۱. تقسیمبندی دوران غیبت
پیش از آنکه وارد بحث مفهوم غیبت امام عصر(ع) شویم، بهتر است به این پرسش پاسخ دهیم که دلیل تقسیمبندی غیبت آن حضرت به غیبت صغرا و غیبت کبرا چه بوده و تفاوت این دو در چیست؟ اصولاً مرز زمانی مشخصکننده این دو غیبت از یکدیگر چگونه تعیین میشود؟
در روایات ما به طور مکرر از دو غیبت آن حضرت سخن به میان آمده و از سالها پیش از تولد امام مهدی(ع) بر این موضوع تصریح شده است که حضرتش دو غیبت خواهند داشت که هر یک با دیگری متفاوت است. در اینجا به چند روایت که در این زمینه وارد شده است، اشاره میکنیم:
شیخ طوسی (۳۸۵ ـ ۴۶۰ق.) در «کتاب الغیبـ[»، حدیثی از امام صادق(ع) نقل میکند که در آن، امام خطاب به یکی از اصحاب خود میفرماید: «ای حازم! بدان که برای صاحب این امر دو غیبت است که پس از دومین غیبت، ظهور خواهد کرد».1
همچنین امینالاسلام طبرسی (م ۵۴۸ ه . ق) در کتاب «إعلام الوری»، حدیثی را نقل میکند که در آن، ابوبصیر خطاب به امام صادق(ع) عرض میکند: «ابوجعفر [حضرت باقر](ع) میفرمود که برای قائم آل محمد(ص)، دو غیبت است که یکی از دیگری کوتاهتر است. [نظر شما در این مورد چیست؟]» امام در پاسخ ابوبصیر میفرماید: «آری ای ابوبصیر! [چنانکه گفتی، ]یکی از این دو غیبت از دیگری طولانیتر خواهد بود».2 محمد بن ابراهیم نعمانی (م ۳۶۰ ق.) در کتاب الغیبـ[، روایت دیگری را از امام صادق(ع) نقل میکند که در آنجا امام میفرماید:
برای صاحب این امر دو غیبت است که یکی از آنها چنان به درازا میکشد که بعضی میگویند: [آن حضرت] دیگر مرده است و بعضی دیگر میگویند: او به قتل رسیده است و بعضی هم میگویند: او دیگر رفته است….۳
نعمانی پس از بیان نه حدیث که همین مضمون حدیث بالا را دارند، مینویسد:
احادیثی که در آنها وارد شده است امام قائم(ع) دو غیبت دارد، همه از جمله احادیثی هستند که نزد ما صحیح به حساب میآیند و خداوند نیز صدق گفتار امامان ما را آشکار ساخته است.۴
ایشان در ادامه کلامش به تعریف غیبت صغرا و غیبت کبرا پرداخته است:
نخستین غیبت آن حضرت، غیبتی است که در آن، نمایندگانی از طرف امام به عنوان واسطه میان مردم و آن حضرت منصوب شدهاند که در میان مردم آشکارا به سر میبرند و به واسطه آنها مشکلات علمی مردم حل و پاسخ پرسشها و معضلهای آنها داده میشود.
این غیبت، غیبت کوتاهی است که مدت آن به سر آمده و زمان آن گذشته است. غیبت دوم، غیبتی است که در آن، واسطهها و نمایندگانی [که میان مردم و امام عصر وجود داشتند]، به دلیل مصلحتی که خداوند اراده کرده است، برداشته شدهاند.۵
حال که با نمونههایی از سخنان ائمه اطهار(ع) در مورد غیبت صغرا و غیبت کبرا آشنا شدید، بهتر است به پاسخ این پرسش بپردازیم که از نظر زمانی، دو غیبت چگونه از یکدیگر تفکیک میشوند؟
علمای شیعه در مورد زمان پایان غیبت صغرا با یکدیگر اختلاف نظر ندارند، ولی در مورد اینکه غیبت صغرا از چه زمانی آغاز شده است، میان آنان اختلاف وجود دارد. برخی معتقدند این غیبت با تولد امام عصر(ع) آغاز شده است و برخی دیگر بر این عقیدهاند که آغاز آن با وفات پدر ارجمند آن حضرت، امام حسن عسکری(ع) بوده است.
