی، فریاد بلندی علیه حاکمان و منجیان دروغین بود. از همینرو، تقویت اهداف انقلاب اسلامی از وظایف اساسی ماست که به همین علت خار چشمان ظالمان گشته است و به هر طریقی درصدد حذف آن هستند.
دانشجوی دیگر، میثم آقادادی اهل اصفهان، که معارف اسلامی را در دانشگاه خوانده است، پاسخ درک ضرورت ظهور امام زمان(ع) را به سطح شناخت و عمل هر فردی مربوط دانست؛ بخوانیم:
مراتب احساس ضرورت برای ظهور امام زمان(ع)بستگی به دینداری افراد دارد. بعضی افراد، تا اسم امام زمان(ع) برده میشود، یادِ چراغانی کردن شبِ
نیمه شعبان و آش پختن میافتند و دیگر بس؛ بعضی افراد، قویتر, یاد مسجد جمکران میافتند که در سال مثلاً چند بار میروند و بعضی افراد, بالاتر، یاد دعای ندبه هر صبح آدینه و بعضی بالاتر، یاد دعای عهد روزانه هر روز صبح و بعضی بالاتر …. پاسخ این سؤال از دید افراد در مقام نظر، ممکن است، بسیار نزدیک به هم باشد مثلاً اقامه عدل توسط مردم و افزایش معنویت و… ولی در واقع پاسخ اصلی این سؤال به اعتقاد و عمل هر فرد بستگی دارد؛ لذا کسی که رابطه زیادی با امام زمان(ع) دارد ـ البته نه اینکه لزوماً ایشان را ملاقات کرده باشد ـ نسبت به کسی که سالی یکبار، اگر حالش را داشته باشد مثلاً کتابی هم در مورد حضرت میخواند، احساس ضرورت بیشتری میکند.
میثم، پاسخ پرسش اول را مقدمه پاسخ پرسش دوم دانست و به ما گفت: توقعی که امام زمان(ع) از فردی که رابطه بیشتری با ایشان دارد، بیشتر از توقعی است که از فردی دارند که مثلاً هرچند سال یکبار خمس مال خود را حساب میکند. ولی غیر از این معیار، به نظر من، معیار دیگری هم وجود دارد و آن اینکه، امام زمان(ع) از هر کدام از ما شیعیان و مسلمانان انتظار دارند که پیشرفت کنیم، و پیشرفت هم در گرو عمل به دستورات صحیح و رعایت تقوای الهی است. به عبارت دیگر اینکه در مسائل معنوی و علمی، به حداقلها اکتفا نکنیم و در مرحله عمل نیز حداکثر توان خود را بهکار ببریم. البته قبل از همه این مطالب باید نسبت به وظیفه خود معرفت کسب کنیم. برای نمونه: حضرت علی(ع) میفرماید: مرا به وسیله ورع، اجتهاد، عفت و سداد یاری کنید. ورع، مرحلهای بالاتر از تقوا؛ اجتهاد، حداکثر سعی و تلاش در انجام تکلیف؛ عفت نیز لازمه ضروری هر مسلمان؛ و سداد هم به معنی درستی ورزیدن است. به بیان دیگر ما هر کاری میکنیم، اصلِ آن کار باید درست و صحیح باشد نه دروغ و باطل. حال در مرحله اجرا، نیز باید حداکثر تلاش خود را برای انجام تکلیف انجام دهیم. و در این بین مواظب باشیم عوامل بیرونی، پاهای ما را نلغزاند و در درونمان هم عفت داشته باشیم.
احمد حبیب الهییان، دانشجوی دیگری بود که سؤالاتمان را با او در میان گذاشتیم.
انسان برای رسیدن به کمال و شکوفایی استعدادها و رسیدن به هدف خلقت خویش نیازمند راهنماست.
از طرف دیگر بنا به حکمت خداوند، زمین هیچ گاه از حجتهای خداوند یعنی پیامبران و امامان و نائبان آنها خالی نمیشود. بعد از زمان پیامبر(ص) نیز وجود راهبری که انسان را در مسیر پر پیچ و خم به مقصد برساند، ضروری است چون اولاً انسانها با عقل خود به تنهایی به کمال نمیرسند و ثانیاً در صورت نبود هادی بر مردم عذری خواهد بود و دلیلی در پیشگاه خداوند میآورند که کسی ما را به حقایق آگاه نکرد به همین دلیل ظهور امام زمان(ع) ضروری است.
امام زمان(عج) در نامهای به جمعی از شیعیان میفرمایند: «از خدا بترسید، تقوا پیشه کنید و امر امامت را به ما وا گذرید. از راه راست منحرف نشوید و به سمت چپ و راست متمایل نگردید و هدف و مقصود خود را محبت ما قرار دهید و این نصیحت من به خاطر محبت من به شماست زیرا اگر اینگونه نبود شما را نصیحت نمیکردم».