شیخ مفید (م ۴۱۳ ه . ق) در کتاب «الإرشاد»، قول اول را پذیرفته است:
«غیبت کوتاهتر آن حضرت از زمان تولد ایشان شروع شده و تا زمانی که رابطه شیعیان با آن جناب از طریق نمایندگان و واسطهها نیز قطع میشود، ادامه مییابد. غیبت طولانیتر نیز از زمان پایان غیبت اول تا روزی که حضرتش قیام خود را با شمشیر آغاز کند، به درازا خواهد کشید».6
طبرسی (م ۵۴۸ ق.) نیز در کتاب «إعلام الوری» همین قول را پذیرفته و مدت غیبت صغرا را هفتاد و چهار سال ذکر کرده است؛ ۷ یعنی از سال ۲۵۵ ق. (زمان تولد امام زمان(ع) ) تا سال ۳۲۹ ق. (سال وفات آخرین نایب از نواب چهارگانه امامعصر(ع)).
برخی از فقیهان و محدثان بزرگ شیعه و همچنین بسیاری از تاریخنگاران، آغاز غیبت صغرا را از زمان تولد حضرت مهدی(ع) محاسبه کرده، ولی گروهی دیگر، ابتدای غیبت صغرا را سال ۲۶۰ ه . ق؛ یعنی سال وفات حضرت امام حسن عسکری(ع) گرفتهاند که بدین ترتیب، مدت غیبت صغرا نزدیک به ۶۹ سال خواهد بود.
نویسنده کتاب «تاریخ الغیبـ[ الصغری»، در کتاب خود تلاش کرده است با بیان دلایلی، قولی را که مبدأ غیبت صغرا را تولد امام عصر(ع) میداند، رد و ثابت کند که ابتدای غیبت صغرا در حقیقت، از زمان امام حسن عسکری(ع) بوده است. در اینجا استدلال ایشان را برای این موضوع، به اختصار میآوریم و تحقیق بیشتر در این زمینه را به فرصتی دیگر وا میگذاریم:
«تعیین نواب اربعه به عنوان واسطه میان امام عصر(ع) و شیعیان حضرتش پس از وفات امام حسن عسکری(ع) صورت میگیرد و از طرف دیگر، وجه تمایز اصلی زمان غیبت کبرا و غیبت صغرا، وجود همین نواب و واسطههای ارتباطی است که تنها در زمان غیبت صغرا عهدهدار ابلاغ پیامهای حضرت صاحب الزمان(ع) هستند و پس از آن، ارتباط حضرتش به کلی با مردم قطع میشود. ازاینرو، باید بگوییم که غیبت صغرا در اصل از زمان وفات امام حسن عسکری(ع) و تعیین اولین نایب خاص آغاز میشود».8
از آنچه تاکنون گفته شد، دریافتیم که غیبت کبرا از نظر زمانی به آن محدوده زمانی گفته میشود که آغازش سال ۳۲۹ ق.؛ سال وفات آخرین سفیر و نماینده خاص آن حضرت؛ یعنی ابوالحسن علی بن محمد سمری است و پایانش روزی است که به امر حق تعالی، مهدی موعود(ع) قیام خود را آغاز کند.
۲. فلسفه غیبت صغرا
اگرچه غیبت آخرین امام معصوم(ع) در روایات پیشبینی شده بود، ولی زمانی که امام حسن عسکری(ع) به شهادت رسید، شیعیان به دلیل پیشینهای ۲۵۰ ساله که از حضور یازده امام معصوم(ع) در جامعه داشتند، به راحتی نمیتوانستند غیبت کامل امام از جامعه را بپذیرند و به همین دلیل هم بود که برخی شیعیان پس از شهادت آن حضرت تا مدتی دچار حیرت و سرگردانی شدند.
بنابراین، لازم بود که قبل از آغاز غیبت کبرا و قطع کامل ارتباط امام با جامعه، برای مدتی رابطه امام با مردم با واسطه نایبان خاص ادامه داشته باشد، تا مردم به تدریج آماده پذیرش غیبت کامل امام و مراجعه به فقها ـ به عنوان نایبان عامّ امام زمان(ع) ـ شوند.
به بیان دیگر، دوران غیبت صغرا، دوران تمرین و آمادهسازی شیعیان برای ورود به دوران غیبت کبرا بود. در همین دوره بود که به تدریج، همه فرقههای پراکندهای که پس از شهادت امام یازدهم در موضوع جانشینی آن حضرت به وجود آمده بودند، از میان رفتند و همه شیعیان بر پیروی از فرزند امام حسن عسکری(ع) به عنوان امام دوازدهم به وحدت و اتّفاقنظر رسیدند.
شیخ مفید(ره) پس از نقل خبری از «حسن نوبختی»، نویسنده کتاب «فرق الشیعه»، در زمینه چهاردهگانهای که پس از شهادت امام حسن عسکری(ع) به وجود آمدند، میگوید:
«از این فرقههایی که از آنها یاد کردیم، در زمان ما؛ یعنی در سال ۳۷۳ ق. هیچ فرقهای مگر امامیه دوازده امامیباقی نمانده است؛ یعنی کسانی که امامت فرزند حسن [عسکری] را که به نام رسول خدا(ص) نامیده میشود، پذیرفته و به حیات و بقای او تا روزی که با شمشیر قیام کند، یقین دارند».9
گفتنی است، آماده کردن مردم برای ورود به دوران غیبت از سالها پیش از غیبت امام مهدی(ع) و از زمان امام هادی(ع) و امام حسن عسکری(ع) آغاز شده بود و آن امامان بزرگوار رابطه خود را با مردم کم کرده بودند و آنها را در امور مختلف اعتقادی و فقهی به فقها و محدثان شیعه که در مراکز شیعهنشینی چون قم حضور داشتند، ارجاع میدادند، تا به تدریج مردم با این رویه خو بگیرند».10
علی بن حسین مسعودی، یکی از مورخان بزرگ تاریخ اسلام، در این زمینه مینویسد:
«روایت شده که ابوالحسن عسکری [امام هادی(ع)] خود را از بسیاری از شیعیان پوشیده میداشت و جز تعداد اندکی از یاران خاصّ آن حضرت، ایشان را نمیدیدند و هنگامیکه امر [امامت] به ابومحمد [امام حسن عسکری(ع)] منتقل شد، ایشان چه با یاران خاص خود و چه با مردم عادی از پشت پرده سخن میگفت مگر هنگامیکه آن حضرت برای رفتن به دارالخلافه از خانه خارج میشد. این شیوه تنها از سوی آن امام و پیش از ایشان از سوی پدرشان
در پیش گرفته شد تا مقدمهای برای غیبت صاحبالزمان باشد و مردم با این شیوه خو بگیرند و غیبت را انکار نکنند».11
این سخن امام مهدی(ع) که میفرماید: «… و امّا در رویدادهایی که برای شما پیش میآید، به راویان حدیث ما مراجعه کنید؛ زیرا آنها حجت من بر شما هستند و من حجت خدا بر ایشان هستم».12
نیز شاهدی بر این مدعاست که آن حضرت در دوران غیبت صغرا، مردم را برای ورود به دوره غیبت کبرا آماده نموده و با تعیین فقها به عنوان مرجع مردم در همه رویدادهای پیش روی جامعه اسلامی، از سرگردانی و بلاتکلیفی آنها در این دوران پرابتلا جلوگیری کردند.
ماهنامه موعود شماره ۱۰۹
پینوشتها:
۱. شیخ طوسی، کتاب الغیبـه، ص ۲۶۱.
۲. فضل بن حسن طبرسی، إعلام الوری بأعلام الهدی، ج ۲، ص۲۵۹.
۳. محمد بن ابراهیم، الغیبـه، صص ۱۷۱ و ۱۷۲.
۴. همان، صص ۱۷۳ و ۱۷۴.
۵. همان.
۶. شیخ مفید، الإرشاد، ج ۲، ص ۳۴۰.
۷. إعلام الوری بأعلام الهدی، ج ۲، ص ۲۵۹.
۸. سید محمد صدر، الغیبـه الصغری، ص ۳۴۱ به بعد.
۹. سید مرتضی، الفصول المختاره، مندرج در مصفات الشیخ المفید، ج ۲، ص ۲۲۱.
۱۰. برای مطالعه بیشتر در این زمینه ر.ک: مسعود پورسید آقایی، تاریخ عصر غیبت، ص ۱۶۴ـ۱۷۱.
۱۱. علی بن حسین مسعودی، اثبات الوصیـه للامام علی بن ابی طالب(ع)، ص ۲۷۲.
۱۲. شیخ صدوق، کمالالدین و تمام النعمـ[، ج ۲، ص ۴۸۳، ح ۴.