با توجه به سخن خود امام زمان(عج) باید گفت که در درجه اول مطلبی که امام زمان(عج) از ما انتظار و توقع دادند این است که محبت ایشان را،
سر لوحه مسیر خود گردانیم زیرا سرچشمه همه خوبیها محبت امام است و آن چیزی جز پیروی از دستورات خداوند و دوری از گناهان نیست. از طرفی دیگر باید گفت درخواست امام زمان(عج) از ما این است که تمام توان خویش را در جهت به دست آوردن، صفات نیکو به کار گیریم و در واقع ورع و تقوا را سر لوحه کارهای خود قرار دهیم. همچنین انتظار امام زمان(ع) از ما این است که در قبال جامعه مسلمین و مسلمانان احساس مسئولیت کنیم و نسبت به رنجها و دردها و کمبود و فقر مردم بیتفاوت نباشیم.
مصطفی اسماعیلی اهل مناطق شمالی کشور و دانشجوی کارشناسی ارشد، گرفتار آمدن انسانها در شرایط دشوار دوران غیبت و نیامدن امام(ع) را حاصل فعل خود آنان دانست که امام خود را تنها رها کردند و از هجرت و قیام دست کشیدند. همین شیوه عمل باعث شد که اسلام قرنها از مسیر رشد و پیشرفت باز بماند.
به نظر او، این رهایی، آزادی و رسیدن به سعادت زمانی حاصل میشود که در برابر نظام سیاه باطل بایستیم و حقّ ظالم را از مظلوم باز بگیریم و شرایط را برای ظهور آماده کنیم.
مصطفی، همچنین شرایط کنونی را موقعیتی دانست که اسلام و مسلمین از همه طرف مورد هجمه و حمله قرار گرفته است؛ هر چند خداوند آب حیات ـ یعنی وجود امام(ع) ـ را در چشمهاش جاری کرده و ما باید مراقب علفهای هرز باشیم. او به ما گفت:
ما باید تمام اعمالمان بر محور انتظار باشد؛ انتظاری که ما را به اینکه نسبت به اطراف خود بیتفاوت نباشیم، و دیگران را امر به معروف و نهی از منکر کنیم ترغیب میشود. آن وقت است که توحید در عمل خالص ما نمایان میشود و خود را مسلمان واقعی حس میکنیم.
امام زمان(ع) هر لحظه انتظار بندگی ما را در محضر خدا دارند و از این امر خوشحال میشوند؛ انجام تکلیف، رساندن پیام اسلام به گوش مردم، ایجاد تحول و انقلاب در مردم و برطرف کردن غفلت و خواب آلودگی آنان، ایستادن در برابر باطل، از اجزای این انتظار است. انتظار ما باید موجب سازندگی خود و اطرافیانمان شود، هر روز امید و سرزندگی را در ما زندهتر کند و ما را از چنگ زندگی روزمره رها کند.
و بالاخره آخرین این جمع دانشجویی که در این گفتوگو شرکت کرد, مصطفی منتظری از شهر اصفهان بود. مصطفی برای ما گفت:
انسان موجودی است که هماره در حرکت است و باید این حرکت به صورت کمالی باشد و این هم جز در پرتو نور هدایت امام معصوم(ع) میسر نیست. زیرا که عموم مردم ـ غیر از معصومان(ع) ـ ناقصند و به تنهایی نمیتوانند مسیر کمالی را طی کنند. در این راه تابلوهایی است که مسیر اصلی را مشخص میکند اما یک راه بَلَد به عنوان امام باید جلودار باشد و بقیه پشت سر ایشان، پا در جای قدم ایشان نهند تا گمراه نشوند و این نیز محقق نخواهد شد جز در لوای ظهور امام در دلهای مردم. پس، شرط لازم برای رسیدن به سعادت انسانی همین است و غیر از این گمراهی و ضلالت به بار میآورد. حال این ظهور میتواند برای افراد مختلف به گونهای متفاوت باشد مهم آن است که در هر مرتبهای بتوان حضور حضرت را درک کرد و با این حضور به مراتب بالاتری از آن رسید تا آنجا که بتوانیم حقیقتاً ظهور ایشان را هم به صورت ظاهری و هم باطنی مشاهده کنیم.
این هدف, جز از طریق «عبدالله» شدن صورت نخواهد پذیرفت و آن نیز از طریق انجام تکالیف شرع مقدس که پاکی ظاهر و باطن میآورند محقق نخواهد شد.
حضرت امام زمان(عج) فرمودند: «برای فرج من بسیار دعا کنید که فرج من، فرج شماست». در این حدیث شریف علاوه بر آنکه حضرت هدف و منظور از فرج خودشان را بیان میکنند، اعلام میدارند که مسئله اصلی انسان است که باید تعالی یابد و اگر فرجی هست، ظهور و حضوری محقق میگردد به خاطر رشد انسان است. انتظار فرج، منتظر رسیدن فرج خودمان است و به تعبیر امام خمینی(ره): «خودتان را بسازید و این جامعه در پرتو خودسازی شما ساخته خواهد شد».
پس کلید تمام معارف و سعادت در یک کلمه خلاصه میشود: «ادب مع الله» و این هست توقع امام عصر(ع) از همگان.
گوهر خود را هویدا کن، کمال این است و بس
خویش را در خویش پیدا کن، کمال این است و بس
سنگ دل را سرمه کن در آسیای صبر و رنج
دیده را زین سرمه بینا کن، کمال این است و بس
ضمن تشکر از همه این دوستان دانشجو, امیدواریم با تأمل بیشتر در این گونه سؤالات و آماده کردن عملی خودمان برای واقعه ظهور, حقیقتاً از طالبان آمدن امام زمانمان گردیم.